سفارش تبلیغ
صبا ویژن
من از آنچه نمی دانید نمی ترسم؛ اما بنگرید در آنچه می دانید چگونه عمل می کنید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
فجر آفرینان
درباره



فجر آفرینان


انقلابی

نظریه‌های جامعه شناسی انحرافات و ناهنجاری‌ها

نظریه‌های جامعه‌شناسی مربوط به ناهنجاری و کج‌روی از دو جهت سودمندند:

1. این نظریه‌ها به درستی بر پیوستگی‌های میان رفتار نابهنجار و آبرومندانه تأکید می‌ورزند؛ زمینه‌هایی که در آن، انواع خاص فعالیت "ناهنجار " و تبه‌کارانه، بسیار متغیرند و قانون برای این نوع رفتار، مجازات در نظر گرفته است.

2. همه می‌پذیرند که زمینه‌ای نیرومند، در وقوع فعالیت‌های نابهنجار و کج‌رو وجود دارد. این‌که شخصی به کاری نابهنجار و انحرافی بپردازد، از یادگیری اجتماعی و موقعیت‌های اجتماعی متأثر است که افراد، خود را در آنها می‌یابند.[31]

در این زمینه، صاحب نظران را می‌توان به دو گروه بزرگ تقسیم کرد:

الف) آنانی که کج رفتاری و ناهنجاری را پدیده‌ای "واقعی " و دارای صفاتی می‌دانند که می‌توان از رفتارهای "بهنجار "، مشخص و تفکیک کرد. اینان را اثبات‌گرا، واقعیت‌گرا، عین‌گرا، مطلق‌گرا، جبرگرا و ساختارگرا می‌نامند.

ب) آنانی که کج رفتاری و ناهنجاری را لزوماً واقعی نمی‌دانند، بلکه ذهنی می‌پندارند. کج‌روی در نظر آنان، نوعی فرآورده اجتماعی به حساب می‌آید که جامعه به برخی رفتارها نسبت داده است. اینان را "برساخت‌گرایان "، انسان‌گرا، ذهن‌گرا، نسبت‌گرا، اختیارگرا، فردگرا، تعریف‌گرا، انتقادی و "پست مدرن " خوانده‌اند.[32]

پارادیم اثبات‌گرا

در پارادایم "اثبات‌گرا " نظریه‌های زیر مطرح است:[33]

1 . نظریه‌های فشار

الف) مرتن: علت ناهنجاری مردم، شکاف بین اهداف و ابزار مقبول اجتماعی است.

ب) کوئن: علت ناهنجاری مردم، شکاف بین اهداف و ابزار مقبول اجتماعی بر اساس ناکامی منزلتی افراد است.

پ) کلوار دوالین: متغیر "فرصت‌های نامشروع افتراقی "، شکاف و کج رفتاری افراد را پدید می‌آورد.

2. نظریه‌های یادگیری اجتماعی

الف) سادرلند: از پیوند افتراقی بحث می‌کند و علت ناهنجاری را تعداد بیشتر تماس‌های انحرافی می‌داند.

ب) گلیزد: هویت‌پذیری افتراقی را مطرح می‌کند و مدعی است که صرف پیوند افتراقی، کسی را ناهنجار نمی‌کند. وی علت اصلی کج رفتاری را دخالت و تأثیر هویت پذیری از کج‌روان و هنجارشکنان می‌داند.

پ) برگس و ایکرز: با طرح موضوع "تقویت افتراقی "، این نکته را عنوان کرده‌اند که اگر کج رفتاری و هنجارشکنی (در برابر به هم‌نوایی) با میزان فراوانی و احتمال بیشتر "رضایت‌بخش‌تر " باشد، افراد آن را بر هم‌نوایی ترجیح می‌دهند.

3. نظریه‌های کنترل اجتماعی

الف) هرشی: مهم‌ترین نظریه‌پرداز در این زمینه به شمار می‌آید و مدعی است پیوند میان فرد و جامعه، مهم‌ترین عامل هم‌نوایی و عامل اصلی کنترل رفتارهای فرد است و ضعف این پیوند یا نبود آن، سبب هنجارشکنی می‌شود.

ب) بریتویت: معتقد است جامعه با شرمنده‌سازی متخلف و هنجارشکن افراد، می‌تواند ناهنجاری و کج‌روی را کنترل کند.

در پارادایم "برساخت‌گرا " نظریه‌های زیر مطرح است:[34]

1. انگ‌زنی: کج رفتاری و ناهنجاری، نتیجه اعمال قوانین و مجازات‌های مربوط به فردی است که آن رفتار را انجام داده‌ است. کج‌رو و هنجارشکن، کسی است که این "انگ "، به طور موفقیت‌آمیزی در مورد او به کار رفته و کج رفتاری، عملی است که دیگران آن را چنین تعریف کرده باشند.

2. پدیدارشناسان: اینان بر بازگشت به ذهن کج‌رفتار و هنجارشکن و پیروی آن تاکید می‌ورزند و مدعی‌اند کنش اجتماعی، تنها تأثیر فشار نیروهای بیرونی نیست، بلکه کنش‌گران در زندگی روزانه خود، ‌واقعیات اجتماعی را لمس و مرتب آن را بازسازی می‌کنند. آنان در کنش متقابل با یک‌دیگر، ‌جهانی می‌سازند که هرکس می‌تواند در آن، خود را به جای دیگری قرار دهد و از آن منظر، به دیگران نگاه کند و وقتی در وضعیت مشابهی قرار گرفت، راه‌حل‌های مشابهی انتخاب کند.

3. تضاد‌گرایان: مدعی‌اند که توزیع افتراق قدرت در جوامع متکثر، موجب ناهنجاری و کج رفتاری است. اینان بر تضادهای اجتماعی و فرهنگ تکیه می‌کنند.

عوامل ناهنجاری

عوامل اجتماعی و محیطی بسیاری وجود دارد که در زندگی افراد، به ویژه جوانان، نقش عمیقی بر جای می‌گذارد؛ زیرا جوانان از اجتماع خویش، ارزش‌هایی را فرا می‌گیرند که رفتار آنان را هدایت می‌کند. مطالعات اجتماعی نشان می‌دهد که بیشتر هنجارشکنان و کج‌روان، آسیب دیدگان بهنجار یک جامعه نابهنجارند؛ یعنی افرادی‌اند که از نظر روانی و طبیعی، بهنجارند، ولی به علت وضعیت نابهنجار جامعه، دست به کج‌روی می‌‌زنند و آستانة مقاومتشان در مقابل مسائل و عوامل اجتماعی، کم است.[35]

عوامل اجتماعی موثر در ایجاد ناهنجاری[36] و کج‌روی

اتوکلاین برگ می‌گوید: "امروزه این اعتقاد رواج دارد که هیچ عقلی به تنهایی برای رفتار پیچیده و متنوعی مانند بزه عموماً و بزه جوانان خصوصاً کافی نیست. "[37] اوضاع نامساعد اجتماعی، ضعف کنترل اجتماعی، آموزش‌های نادرست، وسایل ارتباط جمعی، وضع بد اقتصادی و فقر فرهنگی، جمعیت زیاد، روابط نامناسب خانوادگی، وجود ارزش‌های غیراخلاقی و معیارهای ضد اجتماعی تغییرات پیوسته وضع زندگی، دشواری چگونگی زندگی، ماده‌پرستی و مسئولیت‌ناپذیری افراد در روابط اجتماعی، برخی از عوامل کج‌روی است.[38]

جامعه شناسان معتقدند که کج‌روی و ناهنجاری، از محیط اجتماعی ناشی می‌شود و تغییرات اجتماعی اندیشیده و حساب شده، می‌تواند جلوی رشد آن را بگیرد.

تغییرات پیوسته وضع زندگی، دشواری چگونگی زندگی، مادی‌پرستی، عدم مسئولیت افراد در روابط اجتماعی، عوامل شیوع فساد و کج‌روی به شمار می‌روند.[39]

پی‌آمدهای کج‌روی و ناهنجاری

جامعه‌شناسان در تبیین پی‌آمدهای کج‌روی‌های اجتماعی و ناهنجاری‌ها، معمولاً از برداشتی کارکردی استفاده می‌کنند. دیدگاه کارکردی، به جای این‌که به فرد توجه کند، بیشتر در جست‌وجوی خاستگاه کج‌روی و ناهنجاری در جامعه است و برای ماهیت زیست‌شناختی و روان‌شناختی آن اهمیّت چندانی قائل نیست.

1. از بین بردن تمایل به هم‌نوایی

بد نام شدن هنجارشکن و مجازات او، انگیزه مهمی است برای دیگران تا با هنجارها، هم‌نوایی کنند. در مقابل، مردم با مشاهده رهایی هنجارشکنان و قانون‌گریزان از زیر بار تنبیه و مجازات اجتماعی، نقش خود را در فعالیت‌های روزانه با میل و اشتیاق انجام نخواهند داد.

2. ایجاد سردرگمی در ارزش‌ها و هنجارها

وقوع ناهنجاری و کج‌روی در سطحی گسترده، تشخیص این امر را برای مردم دشوار می‌کند که رفتار مورد انتظار جامعه کدام است و آنان را در سرگردانی نگه می‌دارد.[40]

3. ایجاد تغییر در جهت منابع و امکانات

کنترل ناهنجاری و کج‌روی‌ها، نیازمند نیروها و امکانات گسترده‌ای است که امکان به کار گرفتن آنها در موارد دیگر و مفیدتر، وجود دارد.

4. سلب اعتماد عمومی

شکل‌گیری و پایداری روابط اجتماعی میان افراد مبتنی بر این فرض است که هر یک از آنان بر اساس هنجارهای مورد قبول، رفتار خواهند کرد به این شرط که دیگران نقض پیمان نکنند. وقوع کج‌روی و فراوانی آن، اعتماد را از هم‌نوایان و کج‌روان سلب خواهد کرد.

5. از هم گسیختن نظم اجتماعی

شکسته شدن هنجارهای مهم جامعه در سطح گسترده، زندگی اجتماعی را دشوار و پیش‌بینی‌ناپذیر می‌کند و نوعی تضاد و کشمکش را میان دو گروه هم‌نوا و کج‌رو و هنجارشکن پدید می‌آورد.[41]

انتظار فرج و ناهنجاری‌ها

احکام اسلامی، شیوه‌های خاصی را برای تنبیه هنجارشکنان و کج‌روان و اصلاح آنان و کنترل جرایم و ناهنجاری‌‌ها تدوین کرده است.

به یقین، هرگاه این موازین در اجتماع مسلمانان رعایت شود، در نظم و انسجام اجتماعی و کنترل جامعه تأثیر کلی خواهد گذاشت. مکتب انسان‌ساز اسلام، انسان را چنان تربیت می‌کند که از جرم و گناه و کج‌روی بیزار باشد، به همین دلیل، احکام تربیتی و تعلیماتی اسلام، گسترده، دقیق و فراوان است، ولی قوانین جزایی آن زیاد و پرحجم نیست.[42]

پس هر یک از شما باید کاری کنید تا به محبت و دوستی ما نزدیک شوید.

وظیفه منتظران، ‌پیوند دادن و آشنا کردن مردم با امام زمان(ع) و گوشزد کردن دوستی و محبت حضرت به آنان است تا خود را در جهت پیوند معنوی با امام زمان(ع)، متعهد و پای‌بند به هنجارهای دینی گردانند و از هنجارشکنی و کج‌روی دست بردارند. منتظر واقعی کسی است که به خود سازی بپردازد، معارف، ارزش‌ها و محبت آنان را نشر دهد و به دیگران بیاموزد تا مکتب اهل‌بیت: احیا شود:

امام صادق(ع) می‌فرماید:

رحم الله عبداً اجترّ مودّة الناس إلینا، فحدّثهم بما یعرفون و ترک ما ینکرون؛[51]

خداوند رحمت کند بنده‌ای را که مودت مردم را به سوی ما کشاند و به آن‌چه می‌شناسند با آنان سخن بگوید و آن‌چه را منکرند واگذارد.

بنابراین، منتظران براساس شفقت بر هم‌نوعان، احسان به خَلق و مهرورزی و رعایت قوانین اجتماعی، به وحدت انسانی در سطح جهانی با هم‌نوعان می‌اندیشند آنان تکیه‌گاه مردمند و دیگران به ایشان امیدوارند. مردم برای حل معضلات فردی و اجتماعی خویش، ‌به منتظران، چشم امید دارند و به آنان اعتماد می‌کنند. امام عسکری(ع) می‌فرماید:

أولی الناس بالمحبّة منهم من أمّلوه؛[52]

سزاوارترین شخص به دوستی کسی است که مردم به او امید دارند.

نظریه بریتویت در کنترل اجتماعی، شرمنده‌سازی کج‌روان بود. به اعتقاد او، با شرمنده‌سازی متخلف، می‌توان ناهنجاری را کنترل کرد.[53] در راه‌کار انتظار که مبتنی بر عزت و کرامت انسانی است، حتی هنجارشکنان نیز شرمنده نمی‌شوند، بلکه در دریای کرم و مهر مهدوی، با رغبت و ارادة خویش، از هنجارشکنی و کج‌روی، دست بر می‌دارند و با مهرورزی و حمایت عاطفی و امید به زندگی سالم، در پرتو فرهنگ انتظار، به گروه منتظران می‌پیوندند. هم‌چنین برای ارزش‌های متعال جامعه مهدوی، ارزش قائل می‌شوند و نه تنها هنجارهای مؤمنان را نادیده نمی‌گیرند، بلکه با فراگیری هنجارها، برای نهادینه کردن آنها در جامعه می‌کوشند.

2. انتظار و کنترل اجتماعی

کنترل اجتماعی، سبب می‌شود فرد به واسطه تعلق به گروه‌‌های اجتماعی، و از ارزش‌های آنها پیروی کند.[54] کنترل اجتماعی، ادامه فرآیند جامعه‌پذیری است. جامعه‌پذیری، هم‌نوایی داوطلبانه و اختیاری به شمار می‌آید. وقتی هم‌نوایی صورت نگیرد، مکانیسم‌های کنترل اجتماعی برای انتقال و تحمیل و اجرای هنجارها و انتظارات اجتماعی به کار می‌روند. در واقع، در جامعه‌پذیری، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی به فرد آموخته می‌شود و سپس رفتار او به وسیله "کنترل اجتماعی " زیر نظارت قرار می‌گیرد.[55]

مکانیسم‌های مختلفی برای تنظیم رفتارهای مقبول و جلوگیری از بی‌نظمی در جوامع وجود دارد که عبارتند از:

ـ مکانیسم‌های رسمی:[56] مبتنی بر عنصر حقوقی و قانونی کنترل اجتماعی است که سرپیچی از آنها کیفر به دنبال دارد.

ـ مکانیسم‌های غیر رسمی:[57] در عرصه رویارویی اجتماعی اعضای جامعه و در خانواده، مدرسه، محل کار و ... تحقق می‌یابد؛ در این حالت حفظ آبرو و ترس از بی‌آبرویی یا بی‌احترامی، فرد را از هنجارشکنی باز می‌دارد.[58] مکانیسم‌های غیررسمی عبارتند از:

الف) بیرونی و درونی (وجدانی)؛

ب) ارزشی، عاطفی، اقتصادی؛

ج) انتظامی، ارشادی.[59]

در همه جوامع انسانی، نوعی کنترل اجتماعی مبتنی بر هنجارهای مقبول و سنت‌های متداول بر چارچوب رفتارهای اجتماعی مردم نظارت می‌کند و گرچه هم‌نوایان را تشویق می‌کند، بیشتر بر تنبیه هنجارشکنان و مخالفان تأکید می‌ورزد.[60]

ادامه دارد...

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 90/4/29:: 12:5 عصر     |     () نظر