تجمعات هر ساله ی منافقین در اروپا که معمولاً تدارک آن از سه ماه قبل از زمان برگزاری آغاز می‌شود، فرصتی برای ارزیابی کمی و کیفی عملکرد تشکیلاتی منافقیناست که غالباً اثبات کننده‌ی نظرات منتقدین و به ویژه جداشدگان در مورد انزوای تشکیلاتی و ناکارآمدی این گروه می‌باشد و از این نظر بایستی به شدت از آن استقبال کرد. بررسی روند برگزاری تجمع سالیانه ی منافقین در سالهای قبل نشان می دهد که منافقین به سختی و دشواری توانسته اند 1000 نفر ایرانی را برای شرکت در آن گرد آورند. این تعداد شامل افرادی که مقیم کشورهای اروپایی و آمریکا بوده و نسبت به منافقین سمپاتی دارند و یا بنا به وابستگی هایی در این تجمع شرکت می کنند و همچنین کسانی که هنوز در کمپ‌های پناهندگی هستند می شود. دسته ی اخیر با این فریب که شرکت در یک میتینگ سیاسی ، امتیازی جهت اخذ پناهندگی به حساب می آید و یا منافقین قادرند کار آنها را درست کنند به تجمع کشانده می شوند. این تعداد به اضافه ی 600 تا 700 نفر از اعضای منافقین، فعالین تشکیلاتی و خانواده‌هایشان رقمی نزدیک به 1700 تن را هنگام بسیج حداکثری نیرو برای شرکت در تجمع تشکیل می دهند. سالهای گذشته دستگاه منگول تبلیغاتی منافقین با دروغ گویی رقم این تعداد شرکت کننده را - حداکثر- با مبالغه دهها برابر بیشتر اعلام می کرد و بی توجه به مشاهدات خبرنگاران و نیروهای انتظامی که آمار نزدیک به واقعیت را افشاء می کردند، به تبلیغ می پرداخت. این حرکت به نوبه ی خود تبدیل به یک رسوایی شد و پس از آن – هم زمان با تجمع بلژیک – رهبری منافقینتصمیم گرفت تا همانگونه که برای پناهندگان ایرانی دام پهن می کند برای پناهندگان سایر ملیتها و حتی شهروندان سایر کشورها دام بگستراند و برای آنها تور حضور در میتینگ برقرار کند و مسافرتی خوش را برای آنها رقم بزند که هزینه ی آن فقط شرکت در تجمع این گروه و حمل پارچه نوشته ها و علائم این گروه است. منافقین در این زمینه یکی از مهمترین توانمندیهای تشکیلاتی و فردی خود را که طی سالیان حضور در خارج در آن متبحر شده و روی افراد سیاه بخت فراوانی امتحان کرده بودند در مقیاس کلان به نمایش گذاشتند و با شیادی به کلاهبرداری از شهروندان سایر کشورها و دسیسه چینی برای کشاندن گام به گام آنها به نقطه ی مورد دلخواهشان پرداختند. شیوه‌ی تور تفریحی و گردآوردن سیاهی لشگر خیلی زود لو رفت و بازتاب بسیار منفی در رسانه های اروپایی داشت. طبیعی است که این اقدام آثار و تبعات منفی فراوانی برای منافقین داشت و بی اعتباری گسترده تری را برای آنها رقم زد، این مسئله هم در گزارش سرویس‌های کشورهای اروپایی و هم در محافل سیاسی منعکس شده است و بر این دیدگاه که منافقیناز روشهای غیردمکراتیک و مافیایی بهره می گیرند مهر تأیید زد. بعد از افشای این ترفند، رهبری منافقین که نمی توانست بر جمعیت افرادی که با این روش گرد می‌آورد (حدود 2000 نفر) چشم بپوشد، به آشکار کردن اقداماتش در این زمینه به اسم ِ "همبستگی جهانی" و وحدت همه ملیتها در حمایت از منافقینروی آورد. هدف دیگر خلق شعار "همبستگی جهانی"، پاسخگویی به مسئله داری نیروهایی که در اطراف خودشان دهها غیرایرانی را می دیدند و یا تبعات افشای روشهای منافقینبرای گردآوردن اشخاصی از سایر ملیتها را درک می کردند نیز بود، شرکت مشترک منافقینچند انجمن صهیونیستی در تظاهرات ضدایرانی در آمریکا مزید بر مسئله داری شده بود و رهبری منافقین با این بهانه برای آن هم جوابی ساخت. با وجود استفاده‌ی منافقین از این روشها و در حالی که تا به حال حداکثر رقمی بین 3500 تا 4000 نفر در تجمعات این گروه شرکت کرده اند، اما همواره رهبری منافقیناصرار داشته است که ارقامی بین 50 تا 70 هزار نفر شرکت کننده را برای تجمعاتش ذکر کند، کمترین رقم اعلام شده از سوی منافقین 30 هزار نفر بوده است! صرف نظر از ارقام تبلیغی که منافقین اعلام می کنند، پس از هر بار برگزاری این تجمعات، از نظر کمّی این واقعیت اثبات می شود که منافقین با تمام هیاهوی تبلیغاتی و گنده‌گویی‌ها،هیچ محبوبیتی بین ایرانیان نداشته و حداکثر توانسته اند همان هواداران سنتی خود را حفظ نمایند. اما از نظر کیفی، فارغ از اهداف منافقین از چنین رقم سازی‌هایی، این بزرگ نمایی ناشی از نیاز شدید به خودنمایی و تبلیغات در رسانه هایی اروپا و آمریکا است، اما آیا با دروغ پردازی اهداف منافقین تأمین و نیازهایشان برآورده خواهد شد؟ اگر یکی از هدف های رهبری منافقین را تحت تأثیر قرار دادن محافل سیاسی غرب برآورد کنیم، به یقین می توان گفت که با چنین عملکردی به شدت در محافل غربی خوار و بی اعتبار شده اند و هر تلاش مجدد با این ترفند، این نتیجه را تقویت خواهد کرد.
کلمات کلیدی:
