سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! از تو هدایت در گمراهی و بینایی در کوری و راه راست در بیراهه درخواست می کنم . [امام صادق علیه السلام]
فجر آفرینان
درباره



فجر آفرینان


انقلابی
تحلیلی بر زمینه‌سازی انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) در انقلاب اسلامی ایران

قیام‌ها و انقلاب‌های بیدارگرایانه از جمله اموری است که سبب تسریع در انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) شده و موجب بیداری و آگاهی جامعه جهانی و در نتیجه فراهم شدن زمینه ظهور می‌گردد. ادعای ما این است که انقلاب اسلامی ایران یکی از انقلاب‌هایی است که زمینه‌ساز انقلاب جهانی حضرت موعود است.

هرچند انتظار برای ظهور منجی در کهن‌ترین ادوار تاریخ ریشه دارد و علاوه بر ادیان و مذاهب، بسیاری از مکتب‌های فلسفی، عرفانی و اجتماعی نیز به ضرورت یا حقیقت آن قائل‌اند، در هیچ‌کدام از آنها بحث انتظار و منجی به اندازه مکتب تشیع پایدار، روشن و پویا نبوده است.

شیعه، که از همان ابتدا دل در گرو مکتب علمی و عملی اهل بیت(ع) گذاشته بود، غمبارترین دوره‌های تاریخی خود را به پشتوانه انتظار فرج پشت سر ‌گذاشت و مرحله به مرحله راه ‌پیمود تا سرانجام در چهاردهمین قرن اسلامی موفق شد انقلابی بزرگ برای ایجاد مقدمات ظهور منجی به راه اندازد؛ انقلابی که تمامی رنج‌ها و سرزنش کشیدن‌های گذشته را معنا می‌کرد و نشان می‌داد که یکی از نائبان عام امام غایبی که شیعیان از اوصافش می‌گویند عَلَم بر دوش گرفته و چنین تحول بزرگی را در صحنه جهانی پدید آورده است.

در مقاله پیش‌رو تعریف و تقسیمات انتظار و چگونگی بارور شدن این اندیشه در انقلاب اسلامی ایران بررسی، و دیدگاه‌های حضرت امام(ره) در این‌باره بیان شده است.



آموزه ظهور منجی یکی از آموزه‌های مشترک و فراگیر ادیان آسمانی و تحقق‌بخش آرمان دیرپای بشری برای زندگی در یک مدینه فاضله است. هرچند چنین آرمانی تاکنون محقق نشده، مؤمنان به منظور تعالیم پیامبران خود، همواره چشم به راه آن بوده‌اند. با وجود آنکه تحقق چنین جامعه‌ای‌ طول کشیده، اما این آموزه از آرمان‌های تغییرنیافته و پایدار انسان طی قرن‌ها، و از مسلمات اعتقادی مشترک ادیان مختلف آسمانى بوده است؛ زیرا پیامبران گذشته در میان امت‌های خویش از اصلاح اساسى جامعه بشری و اجراى عدالت همگانى سخن می‌گفتند و ظهور مصلح بزرگ را به پیروان خود بشارت می‏دادند. از آنجا که بشر براساس فطرت خویش، به دنبال تحقق عدالت عمومى است تا همه گروه‌هاى جامعه از ستمگرى، استبداد و محرومیت رها گردند، حالت انتظار در همه افراد بشری وجود دارد. تا جایی که اعتقاد به حتمى بودن ظهور موعود نجات‌بخش جهان، در مکاتب مادى نیز وجود داشته و عقیده به ظهور چنین موعودى بیش از هر عقیده دیگرى افکار عمومى بشر را به سوى خود جلب کرده است. در همین زمینه آیت‌الله آصفی بیان کرده‌اند: "مسئله انتظار از محدوده دین فراتر رفته و مذاهب و رویکردهای غیردینی نظیر مارکسیسم را نیز شامل شده است ". چنان‌که برتراند راسل‏ گفته است: "انتظار، تنها به ادیان تعلق ندارد، بلکه سایر مکاتب و مذاهب نیز ظهور نجات‏بخشی که عدل را بگستراند و عدالت را تحقق بخشد، انتظار می‏کشند ".[1]
طرح مباحثی همچون انتظار و آرمان ظهور منجی برای نجات بشریت در همه ادیان و مذاهب برای انسان‏ها نوعی امیدواری به آینده ایجاد کرده است. در اسلام، که دین خاتم است، این انتظار روشن‏تر و در شیعه نیز در مقایسه با سایر فرقه‌های اسلامی از شفافیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا بسیاری از ویژگی‏های آن مصلح و منتظران او را پیش‌تر پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) مشخص کرده و در روایات نیز با تشویق مردم به انتظار فرج، آن ‌را به منزله بهترین اعمال معرفی نموده‌اند.[2]
با شکل‌گیری دوران غیبت امام زمان‌(عج)، حالت انتظار و فرج به صورت محسوس در میان شیعیان شدت گرفت و انتظار نزد شیعیان به صورت یک مفهوم اجتماعی درآمد که در ساختار ذهنی، اسلوب اندیشه، شیوه زندگی، چگونگی نگرش به آینده و همچنین در ترسیم خط سیاسی سهم بسزایی داشته است.
تفاسیر و برداشت‌های متفاوت از مفهوم انتظار سبب شده است نظریات متفاوت و گاه متضادی به‌وجود آید و براساس این برداشت‌ها، تکالیف متفاوتی ارائه شود. حال برای روشن‌شدن وظیفه شیعیان و منتظران واقعی حضرت در عصر غیبت، بررسی مفهوم انتظار در لغت و اصطلاح، نظریات و دیدگاه‌های متفاوت در این زمینه و در نهایت برداشت صحیح آن ضروری است.

مفهوم انتظار

انتظار در لغت به معنای "چشم به راه بودن، دیده‌بانی، درنگ در امور و نوعی امید داشتن به آینده " است و همچنین "به حالت روانی کسی گفته می‌شود که از وضع موجود خسته شده است و برای ایجاد وضع بهتری تکاپو و تلاش می‌کند ".[3] در اصطلاح نیز انتظار عبارت است از: "امید به آینده‌ای که در آن ظلم، بی‌عدالتی، تبعیض و زشتی نباشد و جهان از آنها رهایی یافته و عدالت‌گستری بر گیتی حاکم باشد "[4] و در تعریفی دیگر: "چشمداشت همیشگى به اینکه وعده بزرگ الهى روى دهد و روزى فرا رسد که بشر در سایه عدالت کامل به رهبرى حضرت مهدى(عج) زندگى کند ".[5]

انواع انتظار

انتظار حالتی روانی با درنگ و تأمل است که شامل دو برداشت کلی است:

1ــ انتظار سلبی:
در این دیدگاه انتظار به مفهوم انزوا، بى‏تفاوتى و بى‏اعتنایى نسبت به حکومت‏هاى نامشروع و بى‏توجهى نسبت به اصلاح جامعه است[6] که از آن به انتظار سلبی، مخرب یا ویرانگر و زمینه‌سازی منفی تعبیر می‌شود که شامل دیدگاه‌ها و گروه‌های متفاوتی است. عده‌ای انتظار فرج را به این معنا دانسته‌اند که جامعه باید به حال خود رها شود و به فساد آن توجهی نکرد تا زمینه ظهور ــ که سرشار از ظلم و فساد است ــ فراهم آید. عده‌ای نیز فراتر از این عقیده، معتقدند نه تنها نباید جلوی فساد و گناهان را گرفت، بلکه باید به آنها دامن زد تا هرچه بیشتر زمینه ظهور حضرت مهدی(عج) فراهم آید.[7] به همین منظور اینان هر حرکت اصلاح‏طلبانه‏ای را محکوم به شکست می‌دانند و "طبعاً به مصلحان، مجاهدان، آمران به معروف و ناهیان از منکر با نوعی بغض و عداوت می‌نگرند؛ زیرا آنان را از تأخیراندازان ظهور و قیام مهدی موعود(عج) می‌شمارند. برعکس اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد می‌نگرند؛ زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم می‌نمایند ".[8] این نوع برداشت از انتظار، که به تعطیلی در حدود و مقررات اسلامی و گسترش فساد منجر می‌شود، نوعی "اباحی‌گری " است که به هیچ‌وجه با موازین اسلامی و قرآنی مطابقت ندارد و در عمل نیز هیچ‌گاه به صورت گرایشی قوی و غالب ــ و حتی در خور توجه ــ در میان شیعیان مطرح نگردیده است.

به‌طورکلی باورمندان به این دیدگاه معتقدند که چون حضرت صاحب، زمانی ظهور خواهند کرد که ظلم و فساد، جهان را پر کرده باشد، بهترین ‌کار برای منتظران آن است که به گسترش ظلم و فساد در جهان کمک کرده تا زمینه ظهور حضرت زودتر فراهم شود، یا اگر در گسترش ظلم کاری نمی‌توانند انجام دهند، حداقل به گسترش ظلم و معصیت کاری نداشته باشند تا اینکه حضرت صاحب خودشان بیایند و ظلم و فساد را ریشه‌کن کنند.

این دیدگاه ویرانگر و اسارت‌بخش به توجیه واقعیات موجود و تسلیم شدن در برابر ظلم و جور مستکبران مهر تأیید زده و هر اصلاحی را محکوم می‌شمارد. شایان ذکر است که طی تاریخ حاکمان جور، اندیشه‌هایی را که موجب براندازی و تضعیف حکومتشان می‌شد، تحریف می‌کردند؛ ازاین‌رو دست‌های نامرئی طبقه حاکم برای حفظ موقعیت خود تلاش می‌کردند تا انتظار معنای واقعی خود را در میان مردم از دست بدهد. امام‌ خمینی(ره) این نگاه را اندیشه‌ای با ریشه استعماری دانسته است و از نظر ایشان استعمارگران اندیشه جبر و انفعال را در میان دینداران ترویج داده‌اند تا به‌راحتی سلطه خود را ادامه دهند.[9]

همچنین باید خاطرنشان کرد که عمل نمودن بر مبنای برداشت سلبی به تعطیلی بسیاری از احکام اجتماعی اسلام منجر خواهد شد و امام‌خمینی(ره) نیز در این زمینه این نکته را بیان کرده ‌است که "نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادى آن، از نسبت صد به یک هم بیشتر است و مقدارى از احکام هم مربوط به اخلاقیات است و بقیه همه مربوط به اجتماعیات، اقتصادیات، حقوق و سیاست و تدبیر جامعه بود "[10] و قرآن نیز همه را لازم‌الاجرا مى‏داند.[11]

سرانجام می‌توان گفت که برداشت انزوایى از انتظار، چیزى جز مفهوم رهبانیت در اسلام نیست؛ مفهومى که با مبانى دینى سازگارى ندارد.



2ــ انتظار ایجابی:

در این دیدگاه انتظار به معناى قیام و انقلاب علیه دولت‏هاى ظالم و غاصب و مبارزه با فساد و تباهى براى زمینه‏سازى ظهور امام زمان(عج) و شکل‌دهى به حرکت اصلاحى و سازنده است[12] که از آن به تعابیر متفاوتی همچون انتظار سازنده، پویا و زنده تلقی می‌گردد. این برداشت به منظور زمینه‌سازی مثبت برای حکومت جهانی موعود، انتظار را به معنای "فراهم‌آوردن زمینه‌های ظهور، ظلم‌ستیزی به اندازه توان و آمادگی برای ظهور حضرت " می‌داند.[13]

در این دیدگاه برخلاف نظریه پیشین، که برای انسان تکلیفی قائل نبود، فرد منتظر باید با برخورداری از اعمال پاک، شهامت و آگاهی، خود و جامعه را آماده ظهور منتظَر نماید. انسان منتظر نیز باید در خودش آمادگی برای اطاعت و پیوستن به آن حضرت ‏را ایجاد، و همچنین ‏زمینه ظهور آن حضرت را فراهم ‌کند.[14] در انتظار سازنده چنان‌چه مؤمنان تلاشى پیگیر در اصلاح جامعه نداشته باشند و با زشتی‌ها و منکرات مبارزه نکنند، منتظر شمرده نمی‏شوند. برخلاف کسانی که تصور می‌کنند باید فساد شدید، جامعه را فراگیرد تا زمینه ظهور فراهم آید؛ اما پیروان برداشت دوم معتقدند که جامعه اسلامی باید با استفاده از تمامی امکانات، در آمادگی و رشد انسان‌ها در فراهم آوردن بسترهای لازم برای ظهور تلاش کند.
براساس اسناد تاریخی از صدر اسلام تا‌کنون، شیعه در مقام گروهی انقلابی و تحول‌آفرین، برای فراهم آوردن بسترهای ظهور، هیچ‌گاه ولایت ظالمان را نپذیرفته و در برابر سلطه و اقتدار سیاسی نامشروع، موضع رد و منفی داشته است. دراین‌‌باره وجود آموزه‌‌هایی همچون "موعودگرایی "، "انتظار فعال "، "اجتهاد سازنده "، "مرجعیت "، و "ولایت‌فقیه "، پویایی خاصی به مکتب تشیع بخشیده و تشیع را به مذهب پویا و پیشرو در جهان اسلام تبدیل کرده است؛ نقطه شکوفایى و اوج این تفکر، با پیروزى انقلاب اسلامى ایران در دوران معاصر محقق شد. در دوران تاریک و پر از ظلم و فساد رژیم پهلوى، آگاهى‌بخشی علمایی همچون امام ‌خمینی(ره) باعث شد زمینه براى ظهور و بروز آثار و پیام‏هاى اصلى "انتظار " فراهم‏ شود و رژیم طاغوت که به سرعت ‏به سمت دین‌ستیزى، ترویج مفاسد، ارزش‌زدایى، خفقان و استبداد پیش مى‏رفت، با غفلت از باورهاى عمیق و درونى مردم متدین، به روحیه ظلم‌ستیزى، شهادت‏طلبى و اصلاح‌گرایانه آنان توجهى نداشت. در این وضعیت امام ‌خمینی(ره) با طرح اندیشه حکومت اسلامی در عصر غیبت، درصدد تحقق انتظار پویا در جامعه برآمدند. ایشان ضمن مقابله با انتظار سلبی فرموده‌اند: "انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور، ان‌شاءالله تهیه شود ".[15]



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 90/4/29:: 11:59 صبح     |     () نظر