سرپل اصلی ستاد موسوی با گروهک نفاق دستگیر شد در پی اعترافات یکی از فریبخوردگان حوادث پس از انتخابات، سرپل اصلی ستاد موسوی با گروهک نفاق دستگیر شد. نهضت سبز نبوی به نقل از گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، این فرد که سرپل اصلی گروهک نفاق در ستاد موسوی بوده نقش موثری در شناسایی و اغفال فریبخوردگان حوادث پس از انتخابات داشته است. برپایه این گزارش، سرپل اصلی ستاد موسوی که با اعترافات "بنیامین" همکاری وی با گروهک نفاق محرز شده است پس از ارتباط با برخی از فریبخوردگان زمینه همکاری آنان با این گروهک را فراهم کرده است. وی با وعده و وعید و پرداخت مبالغی به فریبخوردگان آنان را به همکاری با گروهک نفاق و اجرای سناریوهای آشوب و ایجاد اختلال در امنیت جامعه واداشته است. اطلاعات تکمیلی دیگری متعاقبا ارسال میشود. باوجودیکه اصحاب فتنه درسخن پراکنی ها ورسانه های خود سعی دارد جمع نا چسب عوامل دنباله رووکارگزاری خودرا متحد وهماهنگ جلوه دهد ، اخباری که از درون محافل فرقه دریافت می گردد ، خلاف آنچه را که اصحاب فتنه وانمود می کنند را نشان می دهد . هدفمند کردن رایانه برای نابودی سبزها است! اخیرا یکی از سایتهای سبز با درج مقاله ای به تحلیل مسئله هدفمند کردن یارانه ها با نگاهی سبز پرداخته است. نویسنده در این مطلب با توجه به اقدام دولت و اصرار بر انجام این طرح ملی توسط نظام و برخلاف نظر سبزها اینگونه نتیجه گیری نموده است که دولت اینکار را فقط برای نابودی جنبش سبز انجام می دهد و هدفی به جز آن ندارد. عقده خود بزرگ بینی و فکر دیده شدن و جدی گرفته شدن مدتها است که به آرزویی برای رسانه های سبز تبدیل گردیده است تا جایی که این سایت فتنه سبز در تحلیل خود اینگونه نتیجه گرفته است که هدف از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها فشار بر طرفداران فتنه است تا مجبور به جدایی از فتنه شوند. البته این مسیر سبز اشاره نکرده است که طرفداران بیشمار! جنبش کجا هستند تا التماس های مکرر سران فتنه را برای آشوب اجابت کنند. خبرگزاری فارس: عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت که 16 آذر زخمی عمیق در قلب دانشگاهیان ایجاد کرد و امروز پس از 57 سال همچنان آثار آن به چشم میخورد. حجت الاسلام رسول جعفریان در گفتوگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا» در خصوص 16 آذر سال 1332 گفت: عامل مهمی که موجب ضد آمریکایی شدن مردم ایران که در دوره ملی شدن نفت، به دلیل برخی از تبلیغات دروغ به کمک آمریکاییها امیدوار بودند، مشارکت این کشور به همراه انگلیس در کودتای 28 مرداد بود.
اختلافات ودرگیری های فکری عوامل کارگزاری با اصحاب فتنه پیش از این نیز خودرادر اشکال مختلف نشان داده است و از قرار آنچه ازاختلافات درونی فرقه بواسطه سلایق و دیدگاه های مختلف به بیرون درزکرده است مشخص می کند که سه طیف در وضعییت موجود هرکدام به نوعی اعتراض ودیدگاه خودرانسبت به دودیگر به نحوی نشان می دهد.
یک طیف معتقد به تعامل با حاکمییت و فراهم آوردن شرایطی است که بتوان مجوز فعالیت سیاسی گرفت ، این طیف عمدتا دنباله روی خاتمی وبه عنوان جناح اصلاح طلب شناخته می شود . از قرار این طیف با علنی شدن وضعییت خاتمی از فرقه جدا خواهد شد وگفته می شود بیشترین بار تئوریک فرقه نیز بردوش این طیف می باشد .
طیف دیگر با تاسی به موسوی همچنان معتقد به پرخاشگری و ساختارشکنی می باشد وراه معارضه رسمی با نظام را همانگونه که موسوی در پیش گرفته است تعقیب می نماید، این طیف که در اقلیت بوده وجزو تند روهای فرقه محسوب می گردد نمایندگی گروهک های ضد انقلاب( منافقین ، مجاهدین انقلاب ، نهضت آزادی ، سلطنت طلبان ، اراذل واوباش استخدامی و...... ) را در فرقه یدک می کشند .
اما طیف سوم را جریان خاموش و ناظری تشکیل می دهد که در برابر دوطیف دیگر حالت انزوا به خود گرفته وسکوت اختیار نموده است و بیشترین ریزشها را نیز این طیف بخود اختصاص داده است و پیش بینی می شود این رویه همچنان ادامه داشته باشد .
ملاحظه : جریان فرقه به خودی خود وجودی ندارد وبیشترین نمود خود را از لجاجت های جنون آمیز موسوی وحماقت های گاه وبیگاه کروبی به نمایش می گذارد .
اصحاب فتنه بنا به توصیه مشاوران خود که عمدتا پس مانده های مجاهدین انقلاب ورسواهای مشارکت می باشند ، با سماجت بر مواضع باطل وخیانتکارانه خود بدنبال بدست آوردن زمان وبازسازی خود می باشد و این توهم را در خود بوجود آورده است که با گذشت زمان و اتفاقاتی که با همکاری مزدوران آمریکا واسرائیل در منطقه وبه تبع آن در ایران ( توطئه های وعده داده شده توسط اصحاب فتنه ) روی خواهد داد و اقدامات خرابکارانه وآشوب طلبانه عوامل فتنه شاید بتواند نقش آلترناتیوی خود را اثبات نماید و سناریوی ناتمامی را که در سال 88 ابتر مانده است تکمیل نماید . برهمین اساس فتنه سعی دارد اختلافات را لاپوشانی نموده و اینگونه وانمود کند که اجزاء این جریان جنایتکار در اتحاد وهماهنگی بسر می برند ، ادعایی که در گذر زمان به پوچی آن واقف و موجب رسوایی خواهد شد .
وی با بیان اینکه اقدام نابخردانه آمریکا در کودتای 28 مرداد برای همیشه کینهای را در قلب مردم ایران کاشته است، افزود: این کینه تا به امروز وجود دارد و آمریکا به رغم فریبکاریهای خود در مقابل ملت ایران؛ برای عذرخواهی مقطعی، نتوانسته آن را از دل مردم ایران درآورد.
این محقق و پژوهشگر مسائل تاریخی تصریح کرد: مردم ایران سالها برای ملی شدن صنعت نفت زحمت کشیده بودند و در این نهضت، تجربه یک دولت و مجلس نیمه مردمی را تجربه کرده بودند.
وی افزود: با کودتای 28 مرداد مردم ایران تمام دستاوردهای خود را بر باد رفته دیدند و طبیعی بود که نه تنها با انگلیس و با آمریکا نیز که بنیانگذار توطئه و وارث انگلیس در ایران شد، مخالف باشند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، با بیان اینکه پس از کودتای 28 مرداد، دانشگاه به یکی از سنگرهایی تبدیل شد که همیشه در مسائل مهم سیاسی از خود حساسیت نشان می داد، گفت: دانشجویان علیه ورود نیکسون به ایران در آذرماه 1332 دست به تظاهرات زدند و در مقابل رژیم پهلوی ایستادند که سرمست از پیروزی 28 مرداد بود و تلاش میکرد تا ضربه شصتی به دانشجویان نشان دهد و دانشجویان را برای سالها وادار به عقب نشینی کند.
وی با اشاره به اینکه در حمله نیروهای نظامی به دانشگاه تهران سه تن از دانشجویان زبده دانشگاه تهران که با هم رفاقت داشتند به شهادت رسیدند، گفت: ماجرای 16 آذر زخمی عمیق در قلب دانشگاهیان ایجاد کرد که امروز پس از 57 سال همچنان آثار آن به چشم میخورد.
حجت الاسلام جعفریان اضافه کرد: دانشگاهیان، این خشونت سال 32 رژیم پهلوی را در دانشگاه هیچگاه فراموش نکردند، چرا که این رخداد علیه سلطه خارجی بود و موجب شد تا دشمنی با آمریکا در میان دانشگاهیان و مردم ایران نهادینه شود.
وی تصریح کرد: امروزه از نظر ملت ایران، آمریکا به عنوان دشمنی است که از کودتای 28 مرداد دفاع کرده، دانشجویان را به خاک و خون کشیده، 25 سال از شاه و سلطنت ظالمانه او دفاع کرده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه آمریکا به حریم ملتی متجاوز شد که دوست داشت مستقل و سازنده جهان در کنار سایر ملتها باشد، گفت: اما کودتای 28 مرداد موجب تحقیر مردم ایران و افتادن زمام حکومت به دست دولتمردانی شد که برای مردم ارزشی قائل نبودند.
وی با اشاره به سطوح مختلف جنبش دانشجویی ایران، اظهارداشت: این سطوح مختلف به دلیل خواست و احساس دانشجو به تناسب اوضاع و شرایطی است که بر کشور و جهان حاکم است.
این پژوهشگر مسائل تاریخی افزود: دنیای امروز، دنیای مظلوم کشی و تحقیر ملتهای ضعیفی است که خواهان استقلال واقعی و رهایی از دولتهای به اصطلاح متمدن هستند.
وی تصریح کرد: اگر دولتی به ظلم و تحقیر تن بدهد، پایگاه متجاوزان و شریک ظلم آنها به دیگران باشد و بهرهای از رفاه به ظاهر متمدنانه برده باشد مورد دلخواه غربیها است ولی اگر کشوری زیر بار تحقیر و ستم نرود، با دشمنی این قبیل کشورهای متمدن روبرو خواهد شد.
حجت الاسلام جعفریان با اشاره به اینکه بعد از نهضت ملی شدن صنعت نفت، یکی از ارکان جنبش دانشجویی مبارزه با سلطه بیگانگان به ویژه آمریکا است، گفت: در دورههایی که مردم با استبداد داخلی مبارزه میکنند، حاضر نیستند از اصل استکبار ستیزی صرف نظر کنند.
وی با بیان اینکه جنبش دانشجویی، خواست جوانان تحصیل کرده که غیر وابسته به زندگی روزمره هستند را منعکس میکند، اظهار داشت: دانشجویان گروهی هستند که آرمانی میاندیشند و خواهان سربلندی ملت خود هستند و ممکن است دارای خواستههای متنوعی باشند، اما به دلیل صداقت، صفا و آرمانگرایی که در جنبش دانشجویی دیده می شود، میتواند از طرفی نوعی جنبه نظارتی بر تصمیمات دولتی داشته باشد و از طرف دیگر پشتیبانی از خواستههای اصیل ملت باشد.
وی تصریح کرد: جنبش دانشجویی به دلیل اینکه ممکن است دچار انحرافات و افراط هایی شود نیاز به رهبری فکری دارد که در این زمینه باید بر بینش دانشجویان افزود.
این پژوهشگر مسائل تاریخی افزود: جنبش دانشجویی را نباید محدود کرد و زیر فشار گذاشت؛ چرا که محدود کردن آن از کارآییاش میکاهد.
وی راه رها شدن از تعارض در جنبش دانشجویی را تقویت فکر و بینش جنبش دانشجویی و به رسمیت شناختن استقلال آن دانست و گفت: مهم این است که به جنبش دانشجویی بدبین نباشیم و اگر اشتباهاتی داشت از آن بگذریم که جنبش دانشجویی پشتوانهای است که برای مجموع کشور سودمند است.
حجت الاسلام جعفریان تصریح کرد: جنبش دانشجویی در سال 58 تحول عمیقی در کشور به نفع انقلاب اسلامی ایجاد کرد و نباید جنبش دانشجویی را مصادره کرد یا اجازه داد تا کسانی با تبلیغات سوء، تنها بخشی از جریان دانشجویی را به رسمیت بشناسند لذا جنبش دانشجویی صرف نظر از آن که در عرصه سیاسی فعال است باید در بخشهای فرهنگی نیز فعال باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران فعال بودن جنبش دانشجویی را منوط به آن دانست که این جنبش احساس کند جامعه نیازمند حضورش است و برای این حضور موانعی ایجاد نخواهد شد.
کلمات کلیدی:
خبرگزاری فارس: شورای عالی انقلاب فرهنگی در بیانیه روز دانشجو تصریح کرد که دانشگاهیان در جبهه پیشرفت علمی و تلاش همه جانبه در لبیک به فرمان رهبر معظم انقلاب در تحقق الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت انشاالله سربلند و کامیاب خواهند بود.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، متن بیانیه شورای عالی انقلاب فرهنگی به مناسبت روز دانشجو به شرح ذیل است:
جامعه علمی و دانشگاهی کشور امسال در حالی به استقبال 16 آذر میرود که تقارن این روز با آغاز ماه محرم؛ ماه پیروزی خون بر شمشیر به این روز معنا و روح دیگری داده است.
امسال در حالی این روز گرامی داشته خواهد شد که دانشجویان چند روز پیش پیکر استاد شهید خود دکتر شهریاری را در حالی به خاک سپردند که بر ادامه راه وی در پیروی از امام آزادگان حسین بن علی(ع) پیمانی دوباره بستند.
حرکت تاریخساز حضرت امام حسین(ع) آنگونه که در زیارت آن حضرت میخوانیم در جهت نجات انسان از جاهلیت و نادانی بود و به همین علت دشمنان دانایی و آگاهی اینگونه به این حرکت و پیروان آن مانند دکتر شهریاریها کینه میورزند.
جریان اصیل و حقطلب دانشجویی کشور که سال گذشته پیشگام و پیشروی مبارزه با جریان فتنه و جنگ نرم دشمنان با جمهوری اسلامی بود به خوبی از امتحان پیروی از آرمانهای عاشورا سربلند بیرون آمد و امسال در جبهه پیشرفت علمی و تلاش همه جانبه در لبیک به فرمان رهبر معظم انقلاب در تحقق الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت نیز انشاالله سربلند و کامیاب خواهد بود.
آنچه که به روز 16 آذر در کشورمان روح و معنا داده است استکبارستیزی و مبارزه با جریان استکبار جهانی به سرکردگی آمریکاست که امروز در سراسر کشورهای جهان به جریانهای عمومی و غالب جنبشهای دانشجویی و حرکتهای حقطلبانه مردم جهان تبدیل شده است و هر حرکتی که غیر از این هدف را دنبال کند جعلی و غیراصیل خواهد بود.
ناگفته پیداست که نامگذاری روز 16 آذر به نام روز دانشجو یک حرکت نمادین است و هر روز، روز دانشجو و علم آموزی است.
دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ضمن گرامیداشت یاد تمامی شهدای جامعه علمی کشور از شهدای 16 آذر سال 32 تا استادان شهید علیمحمدی و شهریاری جامعه علمی کشور را به بهرهگیری از ثمرات معنوی ایام عزای سید و سالار شهیدان فرا میخواند.
خبرگزاری فارس: معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم گفت: برگزاری برنامه های روز دانشجو که در اغلب دانشگاهها به مدت یک هفته پیشبینی شده است، امسال رنگ و بوی عاشورایی به خود خواهد گرفت.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، غلامرضا خواجهسروی معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با اشاره به همزمانی مناسبت 16 آذر امسال با اولین روز از ماه محرمالحرام اظهار داشت: شعارهای "روز دانشجو و بصیرت حسینی " و "16 آذر عاشورایی " برای 16 آذر امسال، پیشنهاد شده است که دانشگاهها میتوانند هر یک از این شعارها را برای انجام برنامههای خود برگزینند.
وی گرامیداشت محرم و صفر را از جمله سیاستهای اصلی معاونت فرهنگی وزارت علوم برشمرد و در تشریح برنامه دانشگاهها در این دو ماه افزود: گروههای نمایش و تعزیهخوانی برای اجرای برنامههای هنری با رویکرد قیام حسینی و واقعه عاشورا در ماههای محرم و صفر به دانشگاههای سراسر کشور اعزام میشوند.
معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم برگزاری جلسات مناظره، کرسیهای آزاداندیشی، مسابقات فرهنگی و کتابخوانی را از دیگر برنامههای دانشگاهها در ایام محرم و صفر ذکر کرد و یادآور شد: در هفته اول محرم که با برنامههای بزرگداشت روز دانشجو نیز همزمانی دارد در هر دانشگاه، حداقل 3 کرسی آزاداندیشی برپا خواهد بود.
خواجهسروی همچنین از ارسال بستههای فرهنگی با محتوای عاشورایی و نهضت حسینی برای دانشجویان ایرانی خارج از کشور در ایام عزاداری های محرم و صفر امسال خبر داد و در پایان گفت: وزارت علوم تلاش میکند با حمایت از هیاتهای مذهبی دانشجویی، 16 آذر امسال حالتی عاشورایی یافته و بصیرت حسینی با روز دانشجو ترکیب شود.
اختصاصی"جوان آنلاین"
شعله اختلافات درونی فتنه زبانه می کشد
اخباری که از درون محافل فرقه دریافت می گردد ، خلاف آنچه را که اصحاب فتنه وانمود می کنند را نشان می دهد.
در حالی که اصحاب فتنه در موضع گیریهای رسانه ای خود سعی دارند جمع ناهمگن خودرا متحد وهماهنگ جلوه دهد ، اخباری که از درون محافل فرقه دریافت می گردد ، خلاف آنچه را که اصحاب فتنه وانمود می کنند را نشان می دهد .
به گزارش جوان آنلاین اختلافات ودرگیری های فکری عوامل کارگزاری با اصحاب فتنه پیش از این نیز خودرادر اشکال مختلف نشان داده است و از قرار آنچه ازاختلافات درونی فرقه بواسطه سلایق و دیدگاه های مختلف به بیرون درزکرده است مشخص می کند که سه طیف در وضعییت موجود هرکدام به نوعی اعتراض ودیدگاه خودرانسبت به دودیگر به نحوی نشان می دهد.
یک طیف معتقد به تعامل با حاکمییت و فراهم آوردن شرایطی است که بتوان مجوز فعالیت سیاسی گرفت ، این طیف عمدتا دنباله روی خاتمی وبه عنوان جناح اصلاح طلب شناخته می شود . از قرار این طیف با علنی شدن وضعیت خاتمی از فرقه جدا خواهد شد وگفته می شود بیشترین بار تئوریک فرقه نیز بردوش این طیف می باشد .
طیف دیگر با تاسی به موسوی همچنان معتقد به پرخاشگری و ساختارشکنی می باشد وراه معارضه رسمی با نظام را همانگونه که موسوی در پیش گرفته است تعقیب می نماید، این طیف که در اقلیت بوده وجزو تند روهای فرقه محسوب می گردد نمایندگی گروهک های ضد انقلاب( منافقین ، مجاهدین انقلاب ، نهضت آزادی ، سلطنت طلبان ، اراذل واوباش استخدامی و...... ) را در فرقه یدک می کشند .
اما طیف سوم را جریان خاموش و ناظری تشکیل می دهد که در برابر دوطیف دیگر حالت انزوا به خود گرفته وسکوت اختیار نموده است و بیشترین ریزشها را نیز این طیف بخود اختصاص داده است و پیش بینی می شود این رویه همچنان ادامه داشته باشد .
لازم به ذکر است جریان فتنه به خودی خود وجودی ندارد وبیشترین نمود خود را در برخی واکنشهای عصبی و هیستریک موسوی و کروبی نشان می دهد.
اصحاب فتنه بنا به توصیه مشاوران خود که عمدتا باقیمانده های مجاهدین انقلاب و مشارکت می باشند ، با سماجت بر مواضع نادرست خود بدنبال بدست آوردن زمان وبازسازی خود می باشد و این توهم را در خود بوجود آورده است که با گذشت زمان و اتفاقاتی که با همکاری آمریکا واسرائیل در منطقه وبه تبع آن در ایران ( توطئه های وعده داده شده توسط اصحاب فتنه ) روی خواهد داد و اقدامات خرابکارانه وآشوب طلبانه عوامل فتنه شاید بتواند نقش آلترناتیوی خود را اثبات نماید و سناریوی ناتمامی را که در سال 88 ابتر مانده است تکمیل نماید . برهمین اساس فتنه سعی دارد اختلافات را پنهان نموده و اینگونه وانمود کند که اجزاء این جریان جنایتکار در اتحاد وهماهنگی بسر می برند ، ادعایی که در گذر زمان به پوچی آن واقف و موجب رسوایی خواهد شد.
یکی از موضوعاتی که در زمان مبارزه با رژیم طاغوت در بین مبارزین وجود داشت (و بعد از پیروزی هم در لباسهایی دیگر خود را نمایان ساخت) «روشهای افراطی» بود که در بین برخی قشرهای مبارز میشد برای آن مصادیقی یافت ولی در بین معممین (به واسطه اعتماد مردم به آنان) خطرات بسیار بیشتری داشت.
این مسئله در دو شکل بروز مییافت: شکل اول مربوط بود به روحانیون چپ زده ولی مولدی که به ایراد «تفسیرهای تفنگی» از قرآن و دیگر منابع دیدنی روی میآورند و اساساً جهان را از لوله تفنگ میدیدند و زمینهساز رشد گروههایی چون «فرقان» یا «کهفیها» میشدند. از موسوی خوئینیها و سیدمهدی هاشمی میتوان به عنوان دو نمونه برجسته این دسته نام برد.
شکل دوم مربوط میشد به روحانیونی که از ملزومات آنکه بتوانند به صورت مولد ظاهر شده و به صورت گسترده جریانسازی کنند برخوردار نبودند و خودشان به صورت منفعلانه تحت تأثیر احساسی و اندیشهای دیگر گروههای سیاسی قرار داشتند و متأسفانه در راه حمایت و ترویج آنان مجدانه میکوشیدند. برخی روحانیون سیاسی حاضر در نجف و همچنین هادی غفاری از این دسته محسوب میشوند.
نکته مهم آن است که هر دو شکل این موضوع، پس از انقلاب در قالب فعالیتهای تند به ظاهر انقلابی قرار گرفتند و نهایتاً (و خصوصاً پس از ارتحال امام عظیمالشأن) مجدداً فعالیتهای خود را (باز هم در همان دو دسته مولد و جریانساز یا منفعل و پیرو) ظاهر نموده و حتی بازتولید کردند.
قصد ما در اینجا بررسی عمیق و مبسوط این مسئله نیست، بلکه تنها میخواهیم به عنوان نمونه به دومورد از این مسائل در رابطه با یک روحانی شاخص دسته دوم (یعنی هادی غفاری) اشاره کنیم.
تنها راه رهایی از نظر غفاری
سیدمحمد لاجوردی (فرزند شهید بصیر، سیداسدالله لاجوردی) اخیراً در مصاحبهای با نشریه یادآور به خاطرهای اشاره کرده است که نشان میدهد هادی غفاری (که مدعی مالکیت انحصاری خط امام است و میگوید هیچ کس نمیتواند او را ضدولایت فقیه بخواند) چه زاویهای با مشی حضرت امام داشته است: «من یادم هست در جریان تظاهرات قیطریه در سال 57 که آقای هادی غفاری جلودار بود، من خودم را به ایشان نزدیک کردم. ... به ایشان گفتم: این شعار «تنها ره رهایی، راه مجاهدین است» یا «تنها ره رهایی، جنگ مسلحانه» به اعتقاد من مورد پذیرش امام نیست. امام این حرف را قبول ندارند، بنابراین نباید این را گفت. اینها [منافقین] اعتقادات دینی صحیحی ندارند و در کتاب شناخت خود گفتهاند که اصول چهارگانه دیالکتیک را قبول دارند. ایشان با لحن تندی مرا عقب زدند که: برو بچه! این حرف را نزن.» (نشریه یادآور، شماره 6 و 7 و 8، صفحه 248)
چنانکه مشخص است هادی غفاری صریحاً و در اوج انقلابی که با مشی غیرمسلحانه و مردمی امامخمینی(ره) به سمت پیروزی میرفت هم کماکان تنها راه رهایی را «جنگ مسلحانه» میدانسته و آن را فریاد هم میکرده و مردم را هم به آن میخوانده است.
جوزدگی غفاری
البته مسئله در همین حد نیست که یک شخص منتقد او چنین خاطرهای را نقل کرده باشد (گرچه تواتر و تعدد خاطراتی از همین دست جای هیج گونه شکی باقی نمیگذارد) بلکه خود هادی غفاری هم در کتاب خاطراتش به یک مورد اشاره میکند که مؤید همین مطلب است، آنجا که از یک سفر خود به آبادان در سال 55 میگوید: «پنج شب در آبادان به منبر رفتم.
شب آخر به پیشنهاد دوستان باید راجع به ضرورت مبارزه مسلحانه صحبت میکردم. بهترین راه برای من این بود که بحثهایم حالت سمبولیک داشته باشد. عنوان صحبتم «نظافت در اسلام» بود. ... اجمالاً خاطرم هست که گفتم: «یکی از بحثهای جدی اسلام بحث نظافت است والنظافه من الایمان. اسلام اصرار دارد که انسان مؤمن نظیف زندگی بکند. اگر خانهاش کهنه است، خانه را باید عوض کرد. انسان باید برود و در یک خانه نو بنشیند. چرا که آن خانه را خاک گرفته و ستونهایش پوسیده است و سر تا سرش بوی بد میدهد و در و دیوارش با آدم بیگانه است.»
خلاصه چهره منفور رژیم شاهی را به عنوان یک خانه پوسیده معرفی کردم و گفتم: «الآن در دنیا این تئوری وجود دارد که بیایید خانه را اصلاح کنیم، قدری آن را رنگ روغن بزنیم، چهار نفر را توی آن جابهجا کنیم، کلفت و نوکر را عوض کنیم. این تئوریها مردود است. باید این خانه را کوبید و بر روی ویرانههای آن، یک خانه نو و متناسب با آنی که خودتان میخواهید بسازید.»
بعد راجع به مصالح و لوازم نوسازی گفتم: «خانه را با چوب نمی شود ساخت، باید با تیر-آهن بسازیم.» من تیرآهن را با فاصله میگفتم. بعد عنوان کردم: «از کجا باید تیر-آهن را پیدا کرد؟ خب، آقا عرضه داری بنشین بساز، درست کن! نباید منتظر باشی که دیگران به تو بدهند. برو بخر. نمیتوانی برو بدزد. از کجا؟ از سر چهارراهها!» (آن موقع پاسبانها بر سر چهارراهها دو تا دو تا با هم راه میرفتند.)
وقتی پائین آمدم، میخواستم ببینم چقدر مردم حرفهای من را فهمیدهاند. دوستان به من گفتند: شما میخواهید ما برویم بجنگیم؟» (خاطرات هادی غفاری، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، صفحات 159 و 160)
جالب است که هادی غفاری بدون توجه به راه صریح امام مبنی بر فعالیتهای غیرمسلحانه و انقلاب مبتنی بر آگاهی توده (که تا آن زمان یعنی سال 55 از طرق مختلف به مبارزین داخل کشور منتقل شده بود) و حتی بدون توجه به ملزومات ابتدایی و بدیهی مبارزه مسلحانه، در کسوت یک عالم دینی، مردم عادی را ترغیب میکند که به سر چهارراهها رفته و با خلع سلاح پاسبانهای بخت برگشته (که میتوانست عواقب بسیار وخامتباری برای آن پاسبانها داشته باشد)، به سلاح مجهز شوند.
توضیح آنکه این عمل در آن زمان بین گروههای سیاسی تحت عنوان «مصادره سلاح» مرسوم بوده و یکی از راههای تأمین اسلحه آنان محسوب میشده است.
حال جای این پرسش است که اگر کسی تحت تأثیر این سخنان ناشی از شیفتگی هادی غفاری به چپروی و به سوی مبارزات مسلحانه میرفت و این کار را میکرد، اولاً اگر موفق نمیشد (که به احتمال قریب به یقین و با توجه به عدم داشتن آمادگیهای فنی و چریکی موفق نمیشد) آن وقت چه کسی جوابگوی خانواده این شخص و خود این شخص میبود که احتمالاً به مجازاتهای بسیار سنگین و حتی اعدام محکوم میشد؟
ثانیاً اگر این شخص عادی میرفت و فرضاً موفق هم میشد، آن وقت باید با آن سلاح غنیمتی چه میکرد؟! احتمالاً باید آن را قاب میکرد و در اتاق پذیرایی منزلش میگذاشت و شاید هم باید بهزعم حضراتی چون هادی غفاری، با همان یک سلاح جنگ مسلحانه راه میانداخت و رژیم را سرنگون میکرد!
و اینها تنها نمونههایی بود از آنکه شیفتگیهای منفعلانه برخی افراد به ظاهر در کسوت مقدس روحانیت، به گروهها چه اثرات مخربی میتوانست داشته باشد و سوگوارانه باید گفت دیدیم که بازتولید همین اعوجاجات فکری، چگونه اثرات مخربش را در سالهای بعد هم نشان داد و سر از چه ناکجا آبادهایی که در نیاورد.
کلمات کلیدی:
اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل در بیانیه ای تاکید کرد
16 آذر 89 روز محاکمه نئو دیکتاتوران و استکبار نوازان است
اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور در بیانیه به مناسبت فرارسیدن 16 آذر و روز دانشجو اعلام کرد: نخواهیم گذارد اصالت عدالت خواه، استکبارستیز، آزادی طلب، آرمان گرا و رو شنفکر جنبش دانشجوی مسلمان توسط جریانی فاشیست ماآب، انحصار طلب و ارتجاع خواه که نهایت آمال و آرزویش از فرق سر تا نک پا غربی شدن است ،تهدید شود.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
دیکتاتوری ، کودتا و استکبار و این سه واژه ای است که دانشگاه در هنگام 16 آذر 32 آن گاه که خون 3 فرزند این آب و خاک در صحن مقدس دانشگاه بر زمین جاری گشت از آن ها اعلام تبری جستند .
16 آذر 32 هنگامی است که دانشجویان درد کشیده ملت در اعتراض به حضور نیکسون فرمانده ی کودتای نرم آمریکایی 28 مرداد 3 شهید تقدیم راه ملت کردند . کودتایی که با رپرتاژ رسانه ای بخش فارسی رادیو bbcو رادیو آمریکا در کنار وادادگی رهبران وقت نهضت ملی و نقش بی بدیل عناصر تجدید نظر طلب اطرافیان مصدق چون ارتشبد زاهدی پیروز گشت تا افتخار بزرگ ملی شدن نفت و امید و اعتمد به نفس و همبستگی ملی ایران را به تاراج ببرند اما 16 آذر 32 هنگامه ای است که دانشجویان خواب استکبار و استبداد را آشفته کردند.
بی شک 16 آذر سال 88 را باید نیمه دیگر از آمریکا کشی سال 32 دانست سال گذشته نیز اراده ی استکبار در پی کودتایی دیگر در کشور بود کودتایی که با بازی روانی bbc و voa وبا حضور تجدید نظر طلبان داخلی و انقلابیون پشیمان سعی داشتند جمهوریت نظام را خدشه دار کند اما این بار مثلث امت ، امامت و دانشجو که همان حلقه مفقوده ی سال 32 بود نگذاشت تا شورش اشرافیت ، اباحه گری و لمپنیزم علیه جمهوریت نظام به ثمر نشیند و از این رو بود که حادثه 16 آذر سال 88 ، دستیابی ایران به حقوق هسته ای خویش و نفوذ استراتژیک انقلاب اسلامی یعنی به باد رفتن همه امید غرب و غرب دوستان و استکبار نوازان از صحنه مقدس دانشگاه یعنی آغاز دانشمند کشی، تلاش برای حذف و ترور دانشمندان و فرهیختگان دانشگاهی و انقلابی این مرز و بوم و چه خیال خامی؛ که ما تا آخر ایستاده ایم . اما اینک و در آستانه 16آذر ذکر چند نکته ضروری است .
1- نخست اینکه جنبش دانشجوی مسلمان هم چنان معتقد است که نگاه به ایدئولوژی و متدلوژی امام خمینی (رحمه الله علیه) به عنوان ارزش های تازه و نوید بخش برای زیست سعادت مند باید پررنگتر از قبل در تمام عرصه حکومتی وحاکمیتی و صحنه مقدس دانشگاه دنبال شود و مفهوم خط امام که روزگاری در چنبره ی گروهایی بود که بعدها خیانت خود را به میراث همیشگی امام امت یعنی ولایت فقیه و خلف صالح آن حضرت آیت الله خامنه ای نشان دادند.به نگاهی نو جهت تبدیل شدن به شاخصه وترازو عمومی توسط جنبش دانشجوی مسلمان نیاز دارد.
2- عدالت و آزادی به عنوان دو رسالت همیشگی و دو آرمان خدشه ناپذیر جنبش دانشجوی مسلمان تنها در یک نگاه جامع بدست می آیند و در تقابل قرار دادن این دو ارزش متعالی خیانت به هر دو است و امروز وظیفه اصلی خود می دانیم که بیش از پیش به صیانت از این دو مفهوم بپردازیم در واقع وظیفه اصلی جنبش دانشجوی مسلمان حفاظت از گفتمان و سیرت انقلاب است از این رو ذکر چند نکته ضرورت دارد
نخست ، مسئله اصلی در حوادث سال گذشته ادعای تقلب در انتخابات بود که توسط آقایان موسوی و کروبی مطرح شد و ادعاهای بعد چون خشونت ، تجاوز و ... که مجموعه اتهاماتی که علیه امنیت ملی و درتعارض با مصالح کشور محسوب می شد و در برهه زمانی مشکلاتی را برای کشور پدید آورد، امابا رهبری داهیانه مقام معظم رهبری، هشیاری ملت و دانشجویان نتیجه کار به ضرر فتنه گران داخلی و اربابان غربی آنها تمام شد .
اما بی تردید گذر از خیانت های فتنه گران تعارض جد ی با عدالت و اقتدار قوه ی قضایی دارد و جنبش دانشجوی مسلمان زمان کنونی را بهترین فرصت جهت ارائه کیفر خواست عمومی علیه سران فتنه یعنی آقایان موسوی خاتمی و کروبی می داند.
دوم ،رویکرد جریان فتنه پس از حماسه نه دی ملت اتخاذ استراتژی دووگانه یعنی تقسیم کار در میان فتنه گران می باشد اول وجود جریانی که با نقد هرچند ساختگی عملکرد افراطیون سعی کند که گفتمان خود را در داخل نظام تعریف کند تا همچنان امکان رقابت و چانه زنی برای آنها در داخل نظام وجود داشته باشد و دیگری با افراط گرایی کامل و طی مسیر اشتباه سال قبل قصد دارد همچنان پتانسیل جریان معارض با نظام را برای خود نگه دارد و سطح مطالبات از نظام در قیاس حداکثری نگه دارد ،که این استراتژی توسط دیکته نویسان این جریان در داخل دانشگاه ها نیز بکار گرفته می شود که این خود نوعی نفاق در نظر و عمل است وسبب ساز تساهل تسامح مسئولین با بی قانونی بر خی از این تشکل ها گردیده که اگر مسئولین به قانون شکنی های این عده توجه نکنند وظیفه خود می دانیم به افشای بعضی از این موارد اقدام کنیم.و در پایان اعلام می داریم نخواهیم گذارد اصالت عدالت خواه، استکبارستیز، آزادی طلب، آرمان گرا و رو شنفکر جنبش دانشجوی مسلمان که یادگاری از 16 آذر 1332 و شهادت سه آذر اهورایی در صحن مقدس دانشگاه است توسط جریانی فاشیست ماآب، انحصار طلب و ارتجاع خواه که نهایت آمال و آرزویش از فرق سر تا نک پا غربی شدن است ،تهدید شود.
16 آذر 1389 سال روز مبارزه با نئو دیکتاتوران و استکبار نوازانی است که تاب جمهوریت نظام را نیاوردند.
جدیدترین موج اختلافات بین ضدانقلاب سبز
درگیری شدید مخملباف و موسوی به روایت بالاترین
صراط - سخنگوی جنبش سبز در خارج کشور از موسوی خواسته بود مجریان شبکه «تلویزیون سبز» که در اروپا راه اندازی می شود، بی حجاب باشند اما موسوی به مصلحت ندانست.
سایت صهیونیستی بالاترین ضمن انتشار این خبر نوشت: مدتی است از مخلباف و فعالیت های سبزش خبری نیست. گویا بعد از بحث بر سر «تلویزیون سبز»، مخملباف از دست میرحسین دلگیر شده. مخملباف معتقد بوده مجریان تلویزیونی که در اروپا راه اندازی می شود، باید طبق استانداردهای اروپایی بی حجاب باشند، اما میرحسین با استدلال که تاکنون کشف حجاب زنان اصلاح طلب هویت ضد دینی ما را افشا کرده و نباید بیش از این در مردم معروف به دیمن ستیزی شویم، با این موضوع مخالفت کرده است. استدلال مخملباف هم این بوده است که یافتن اسپانسر برای تلویزیونی دارای استانداردهای جمهوری اسلامی عملاً غیرممکن است (در حال حاضر تلویزیون «سبز» رسا بدون مجری پخش می شود).
بالاترین افزود: از آن پس مخملباف اندکی از سبزها فاصله گرفته است. اما اخیراً پس از آنکه خانواده محسن مخلباف، جایزه جشنواره زنان آلمان را که به آنها اهدا شده بود به زهرا رهنورد تقدیم کردند، او نیز در پیامی از این خانواده هنرمند تشکر کرد.
یادآور می شود برخی اصلاح طلبان فراری و حامیان فتنه سبز هم اکنون در کشورهایی نظیر آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان اقدام به کشف حجاب کرده اند که از جمله آنها می توان به شیرین عبادی، داودی مهاجر، شادی صدر، فرشته قاضی، فرناز قاضی زاده و علی نژاد اشاره کرد.
مخملباف در بحبوحه آشوب سال گذشته که با میدانداری از عناصری چون موسوی و کروبی و خاتمی و بسیاری از فعالان حزبی جبهه اطلاعات صورت گرفت، در کنار سازگارا و نوری زاد به عنوان سخنگوی فتنه سبز معرفی شد و دختران وی با کشف حجاب در برخی مراسم اهدای جایزه و نمایش فیلم شرکت کردند.
وزیر صهیونیست:اروپا صبح تحریم میکند شب 1200شرکت با ایران معامله میکنند!
وزیر بازرگانی رژیم صهیونیستی در آلمان، نسبت به دور زده شد ن تحریم های ضد ایرانی از سوی شرکت های غربی ابراز کلافگی کرد.بنیامین بن الیعاذر در دیدار با راینر برودرله وزیر تجارت آلمان خواستار تحریم کامل ایران شد و گفت: همه باید متوجه شوند که یک ایران هسته ای می تواند چه خطری برای کل جهان باشد.
وی همچنین گفت: چیزی که ما به آن نیاز داریم یک تحریم جهانی کامل برای مدت یک سال است: یعنی هیچ چیز وارد این کشور و هیچ چیز از این کشور خارج نشود. اما در صحنه سیاست بین المللی بازی دوگانه ای انجام می شود. صبح علیه ایران قطعنامه صادر می شود و شب دست کم 1200 شرکت که می توان آن ها را نام برد، با ایران همکاری می کنند.»
به گزارش دویچه وله، وی گفت: تازه این 1200 شرکت مورد نظر من شامل شرکت های چینی، کره شمالی و روسی نمی شوند.
از سوی دیگر ری تاکیه عضو شورای روابط خارجی آمریکا در مقاله ای که روزنامه لس آنجلس تایمز منتشر کرد، اذعان کرد: تنها راه خروج از بن بست در مقابل ایران، تغییر سیاست های این کشور است. تحریم ها مهم است اما کامل نیست. واشنگتن باید اهرمی برای فشار به طرف ایرانی داشته باشد. تا آن زمان، دیپلمات های آمریکایی روزهای ناامیدکننده ای را برای چالش با ایران هسته ای در پای میز مذاکراتی نظیر مذاکرات ژنو خواهند داشت.
وی اضافه کرد: ایران با استفاده از میز مذاکرات در اتحاد بین المللی تفرقه ایجاد می کند. آنها همچنین موضوعات دیگری غیر از چالش هسته ای در مذاکرات پیش می کشند از جمله، ثبات عراق و افغانستان.
کلمات کلیدی:
اطلاعات تکمیلی از روابط سرپل اصلی ستاد موسوی و گروهک نفاق در پی اعترافات یکی از فریبخوردگان حوادث پس از انتخابات، سرپل اصلی ستاد موسوی با گروهک نفاق دستگیر شد. به گزارش فارس، این فرد که سرپل اصلی گروهک نفاق در ستاد موسوی بوده نقش موثری در شناسایی و اغفال فریبخوردگان حوادث پس از انتخابات داشته است. برپایه این گزارش، سرپل اصلی ستاد موسوی که با اعترافات "بنیامین " همکاری وی با گروهک نفاق محرز شده است پس از ارتباط با برخی از فریبخوردگان زمینه همکاری آنان با این گروهک را فراهم کرده است. وی با وعده و وعید و پرداخت مبالغی به فریبخوردگان آنان را به همکاری با گروهک نفاق و اجرای سناریوهای آشوب و ایجاد اختلال در امنیت جامعه واداشته است. میرحسین موسوی خاستگاه فکری و عقیدتی خویش را آشکار کرد میرحسین موسوی در آخرین بیانیه خود به مناسبت روز دانشجو از جمله معروف سرکرده گروهک منافقین خطاب به حرمت شکنان عاشورا استفاده کرده است. به جای اینکه مهدی هاشمی را دستگیر کنند، روزنامه ایران را تهدید میکنند! انتشار متن کامل دفاعیات "کاوه اشتهاردی" در دادگاه شکایت مهدی هاشمی رفسنجانی از وی که بازتاب گستردهای در سایتها و خبرگزاریهای اینترنتی داشت، امروز به دستور دادستانی تهران از روزنامههای سراسر کشور حذف شد. خواصی که در فتنه 88 خاموش بوده اند خاصیت ندارند طی دو دهه اخیر، خط نفاق جدید از تابلوی «اصلاحات» به عنوان پوشش استفاده کرده است. در کلام خدا نیز آمده است وقتی به منافقین گفته می شود؛ در زمین فساد نکنید، پاسخ می دهند که ما اصلاح طلب هستیم! حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در اولین همایش «به سوی فردا» که با موضوع جنگ نرم در مسجد حاج صمدخان شهر رشت و با حضور گسترده جوانان، طلاب و اقشار مختلف مردم برگزار شده بود، ضمن تشریح ابعاد جنگ نرم و اشاره به نمونه های مستندی از عرصه این جنگ در فتنه 88 گفت؛ دشمن در جنگ سخت، با استفاده از ماشین جنگی و قدرت نظامی تلاش می کند حریف را ملزم به پذیرش خواسته های خود کند ولی در جنگ نرم با بهره گیری از عملیات روانی در بینش و یا برداشت و باورهای طرف مقابل تغییر ایجاد می کند تا حریف به جای اجبار و الزام، با اقناع و میل خود به خواسته دشمن تن دهد. از این روی جنگ سخت و نرم را جنگ ابزار و جنگ افکار نیز نامیده اند. مدیر مسئول کیهان «بصیرت» را باطل السحر دشمن در جنگ نرم دانست و با اشاره به حماسه 9 دی نتیجه گرفت که مردم ایران در فتنه 8 ماهه سال 88 نیز مانند جنگ 8 ساله پیروز نهایی میدان نبرد بوده اند. وی کانون اصلی قدرت نظام اسلامی را باور مردم به اسلام ناب معرفی کرده و گفت از آنجا که در تمامی جنگ ها، کانون قدرت حریف مورد هجوم قرار می گیرد، به طور طبیعی حمله به باورهای دینی اصلی ترین فلش تهاجم دشمن در جنگ نرم است ولی تغییر یک باور و قبولاندن آن به مخاطبان به آسانی ساخت یک تابلو و نصب آن به دیوار نیست، بلکه هزار نکته باریکتر از مو در آن است و به همین علت جنگ نرم پیچیده و پر رمز و راز است. شریعتمداری در ادامه سخنان خود از «انگاره سازی» به عنوان یکی از اصلی ترین شگردهای عملیات روانی یاد کرد و گفت؛ «انگاره» یا «پندار» تصویر غیرواقعی از یک واقعیت است و اگر از سوی مخاطبان پذیرفته شود، «موافقت»ها و «مخالفت»های آنان را به انحراف می کشاند مانند انگاره «تقلب در انتخابات» که متاسفانه با هجوم پرحجم رسانه های خارجی و برخی عوامل داخلی آنها از سوی عده ای پذیرفته شد و آنها را با این «انگاره» و «توهم» که در انتخابات تقلب شده است به خیابان ها کشاند. اگرچه این «انگاره» با درایت و مدیریت رهبری و هوشیاری و بصیرت مردم خیلی زود رنگ باخت و فریب خوردگان با خشم و نفرت از سران فتنه، پای خود را از این بازار مکاره بیرون کشیدند. شریعتمداری در ادامه سخنان خود به معیارها و شاخصه هایی اشاره کرد که با در دست داشتن آنها می توان جریان فتنه را در اولین مراحل شکل گیری آن شناخت و در این باره گفت؛ وقتی می بینید، چند گروه و جریان سیاسی که به ظاهر اختلافات فراوانی دارند با یکدیگر ائتلاف می کنند، نباید آنچه را که روی تابلوی ائتلاف خود نوشته اند به عنوان انگیزه این ائتلاف باور کنید، بلکه انگیزه اصلی اینگونه ائتلاف ها نقطه ای است که همگی در آن اشتراک نظر دارند، مثلا در جریان فتنه 88 گروه های مدعی اصلاحات با منافقین، مارکسیست ها، سلطنت طلب ها، بهایی ها، کلان سرمایه داران ائتلاف آشکاری داشتند و این ائتلاف رسما از سوی مقامات آمریکایی و اسرائیلی و انگلیسی مورد تایید و حمایت بود. بنابراین ادعای آنها که برای مخالفت با دولت و یا در اعتراض به نتیجه انتخابات با هم ائتلاف کرده اند نمی توانست قابل قبول باشد، چرا که نقطه مشترک گروه های ائتلاف کننده و حامیان بیرونی آنها، براندازی جمهوری اسلامی است نه مخالفت با این دولت یا آن دولت. مدیر مسئول کیهان از ناهمخوانی ادعاها با سوابق شناخته شده افراد و گروه ها نیز به عنوان یکی دیگر از ملاک های کشف فتنه یاد کرد و گفت؛ به عنوان مثال؛ در جریان فتنه 88 افراد و گروه هایی برای به اصطلاح مرجعیت آیت الله صانعی و آیت الله منتظری یقه چاک می کردند که پیش از آن با صراحت تقلید را کار میمون معرفی کرده بودند و قوانین اسلامی را مربوط به 1400 سال قبل و غیرقابل اجرا در زمان حاضر می دانستند.... شریعتمداری در بخش دیگری از سخنان خود به چند شاخصه دیگر که با استفاده از آنها می توان فتنه و فتنه گران را در آغاز کار شناسایی کرد پرداخت و از جمله به معیارهایی نظیر «میزان حال فعلی افراد است»، «ترفند تابلوها»، «همخوانی با بیگانگان در کام و گام» و... اشاره کرد. در ادامه این نشست، مدیر مسئول کیهان به پرسش های حاضران پاسخ گفت و در پاسخ به سؤال یکی از حضار پیرامون جذب حداکثری و دفع حداقلی گفت؛ سران و عوامل اصلی فتنه بدون کمترین تردید جزو همان حداقلی هستند که باید دفع شوند ولی فریب خوردگان در صورتی که دست به خیانت و جنایت نزده باشند، حساب دیگری دارند. وی در پاسخ به سؤالی درباره برخی از خواص که در جریان فتنه 88 خاموشی گزیده بودند گفت؛ امروزه مردم نسخه اسلام ناب محمدی(ص) را می شناسند و از این روی چشم به رهبری دوخته اند بنابراین خواص اگر از این قافله، غافل شوند، رفوزه شده و سقوط می کنند. وی افزود؛ خواص اگر در بزنگاه ها حاضر نباشند، دیگر خاصیتی ندارند. شریعتمداری در پاسخ به سؤال دیگری درباره اختلاف اصولگرایان گفت؛ تفاوت سلیقه طبیعی است و نام آن اختلاف نیست این سلیقه های متفاوت در اصول اشتراک نظر دارند و عامل تعیین کننده در بزنگاه ها نظیر انتخابات، همین اشتراک در اصول است. وی توهم پراکنی فتنه گران درباره اختلاف اصولگرایان را کوبیدن آب در هاون دانست و گفت؛ آنها مدتهاست که آرزوهای خود را تبدیل به خبر می کنند. وی در پاسخ به سؤال دیگری گفت؛ سران فتنه مرده اند و زندگی نباتی دارند ولی دشمن با انگاره سازی سعی می کند آنها را زنده نشان بدهد و حال آن که مردم می بینند آنها حتی زیر چادر اکسیژن هم گازکربنیک مصرف می کنند. یکی از حاضران درباره بازگشت برخی از عوامل فتنه سؤال کرد و مدیر مسئول کیهان گفت؛ سران و عوامل اصلی فتنه دست به خیانت، وطن فروشی و همکاری با دشمنان مردم زده و مستحق مجازات سنگین هستند و توبه عوامل حلقه های دوم و سوم، اگر هم پذیرفته باشد، نباید در چرخه نظام به کار گرفته شوند و افزود «کفش دزد» را بعد از توبه به مسجد راه می دهند ولی هرگز او را پیشنماز نمی کنند. وی در پاسخ به سؤال دیگری درباره مجلس و دولت آینده ضمن تشریح شرایط گفت؛ بدون کمترین تردیدی، دولت و مجلس آینده در اختیار اصولگرایان خواهد بود.
برخی استفاده از شعار منتسب به مسعود رجوی در این بیانیه را گاف بزرگ وی دانسته و آن را نشانه بی اطلاعی و نا آگاهی این مدعی سیاستمداری از شعارها و نمادهای گروهک های مختلف دانسته اند اما به نظر می رسد وی عامرانه با سردادن شعار "نترسید، نترسید ما همه با هم هستیم" به هواداران اشرف نشین خود و سرانشان کد می دهد که با شما همفکر و هم صدا هستیم، آوردن شعار از گروهک تروریستی منافقین از سوی کسی که دیگر ادعای خط امامی بودنش حتی از سوی اندک طرفدارانش نیز به سخره گرفته می شود نشانه اضمحلال کامل این جریان است.
شاید بهتر باشد به جای این تعبیر ساده انگارانه که به کاربردن یکی از معروف ترین شعارهای رجوی از سوی اغتشاشگران سال گذشته در کف خیابان و اکنون به طور رسمی در بیانیه سران این جریان را خطای فاحش تلقی می کنند با توجه به همزمانی این بیانیه با ترور اساتید هسته ای کشور که دست های منافقین و سرویس های جاسوسی غرب در آن مشهود است و بعید به نظر می رسد موسوی اشاره به آن را نیز فراموش کرده باشد باید گفت: دست موسوی با این بیانیه بیش از گذشته رو شده و ثابت کرد از "از کوزه همان تراود که در اوست.
این مساله با واکنش منفی مردم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی روبرو شده است؛ به نحوی که محافل خبری از نارضایتی افکار عمومی نسبت به حذف افشاگریهای کاوه اشتهاردی درباره مفاسد مهدی هاشمی خبر میدهند.
در همین راستا، "
ولی اسماعیلی" عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان مجلس در گفتوگو یی گفت: مسائلی که روز گذشته آقای اشتهاردی در دادگاه مطرح کرد و زوایای دیگری از پرونده مهدی هاشمی را در اختیار افکار عمومی گذاشت، موضوعی نیست که بخواهیم آن را به راحتی از افکار عمومی پنهان کنیم.
وی ادامه داد: دستور دادستان به خبرگزاریها و سایتها برای حذف دفاعیات آقای اشتهاردی به هیچ عنوان اقدام مناسبی نبود و اصلا مشخص نیست فلسفه این اقدام عجیب چیست.
به جای اینکه مهدی هاشمی را دستگیر کنند، روزنامه ایران را تهدید میکنند!
اسماعیلی با اشاره به اینکه اقدامات مهدی هاشمی در جریان فتنه 88 بر همه مردم مشهود است و مدیرمسئول روزنامه ایران هم به همین مسائل اشاره کرده، اظهار داشت: درجمهوری اسلامی ایران همه باید در برابر قانون یکسان باشند و نباید فردی از رانت ویژه برخوردار باشد تا با چنین برخوردهایی جلوی افشاگری درباره مفاسد اقتصادی و سیاسی او گرفته شود.
عضو هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان مجلس اقدام دستگاه قضایی در مورد حذف دفاعیات کاوه اشتهاردی از روزنامهها و سایتهای خبری را موجب ایجاد بیاعتمادی عمومی نسبت به قوه قضاییه دانست و افزود: نباید متهم جای شاکی قرار بگیرد و مهدی هاشمی به خود اجازه بدهد که کاوه اشتهاردی را به دادگاه بکشاند و حتی اجازه انتشار دفاعیات را هم ندهد.
وی با تاکید بر اینکه قطعا نتیجه این اقدام دادستان و پنهان کردن جریان پرونده مهدی هاشمی رفسنجانی باعث جری تر شدن سایر متهمان میشود و حاشیه امنی برای دیگر متهمان فتنه 88 فراهم خواهد آورد، گفت: از قوه قضائیه انتظار داشتیم از طرق مختلف مهدی هاشمی را دستگیر و محاکمه نماید؛ نه اینکه با فعالان عرصه تقابل با جریان آشوب مانند روزنامه ایران اینگونه برخورد کند.
کلمات کلیدی:
16 آذر دیگری فرا رسید و خاطرات مبارزات و دلاوریهای دانشجویان این سرزمین در دفاع از استقلال کشور و آزادی از چنگال استکبار جهانی و به ثمر نشاندن جمهوری اسلامی بار دیگر در ذهن ها تداعی شد. جوانانی که برای رهایی از سرسپردگان آمریکا و انگلیس به پا خاستند و در این راه جان فشانی کردند. اما با گذشت چندین سال از شهادت این عزیزان ، فتنه گرانی از زباله دان خائنان به دین و ایران سر برآورده و از این شهیدان دم می زنند. گویا چنین می اندیشند که مردم علت جان فشانی شهیدانشان را فراموش کرده اند. شهیدانی که بدست حامیان امروز فتنه گران ، خون پاکشان بر زمین ریخت .سوال مردم عزیز ایران از فتنه گران این است :شمایی که دم از شهدای دانشجو می زنید و فریاد خون خواهی آنها را سر می دهید چرا امروز تحت حمایت دشمنان شهیدان یعنی آمریکا و انگلیس و اسرائیل قرار دارند؟ کدام شهید این حقارت و پستی شما را بر می تافت که تحت حمایت سازمان منافقین قرار گیرد؟ کدام شهید حاضر بود ننگ حمایت خاندان منحوس پهلوی را بر پیشانی داشته باشد؟ آیا فراموش کرده اید شهیدانی که شما نام مقدسشان را از دهان های آلوده به دروغ خود خارج می کنید توسط حامیان امروز شما به شهادت رسیدند ؟ آیا خون پاک اساتید شهیدی چون علی محمدی و شهریاری بدست حامیان شما به زمین نریخت؟ سران فتنه چه خائنانی که در داخل کشور هستند و چه منافقین خارج نشین بدانند که جوانان و دانشجویان این سرزمین با بیانیه ها و سخنان شما مزدوران آمریکا ، خام نشده و ارزشی برای شما قائل نخواهند شد. دانشجویان این سرزمین راه شهدا و اساتید خود را ادامه خواهند داد و در این راه هر مانع کوچک و حقیری چون شما را به کنار خواهند زد. در این روز مقدس بار دیگر با امام فقید (ره) و رهبر عزیز خود پیمان مب بندیم تا با بصیرت حرکت های موذیانه منافقان فتنه گر را پیگیری نموده و خیانت های آنها را برای ملت عزیز ایران آشکار سازیم. بولتن نیوز: در 24 آبان 32 اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا از طرف آیزنهاور به ایران میآید. نیکسون به ایران میآمد تا نتایج «پیروزی سیاسی امیدبخشی را که در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است» (1) را ببیند. در مقابل دانشجویان مبارز دانشگاه نیز تصمیم گرفتند که در فضای حکومت نظامی بعد از کودتای 28 مرداد، هنگام ورود نیکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. دو روز قبل از 16 آذر، زاهدی تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنیس رایت»، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیاید. از همان روز، تظاهراتی در گوشه و کنار به وقوع پیوست که در نتیجه در بازار و دانشگاه عدهای دست گیر شدند. این وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت. بیشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکی و داروسازی و حقوق و علوم آغاز شد. صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه تجهیزات فوق العاده سربازان و اوضاع غیر عادی اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثهای را پیش بینی میکردند. فضا به شدت آبستن حوادث و درگیری بود. بعد از گذشت مدتی برای جلوگیری از تنش و درگیری چندین دانشکده تعطیل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رییس دانشگاه تعطیل گردید. به دنبال ورود پلیس به یکی از کلاس ها و دستگیری چند تن از دانشجویان در کلاس، دانشجویان اعتراض می نمایند نهایتا دانشکده فنی به هم میریزد و در محاصره کامل نظامیان قرار میگیرد. به یکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجویان در صحن طبقه اول به خون میغلطند عدهای زخمی می شوند در این میان سه دانشجو به نام های قندچی، بزرگ نیا و شریعت رضوی به شهادت میرسند. نام «مجید» چگونه سر از لیست شکار «رئیس» درآورد؟ «دیلی تلگراف» در گزارشی نوشت: در ساختمانی بتون آرمه پیرامون تل آویو، گروهی نشسته اند و درباره آخرین عملیات «رئیس» سخن می گویند. توهم فرقه سبز درباره هدفمندی یارانهها نکته جالب در این تحلیل! نتیجه گیری نویسنده در پایان مطلب است که اصرار و تلاش دولت برای اجرای طرح تحول اقتصادی و هدفمندی یارانهها را مقابله با فرقه سبز و نابودی کامل این جریان تفسیر کرده است. وی شیوه کار را نیز ایجاد فشار اقتصادی از طریق این طرح به طرفداران فرقه سبز برای جدایی کامل از این فرقه دانسته است. گفتنی است این مطلب در حالی از سوی این سایت وابسته به فرقه سبز منتشر میشود که ریزش شدید پایگاههای اجتماعی این جریان به بزرگترین و مهمترین دغدغه و مشکل آنها تبدیل شده است و شاید از این طریق تلاش میکنند این ریزش شدید را به نوعی توجیه کنند. گفتنی است پس از راهپیمایی پرشکوه 9دی سال 88، تمامی تلاشهای جریان فتنه برای برپایی آشوب با بی اعتنایی مردم روبرو شده است. بیانیه جوانان اصلاح طلب مخالف کروبی به مناسبت روز 16 آذر
سخنگوی جنبش سبز در خارج کشور از موسوی خواسته بود مجریان شبکه «تلویزیون سبز» که در اروپا راه اندازی می شود، بی حجاب باشند اما موسوی به مصلحت ندانست.
یادآور می شود برخی اصلاح طلبان فراری و حامیان فتنه سبز هم اکنون در کشورهایی نظیر آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان اقدام به کشف حجاب کرده اند که از جمله آنها می توان به شیرین عبادی، داودی مهاجر، شادی صدر، فرشته قاضی، فرناز قاضی زاده و علی نژاد اشاره کرد.
مخملباف در بحبوحه آشوب سال گذشته که با میدانداری از عناصری چون موسوی و کروبی و خاتمی و بسیاری از فعالان حزبی جبهه اطلاعات صورت گرفت، در کنار سازگارا و نوری زاد به عنوان سخنگوی فتنه سبز معرفی شد و دختران وی با کشف حجاب در برخی مراسم اهدای جایزه و نمایش فیلم شرکت کردند. اساساً محافل آمریکایی و اروپایی اجازه نمی دهند که کسانی با حفظ هویت اسلامی حجاب، مطرح و معروف شوند.
به گزارش پایگاه خبری نهضت سبز نبوی، در این گزارش آمده است: این افراد که پیام های تبریک ترور دانشمند هسته ای ایران را برای یکدیگر فرستاده اند، اقدام «رئیس» را شجاعانه می دانند. البته اینان نظامی نیستند، ولی شمار بسیاری از نظامیان، هنگامی که به این افراد می رسند، سلام نظامی می دهند.
اما «رئیس» کیست؟ «رئیس» کسی نیست، جز «مائیر داگان»، رئیس سابق موساد که پس از هشت سال فرماندهی موساد، جای خود را به دیگری واگذار کرد.
بنا بر این گزارش، اکنون نام «مجید شهریاری»، بارها در ذهن این افراد تکرار شده و او را صید بزرگ موساد می دانند که «رئیس» آن را شکار کرده است.
در این باره، پایگاه خبری «ایلاف» نوشت: هشت سال پیش که داگان ریاست موساد را پذیرفت، لیستی از دشمنان اسرائیل را نیز دریافت کرد که این افراد، آن لیست را تهیه کرده بودند که البته نام «ماجد» ـ مجید ـ در آن دیده نمی شد و بعدها نام این دانشمند ایرانی به این لیست افزوده شد و کسی نمی داند، چه کسی نام او را اضافه کرد!
داگان، هشت سال پیش متعهد شد که دشمنان اسرائیل اسطوره ای را نابود کند. وی برای تصفیه اسامی آن لیست، از گروه آدمکشان حرفه ای اسرائیل به نام «کیدون» که 38 شکارچی انسان ـ 33 مرد و 5 زن ـ هستند، کمک خواست.
این گروه چند بار نیز مانور قتل چند نفر را شبیه آنچه برای شهریاری رخ داد، پیرامون تل آویو به اجرا گذاشتند تا 1600 کیلومتر آنسوتر شهریاری و دوستش را ترور کنند. اخیرا یکی از سایتهای ضد انقلاب با درج مقاله ای به تحلیل موضوع هدفمند کردن یارانه ها پرداخته است.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
"بی بی سی فارسی" به دنبال تمرکز روی شکاف های اجتماعی
تغییر رویه اخیر بنگاه رسانه ای دولت انگلیس کاملا وضوح و برجستگی خاصی دارد.
وحید ماندگاری- ندای انقلاب/برای کسانی که اخبار شبکه بی بی سی فارسی را دنبال می کنند،تغییر رویه این بنگاه رسانه ای دولت انگلیس کاملا وضوح و برجستگی خاصی دارد.
شبکه بی بی سی فارسی که درست 6 ماه پیش از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری پا به عرصه رسانه ها گذاشت در دوران انتخابات و حوادث بعد از آن به شکلی کاملا عریان به رسانه فتنه گران تبدیل شده و با تلفیق شیوه های خبری سخت خبر(هارد نیوز) و نرم خبر (سافت نیوز) و سوئیچ کردن آن ها به یکدیگر، اهداف «شبههسازی»، «بحرانافکنی» و«القاء»،«تحریک» و نبض آشوب را به دست گرفت.
این شبکه متعلق به استعمارگر پیر که از روزهای قبل ازانتخابات ، خود را آماده بحرانسازی اجتماعی کرده بود، پیشاپیش در اخبار و تحلیلهای به اصطلاح کارشناسان سیاسی مسائل ایران، بحث تقلب را تئوریزه و قاطعانه بر آن پای میفشرد؛ چنانچه احمدینژاد رأی بیاورد شکی در تقلب وجود ندارد.
بیبیسی در چارچوب سناریوی خود، جمعه شب 22 خرداد در قالب برنامههای زنده، بلافاصله پس از اعلام آمارهای غیر رسمی از منابع داخل ایران پروژه تقلب در انتخابات را با حضور فرخ نگهدار، رئیس گروهک فدائیان خلق و صادق صبا تحلیلگر سیاسی کلید زد و پس از این به تناوب انتشار خبرهایی از ایران، ارتباط مستقیم و. . . کارشناسانی مانند جمشید برزگر، هاشم احمدزاده، احمد سلامتیان، سعید برزین، مسعود بهنود و. . . در استودیو و آدمهایی از احزاب و گروهکهای داخل ایران هر لحظه به موازات اعلام آرای احمدینژاد، بر حملات و تثبیت و تلقین تقلب در انتخابات افزودند، به صورتی که نزدیک صبح و تا ظهر شنبه جملگی گزارش پراکنی این شبکه دستور حمله، اغتشاش و افزایش نارضایتی بود.
پوشش وسیع اغتشاشات تهران در این شبکه و انتشار بلادرنگ اخبار فتنه گران وبیانیه های آنان از جمله خطوطی بود که در حوادث بعد از انتخابات توسط این شبکه خبری دنبال می شد.اما رویه این شبکه که موجب از دست رفتن مخاطبان آن بلحاظ عدول آنان از چارچوب یک رسانه حرفه ای و بی طرف شد موجب گردید که این شبکه رویکرد خود را در قبال حوادث ایران تغییر داده تا بتواند ضمن بدست آوردن مخاطبان از دست رفته خود به مهندسی مخاصمه زیرپوستی خود با ایران بپردازد.
شاید زنگ دور جدید فعالیت این شبکه را یکی از مجری های آن به صدا درآورد که گفت«ما باید ثابت کنیم که رسانه اپوزسیون ایران نمی باشیم». در حقیقت شبکه بی بی سی فارسی طی یک آسیب شناسی به این نتیجه رسیده که
1- مخاصمه آشکار رسانه ای با جمهوری اسلامی ایران که با امید به پیروزی جریان فتنه بود شکست خورده است.
2- حجم انبوه پردازش سیاسی موجب دل زدگی و رودل سیاسی شده است.
3- مدیریت جمهوری اسلامی در مهارفتنه و ادامه رویه حمایت از فتنه گران موجب بی اعتباری رسانه ای این شبکه می شود.
لذا سیاست گذاران این شبکه باعبور از استراتژی آشکار« بازی در سطح» به تعریف استراتژی جدید خود برپایه تمرکز بر روی شکاف ها و گسست های جامعه ایرانی» مبادرت کرده اند.
در حقیقت این شبکه با تعریف و تصویر جامعه ایرانی به جامعه ای در حال گذار که بی گمان مستعد شکفتن«شکاف ها و ناسازه های و روئیدن«نهال های هویتی و اندیشگی» می باشد در تلاش برای شکل دهی مبارزه جدیدی علیه جمهوری اسلامی می باشد.
نگاهی به انتشار اخبار این شبکه فارسی و تلاش برای برجستگی آن ها که شامل مواردی همچون:«تبعات اقتصادی هدفمند سازی یارانه ها»،«شدت گرفتن بزه کاری ها در جامعه ایرانی»،«ظهور و بروز گروه های جدید اجتماعی مانند گروه های موسیقی زیرزمینی»،«برخورد با برخی پدیده ها و ناهنجاری اجتماعی همچون بی حجابی»،«انتشار بیانیه ها و اظهارات روحانیون حامی فرقه سبز»،«پرداختن به برخورد با فرقه های دروایش توسط مسئولین امر» و...نشانگر آن است که این شبکه به دنبال ترک دادن بستارهای موجود هویتی، صنفی و قومی در ایران بوده و رادیکال سازی تدریجی لایه های اجتماعی را از طریق تحریک شکاف های چندی دنبال می کند.این شکاف ها که اصولا حول شکاف سیاسی،اجتماعی ،نسلی و... می باشد خطوط ذیل را نشانه رفته است:
- شکاف میان حاکمیت و مردم
- شکاف میان دین و سیاست
- شکاف میان خرده فرهنگ ها و فرهنگ مسلط
- شکاف میان بازیگران سیاسی کشور
- شکاف میان دین و قرائت ها از دین
- شکاف میان نظام اجتماعی و نظام سیاسی
به عبارت دیگر غایت هدف این شبکه که با توجه به موارد گفته شده ایجاد وضعیت آنومیک اجتماعی می باشد تا افراد را به این نقطه برساند که نظام مشترک از قواعد برای ارتباط متقابل بین بازیگران و حاکمیت از بین رفته و تعارضات در سطوح اجتماعی نمودار شود.
جنبش دانشجویی، قربانی خیانت مدعیان دروغین موسوی در بیانیه خود وظیفه اصلی همراهان و کسانی که از آنها به علاقهمندان راه سبز امید نام میبرد را آگاهسازی دانشجویان دانسته است... کروبی دیگر رأس فتنه در پیام خود که در 13 آذر منتشر کرده، به جای دانشجویان، آگاهسازی مردم و تودههای اجتماعی را در شرایط کنونی اولویت دانسته و با اشاره به اینکه در شرایطی که جامعه ما نیاز به روشنگری و آگاهی بخشی هر چه بیشتر و تبیین راهبردهای اصلاحطلبانه برای عموم شهروندان دارد، یکی از وظایف دانشگاهیان را آگاهسازی «ملت» دانسته و مینویسد:«امروز ما نیازمند آگاهی بخشی برای عموم مردم ایران هستیم.» تشکل غیرقانونی «شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت» نیز در بیانیهای که باید آن را محصول اتاق فکر گردانندگان اصلی جریان موسوم به اصلاحطلبی دانست تا یک گروه دانشجویی، در بیانیهای که به همین مناسبت صادر کرده، با اذعان به شکست راهبردهای گذشته، رویکرد جدید فعالیت تشکلهای دانشجویی را پرهیز از خشونت، عقلانی کردن و کنترل هزینه، خلق راههای جدید و پرنشاط و امید برای فعالیت، استفاده از شبکههای غیررسمی و ... اعلام میکند. نکته قابل توجه در این بیانیهها این است که صادرکنندگان آنها به رغم فراخوانهای گذشته و البته برای فرار از پیامدهای احتمالی تجمعات خیابانی، هواداران را از اقدامات تند و افراطی منع کردهاند. بیان بخشهایی از بیانیههای صادره نه به دلیل اهمیت و تأثیرگذاری سران و عاملان فتنه، چرا که آنها مدتهاست که از منظر مردم و حتی هوادارانشان به فسیلهای سیاسی تبدیل شده و تاریخ مصرفشان به پایان رسیده است بلکه برای تحلیل و شناخت «خیانتی» است که طی بیست سال گذشته مدعیان اصلاحطلبی بر جنبش دانشجویی کشور روا داشته و آن را به ابزاری برای مطامع سیاسی خود تبدیل کرده و بالاترین ضربات را به حوزه نخبگی و اندیشه ورزی کشور وارد ساختهاند. متأسفانه در سالهای اخیر ضعف ساختاری احزاب و گروههای مطرح در عرصه سیاسی کشور سبب شده است که جریانهای سیاسی کشور نقطه کانونی تحرکات خود را بر تشکلها و انجمنهای مطرح در عرصه دانشگاهها متمرکز کرده و به نوعی جنبش دانشجویی کشور را به سکوی پرش و رسیدن به مناصب قدرت تبدیل کردهاند. مضافاً اینکه عرصه فکری و سیاسی دانشگاهها نیز به محلی برای طرح و تمرین و نهادینهسازی گفتمانهای سیاسی ناهمسو با انقلاب تبدیل شده است و این دانشجویان و فرهیختگان کشور بوده و هستند که باید به محلی برای آزمون و خطای احزاب و گروهها تبدیل شوند. اما ماجرا به اینجا ختم نمیشود. فراتر از مرحله گفتمان سازی، دانشجویان اولین قربانیان سناریوهای عملیاتی گروهها و احزاب سیاسی افراطی بودند. آن گاه که باید برای تحقق پروژههای عملیاتی «فشار از پایین چانه زنی از بالا» و دیگر شیوههای نافرمانی مدنی و ... به کف خیابانها میآمدند تا سران آنها بتوانند از مسئولان نظام امتیاز بگیرند و اینگونه بود که حوادث تأسف باری نظیر 18 تیر 78 و حادثه خرم آباد و فتنه پس از انتخابات 88 و ... رقم خورد و بالاترین آسیب را البته جنبش دانشجویی کشور متحمل شد. به راستی سران و عاملان فتنه آیا فرصت دارند که به بیانیههای خود در 16 آذر سالهای گذشته یا دیگر مناسبتهای دانشجویی مراجعه کنند و ببینند آیا آنجا هم دانشجویان را به آگاهی و شناخت و تحلیل روند حوادث و ... دعوت کردهاند یا اینکه در تمامی این مناسبتها هدف آنها تنها سوء استفاده از نشاط جوانی دانشجویان برای آشوبگری، تجمعات خیابانی و ... بوده است، به گونهای که در دوران حاکمیت مدعیان اصلاحطلبی، وقتی رؤسای دانشگاهها با دستورات مرکزیت جریانهای انحرافی برای تعطیلی کلاسها، که متأسفانه در آن سالها در وزارت علوم لانه گزیده بودند، مخالفت میکردند، تهدید به برکناری میشدند. اکنون که با گذشت بیش از 18 ماه از حوادث پس از انتخابات سال گذشته، آن گاه که فراخوان سران فتنه با بیتفاوتی و ادبار اکثریت دانشجویان مواجه شده و میشود،آنها تازه به فکر توصیه به آگاهسازی یا دعوت به تعقل و عدم خشونت افتادهاند که در اتخاذ این رویکرد نیز تردیدهای بسیاری وجود دارد. چه بسا این توصیهها از جنس ارسال سیگنال به دانشجویان برای پیگیری همان چیزی باشد که به ظاهر و در قالب بیانیه دانشجویان نسبت به آن منع شدهاند. در نقطه مقابل این خیانت ورزی تاریخ ایران اسلامی مملو از فرازهای ارزشمندی است که جنبش دانشجویی کشور با از خود گذشتگی، ایثارگری و اندیشه ورزی خلق کرده است، از آن جمله میتوان به مقاومت تاریخی 16 آذر سال 1332 به دنبال سفر نیکسون معاون رئیس جمهور امریکا که به شهادت 3 تن از آنها انجامید و نقش ارزشمند دانشجویان در پیروزی انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی، تسخیر لانه جاسوسی و مهمتر از همه حماسهآفرینی در دوران دفاع مقدس و حضور در عرصه جنبش نرم افزاری در شرایط کنونی اشاره کرد که همگی نشانگر این است که به رغم تصویر ایجاد شده از سوی افراطیون،جنبش دانشجویی کشور تصاویر زیباتری نیز دارد که این البته نیازمند پاسداشت و تقدیر است. فرازهایی از تاریخ مبارزات دانشجویان که هوشیاری، درایت، زمان سنجی و ارزشگرایی اکثریت دانشجویان فهیم ایران را اثبات میکند. نامه 5 تشکل دانشجویی به احمدی نژاد 5 تشکل دانشجویی در نامهای به رئیسجمهوری خواستار قطع همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی شدند. مردم ایران اسلامی با جدیت تمام این را از مسئولان امنیتی و اطلاعاتی کشور میخواهند که نسبت به برخورد هرچه سریعتر و قاطع با عوامل این جنایت اقدام شود. در ادامه مسایلی را جهت بیان مواضع خویش به اطلاع حضرتعالی میرسانیم: همانطور که مطلع هستید اطلاعات مربوط به فعالیتهای صلحآمیز هستهای کشورمان به صورت غیرقانونی در اختیار شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته و از این طریق است که سرویسهای جاسوسی دشمنان این ملت توانستهاند به آنها دست پیدا کرده و اقدام به ترور دانشمندان هستهای عزیزمان کنند. در گزارش اخیر رئس آژانس هستهای شاهد بودیم که وی با پررویی تمام از جمهوری اسلامی ایران درخواست اطلاعات بیشتر درباره شرکتها و افراد مرتبط با برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان را کرده بود که این درخواست را نمیتوان جز در راستای همان خط ضدحقوق بشری ترور دانشمندان دید. خوشبختانه نماینده ایران در آژانس با قاطعیت نسبت به این درخواست پاسخ داد و ما از این واکنش قدردانی میکنیم. براساس اصول سیاستخارجی جمهوری اسلامی ایران یعنی عزت، حکمت و مصلحت، دولت جمهوری اسلامی ایران باید نسبت به کسب منافع ملت ایران و دفاع از آن اقدام کرده و نسبت به هرگونه عمل و یا حرکتی که این منافع را به خطر میاندازد، هوشیار بوده و در مقابله با آن اقدام لازم را انجام دهد. همچنین حضور در معاهداتی که با منافع ملت ایران در تقابل بوده اساسا غیرمشروع و نسبت به ملغی کردن آن باید عمل سریع انجام داد. متاسفانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی که قرار بود محملی باشد برای کسب و استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای برای کشورهایی که از این موهبت برخوردار نیستند، اما در واقعیت به محلی برای جاسوسی و توطئه کشورهای قدرتمند و زورگو علیه ملتهای آزاد بدل گشته است تا آنجا که اگر نام این نهاد را "آژانس بینالمللی جاسوسی اتمی " بگذاریم، بیربط نخواهد بود. حال سئوال اساسی این است که چه منطقی برای ادامه همکاری ما با آژانس بینالمللی جاسوسی اتمی وجود دارد؟ بسیج دانشجویی، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل کشور، دفتر تحکیم وحدت، اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و جنبش عدالتخواه دانشجویی از آنجا که وظیفه خود میدانند از حقوق ملت شریف ایران دفاع کنند و عضویت بیش از این در آژانس بینالمللی جاسوسی اتمی را در خلاف منافع ملت ایران تشخیص میدهند، از جنابعالی به عنوان رئیسجمهور منتخب مردم ایران میخواهند که نسبت به قطع کردن همکاری با آژانس سریعا اقدام کنند. عباس حاجی نجاری | در میان بیانیهها و فراخوانهای ریز و درشت سران و عاملان فتنه به مناسبت 16 آذر ماه روز دانشجو، نکته قابل توجه در دعوت آنها به آگاهسازی دانشجویان و تودههای اجتماعی نسبت به حوادث و تحولات سیاسی کشور است. موسوی در بیانیه خود وظیفه اصلی همراهان و کسانی که از آنها به علاقهمندان راه سبز امید نام میبرد را آگاهسازی دانشجویان دانسته و مینویسد: «گسترش آگاهی به دایره کسانی که به فضای مجازی دسترسی ندارند، تماسهای چهره به چهره، بالا بردن توانمندیها در تحلیل آنچه پیرامون ما در جریان است، با مطالعه و بحث و گفتوگو در جمعهای کوچک حقیقی یا مجازی یا توسعه شبکههای اجتماعی که از آسیب فضای امنیتی موجود در امان باشند، آشنایی با تاریخ اسلام و ایران و به ویژه حوادث جنبشهای مردم این سرزمین از مشروطه تا کنون میتواند بخشی از تلاشها و نه همه آن باشد.»
نهضت سبز نبوی به گزارش فارس، بسیج دانشجویی، اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل کشور، دفتر تحکیم وحدت، اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان و جنبش عدالتخواه دانشجویی با صدور نامهای خطاب به محمود احمدینژاد رئیسجمهور کشورمان خواستار قطع روابط ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی شدند.
متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
جناب آقای دکتر احمدینژاد
رئیس محترم جمهور
سلام علیکم
جامعه ایران اسلامی، به خصوص جامعه علمی ایران در این روزها به دلیل ترور دو تن از عزیزان خویش و شهادت یکی از آنان یعنی استاد شهید شهریاری داغدار است. حادثهای تروریستی و ضدحقوق بشری که قلب ملت ایران را به درد آورد. بازهم از کشورهایی که مدعی و داعیهدار حقوق بشر هستند هیچ خبری در محکومیت این حادثه نیست و بر همه نیز دست آنان در این اقدام آشکار است.
کلمات کلیدی:
حافظ نظام هستیم، نه حامی جناحها
اینکه دشمن روی سپاه حساس است و همیشه یکی از جاهایی که مورد هجمه آنان واقع میشود، سپاه است، به دلیل تأثیر و نقش این نهاد در پیشگیری از توطئههای دشمن است.
شاهد توحیدی: روزنامه جوان چندی پیش قسمت نخست گفتگو با سردار سید محمد حجازی در باب نقش مقتدرانه سپاه در فتنه سال گذشته را منتشر کرد که امروز بخش دوم و نهایی این گفتگو منتشر میشود.
ایفای نقش مقتدرانه سپاه در فتنه سال گذشته، با ذهنیتسازیهایی از سوی ضد انقلاب همراه بود. اگر خدای نکرده سپاه در مواجهه با این فتنه موفق نمیشد، آنها اینگونه القا میکردند که سپاه ناتوان است. وقتی هم که وظیفه ذاتیاش را انجام داد و توانایی خود را به اثبات رساند، به دستاویز دیگری متشبث شدند. آنها درصددند این گونه به مردم القا کنند که در این کشور، همه چیز دست سپاه است و نظامیان بر همه مقدرات مردم مسلط شدهاند تا به اینترتیب تمام مشکلات و ناکامیهای درون کشور را به سپاه منتسب کنند. طبیعتاً روشنگری در مورد حدود دخالت سپاه در امور کشور از اهم وظایف افراد مطلعی است که با این سازمان در ارتباط هستند. سپاه در امور و مقدرات کشور چقدر دخالت دارد؟ در چه جاهایی دخالت میکند و شاهد اینها چیست؟
اینکه دشمن روی سپاه حساس است و همیشه یکی از جاهایی که مورد هجمه آنان واقع میشود، سپاه است، به دلیل تأثیر و نقش این نهاد در پیشگیری از توطئههای دشمن است. آنها هرگاه جلو آمدند و خواستند طرحی را اجرا کنند، به سد پولادین سپاه برخوردند، بنابراین از سپاه عصبانی هستند و این جوسازیهایی هم که میکنند، قابل درک است. وظایف سپاه در قانون، مصوّب و مصرّح است و غلو و زیادهگویی درباره نقش و دخالت سپاه در جریانات مختلف، اقدامی است که توسط دشمنان صورت میگیرد. دوستان انقلاب و مردم عزیز منبع دریافت و قضاوتشان، اظهارنظر آنها نیست. خود مردم دارند بهوضوح میبینند که سپاه پاسداران با وظایف قانونی و مقدوراتی که در اختیار دارد، نمیتواند در همه امور دخالت داشته باشد، ولی در حدودی که بحث دفاع از انقلاب و دستاوردهای آن است، بهطور طبیعی حضور و دخالت دارد و به وظایفش عمل میکند.
یکی از مواردی که روی آن زیاد جولان میدهند، حضور نیروهای سپاهی در دستگاههای مختلف است. دلیل این مسئله این است که در ابتدای انقلاب و دوران جنگ، بسیاری از نیروهای توانمند کشور به دلیل اینکه مهمترین موضوع، جنگ و دفاع از کشور بود، وارد سپاه شدند. وقتی جنگ تمام شد، این نیروها به سایر بخشها رفتند و مشغول خدمت شدند. این به معنای دخالت سپاه در بخشهای دیگر نیست، بلکه اینها نیروهایی هستند که مدتی در سپاه بودهاند و بعد در جاهای دیگر مشغول خدمت شدهاند.
همچنین درباره نقش اقتصادی یا سیاسی سپاه، بزرگنمایی میشود. بدیهی است که تمام اینها از عصبانیت دشمنان نشأت میگیرد. به هرحال قانون سپاه و مقرراتی که شورای امنیت ملی و فرمانده معظم کل قوا تصویب میکنند، مبنای اقدامات سپاه و همه آنها قابل بازخوانی و بررسی قانونی است.
در فتنه سال گذشته، دشمن این طور القا میکرد که سپاه بهطور غیرمستقیم درصدد حمایت از یکی از کاندیداهاست، به دلیل اینکه در دوره مسئولیت این شخصیت، دست سپاه بیش از پیش در عرصه سیاست و اقتصاد باز شد و لذا دخالت پررنگ و مستمر سپاه در انتخابات به خاطر منافع مالی و اقتصادی خود این نهاد است، چون اگر دولتی مثل دولت خاتمی روی کار بیاید، حیطه قدرت و دخالت سپاه مجدداً محدود خواهد شد و اینها جنگ بر سر منافع سیاسی و اقتصادی سپاه است. البته اگر سپاه اجرای بخشی از پروژههای مهم اقتصادی را هم پذیرفته باشد، خلاف قانون نیست، چون برحسب قانون میتواند در بازسازی کشور هم مشارکت داشته باشد، اما سؤال اینجاست که مگر عملاً چقدر از این پروژهها و تعهدات به عهده سپاه است که زمینهساز این ذهنیتها شده است؟
اگر بخواهیم نسبت بگیریم، شاید سهم سپاه در جمیع فعالیتهای اقتصادی دولت، دو سه درصد بیشتر نشود! اگر در بخش ملی بخواهید حساب کنید که اصلاً به درصد هم نمیرسد و این ارقام دقیقاً در بودجه هر سال مندرج است و امر مبهم و پیچیدهای نیست. هر کس به دفترچه بودجه سالانه مراجعه کند و بخش درآمد و هزینه را مطالعه کند، در آنجا کاملاً مشخص است که اجرای چه پروژههایی و تا چه میزان به عهده سپاه است و چه مقدار را باید به خزانه بریزد یا دریافت کند. طبقهبندی هم ندارد و هر کسی که مراجعه کند میتواند قانون بودجه را مطالعه کند. نکته دوم این است که سپاه حتی منفعت سازمانی هم از این حرکتها نمیبرد. در حقیقت وقتی سپاه پروژهای را اجرا میکند، پولی را که از دولت میگیرد، صرف آن پروژه میکند. ممکن است چند درصد سودی هم در اینجا داشته باشد که معمولاً به دلیل تأخیر در اجرای پروژهها و انتظارات دولت از سپاه برای ارزانتر تمام کردن پروژهها، سودی که به سپاه میدهد حتی از بخش خصوصی هم کمتر است، بنابراین حتی منفعت سازمانی هم ندارد. منفعت شخصی که مطلقاً در آن نیست، چون باید در چارچوب قانون عمل کند و دیوان محاسبات روی آن نظارت دارد. راهبرد سپاه پاسداران، بخصوص در این مقطع، این است که در پروژههایی وارد شود که عمدتاً با شرکتها و دستگاههای خارجی رقابت میکنند، یعنی اگر سپاه وارد نشود، آن را به یک شرکت خارجی خواهند داد تا اجرا کند. یا در مناطق محروم که بخش خصوصی به راحتی به آنجا نمیرود و بخشهایی که مشکلات امنیتی بالایی دارند، وارد میدان شود. اینها راهبردهای اصلی سپاه در امور اقتصادی هستند. بنا نیست بخش خصوصی یا پروژههای کلان را به سپاه بدهند، بله اگر ضرورت ایجاب کند که کاری را به یک شرکت خارجی بدهند، به جای او به سپاه میدهند.
سؤال ما این است که چرا وقتی این پروژهها به شرکتهای خارجی داده میشود، کسی اعتراضی نمیکند، ولی وقتی به یک بخش داخلی، مثلاً جهاد سازندگی داده میشود و بودجه کشور لااقل به یک سازمان داخلی تزریق میشود، این همه سر و صدا راه میافتد؟ اگر سپاه و شرکت شل در پروژهای رقابت کنند و سپاه موفق شود که آن پروژه را بگیرد، چرا بعضیها عصبانی میشوند؟ این جای سؤال دارد که چرا اگر به شرکت شل برسد، صدایتان درنمیآید، اما اگر به بخش داخلی داده شود، اعتراض میکنید؟ کاملاً معلوم است که جهتگیریها به دلیل دلسوزی برای منافع کشور نیست و دلایل دیگری دارد. این از بعد اقتصادی.
و اما در بعد سیاسی، عناصر سپاهی در تمام دولتها، اعم از دولت سازندگی و اصلاحات در مصادر امور از جمله وزارت، مدیرکلی، معاونت وزیر بودهاند. این به معنای حضور سپاه در اداره کشور نیست، بلکه این افراد قبلاً سپاهی بودهاند و اکنون هیچ ارتباط ارگانیک و سازمانیافتهای با سپاه ندارند. آنها به دلیل توانمندیهایشان در ساز و کار دولتی و زیر نظر دولتها انجام وظیفه میکنند و هویت سپاهی ندارند. ضمن اینکه حضور نیروهای سپاهی در بخشهای مختلف دولت، در این دولت بیش از دولتهای گذشته نیست.
اما اینکه آیا سپاه اساساً منفعت یا دخالت سیاسی در این جریانات داشته یا نداشته، این مطلب نیاز به تبیین دارد. به نظر ما بعضیها فرمایش حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب را که نیروهای مسلح و بخصوص سپاه نباید در قضایای سیاسی دخالت کنند، به خوبی درنیافتهاند. امام خمینی و حضرت آقا روی این نکته تأکید فرمودهاند که شأن سپاه و نیروهای مسلح نیست که در جناحبندیهای سیاسی دخالت کنند، اما نفرمودند سپاهیها سیاست را نفهمند و ندانند و حتی ملاحظات سیاسی را در اقداماتشان دخالت ندهند. تعبیری که امام خمینی داشتند این است که سیاست ما عین دیانت ماست. اگر ما آمدهایم و از اصل نظام جمهوری اسلامی دفاع میکنیم، در روز قدس میآییم و بر ضد رژیم صهیونیستی شعار میدهیم و در روز 22 بهمن حضور پیدا میکنیم، این یک حرکت سیاسی است، لیکن دخالت در جناحبندیهای سیاسی نیست.
ظاهراً باید در اینجا تفکیکی صورت بگیرد. بعضیها این کلام را این گونه معنا میکنند که ظاهراً امام با نهی نظامیان از دخالت در سیاست فرمودهاند که اینها در عرصه دفاع از اساس نظام و ولایت هم حاضر نشوند، درحالی که نهی امام، معطوف به ورود به جناحبندیهای سیاسی است.
من هم همین را میگویم. آنچه که تصریح امام است، نهی از ورود به جناحبندیهاست و اینکه نظامیها نباید به نفع جناحی علیه جناح دیگری وارد میدان شوند، اما اگر آمدند و از اصول انقلاب و سیاستهای مبنایی و اصولی نظام دفاع کردند، ورود به جناحبندیها و نقض فرمایش امام و حضرت آقا نیست، بلکه بر عکس، این عین وظیفه همه دستگاهها، از جمله نیروهای مسلح است که از سیاستهای اصولی نظام دفاع کنند و در این عرصه حضور داشته باشند.
متأسفانه این تفکیک صورت نمیگیرد و افراد بهاشتباه میافتند. مثلاً در مورد مشابه ائمه جمعه هم نباید از تریبون نماز جمعه به نفع جناحها استفاده کنند. آیا این بدین معناست که نباید حرف سیاسی بزنند؟ اساساً یک خطبه نماز جمعه باید درباره مسائل سیاسی باشد. این سیاست با آن سیاست فرق میکند. آن یکی ورود به جناحبندیها، به نفع یک جناح علیه جناح دیگر است و در اینجا بحث همان چیزی است که امام میفرمودند: «سیاست ما عین دیانت ماست» و در واقع دفاع از سیاستهای اصولی نظام است، لذا در این ابعاد نه تنها محدودیت و ممنوعیتی وجود ندارد، بلکه عین وظیفه سپاه است. وقتی میگوییم «دفاع از انقلاب و دستاوردهای آن»، خود این عبارت، بار سیاسی دارد، یعنی وظیفهای سیاسی را به عهده فرد میگذارد و لذا سپاه این را بارها گفته و ابایی هم از گفتن آن ندارد که ما از سیاستهای اصولی نظام، از خط مشی ولایت، از سیاستهایی که رهبری نظام میفرمایند، دفاع میکنیم و طرفدار و مروّج آنها هستیم، ولی این بدین معنا نیست که علیه یا له جناحهای سیاسی فعالیتی داشته باشیم. سپاه به هیچ وجه تحت تأثیر جناحهای سیاسی نیست و در گذشته هم نشان داده که شأن و منزلتش خیلی بالاتر از آن است که یک گروه سیاسی یا حزب بخواهد به آن خط بدهد.
یکی از نکاتی که مورد استناد جریان فتنه قرار گرفت و موجب ایجاد هجمه تبلیغاتی علیه سپاه شد، اخباری بود که سال گذشته در مورد خرید نصف سهام مخابرات توسط سپاه منتشر شد. متأسفانه سپاه در این گونه موارد به سرعت وارد عرصه شفافسازی نمیشود. طبیعتاً خرید نیمی از سهام مخابرات در چارچوب رقابت با شرکتهای خارجی نمیگنجد، بلکه یک امر داخلی و در رقابت با سایر نهادهاست. این نوع اقدامات با فرض صحتش چه توجیهی دارند؟
اینکه نصف یا بیش از نصف سهام مخابرات را سپاه خریده است، اساساً حرف غلطی است و مبنای درستی ندارد. برای این کار کنسرسیومی وجود دارد که از تشکلهای مختلفی تشکیل شده است. یکی از اجزای آن کنسرسیوم، بنیاد تعاون سپاه است که متعلق به بخش دولتی سپاه نیست، بلکه جایی است که برای ارائه خدمات به اعضا و کارکنان سپاه، فعالیتهای اقتصادی میکند و یک نهاد دولتی یا نظامی نیست، مثل سازمانهای بازنشستگی. سازمان تأمین اجتماعی در بسیاری از جاها صاحب سهم است، لیکن سازمان تأمین اجتماعی به معنای دولت نیست، بلکه در حقیقت سازمان بازنشستگی است که منابع مالی را از آنها جمعآوری و در یک کار اقتصادی وارد میکند. بنیاد تعاون سپاه هم در واقع جایی است که پاسداران سپردههای خود را در اختیار آن قرار میدهند تا بنیاد تعاون سپاه به نیابت از آنها در بخشهای اقتصادی سرمایهگذاری کند. این تعاونی هم بخش محدودی از آن کنسرسیومی است که آمده و این خرید را انجام داده است. همان موقع هم مسئولان کنسرسیوم آمدند و توضیح دادند که ما از جاهای مختلف هستیم و مجموعه این گروه رفته و این خرید را انجام داده، بنابراین اصل خبر صحت ندارد و آن بخشی هم که صحت دارد، مربوط به بنیاد تعاون سپاه است که یک تشکیلات غیرنظامی است.
پس تعاونی پاسداران یک نهاد صنفی و از محدوده شمول سپاه خارج است و منافع شاغلان در این نهاد را تأمین میکند.
بله، در حقیقت سهامشان را بین اعضا اعم از بازنشسته و شاغل توزیع کردند و اگر بناست سودی داشته باشد، بین آن اعضا تقسیم میشود.
یعنی منافع آن به سپاه نمیرسد؟
به هیچ وجه.
یکی از نکاتی که باز مورد مانور برخی از مخالفان قرار میگیرد، حجم گسترده حضور نیروهای سپاه در مناصب سیاسی است. از رؤسای قوا گرفته تا هیئت دولت و مجلس و بسیاری از مناصب سیاسی کشور در اختیار کسانی است که روزی عضو سپاه بودهاند. هرچند وقتی این افراد این مناصب را احراز میکنند، قاعدتاً از سپاه بیرون آمدهاند و دیگر سپاهی محسوب نمیشوند، اما سؤال اینجاست که آیا نظام در طول سی سال گذشته، درتربیت کادرهای ضروری تا این حد ناتوان بوده که همه افراد باید از سپاه بیایند و مناصب را بگیرند؟
همه افراد که از سپاه نیستند. من در بخش دیگری از صحبتماشاره کردم که به دلیل اولویت و اهمیتی که در موضوع دفاع از کشور وجود داشت، بسیاری از نیروهای توانمند در دهه اول انقلاب جذب سپاه شدند. با فروکش کردن جنگ که بحمدالله بهنحوی شایسته و به نفع کشورمان به پایان رسید، طبیعی است که حضور این تعداد نیروی نخبه در داخل یک مجموعه، بدون اینکه بتوانند نقش جدی و تأثیرگذاری داشته باشند، منطقی نیست، یعنی نباید یک خزانه گسترده و وسیع نیروی انسانی که میتواند در جاهای دیگر تأثیرگذار باشد، راکد و بیثمر بماند. در دوران دفاع مقدس نخبهترین، بااستعدادترین و مخلصترین افراد به فرمان امام به جبهه جنگ رفتند. حالا که جنگ تمام شده، دلیل ندارد که اینها تا آخر در نهادهای نظامی بمانند و باید بروند و در جاهایی که به توانمندیهای آنها نیاز هست، خدمت کنند. این افراد در واقع بیش از آنچه کهتربیت شده سپاه باشند،تربیت شده نظام هستند. نظام آنها را پرورش داده و برایشان هزینه کرده که به موقع از آنها استفاده کند. خیلیها در دستگاههای دیگر بودند و به دلیل جنگ از آن دستگاهها به سپاه آمدند و تا پایان جنگ در سپاه ماندند. طبیعی است که بعد از پایان جنگ، دنبال این بودند که وظیفه و دین خودشان را به کشور ادا کنند و به جاهایی رفتند که میتوانستند وظایفشان را انجام بدهند.
نکته مهم این است که جنگ واقعاً افراد را پرورش داد، یعنی مدیران بسیار مبرز و سطح بالایی در جنگ پرورش پیدا کردند. این قابل انکار نیست که هرجا فشار، سختی و دشواری باشد، انسانها در آنجا آبدیده میشوند و پرورش پیدا میکنند. بنابراین محیط جنگ، مدیران بسیاری را برای ما تربیت کرد. حیف است که از این توان استفاده نشود.
شما به این دلیل معتقدید کسانی که در آن شرایط و محیطتربیت شدند بر کسانی که آن شرایط را نگذراندند، مزیتهایی دارند؟
من نمیگویم مزیت دارند، بلکه میگویم اینها قابلیتهایی دارند که حیف است از آنها استفاده نشود و تازه سپاه که اینها را به دستگاههای دیگر تحمیل نکرده، بلکه دستگاهها آمده و آنها را درخواست کردهاند. مگر سپاه میتواند خودش را به مجلس، به دولت، به قوه قضاییه یا جاهای دیگر تحمیل کند؟ آنها آمده و از سپاه درخواست کردهاند که این نیروها را در اختیار ما بگذارید.
ضمن اینکه این افراد، توسط خود مردم برگزیده و وزیر و وکیل شدند.
بله، و لذا این عیبی بر سپاه نیست، بلکه به عنوان یک نقطه قوت محسوب میشود و سرمایه مردم است. مردم رفتند و در جنگ شرکت و در آنجا پرورش پیدا کردند، استعدادهایشان شکوفا شد، تواناییهایشان افزایش پیدا کرد. بعد هم آمدند و در این جایگاهها قرار گرفتند. نمایندگان مجلس را که خود مردم انتخاب میکنند، وزرا هم که با رأی غیرمستقیم مردم انتخاب میشوند، لذا تحمیلی در کار نبوده. نهادها خودشان درخواست کردند و اینها هم رفتند.
ظاهراً اگر پروژه جنگ نرم بهطور مطلق شکست بخورد، با توجه به روش کژدار و مریزی که آمریکاییها در پیش گرفتهاند، باز ما با تهدیدات نظامی مواجه خواهیم شد. گاهی اوقات علائمی هم از تهدیدات نظامی – البته به صورت ناشیانه- مشاهده میشود. الان از نقطهنظر نظامی، میزان آمادگی سپاه و در کل، نیروهای مسلح در برابر تهدیدات آمریکا و اسرائیل چقدر است؟
بارها گفته شده که نیروهای مسلح به لطف خداوند و به برکت مدیریت داهیانه رهبر معظم انقلاب، از آمادگی بسیار خوبی برخوردارند. تجارب هشت سال دفاع مقدس، تجاربی که از حضور امریکا در مناطق اطراف ما به دست آمده و تهدیدهایی که در طول این 30 سال همواره علیه کشور ما اعمال شده است، همه و همه نیروهای رزمنده و نظامی ما را به فکر و اندیشیدن راه چاره واداشتهاست. این عوامل باعث شدهاند که قابلیت نظامی بسیار بالایی، همراه با شناخت مطلوب از نقاط قوت و ضعف دشمن و نیروهای خودی حاصل و راهکارهایی برای مقابله با دشمن تدارک دیده شود. سطح آمادگی سپاه الحمدلله بسیار خوب است. مهمترین عنصر در سطح آمادگی، بحث روحیه و ایمان و اعتقاد است که از این جهت اساساً هیچ نسبتی بین نیروهای ما و دشمنان وجود ندارد و تفاوت ماهوی بین این دو جبهه مشهود است. دوم بعد امکانات و تجهیزات و آموزش و تمرین است که بحمدالله تواناییهای بسیار خوبی پیدا کردهایم، یعنی وقتی به اطراف خود و به تواناییهایی که به دست آمدهاند، نگاه میکنیم، نه بنده و نه هیچ یک از کسانی که دستاندرکار بودهایم، بیست سال پیش تصورش را هم نمیکردیم که روزی به چنین قابلیتهایی دست پیدا کنیم. ما همیشه به کمتر از این فکر میکردیم، ولی آنچه حاصل شده، خیلی بیشتر از آن چیزی است که در تصور ما بوده است. آیه شریفه «یرزقه من حیث لا یحتسب» به معنای حقیقی کلمه در اینجا اتفاق افتاده است، لذا با آمادگی روحی و ایمانی موجود در نیروهای نظامی ما و با تجهیزاتی که در اختیار آنهاست و با تاکتیکهای کسب شده بر اساس آنچه در منطقه و در اطراف ما اتفاق افتاده، این اطمینان وجود دارد که بتوانیم به بهترین وجه به وظیفه الهی و انقلابی خودمان عمل کنیم و بیتردید دشمنان را در اهداف خودشان ناکام خواهیم کرد.
اصولاً چقدر این تهدیدات را جدی میگیرید؟ آیا فکر میکنید این تهدیدات، بیشتر بلوف هستند یا واقعیتی در آنها نهفته است؟
اولاً ما به عنوان یک نیروی نظامی در هر شرایطی تهدید را جدی میگیریم و آن را سرسری و ناچیز نمی شماریم. ممکن است اهل سیاست تحلیل کنند، درصد تعیین کنند، ولی نظامیها باید تهدید را جدی بگیرند، چون اگر جدی نگیرند، در آمادگی آنها تأثیر میگذارد، بنابراین ما همواره تهدیدات را جدی میگیریم. همین جدی گرفتن تهدید، باعث رفع تهدید میشود. هر موقع تهدید دستکم یا ناچیز گرفته شود، دشمن جری میشود. آنها شرایط ما را میدانند و دائماً اوضاع را رصد میکنند و بهمحض اینکه فترتی ایجاد شود، ترغیب میشوند که اهدافشان را اجرا کنند. البته این تهدید، بالقوه و دور است و این طور نیست که در یک برهه یا یک زمان کوتاه اتفاق بیفتد. ما فکر میکنیم دشمن اگر به این نتیجه برسد که اراده مقاومت در کشور ما وجود ندارد، بین مردم اتحاد لازم وجود ندارد، آمادگی در نیروهای مسلح وجود ندارد، حتماً برنامههای خود را اجرا خواهد کرد، اما اگر این آمادگی در سطح خوبی باشد، اعتقاد و حمایت مردمی و تدبیر و برنامهریزی باشد، قطعاً چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
شما در مقطع خطیری عهدهدار مسئولیت سازمان بسیج مستضعفین بودید که انقلاب و نظام با مخالفان داخلی و خارجی چالشهای مهمی داشت و طبعاً ارتباط تنگاتنگی هم با رهبر معظم انقلاب داشتید. از قدرت تدبیر ایشان در مواقع بحران و خطر، چه خاطرهای دارید؟
این عرصه، بسیار وسیع است که شاید خودش مصاحبه مستقلی بطلبد، اما اجمالاً عرض میکنم در دورانی که در بسیج خدمت میکردم، بارها و بارها شاهد بودم که وقتی صحبت از بسیج به میان میآمد و کلمه بسیج بر زبان مبارک آقا جاری میشد، ابتهاج و انبساطی در ایشان دیده میشد. ایشان درست مثل کسی که از فرزند خود سخن میگوید، همواره از بسیج به عنوان یک پدیده نوظهور، پویا و قابل تحسین یاد میکنند. چنین احساسی همیشه در هنگام نام بردن از بسیج در فرمایشات آقا هست. نکته جالب برای من این است که حضرت آقا ارتباطشان را با بدنه بسیج حفظ کردهاند، یعنی گاهی یک پایگاه مقاومت یا یک بسیجی مستقیماً به ایشان نامه مینویسد و گزارش میدهد و ایشان میخوانند و دستور میدهند. در دوران مسئولیت بنده هم این اتفاق مکرر میافتاد.
این ارتباط تنگاتنگ ایشان با بدنه بسیج باعث شده است که اطلاع و وقوف بسیار دقیقی بر مسائل بسیج داشته باشند. حتی یک وقتی به ما تذکر دادند که در اردوهایتان، این کارهای فرهنگی هم انجام شود یا کلاسهایتان این نواقص را دارد. ما وقتی کنکاش کردیم دیدیم کسانی که در این اردوها شرکت کرده بودند، هنگامی که با حضرت آقا دیدار و گفتوگو داشتند، این نکات را خدمت ایشان عرض کرده بودند. ایشان حتی از نفرات، گزارش و اطلاع اخذ میکردند و ایناشراف ایشان بر امور برای ما خیلی جالب بود.
علاوه بر این اساساً دیدگاه و نظر ایشان راجع به بسیج، خیلی بلند است. ما هر وقت میرفتیم که به ایشان گزارش بدهیم که مثلاً ما در بسیج این پیشرفتها را کردهایم، چشمانداز و افق جدید و قلههای بلندتری را در مقابل ما قرار میدادند که درست است که به اینجا رسیدهاید، ولی باید به اینجا برسید؛ درست مثل مربی کوهنوردی عمل میکردند که افراد را پا به پا میبرد تا به قله برساند، مراقب آنهاست و آنها را در این مسیر هدایت میکند. انسان در کوهنوردی، وقتی میخواهد به قله برسد، میگوید من به بالاترین نقطه رسیدهام، اما وقتی به آنجا میرسد، میبیند دو تا قله دیگر هم ظاهر شدند. ایشان حدی برای رشد و ارتقا در ابعاد مختلف قائل نیستند و نه در موضوع بسیج که در همه موضوعات، مرهون همت والا و بلندنظری ایشان هستیم. اگر امروز در تحقیقات و صنایع نظامی، آمادگی دفاعی و دیگر ابعاد کشور پیشرفت حاصل شده، مرهون بلندنظری و همت بلند رهبر انقلابیم. اخیراً هم تعبیری فرموده بودند که به ایستگاههای بین راه دل خوش نکنید، بلکه به اهداف بلند بیندیشید. در دستوری هم که فرموده بودند این نکته را متذکر شده بودند و همین مشی و مرام باعث شده است که دستگاههای مرتبط با ایشان ارتقای قابل ملاحظهای پیدا کنند. خیلی وقتها به دقایقی توجه میفرمایند که از دید کسانی که ادعا میکنند کارشناس موضوع هستند و سی سال است که در این عرصه کار میکنند، پنهان ماندهاست. نکتهسنجیها و دقتها، در کنار کلاننگری و هدایت کلی از ویژگیهای بارز ایشان است. مثلاً در نگارشهایی که محضر ایشان تقدیم میشود، بهاشکالات ادبی و زبان فارسی بسیار حساس هستند و تذکر میدهند که این نکات را رعایت کنید. از اینجا گرفته تا بحثهای محتوایی و کارشناسی مدنظر ایشان هست. انصافاً اشراف ایشان به امور طوری است که هیچ کس نمیتواند ادعا کند که بیشتر از ایشان در عرصه بسیج و نیروهای نظامی چیزی میداند. این عرصهای است که من میتوانم اظهارنظر کنم. سایر عرصهها مثل ادبیات و شعر و مسائل سیاسی و کشورداری و مباحث دینی و اعتقادی را باید دیگران بگویند و اشراف ایشان کاملاً مشخص است.
به هرحال اگر سخنان ایشان را در دوران قبل از انقلاب و عرصه مبارزه با رژیم ستمشاهی و پس از انقلاب در منصب ریاست جمهوری و نمایندگی امام در شورای عالی دفاع و سپس در مقام رهبری، کنار هم بگذاریم، به هیچ وجه تکراری نیستند و حتی یکاشکال محتوایی هم نمیشود به آنها گرفت. حتیاشکالات ادبی هم در آنها دیده نمیشود. این واقعاً کار سختی است و جز عنایت الهی و مستظهر بودن به نصرت و امداد الهی چیزی نیست. در صحبتهای بعضی از مسئولان، یک موضوع در جاهای مختلف تکرار میشود، ولی حضرت آقا در همین رمضان گذشته با چند گروه دیدار کردند و در دیدارهایی که در سالهای متناوب با دانشگاهیان، دولتیها داشتهاند، وقتی اینها را کنار هم میگذارید، هیچ کدامشان تکراری نیستند. همیشه حرف نو و کاربردی دارند. این واقعاً توفیق الهی و یک استثناست که باید واقعاً قدر بدانیم. شناختن و قدر این نعمت را دانستن و شکر کردن یعنی دنبال کردن منویات ایشان و پیروی حقیقی و جدی از فرامین و دستورات ایشان، راه فلاح و رستگاری و تعالی وترقی کشور است.
کلمات کلیدی:
خبرگزاری فارس: سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران مذاکره با گروه 5+1 را با یاد شهید شهریاری آغاز کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از ایران هسته ای، خانم اشتون به محل استقرار هیئت ایرانی آمد به دکتر جلیلی خوش آمد گفت. وی آرزو کرد مذاکرات خوب جلو برود و بعد مذاکرات آغاز شد.
سخنگوی هیئت مذاکره کننده ایرانی گفت: دکتر جلیلی گفت گو با کاترین اشتون و نمایندگان 1+5 را با یاد شهید شهریاری و محکومیت شدید اقدام تروریستی علیه وی آغاز کرد.
مذاکرات از ساعت 30/12 به وقت تهران آغاز شده است.
مذاکرات ایران و گروه 1+5 آغاز شد
شبکه العربیه در خبری فوری از آغاز مذاکرات هسته ای بین ایران و گروه 1+5 در ژنو سوئیس خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر از این شبکه، این مذاکرات لحظاتی پیش در ژنو سوئیس با حضور "سعید جلیلی" دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و دیپلمات های گروه 1+5 آغاز شد.
"کاترین اشتون" مسئول سیاست خارجی اتحایه اروپا به عنوان نماینده گروه 1+5 به همراه دیپلمات هایی از این گروه در نشست حضور دارند.
آمریکا، روسیه، چین، فرانسه و انگلیس به عنوان پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان به عنوان گروه 1+5 در این نشست حضور دارند.
تلاش غرب برای زنده نگه داشتن جریان فتنه
غربیها با وقوع فتنه 88 به یکباره نسبت به تحولات داخلی کشورمان خوشبین شده و سیاستهای خود را برای تاثیر گذاری بر آن به کار گرفته و هنوز هم با تصویب بودجه های کلان در مسیر زنده نگه داشتن جریان فتنه گام بر می دارند.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: غربیها با وقوع فتنه 88 به یکباره نسبت به تحولات داخلی کشورمان خوشبین شده و سیاستهای خود را برای تاثیر گذاری بر آن به کار گرفته و هنوز هم با تصویب بودجه های کلان در مسیر زنده نگه داشتن جریان فتنه گام بر می دارند.
به گزارش فارس، حشمت الله فلاحت پیشه به تقلّای برخی اصلاح طلبان برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور اشاره کرد و گفت: نظام در طول 31 سال گذشته به ظرفیت سیاسی بالایی دست پیدا کرده و امکان بازگشت مجدد به حوزه قانون برای همگان فراهم است ولی حوادث پس از انتخابات به دلیل سوء استفاده بیگانگان از آن، هرگز قابل دفاع نیست.
نماینده مردم اسلام آباد غرب در مجلس به خشنودی استکبار جهانی از رفتار فتنهگران اشاره کرد و افزود: غرب، قبل از انتخابات سال گذشته تمام ابزار تنبیهی و تحریمی خود در مقابله با نظام اسلامی را بکار گرفته بود اما نتوانست به اهداف خود برسد.
وی افزود: غربیها با وقوع فتنه 88 به یکباره نسبت به تحولات داخلی کشورمان خوشبین شده و سیاستهای خود را برای تاثیر گذاری بر آن به کار گرفته و هنوز هم با تصویب بودجه های کلان در مسیر زنده نگه داشتن جریان فتنه گام بر می دارد.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، اغتشاش، ناآرامی و بدبینی را اقدامات غیر قابل توجیه فتنه گران دانست و خاطرنشان کرد: حتی برخی از گروهکهای معاند نیز با مساعد دیدن اوضاع اقدام به بهره برداری از این حوادث کردند.
وی با درخواست برخورد قانونی با مجرمان حوادث پس از انتخابات، گفت: تنها قانون میتواند در مورد آنها حکم کند و تنها رهبر معظم انقلاب میتوانند نسبت به عفو آنان اقدام کنند.
نماینده مردم اسلام آباد غرب در مجلس افزود: تنها کسانی می توانند مجددا گام در عرصه سیاسی گذارند که با ایمان به چارچوب قانون اساسی، قلمرو و تکالیف آن، خطوط قرمز را رعایت کنند.
فلاحت پیشه به شروط دیگر بازگشت اصلاح طلبان به عرصه سیاسی اشاره و تصریح کرد: تصمیمی در درون نظام برای عدم بازگشت اصلاح طلبان به عرصه سیاسی کشور اتخاذ نشده اما مهمترین شرط آنها برائت از جریانهای برانداز داخلی و خارجی است که ندای براندازی نظام را سر داده و به مقابله با نظام پرداختند.
وی برخورد با سران فتنه را از وظایف دستگاه قضایی دانست و گفت: دست قوه قضائیه در برخورد با سران فتنه بسته نیست و هرگونه برخورد با آنها باید در راستای مصالح نظام صورت گیرد و از دخیل کردن مسائل سیاسی در آن پرهیز شود.
اذعان بی بی سی: بدست گرفتن چرخه سوخت با کیک زرد ایرانی
رئیس اسبق مرکز امنیت هسته ای مصر تولید کیک زرد در ایران را دستاورد بزرگی برای ایران دانست و تاکید کرد این کار هیچ ارتباطی با ساخت سلاح هسته ای ندارد.
محمد عبدالرحمان سلامه در گفتگو با شبکه تلویزیونی بی بی سی عربی با اشاره به این که تولید کیک زرد اولین مرحله پس از استخراج اورانیوم خام از معدن به شمار می رود افزود: ایران از یک شیوه بسیار جدید زیستی برای خالص کردن اورانیوم استفاده کرده است که با استفاده از نوعی باکتری صورت می گیرد و هزینه ها را در مقایسه با شیوه های دیگر بسیار کاهش می دهد.
وی تولید کیک زرد در ایران را دستاورد بزرگی دانست و افزود ایران اکنون از مرحله استخراج اورانیوم به مرحله فراوری آن برای تولید سوخت هسته ای رسیده است و بدین ترتیب ایران اکنون همه مراحل چرخه سوخت هسته ای را در اختیار دارد. دستیابی به این فناوری حق هر کشوری است و حتی کشورهایی که پیمان منع گسترش را امضا کرده اند می توانند تا حد بیست درصد اقدام به غنی سازی اورانیوم کنند.
سلامه در ادامه گفت: تولید کیک زرد هیچ ارتباطی به ساخت بمب هسته ای یا هر سلاح کشتار جمعی دیگری ندارد زیرا تولید کیک زرد یکی از مراحل تولید سوخت هسته ای است. این کار یک دستاورد بزرگ علمی است و هیچ ربطی به ساخت بمب ندارد.
کلمات کلیدی:
محاکمه سران فتنه نزدیک است
به زودی به خواست مردم انقلابی کشورمان شاهد محاکمه آنها در دستگاه قضایی خواهیم بود.
موسی قربانی، عضو کمیسیون قضایی و حقوقی و نماینده مردم قائنات در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه ملت ایران به زودی از شر سران فتنه خلاص خواهند شد، گفت: پروژه های تکراری و ناحق سران فتنه راه به جایی نخواهد برد و به زودی به خواست مردم انقلابی کشورمان شاهد محاکمه آنها در دستگاه قضایی خواهیم بود.
وی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران با اشاره به اینکه پروژه جدید جریان فتنه که در قالب مظلومیت نمایی و مانور روی زندانیان سیاسی کلید خورده است، اظهار داشت: قانون گریزانی که خود ارکان نظام را زیر سوال برده اند حق اظهار نظر درباره آزاد سازی اغتشاشگران ندارند.
عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با تأکید بر اینکه سران فتنه باید منتظر محاکمه خودشان باشند، تصریح کرد: ملت ایران مرگ جریان فتنه و سران این جریان را 9 دی و 22 بهمن سال گذشته رقم زدند بنابراین امکان حیات مجدد آنها با فضا سازی و دروغ پردازی نیست.
وی با اشاره به اینکه سران فتنه با راه اندازی پروژه جدید به سنگین تر شدن پرونده های قضایی خود کمک می کنند یادآور شد: قوه قضاییه و مراجع رسمی در آینده ای نه چندان دور، سران فتنه را محاکمه خواهند کرد.
اختصاصی/ انفجار اتوبوس حامل زائران ایرانی را چه کسی برعهده گرفت؟
کمیته نظامی گروهک تروریستی انصارالاسلام با انتشار بیانیه ای مسئولیت انفجار اتوبوس حامل زائران ایرانی را در استان دیالی کشور عراق برعهده گرفته است.
به گزارش«جوان آنلاین»،در بخشی از این بیانیه آمده است : « اعضای این گروه اخبار موثقی مبنی بر ورود نیروهای امنیتی ایران به عراق جهت زیارت مرقدها دریافت کرده اند که برادران مجاهد در مقدادیه اقدام به کار گذاشتن مین نموده و دو دستگاه اتوبوس حامل نیروهای امنیتی ایران با آن برخورد که طی آن هشت نفر کشته و تعدادی نیز مجروح شدند.
گفتنی است گروهک انصارالاسلام وابسته به گروهک تروریستی القاعده می باشد.
احمدی نژاد : امریکاییها بدتر از دیکتاتورترین دیکتاتورها
رئیس جمهوری اسلامی ایران گفت : دنیا در انتظار راه جدیدی است که کرامت و اصل انسانیت را به رسمیت بشناسد و سعادت را به ارمغان آورد.
به گزارش واحد مرکزی خبر ،دکتر محمود احمدی نژاد در مراسم روز ملی خانواده و تکریم بازنشستگان گفت : جایگاه ملت ایران جایگاه رفیعی است و ما نباید یک میلی متر کمتر از بالاترین حدی که می توانیم در آن باشیم قانع شویم که این قدرناشناسی است .
وی امید را عامل اول حرکت بسوی پیشرفت دانست و گفت : عشق و محبت عوامل دیگری هستند که ملتها را می تواند به سوی سعادت سوق دهد .
رئیس جمهور به تصور برخی افراد درباره کشورهای غربی اشاره کرد و گفت : برخی ها فکر می کردند که کشورهای غربی دارای جایگاه خاصی هستند اما شاهد بودیم پس از بحران اقتصادی چه اتفاقی افتاد و اینگونه نیست که آن افراد فکر می کردند چرا که کشورهای غربی عشق و محبت را کنار گذاشتند .
وی با بیان اینکه بزرگترهای جامعه نقطه اتکا و لنگر جامعه اند ، افزود : اگر یک ملتی تصمیم بگیرد که به عدالت ، پاکی ، عزت و پیشرفت برسد حتما خواهد رسید با توجه به این نکته که از تجربیات بزرگان خود استفاده کند و این سنت الهی است .
رئیس جمهور خاطرنشان کرد : اگر ملتی دل و اندیشه خود را برای رسیدن به قله ها همسو کند خدا این قله ها را به تسخیر خود در خواهد آورد وامروز ملت ایران بالاترین قله ها را هدف گیری کرده است .
رئیس جمهور گفت : امروز جهان چشم انتظار ماست ؛ کمونیست ها دوره ای آمدند و آزمایش دادند و کارشان تمام شد ، نظام سرمایه داری نیز آزمایش داد و کارش تمام شد و تازه چشمهای آنها روی حقیقت باز شده است .
وی خطاب به کشورهای غربی گفت : چقدر فرصت سوزی کردید و اگر کل تاریخ را مانند این دوران تعمیم بدهید متوجه ظلم ها و تبعیض هایی که انجام داده اید می شوید .
رئیس جمهوری اسلامی ایران با طرح این سوال که علت عصبانیت کشورهای غربی از ما چیست ؟ گفت : همانطور که در اجلاس نیویورک گفتم علت آن نیست که آنها می گویند ایران می خواهد بمب اتم داشته باشد ؛ شما که هزار بمب اتم دارید چگونه نگران آن هستید که ایران سه سال دیگر می تواند به بمب اتم دست یابد .
احمدی نژاد اضافه کرد : همین رژیم اسرائیل 200 بمب اتم در اختیار دارد اما چه غلطی می تواند بکند ، امریکا در عراق و افغانستان جنگ به راه انداخت اما از بمب اتم استفاده نکرد زیرا دیگر دوران استفاده از بمب اتم تمام شده است .
رئیس جمهور با بیان اینکه برخی از غربی ها واقعا آدم های کودنی هستند ، گفت : وقتی راهنمایی هم می شوند تغییری نمی کنند .
وی با طرح این سوال که چرا هر اتفاقی در ایران می افتد برای دنیا اینقدر مهم است ، گفت : همه شبکه های تلویزیونی که اخبار دنیا را پوشش می دهند به دنبال اخبار ایران هستند و روزی 20 دفعه اسم ایران را از آنها می شنویم .
رئیس جمهور تصریح کرد : بسیاری از روسای جمهور وقتی با من دیدار می کنند خودشان اعلام می کنند که ما لحظه به لحظه اخبار ایران را رصد می کنیم .
وی گفت : علت این است که آنها و دنیا فهمیده اند که اگر فرصت در اختیار ملت ایران قرار گیرد به سرعت همه معادلات را به نفع سعادت دنیا تغییر می دهند .
احمدی نژاد گفت : برخی ها می گویند ما به دنبال آن هستیم که به 2500سال قبل از خود برگردیم اما ما در انتظار حکومت انسان کامل هستیم .
رئیس جمهوری اسلامی ایران به حوادث عراق نیز اشاره کرد و گفت : آنها به مردم عراق گفتند که می خواهند مردم ان کشور را از دیکتاتوری صدام نجات دهند اما حاصل آن یک میلیون نفر کشته و چهار میلیون نفر آواره بود وهر روز شاهد انفجار بمبی در عراق هستیم .
احمدی نژاد افزود : اموال مردم عراق غارت شد و نفت به عنوان میراث ملی آنها از کشورشان خارج شد و شخصیت مردم عراق را زیر سوال بردند و این فرق دو مدیریت است مدیریت امریکایی و مدیریت ایرانی و معلوم است که اگر مردم بخواهند انتخاب کنند چه می کنند .
وی گفت : من از روی اطلاع می گویم اگر همین امروز در امریکا انتخاباتی کاملا آزاد که تحت تاثیر این حزب و آن حزب نباشد ، برگزار شود حتی رای مردم امریکا علیه سیستم حاکم در آن و به نفع ملت ایران است .
احمدی نژاد با اشاره به ترور دانشند هسته ای کشورمان گفت : امریکاییها از دیکتاتور ترین دیکتاتورها بدترند آنها دانشمند هسته ای را ترور می کنند زیرا زورشان به ملت ایران نمی رسد و خیال می کنند که یک ملت با ترور عزیزانش عقب می نشیند.
رئیس جمهور گفت :امروز یک ماموریت بزرگ داریم و ان این است که اولا باید ایران را بسازیم و در ثانی پیام فرهنگی ملت ایران را به گوش ملت های دنیا برسانیم .
وی خطاب به بازنشستگان گفت : دنیا در انتظار ملت ایران است و هیچ کس ماموریتش تمام نشده است و این به این معناست که ما پایان ماموریت نداریم شاید جسم فرتوت شود ، تحرک روح و اندیشه هیچگاه پایان نمی پذیرد .
احمدی نژاد گفت : گاهی شما عزیزان دو خط مطلب می نویسید ودنیا زیر و رو می شود و به همین دلیل هیچ کس معاف نیست و همه باید در این جبهه حرکت کنند .
رئیس جمهور گفت : بالاترین کمک به جامعه بشری امروز دعا کردن است زیرا بر اساس اعتقادات دینی ما دعای شیوخ و بزرگان جامعه بسیار ارزشمند است .
رئیس جمهور ادامه داد : باید در مقابل توطئه وسنگ اندازی دشمنان دست در دست هم دهیم و روابط اجتماعیمان را با احترام بیشتر دنبال کنیم .
وی گفت : فردای درخشان متعلق به ملت ایران و همه ملت های آزاده جهان است.
دستگیری یک عضو مرتبط با ستاد موسوی و گروهک نفاق
یک عضو مرتبط با ستاد موسوی که همکاری گستردهای با گروهک نفاق داشتهاست، دستگیر شد.به گزارش فارس، این عضو مرتبط با ستاد موسوی به دستور گروهک نفاق نام "بنیامین " را برای پوشش فعالیتهای خود برگزید.
بنیامین در جریان آشوبهای پس از انتخابات نقش ساماندهی و عملیاتی کردن برنامهها از جمله راهاندازی آَشوبها و درگیریهای خیابانی را بر عهده گرفت.
وی در جریان یکی از آشوبهای خیابانی در تیرماه 88 از سوی ناجا دستگیر و پس از گذشت یک هفته آزاد شد.
بنیامین پس از آزادی مورد توجه یکی از عناصر اصلی گروهک نفاق در ستاد موسوی که هماکنون متواری میباشد، قرار گرفت و از سوی وی به گروهک مذکور معرفی شد. سرپل گروهک نفاق در خارج کشور نیز بلافاصله با وی ارتباط برقرار کرده و پس از طی دورههای آموزشی ویژه از جمله کد رمز و ... وی را برای برنامههای بعدی این گروهک آماده کرد.
وی از سوی گروهک نفاق ماموریتهایی را بر عهده گرفت و در اولین اقدام با سواستفاده از برخی فریبخوردگان حوادث پس ازانتخابات شبکهای مخفی را تشکیل داد و درصدد اجرای ماموریتهای محوله از سوی این گروهک برآمد.
کلمات کلیدی: