سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند با دل و فکرش می نگرد . نادان با چشم و دیده اش می بیند . [امام علی علیه السلام]
فجر آفرینان
درباره



فجر آفرینان


انقلابی

 

ما اهل کوفه نیستیم

علی تنها بماند


"اینجا ایران است و علی تنها نیست"

 

 

http://jamandeh2.persiangig.com/image/Imam%20Khamenei.jpg

  ما منتظریم تا محرم گردد
هنگامه شور و محشری پا گردد

مائیم و تیغ و حلقوم شما
یک مو اگر از سر علی کم گردد

ای نهروانیان که به رنگ پناه برده اید
اف بر شما که ابروی رنگ را برده اید 

راه توبه باز است هنوز در حریم عشق
گر توبه نکنید اتش به قبر خویش برده اید

 

 

جریان فتنه نیت پلید خود را آشکارکرد، نشانه ها به سمت مقام معظم رهبری

پایگاه خبری خبرگستر : در سالهای پس از انقلاب اسلامی به خصوص بعد از رحلت حضرت  امام ( ره) جریان فتنه با ترفند های مختلف سعی کرد با نفوذ به جایگاه های مهم  و کلیدی نظام، اداره امور کشور را در دست گیرد.

اما در تمام این دوران حتی در زمان دولت اصلاحات یک سد محکم در برابر خواسته های شوم خود احساس می کردند و آن اصل ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری بود. به اذعان همه تحلیل گران حتی رسانه های بیگانه در تمام فتنه هایی که این گروه به راه انداخت تنها شخص مقام معظمرهبری بود که با رهبری آگاهانه و با درایت خود نظام را در برابر تهدیدات داخلی و خارجی حفظ و صیانت نمود.

از این رو، در جریان فتنه ی پس از انتخابات ، هدف اصلی اتاق فکر فتنه گران، عزل مقام معظم رهبری بود. اما به دلیل شدت  محبوبیت و مقبولیت مقام معظم رهبری در دل و جان مردم ایران ، این نیت پلید را آشکار نمی کرد. حال بعد از رسوایی و شکست سنگین فتنه گران از مردم و رهبری ، از نیت شوم خود پرده برداشتند و به صورت علنی خواستار استیضاح مقام معظم رهبری شدند.

در این راستا محسن کدیور از اعضای اتاق فکر جریان فتنه در خارج از کشور ، با انتشار نامه ای که مخاطب آن آقای هاشمی رفسنجانی بود خواستار استیضاح و برکناری مقام معظم رهبری شد. از طرف دیگر جریان همسو با بیگانگان در داخل کشور نیز ساکت ننشست.

عیسی سحرخیز  که به اتهام تبلیغ علیه امنیت کشور در جریانات پس از انتخابات دستگیر شده است در دفاعیات خود در دادگاه با مظلوم نمایی اتهام خود را مطبوعاتی ذکر نمود و مقام معظم رهبری را به کوتاهی در انجام اصول قانون اساسی متهم کرد. رسانه ها و سایت های معاند نیز از اظهارات این افراد استقبال کرده و آنها را پوشش خبری دادند. اما تجربه ی این سالها نشان داده است که پیوند مردم و رهبری ناگسستنی است و دشمنان نظام و انقلاب از این حربه نیز بهره ای نخواهند برد.

منبع خبر

 

 

ارتباط گرانی گوشت و شهرام امیری!

گوشت قرمز گران شده، پس ماجرای شهرام امیری دروغ است!

همکار سابق نشریات زنجیره‌ای و خبرنگار فعلی سایت‌های ضدانقلاب مدعی شد که انتشار اخبار مربوط به شهرام امیری در رسانه‌های ایران به منظور پنهان کردن افزایش قیمت مواد غذایی است!"کاملیا انتخابی‌فرد" که در دوره اصلاحات با روزنامه "زن" که به صاحب امتیازی فائزه هاشمی رفسنجانی منتشر می‌شد، همکاری داشت، در مطلبی که در وبلاگ شخص خود منتشر کرده است، در ادعایی جالب نوشته است: برای شهروندان آمریکا واضح و آشکار است که با توجه به مقررات حقوقی آمریکا امکان ربودن افراد توسط سازمانهای اطلاعاتی این کشور و آوردن آنها به خاک آمریکا بسیار بعید است.

شبکه ایران در این زمینه نوشت ؛البته خانم انتخابی‌فرد مشخص نکرده چرا چنین مساله‌ای غیر ممکن است؛ در صورتی که ایالات متحده سابقه طولانی مدتی در امر آدم ربایی در کارنامه خود دارد.

وی همچنین ماجرای شهرام امیری را یک ماجرای رسانه‌ای برای پنهان کردن مشکلات اقتصادی دانسته و در اظهارنظری بامزه، نوشته است: قیمت گوشت قرمز نسبت به سال گذشته پنجاه درصد اضافه شده است. صد البته که صدا و سیما احتیاج به ماجراهای امیری و ریگی پیدا می‌کند تا مردم را سرگرم کند.

 

 

عکس: یتیمان دلاور مرد مسجد زاهدان

همسر و 2 فرزند شهیدمحمد گلدوی فردی که با ازخودگذشتکی مانع ورود عامل انتحار به مسجد جامع زاهدان شد و جان دهها نفر را نجات داد.

 

 

حکم عجیب صانعی درباره ثلث سهم امام!

شیخ یوسف صانعی، اخیراً مجوز استفاده از سهم امام را برای استفاده خانواده زندانیان سیاسی صادر کرده است.

شیخ یوسف صانعی، اخیراً مجوز استفاده از سهم امام را برای استفاده خانواده زندانیان سیاسی صادر کرده است.

شیخ یوسف صانعی که در جریان حوادث پس از انتخابات به عنوان پدر معنوی جنبش اصلاحات به ایفای نقش پرداخت، اقداماتی را در راستای انسجام این گروه انجام داده است.

در همین راستا، این مرجع سابق تقلید، اخیراً مجوز استفاده از سهم امام را برای استفاده خانواده زندانیان سیاسی صادر کرده است. بر همین اساس وی تلاش می کند وجوهاتی را که از طریق دفتر آیت الله منتظری جذب شده را در این راه مورد استفاده قرار دهد.

احمد منتظری فرزند آیت الله منتظری با این درخواست آیت الله صانعی مخالفت کرده است. گفتنی است که صانعی در ایام پس از اعلام نتایج انتخابات دهم ریاست جمهوری، به صدور بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های در حمایت از جریان فتنه و علیه مسئولان و نظام اسلامی پرداخت که این مواضع او با پوشش گسترده رسانه‌های بیگانه همراه شد.
صانعی در ادامه اهانت ها به مسئولان جمهوری اسلامی، چندی پیش حتی علیه رئیس جمهور هم فحاشی کرده است.

این همه در حالی است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم سال گذشته در پاسخ به درخواست جمعی از مردم و اساتید حوزه و پس از بررسی بیش از یک ساله آرای فقهی آقای صانعی، تناقض آن ها را با احکام و مبانی اسلام عنوان و اعلام کرد که آقای صانعی فاقد ملاک های لازم برای تصدی مرجعیت است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/29:: 5:8 عصر     |     () نظر

 خشم فائزه

 

بعد از  انتشار خبر پخش بیانیه آقای هاشمی مبنی بر صدور بیانیه به مناسبت آخرین حضور در نماز جمعه، فائزه هاشمی به شدت نسبت به تقدیر و تشکر هاشمی از مقام معظم رهبری در خصوص رفع مشکلات و تدبیر ایشان ابراز مخالفت شده است.

 

 

بیانیه ای جدید از هاشمی رفسنجانی
 
برابر برخی شنیدها دفتر آقای هاشمی در حال تهیه بیانیه ای به مناسبت آخرین حضور ایشان در نماز جمعه تهران می باشد . قرار است در این بیانیه بر محورهای مطرح شده از سوی آقای هاشمی در نماز جمعه مذکور که در تقویت و همسویی با جریان فتنه مطرح شد تاکید گردد. ضمنا از رفع بعضی از خواسته ها توسط مقام معظم رهبری تقدیر وتشکر گردد. برابر همین گزارش مقرر است در این بیانیه نسبت به وضعیت فعلی کشور (سیاسی و اقتصادی) به شدت سیاه نمایی و اوضاع کشور بشدت بحرانی تلقی شود.
 
 
 
 

دیدار مهدی هاشمی و محمد رضا خاتمی در آلمان

مهدی هاشمی و محمد رضا خاتمی برادر رئیس جمهور سابق در آلمان با یکدیگر ملاقات کردند.

به گزارش بیست و سی (بمب خبری) ، بر اساس منابع موثق در خارج از کشور  چند روز قبل در جریان سفر محمد رضا خاتمی به کشور آلمان ، در شهر مونیخ  با مهدی هاشمی دیداری داشته است.

بنابراین گزارش ؛ محمد رضا خاتمی به همراه زهرا اشراقی به منظور ملاقات با دختر و دامادش که ساکن لندن می باشند و برای تفریح در  آلمان به سر می بردند راهی این کشور شده اند.

شنیده ها از آن حکایت دارد که محمد رضا خاتمی در این سفر ضمن دیدار با مهدی هاشمی ، یک خانه نیز در شهر مونیخ آلمان خریداری کرده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/23:: 8:35 عصر     |     () نظر

 آخرین خبر درباره یکی از متهمان قتل ندا

"آرش حجازى" ایفاگر یکى از نقش‏هاى اصلى ماجراى «ندا آقاسلطان» که پس از این ماجرا به انگلستان گریخته، قصد دارد یک مؤسسه انتشاراتى در لندن دایر کند.

به گزارش البرز به نقل از آتی نیوز؛ آرش حجازی در این باره به یکى از مرتبطان خود در داخل کشور گفته است: «...با این کار هم سرم گرم مى‏شود و هم حداقل به یک دردى مى‏خورم. دارم روى طرح انتشارات کار مى‏کنم... هیچ از اتفاقاتى که افتاده پشیمان نیستم. براى اولین بار فرصتى توى زندگى‏ام پیش آمده که از هر قید آزاد باشم. فقط خوب دیگر ما ایرانى‏ها عادت داریم مدام ننه من غریبم دربیاوریم.»

حجازى که پزشک است، در ایران مدیریت یکی از انتشارات را برعهده داشت.

گفتنی است چندی پیش صدای آمریکا در آستانه سالگرد دهمین انتخابات ریاست جمهوری در اقدامی عجیب مستندی درباره زندگی، عکس ها و نحوه مرگ ندا آقا سلطان پخش کرد و در آن خانواده ندا برای نخستین بار در یک گفتگوی تلویزیونی شرکت کرده و به روایت خاطراتی از خاطرات وی در دوران مختلف زندگیش پرداختند. پخش عکسهای بی حجاب و شخصی ندا در این مستند و رقص وی پایان بخش مستند "برای ندا " بود.

 

 

 

یزدی : فلان خانم درعاشورادرتجمع چه می کرد؟

آیت الله محمد یزدی در جمع مردم گلپایگان، به تحلیل و بررسی ایمان در قرآن کریم پرداخت و ابراز داشت: قرآن کریم اقیانوس بیکرانی است که بطنی دارد و هر بطن آن نیز بطون و حقایق بسیاری دارد که ما باید به آن توجه کنیم.

وی با بیان اینکه طبق آموزه‌های قرآنی،‌ ایمان یک واژه متفاوت از اسلام است، اظهار داشت: هر فرد مؤمنی مسلمان است،‌ ولی هر مسلمانی مؤمن نیست.‌ مؤمن بودن بستگی به درجه‌ای بالاتر از ایمان و شهادتین دارد و افزون بر این مهم و انجام فرائض دینی،‌ وقتی انسان به دل خود رجوع می‌کند،‌ باید اعتقاد به خدا با تمام وجود در دل او جای گرفته باشد.

رییس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ایمان را نوعی باور قلبی دانست و تاکید کرد: مفید بودن عمل صالح انسان در گرو ایمان است،. اگر ایمان نباشد،‌ عمل صالح نیز ارزشی نخواهد داشت. اگر کسی مسلمان بود و یک عمر هم به احکام اسلامی عمل کرد،‌ ولی مؤمن نبود،‌ فلاح و رستگاری ندارد.‌ گذشتن از پل صراط و نجات انسان مربوط به ایمان است نه اسلام.

آیت‌الله یزدی با اشاره به اینکه کلمه مسلمان مفهوم وسیع‌تری از ایمان دارد و همه فرق اسلامی را در بر می‌گیرد،‌ متذکر شد: اما مؤمن بیشتر به شیعیان دوازده امامی اطلاق می‌شود. بر اساس آموزه‌های سوره مبارکه عصر ، همه انسان‌ها در خسران و زیان هستند، مگر کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح انجام می‌دهند.

این استاد حوزه علمیه قم، با تشریح دیگر شاخص‌های افراد مؤمن تاکید کرد: مؤمنان واقعی کسانی هستند که وقتی پای امتحان و آزمون‌های سخت به میان می‌آید،‌ مشخص می‌شود چکاره هستند و چه می‌کنند.

وی با اشاره به روایتی از امام علی(ع) ابراز داشت: باطن و کنه درونی انسان‌ها در بحران‌ها مشخص می‌شود. در تغییر احوال و فراز و نشیب‌ها، گوهر وجودی انسان که از ایمان قلبی نشات می‌گیرد، روشن و معین می‌شود.

آیت‌الله یزدی، با ذکر نمونه‌هایی از حوادث روی داده در انقلاب اسلامی،‌ سنجش عیار واقعی افراد را به هنگام رخ دادن فتنه‌ها و بحران‌های مختلف دانست و تاکید کرد: موقعی که شرایط آرام است و همه از راهنمایی‌ها و بیانات مقام معظم رهبری حمایت می‌کنند،‌ مساله دشوار نیست.

این استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: اگر آن زمان که حتی اگر فردی اسم امام راحل را به زبان می‌آورد،‌ شکنجه می‌شد و زندان می‌رفت،‌ شخصی به رهبری امام راحل معتقد بود، ارزش داشت.

عضو مجلس خبرگان رهبری در پایان با اشاره به حوادث و فتنه بعد از انتخابات،‌ این اتفاقات را نمونه بارزی برای امتحان و آزمون افراد دانست و تاکید کرد: وقتی فتنه بوجود آمد و در روز عاشورا عده‌ای از هتاکان و حرمت شکنان به مقدسات اسلامی و ارزش‌های والای انقلاب اسلامی توهین و جسارت کردند،‌ آن روز باید توجه کرد که فلان آقا و یا فلان خانم در آن اجتماعات کذایی چکار می‌کردند.

 

 

نامه ای که ایران را به آمریکا فروخت

دیک چنی معاون وقت رئیس‌جمهور امریکا بود و سفرش معنای خاصی داشت.

وقتی اصلاح‌طلبان آرزو می‌کردند که ای کاش غول چراغ جادو معجزه بزرگ رابطه با امریکا را حل کند، شاید در خواب هم نمی‌توانستند ببینند روزی را که این چنین پرده برافتد و اسرار مگو فاش شود. سفر مخفیانه دیک چنی به ایران و ملاقات‌های مخفیانه با او، دیدار اصلاح‌طلبان با جان کری و نامه‌نگاری‌های پشت پرده اصلاح‌طلبان با کاخ سفید همه و همه واگویه‌ای از رازهای سر به مهری بود که احتمال افشایشان به کابوسی برای کشتی‌نشینان اصلاحات بدل شده بود.
دیک چنی معاون وقت رئیس‌جمهور امریکا بود و سفرش معنای خاصی داشت؛ سفری که بدون اطلاع مقامات جمهوری اسلامی و به بهانه قرارداد نفتی برای رایزنی‌های پشت پرده صورت پذیرفت. سیروس ناصری نایب رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت اورینتال کیش و دیک چنی معاون رئیس‌جمهور امریکا، دو نفر اصلی زمینه‌ساز قرارداد نفتی هالیبرتون- اورینتال در ایران بودند. سفر چنی به ایران در سال 79 که برای آماده‌سازی قراردادهای نفت و گاز در ایران صورت گرفت، تا مدت‌ها محرمانه باقی ماند. در همین سفر محرمانه بود که دیک چنی به علت عارضه قلبی، حتی چند روزی را میهمان یکی از بیمارستان‌های تهران بود.
مقام معظم رهبری بعدها در سال 1385 در جمع مردم گرمسار از این سفر محرمانه سخن به میان آوردند. ایشان ضمن اشاره به دیپلماسی فعال دولت نهم فرمودند: «بحمدالله پایگاه سیاسی کشور و منزلت اجتماعی ملت ایران در جهان افزایش پیدا کرده است. قبل‌ها، دشمنان ما خیال می‌کردند زمینه را فراهم کرده‌اند یا فراهم خواهند کرد و با یک حرکت دست، می‌توانند کشور را از این رو به آن رو کنند. امریکایی‌ها این حرف را گفتند. چند سال قبل از این، عده‌ای از سیاسیون امریکایی به طور محرمانه و مخفیانه ـ ما مطلع نشدیم، بعد که برگشتند مطلع شدیم ـ به ایران آمده بودند و با بعضی از محافل نامساعد با نظام نشست و برخاست کرده بودند؛ وقتی رفتند گفتند در ایران کسانی هستند که منتظر یک اشاره ما هستند تا علیه نظام شلیک کنند. امروز حقیقت برای آنها روشن شده است.
نه فقط نمی‌توانند سلطه پیدا کنند، حتی لطمه هم نمی‌توانند بزنند. ملت بیدار و متحد است. ما دل‌هایمان به هم نزدیک است. ملت به مسئولان خود اعتماد دارد؛ می‌داند که آنان آنچه می‌کنند و آنچه می‌گویند، برای شخص، برای قدرت و برای زر و زور نیست. با نگاه باز نیازها و مصالح کشور مشاهده می‌شود و مردم هم تشخیص می‌دهند.»
ماجراهای اصلاح‌طلبان البته فقط در همین حد نبود. سال 82 علی امامی‌راد نماینده گرمسار در مجلس ششم در نطقی به این سفر محرمانه و موضوعات قابل توجه دیگری اشاره کرد. او گفت: «... سخنان مغز معیوب اصلاحات در حمایت از امریکا به عنوان ناجی و پرچمدار آزادی و دموکراسی در جهان، اباطیل رضا خاتمی نایب رئیس مجلس در کنگره پنجم مشارکت علیه امام(ره) و امنیت کشور، اظهارات غیرمسئولانه مشکوک تاج‌زاده درخصوص اجماع جهانی به منظور برگزاری انتخابات امریکاپسند در ایران، سفر مقامات ارشد احزاب نامشروع مجاهدین و مشارکت به قبرس، ژاپن، یونان و سایر کشورهای اروپایی جهت ملاقات سناتورهای صهیونیستی و مقامات ارشد سازمان سیا، حضور دیک چنی در ایران، ملاقات با افراد مشکوک اجنبی و سران صهیونیست رژیم امریکا در مرکز پژوهش‌های مجلس، ساختمان مقابل بیمارستان دی و سایر اماکن پیدا و پنهان، همنوایی عوامل امریکا و صهیونیست‌های مقیم مجلس در برخورد با منافع ملی و نهادهای حافظ نظام از جمله سپاه پاسداران در نطق‌های پیش از دستور، ورود چمدان‌های دلار و سایر کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم به عنوان حمایت از مطبوعات، مؤسسات نظرسنجی و انتخابات از خارج از مرز، هماهنگی و همراهی با اپوزیسیون خارج از کشور برای انتخابات آینده و آنچه این روزها از مردم و مطبوعات شنیده و خواسته می‌شود و تاکنون هم تکذیب نشده است و خلاصه گفتار، رفتار و کردار ورشکستگان سیاسی و کوتوله‌های تازه به دوران رسیده حکایت از توطئه‌ای به عمق براندازی دارد.»
اما شاید اوج این همه نامه موسوم به نامه 2003 باشد. نامه‌ای بدون امضا که از طریق سفارت سوئیس برای مقامات امریکایی ارسال شد و حرف و حدیث‌های زیادی را نیز با خود به همراه داشت.
حمله به عراق و افغانستان رقم خورده بود و اصلاحات عقب‌نشینی‌های پی‌درپی در مسئله هسته‌ای را تجربه می‌کرد. در فضای ترس و التهاب ناشی از لشکرکشی‌های امریکا به منطقه که سراسر وجود سردمداران اصلاحات را فراگرفته بود، دوم خردادی‌ها درصدد چاره‌جویی برآمدند و نتیجه این همه جز نامه ننگین 2003 نبود.
مطابق آنچه بعدها «دنیس راس»، مشاور ارشد جورج بوش پدر و پسر، فرستاده ویژه کلینتون در مسائل خاورمیانه و مشاور خارجه باراک اوباما طی مقاله‌ای در مجله نیوزویک به چاپ رساند، صادق خرازی مسئول نوشتن نامه به امریکایی‌ها شده بود و او خود نامه را تنظیم کرد. مطابق آنچه «تریتا پارسی» رئیس شورای ایرانیان امریکایی‌تبار موسوم به «نیاک» افشا کرد این نامه بعد از مشورت‌های طولانی صادق خرازی با سیدمحمد خاتمی نوشته شده است.
در این نامه عقب‌نشینی‌های غیرقابل انتظاری صورت پذیرفته بود و عملاً فلسطین و لبنان نیز به امریکا فروخته شده بود. مطابق آنچه در این نامه ذلت‌بار آمده بود، در ازای «خروج نام ایران از محور شرارت» و «فروش قطعات هواپیما به ایران» از سوی امریکا، ایران متعهد می‌شد فعالیت‌های هسته‌ای خود را شفاف کند و از خلع سلاح حماس و حزب‌الله حمایت کند.
این همه در حالی بود که ایران به صورت داوطلبانه اجرای پروتکل الحاقی را پذیرفته بود. اجرای پروتکل زمینه‌ساز بازدیدهای متعدد و گسترده بازرسان آژانس از تأسیسات هسته‌ای ایران را فراهم آورد. در واقع مطابق با این پروتکل آنها می‌توانستند هر نقطه‌ای را که مناسب بدانند برای بازرسی انتخاب کنند و بدون ممانعت ایران نسبت به بازدید از آن اقدام نمایند. سیاست تنش‌زدایی اصلاحات پایانی نداشت.
نامه جنجالی 2003 دولت خاتمی به امریکا، به واسطه‌گری «تیم گولدیمن» سفیر وقت سوئیس در تهران از طریق «باب نی» نماینده حزب حاکم جمهوریخواه و عضو سابق کنگره امریکا برای «روو» مهمترین مشاور جورج بوش ارسال شده بود. «تیم گولدیمن» سفیر سوئیس در تهران، «باب نی» را برای انتقال پیشنهاد مذاکره ایران به کاخ سفید برگزیده بود، چون می‌دانست نماینده سابق ایالت جنوبی اوهایو تنها نماینده‌ای است که در کنگره امریکا به زبان فارسی آشنایی دارد و بویژه به موضوعات مرتبط با ایران علاقه‌مند است. گفته می‌شود گولدیمن پیش‌تر نیز به ایرانیان برای نگارش متن پیشنهادی کمک کرده است!
در آغاز نامه از زبان گولدیمن نوشته شده بود: «بعد از صحبت کردن درباره این مسئله با صادق خرازی، من فهمیدم که آنها می‌خواهند مطمئن بشوند که اگر در مرحله اولیه همه‌چیز به هم خورد، قرارهایی که گذاشته‌اند و شرایط جدیدی که گذاشته‌اند افشا نشود چون نمی‌خواهند مشکل داشته باشند. به هرحال من این موضوع را به طور شفاف فهمیدم که دولت ایران می‌خواهد این مسئله را به صورت جدی با امریکا حل کند.»
طی این نامه ایران تضمین‌های زیادی به امریکا می‌داد. در متن نامه آمده بود:
ایرانی‌ها باید از لحاظ امنیتی اطمینان کامل بدهندکه ایرانیان هیچ طرحی و برنامه‌ای برای ساخت
(wmd سلاح‌های کشتارجمعی) ندارند. همکاری کامل با آژانس (IAEA) براساس اجازه ایرانی‌ها بر تمام (2+93 و تمام عهده‌نامه‌های آینده آژانس)
تروریسم:
برخورد قاطع علیه هرگونه عمل تروریستی در خاک ایران، همکاری کامل و تبادل اطلاعات مربوط به این موضوع.
عراق:
هماهنگی ایرانی‌ها برای برقرار کردن امنیت در عراق و تأسیس یک عراق دموکراتیک و دولت دموکراتیک که متشکل باشد از تمام گروه‌های مذهبی و قبایل در عراق.
خاورمیانه:
1- قطع هرگونه کمک مادی به فلسطینی‌ها (حماس، جهاد و...) از طرف خاک ایران و اجبار این گروه‌ها که اقدامات خونبار را قطع کنند علیه مردمی که در مرزهای 1967 قرار دارند.
2- کاری کنند که حزب‌الله یک گروه سیاسی- اجتماعی در لبنان شود.
3- قبول 2 راه امریکا

در مقابل نیز امریکا تعهداتی می‌داد:
امریکا حمایت‌هایی که برای تغییرات سیاسی به طور مستقیم در حال انجام است، دیگر انجام ندهد.
لغو تمام تحریم‌های تجاری، پول‌های بلوکه شده و لغو دست یافتن به WTO
عراق:
تعقیب و پیگرد منافقین، حمایت از بازگرداندن اعضای منافقین به ایران، حمایت از برگرداندن ایرانی‌هایی که در عراق هستند. ترکیه به شمال عراق حمله نکند.
احترام گذاشتن به آداب و رسوم ایرانیان و احترام گذاشتن به روابط مذهبی دیرینه ایران و نجف و کربلا.
دست یافتن به انرژی صلح آمیز هسته‌ای، فناوری زیست شناسی و فناوری‌های شیمیایی.
قبول کردن ایران به عنوان کشوری که حلال مسئله امنیتی منطقه است با احتساب میزان دفاعی که می‌تواند از خود کند (منظور پیشرفت‌های نظامی که ایران داشته است.)
متن نامه آنقدر ساده انگارانه بود که بعد از انتشار عمومی آن واکنش‌های قابل توجهی را در میان سیاسیون موجب شد. نخستین بار 25 سپتامبر سال 2006 (5 مهر 85) بود که شبکه چهار رادیو بی.بی.سی از ارسال نامه دولت خاتمی خبر داد. در گزارش رادیو بی.بی.سی به زمینه‌های ارسال این نامه نیز اشاره شده بود. «آوریل 2003 میلادی، در شرایطی که تانک‌های امریکایی در خیابان‌های بغداد حرکت می‌کردند، این نگرانی در تهران شدت می‌گرفت که شاید پس از عراق نوبت ایران باشد.»
دولتمداران اصلاح طلب اگرچه نخست ترجیح دادند در مقابل این خبر سکوت کنند، اما کمی بعد تکذیب‌ها آغاز شد و در همین میان محمد حسین عادلی که در آن زمان معاون وزیر امورخارجه ایران بود، طی مصاحبه‌ای با بی.بی.سی اصل نامه را تأیید کرد و گفت: «آن نامه برای امریکایی‌ها فرستاده شد تا نشان دهد که ما آماده گفت‌وگو و حل معضلات هستیم. این اقدام در راستای سیاست‌های محمدخاتمی بود که می‌خواست همه راه‌های مسالمت‌آمیز را بیازماید.»
صادق خرازی سفیر وقت ایران در پاریس و از نزدیکان محمد خاتمی نیز در جلسه بررسی سیاست خارجی دولت هشتم در بنیاد باران گفت: «ما برای اعتمادسازی اقدام به نگارش این نامه کردیم.»
او افزود: «در سال 2003 دیوار بی‌اعتمادی بلندی میان ایران و امریکا وجود داشت و هر لحظه ممکن بود امریکا به ما حمله کند(!). به همین خاطر به پیشنهاد من دولت هشتم نامه‌ای به امریکا نوشت و همراهی‌اش با برخی سیاست‌های خاورمیانه‌ای امریکا مثل سازش در فلسطین و لزوم تبدیل حزب‌الله لبنان به یک حزب سیاسی و شفاف سازی فعالیت‌های هسته‌ای ایران را اعلام کرد.»
خرازی همچنین تصریح کرد: «اما دیوار بی‌اعتمادی میان ایران و امریکا به قدری بلند بود که امریکایی‌ها حتی نامه را بررسی نکردند.»
گفته می‌شد انتشار این نامه در راستای رقابت‌ها و اختلافات دموکرات‌ها و جمهوریخواه‌ها صورت پذیرفته است. انتشار این نامه به همان میزان که برای اصلاح طلبان در ایران گران تمام شد، برای جمهوریخواهان نیز مایه ننگ شد. پارسی در همین خصوص و با بیان این که انتشار پیشنهاد مذاکره ایران جنجال و اختلاف‌نظر گسترده‌ای میان دولت بوش و منتقدانش در داخل و خارج از کنگره را برانگیخت، می‌گوید: «افشای هویت «روو» به عنوان دریافت کننده این پیشنهاد بر نگرانی‌ها و تنش‌های موجود در خصوص این که چه افرادی از دولت بوش در ارتباط با این موضوع نقش داشته‌اند را شدت بخشید.»
کاندولیزا رایس وزیر امورخارجه امریکا هنگام شهادت در برابر کنگره، مشاهده پیشنهاد ایران را در سال 2003 رد کرد و علاوه بر آن «فلاینت لورت» یک مسئول سابق در وزارت امورخارجه امریکا را به خاطر مطلع نکردن فوری وی از این موضوع در آن هنگام مورد سرزنش قرار داد و این همه نشان از آن داشت که باز این اتهام برای رایس و جمهوریخواهان قابل پذیرش نبوده و نیست.اظهارات رایس واکنش فلاینت لورت را نیز به دنبال داشت. لورت در کنفرانسی که در مقر کنگره درخصوص روابط امریکا و ایران و با حمایت بنیاد ساختار جدید امریکا (New America Foundation) و نیاک برگزار شد، در واکنش به انتقادات رایس با بیان این که غیرممکن است وزیر امور خارجه را درباره پیشنهاد ایران مطلع نکرده باشد، عذرخواهی وی را به دلیل این سرزنش خواستار شد.
اظهارات رایس در حالی بودکه روو و رایس هر دو در سال 2003 به همراه دیک چنی معاون ریاست‌جمهوری امریکا از چهره‌های نزدیک به بوش در زمینه سیاست خارجی به حساب می‌آمدند.
فلینت لورت که در زمان ریاست کاندولیزا رایس بر شورای امنیت ملی امریکا در این شورا فعالیت داشت، همچنین گفت: «مطمئنم که رایس و کالین پاول وزیر خارجه وقت امریکا در آن زمان از این پیشنهاد ایران مطلع بودند». لورت این پیشنهاد را «تلاش جدی ایران برای فراهم کردن زمینه نزدیکی ایران و امریکا » نامید و در ادامه مصاحبه با رویترز گفت: «کاندولیزا هفته گذشته به کنگره گفت از این پیشنهاد اطلاع نداشته، در حقیقت می‌خواسته کنگره را فریب دهد، زیرا من مطمئنم که وی از این پیشنهاد مطلع بوده است.» اظهارات لورت در حالی بود که رایس صراحتاً گفته بود: «من نمی دانم لورت درباره چه چیز صحبت می‌کند!»
اما پاسخ این نامه نیز درخور اهمیت است. لری ویلکینسون رئیس دفتر کالین پاول، وزیر خارجه وقت امریکا می‌گوید: «تنها چیزی که من دیدم گزارشی بود از این که چنین نامه‌های دریافت‌شده و پاسخی که از طریق مقام‌های سوئیسی برای ایران فرستاده شده است. پاسخی شبیه به این که چطور به خود اجازه می‌دهید چنین پیشنهاد «گستاخانه‌ای» بدهید.»
به دنبال آغاز برخی حرف و حدیث‌ها در مورد این نامه، روزنامه واشنگتن پست که حامی دموکرات‌ها
به شمار می‌آمد تصویری از نامه مورد اشاره را منتشر کرد. این در حالی است که گفته می‌شود ویرایش دومی از این نامه نیز در کتاب باربارا اسلوین وجود دارد.
اما این همه در حالی رقم خورد که رمضان زاده اصل نامه را انکار کرده و آن را ساخته و پرداخته مخالفان اصلاحات دانسته بود! او خط تبلیغاتی حامیان دولت به دلیل شکست سیاست‌های خود در عرصه سیاست خارجی(!) را دلیل انتشار اخباری درباره این نامه جنجالی عنوان کرده بود. با این وجود اکبر گنجی دیگر چهره‌ای بود که بر صحت این نامه تأکید کرد. او طی مقاله‌ای با عنوان «بررسی ساختار سیاسی ایران» به بررسی روابط ایران و امریکا پرداخت و با اشاره به شرایط مساعد زمان خاتمی برای تعامل با امریکا نوشت: «وقتی کلینتون برای دست دادن با خاتمی به سراغ او رفت، خاتمی آنقدر در دستشویی ایستاد تا او به دنبال دیگر کارهایش برود.»
گنجی همچنین با اشاره به جنگ‌های افغانستان و عراق تأکید کرد: «خطر حمله نظامی امریکا به ایران در دوره خاتمی هم بسیار بالا بود و اگر رئیس‌جمهور را مقصر بدانیم، رئیس‌جمهور آن دوره خاتمی بود نه احمدی‌نژاد.»او ادامه داد: «پس از حمله امریکا به عراق، صادق خرازی نامه‌ای بدون امضا (طرح مخفی 2003) به سفارت سوئیس در تهران تحویل داد. در این نامه امکان شناسایی اسرائیل از طریق پذیرش طرح ملک‌عبدالله، مهار سازمان‌های رادیکال منطقه و طرح امنیت منطقه‌ای در خلیج فارس پیشنهاد شده بود اما دولت بوش، سرمست از پیروزی در عراق، طرح ایران را نادیده گرفت و بوش سخنرانی محور شرارت را ایراد کرد.»
گنجی ضمن نقد رویکرد اصلاح‌طلبان افزود: «درخصوص مذاکره با امریکا به قصد حل مسائل فیمابین، هیچ اقدام جدی‌ای در دوران هاشمی و خاتمی صورت نگرفت. هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی که هر دو میانه‌رو و مدافع تنش‌زدایی با غرب و امریکا تلقی می‌شوند توان و جرأت «مذاکره رسمی و اعلام‌شده» با دولت امریکا را نداشتند.»
گفته می شود نسخه ویرایش شده و نیز نسخه ویرایش نشده نامه 2003 در کتاب اسلوین آمده است. تغییرات ظریفی که در متن این نامه پس از ویرایش‌های نهایی ایجاد شده، نشان می‌دهد در سال 2003 حکومت ایران تاچه حد برای تنش‌زدایی از رابطه خود با امریکا حاضر بوده است. خانم اسلیون می‌گوید به رغم فرصت‌های از دست رفته در سالهای بعد از 11 سپتامبر، مقامات ایران و امریکا در این سالها چند دیدار مخفی در کشورهای اروپایی داشتند از جمله در آپارتمان شخصی اخضر ابراهیمی نماینده ویژه سازمان ملل در افغانستان یا در مقر سازمان ملل در ژنو. به گفته نویسنده، رایان کراکر سفیر وقت امریکا در عراق و زلمای خلیلزاد سفیر وقت امریکا در بغداد و چند مقام ایرانی ازجمله جواد ظریف در این گفت‌وگوها شرکت داشتند. سالها بعد «دنیس راس» مشاور جورج بوش پدر و پسر، فرستاده ویژه کلینتون در مسائل خاورمیانه و مشاور خارجه باراک اوباما مقاله‌ای در مجله نیوزویک به چاپ رساند که اشاره به ماجرای همین نامه داشت. این نامه در واقع سبب شده بود سردمداران امریکا دچار این توهم شوند که می توان ایران را مثل گذشته با فشارهای سیاسی عقب راند.
راس می نویسد: «تاریخ نشان داده ایران در مقاطعی در قبال فشار سیاسی بین‌المللی جواب دلخواه را داده است. برای مثال در سال 2003 پس از نابودی ارتش عراق توسط نیروهای امریکایی، دولت وقت از طریق سفیر سوئیس در ایران پیامی به واشنگتن ارسال کرد تا با این کار نگرانی‌های امریکا را درباره برنامه‌های تسلیحاتی تهران و حمایت ایران از حزب‌الله و حماس تا حدی تخفیف دهد.» او یاد‌آور می‌شود:«صادق خرازی، معاون وزیر امور خارجه دولت وقت که این پیام را تنظیم کرده بود، گفت بیم‌ها و هراسها آنها را مجبور کرد دست به این کار بزنند.» مشاور دولت بوش پدر و پسر و بیل کلینتون در امور خاورمیانه می‌افزاید: «اما برعکس، سال پیش که سازمان اطلاعاتی امریکا گزارشی راجع به ایران منتشر کرد، محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور دولت جدید ایران در اظهاراتی جنجالی گفت رویارویی با امریکا اثربخش است و امریکا از موضع خود عقب نشسته است.»
اما در سند دیگری که به نقل از دنیس راس پیش از این توسط منابع غربی منتشر شده بود، آمده است: «اول آوریل 2003 مباحثه طولانی‌ای با صادق خرازی که برای دیدنم آمده بود، داشتم و دوم مه نیز دوباره او را به مدت سه ساعت دیدم.» آنچه در نامه دولت خاتمی به جورج بوش به صراحت آمده است، تلاش این دولت برای اعطای برخی امتیازات در جهت «نزدیکی دو دولت» است. گویا قرار بوده در این راستا دیدارهای دیگر مانند کمال خرازی و زلمای خلیلزاد انجام شودکه با پاسخ سرد مقامات کاخ سفید ره به جایی نبرده است. آنچه اکنون می توان گفت آن است که دیگر بازگشت به تاریخ تلخ آن روزها ممکن نیست و به هیچ وجه نمی توان مدار سیاست خارجی را به موضع انفعال گذشته باز گرداند.

 

 

یکی از سه کله ‌پوک اتاق لندن: ما هنوز زنده‌ایم

یکی از 3 خالی بند معروف فتنه سبز هم معتقد است ادعای سران فتنه سبز مبنی بر هدایت آن از پایین به بالا و بدون رهبری و خط دهی دیگر جواب نمی دهد.

محسن سازگارا به سایت «گذار» گفت: در مرحله جدید، هدایت جریان مثل سابق نمی تواند از مدل پایین به بالا پیروی کند چون نیازمند فعالیت های پیچیده و طراحی هستیم. اکنون با توجه ضرباتی که متحمل می شویم، نمی توانیم با یک نسخه از پیش نوشته شده جنبش را پیش ببریم. رژیم اکنون شیوه های برخورد را به خوبی آموخته است و حوزه اینترنت و ماهواره هم مورد حمله و کنترل است.

وی همچنین گفت: تکرار فرمول تعیین تاکتیک از پایین به بالا قطعاً با شکست روبرو می شود همان گونه که در روزعاشورا به تشدید خشونت منجر شد و در 22 بهمن هم شکست خورد. در واقع خلأ رهبری در این 2 روز به جنبش ضربه زد. 22 بهمن نمونه ناموفق مدل از پایین به بالا بود، علت هم این بود که ناگهان با پدیده پیچیده ای که همه می خواستند رهبری کنند مواجه شدیم، البته تدارک وسیع طرف مقابل را هم نباید نادیده گرفت.

این پادوی سازمان سیا از وضعیت سازماندهی فتنه گران توسط موسوی و کروبی نیز انتقاد کرد و از آنها خواست خلأ سازماندهی را با استفاده از ضد انقلاب مقیم خارج جبران کنند. سازگارا در آشوب های سال گذشته تا مرز دروغ بافی های بی سابقه و نیز دعوت به ساخت کوکتل مولوتوف و نحوه آتش افروزی و آشوب پیش رفت. اعتراف اخیر وی به ادعای رندانه موسوی پس از رسیدن به بن بست است مبنی بر اینکه جنبش سبز رهبری ندارد و از پایین و به واسطه شبکه های اجتماعی؟! هدایت می شود.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/23:: 12:1 صبح     |     () نظر

18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت سیزدهم)

ساعت 45/14 یک دستگاه اتوبوس شرکت واحد و یک دستگاه پیکان در خیابان لاله‌زار به آتش کشیده می‌شود.
ساعت 50/14 تعدادی از اغتشاشگران وارد مسجدی واقع در مخبرالدوله شده و بخشی از ساختمان مسجد را تخریب نمودند.
ساعت 50/14 تعدادی لاستیک مقابل ساختمان کیهان واقع در کوچه شهید شاه‌چراغی توسط اغتشاشگران به آتش کشیده شد.
ساعت 55/14 در تقاطع ناصر خسرو یک دستگاه اتوبوس به آتش کشیده شد.
ساعت 00/15 چهار دستگاه خودرو بسیج و یک دستگاه موتوسیکلت در مقابل مسجد هدایت خیابان جمهوری توسط اغتشاشگران به آتش کشیده شده و تابلو مقابل مسجد نیز شکسته شد. همچنین به دو دستگاه آمبولانس نیز خسارت وارد شده است.
ساعت 00/15 قسمت اعظم بازار تهران تعطیل شده است و همچنین از بلندگوها اعلام می‌شود که فردا بازار تعطیل است.
ساعت 00/15 یک دستگاه مینی‌بوس در چهارراه گلوبندک توسط اغتشاشگران به آتش کشیده شده است.
ساعت 07/15 در خیابان گلوبندک هزار نفر از اغتشاشگران حضور دارند و یک نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفته است.
ساعت 20/15 اغتشاشگران قصد تخریب دادسرای انقلاب، واقع در میدان ارک را داشتند.
ساعت 30/15 در میدان امام خمینی(ره) اغتشاشگران وارد بانک تجارت شده و اقدام به آتش زدن آن نموده و پول‌های بانک را به سرقت می‌برند.
ساعت 30/15 خیابان کارگر جنوبی (حد فاصل میدان انقلاب و میدان حر) اوضاع در این منطقه کاملاً عادی و آرام است ولی برخی آثار به جا مانده از آشوب اغتشاشگران همچنان در این محل مشاهده می‌شود.
ساعت 35/15 در سه راه امیرکبیر ابتدای خیابان ملت یک دستگاه آمبولانس توسط اغتشاشگران به آتش کشیده شد.
ساعت 35/15 در خیابان گلوبندک یک دستگاه خودرو به آتش کشیده شده است.
ساعت 45/15 تعدادی از اغتشاشگران از میدان ارک به سمت سبزه میدان حرکت کرده و قسمتی از این انبار کالا را در پامنار به آتش می‌کشند.
ساعت 45/15 بانک ملی شعبه چهارراه گلوبندک مورد حمله قرار گرفته و به آتش کشیده می‌شود.
ساعت 00/16 در اثر آشوب‌های امروز بانک ملت شعبه «تکیه دولت» بیش از 80 درصد و بانک ملت شعبه «سبزه‌میدان» بیش از 60 درصد خسارت دیده‌است. یک نفر از اغتشاشگران به دلیل دودگرفتگی ناشی از آتش سوزی در بانک در میان آتش و دود جان داد که تاکنون مشخصات وی معلوم نشده است. اغتشاشگران به بانک تجارت شعبه «شهید مصطفی خمینی» نیز حمله کرده و شیشه‌های آن را شکستند. این افراد به یک خودرو آتش نشانی نیز حمله کردند و شیشه هایش را شکستند. اغتشاشگران در خیابان شوش به یک دستگاه اتوبوس شرکت واحد حمله کردند و اقدام به ضرب و شتم راننده و مسافران نموده و سپس اتوبوس را به آتش کشیدند.

 

 

 

18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت چهاردهم)

ساعت 30/16 اغتشاشگران با حمله به کیوسک روزنامه فروشی در خیابان مصطفی خمینی آن را به آتش کشیدند. این افراد همچنین یک شعبه بانک تجارت در خیابان مولوی تهران را مورد تعرض قرار دادند.
ساعت 30/16 در چهار راه مولوی تعدادی از اغتشاشگران با عناصر بسیج درگیر می‌شوند.
ساعت 50/16 جمعیتی حدود هزار نفر از افراد حزب‌اللهی در میدان انقلاب جمع شده‌اند که مردم حزب‌اللهی پس از راهپیمایی و سردادن شعار در حمایت از مقام معظم رهبری همراه با سینه‌زنی به سمت دانشگاه حرکت می‌نمایند.
ساعت 10/17 در میدان انقلاب شعارهای زیر داده می‌شود: «حزب فقط حزب علی، رهبر فقط سید‌علی- منافق حیا کن دانشجو را رها کن- مرگ بر منافق- نیروی انتظامی تشکر تشکر- امریکا در چه فکریه ایران پر از بسیجیه.»
ساعت 12/17 تعداد 200 نفر از عناصر یگان ویژه ناجا در مقابل سر در دانشگاه مستقر شدند.
ساعت 20/17 حدود هزار نفر از بسیج و مردم حزب‌اللهی در میدان مخبرالدوله حضور دارند و میدان را در کنترل دارند.
ساعت 30/17، دو هزار نفر از مردم و نیروهای بسیجی در حالی که تصاویری از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری را با خود حمل می‌کردند از میدان انقلاب به طرف در اصلی دانشگاه تهران آمدند. راهپیمایان در حالی که شعار می‌دادند «حزب فقط حزب علی، رهبر فقط سیدعلی- منافق حیاکن، دانشگاه را رها کن- وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد» پس‌از توقف کوتاهی در مقابل در اصلی دانشگاه تهران به طرف میدان انقلاب بازگشتند.
ساعت 00/18 عناصر دفتر تحکیم وحدت اعلام نمودند که مراسم خود را روز چهارشنبه ساعت 30/10 برگزار خواهند کرد. قبلاً عناصر حزب‌الله راهپیمایی خود را در همین ساعت اعلام نمودند که مکان راهپیمایی به سمت دانشگاه تهران خواهد بود.
ساعت 00/18 خزانه بخارایی در جنوب تهران، تعدادی از اغتشاشگران در این محل تجمع کردند و حدود یک ساعت شعارهایی علیه مسئولان نظام سر دادند. این افراد که سنگ و چوب در دست داشتند، پس از مواجه شدن با نیروی انتظامی در حدود ساعت 19 پراکنده می‌شوند.
ساعت 30/20 در میدان انقلاب از سوی اغتشاشگران 3 عدد نارنجک دستی به سوی افراد حزب‌اللهی پرتاب شد.
ساعت 30/20 اغتشاشگران در خط ویژه میدان انقلاب به سمت نیروهای مردمی مواد آتش‌زا و کوکتل پرتاب کردند و متواری شدند.
ساعت 45/20 در حال حاضر در مقابل دانشگاه تهران آرامش برقرار است و رفت و آمد خودروها به شکل عادی جریان دارد. نیروهای بسیج نیز به منظور حفظ نظم و آرامش در ضلع جنوبی دانشگاه تهران مستقر هستند. تعدادی از نیروهای بسیج در ضلع شمال شرقی میدان ولیعصر در حال روان کردن ترافیک خیابان و پیاده‌روهای این منطقه هستند.
ساعت 50/20 تعدادی حدود هزار نفر از افراد حزب‌اللهی از مقابل سر در دانشگاه به سمت میدان انقلاب در حال راهپیمایی با شعارهایی در حمایت از رهبری حرکت می‌کنند.
ساعت 30/23 نیروهای بسیجی با ایجاد پست‌های بازرسی در نقاط مختلف شهر تهران اقدام به شناسایی نیروهای اغتشاشگر می‌کنند. برخورد محترمانه بسیجیان با سرنشینان خودروها مشاهده می‌شود.
در پی بروز اغتشاش در چند نقطه شهر تهران، از رواج شایعات زیادی که پایه و اساسی ندارند، خبر داده‌اند. از جمله گفته می‌شود «راهپیمایی مردمی فردا صبح (چهارشنبه) لغو شده است.» و این‌که «امشب در تهران حکومت نظامی برقرار می‌شود و به همین منظور تانک‌ها در نقاط مختلف شهر استقرار خواهند یافت.» همچنین ادعای تسخیر چند «کلانتری دهان به دهان می‌چرخد و در این رابطه مشخصاً از «کلانتری 16» نام می‌برند و شایعه دیگر این‌که «گفته می‌شود بخش‌هایی از صدا و سیما به آتش کشیده شده و ده‌ها نفر کشته شده‌اند.» آخرین شایعات حاکی است که «میدان راه آهن شلوغ است» و «روزنامه کیهان به آتش‌کشیده شده است.»


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/18:: 12:21 عصر     |     () نظر

18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت یازدهم)

روز سه شنبه 22/4/78
ساعت 25/0 تعدادی حدود 1500 نفر از عناصر حزب‌اللهی در مقابل کوی دانشگاه برخی با چوب بعضاً موتوسوار حاضر هستند و عوامل ناجا نیز کاملاً محل را تخلیه نموده‌اند.
ساعت 10/1 بامداد ناجا عواملش را مجدداً به مقابل کوی دانشگاه آورده‌است.
ساعت 15/1 بامداد روبه روی سر در دانشگاه، شخصی که شعار «مرگ بر منافق» سر می‌داد توسط یک دستگاه خودرو پیکان با 3 سرنشین ربوده می‌شود.
ساعت 20/1 بامداد تعدادی از دانشجویان داخل کوی دانشگاه حدود 2400 نفر که تعداد 500 نفر از آنها در بیرون از دانشگاه بودند. لازم به ذکر است شخصی (با هویت نامعلوم) در حضور 500 نفر دانشجویان بیرون خوابگاه طی سخنانی بشدت تأکید می‌نمود که حتماً همگی در مراسم فردا ساعت 10 صبح به سمت دانشگاه تهران حاضر شوند.
ساعت 13/10 تعدادی حدود 70 الی 80 نفر در مقابل سر در دانشگاه تهران حضور دارند و این تعداد رو به افزایش می‌باشند. تعداد سه برگ اطلاعیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر طوسی، بسیج دانشجویی دانشکده علوم پایه دانشگاه تهران و متن استعفای دکتر معین منتشر شد.
ساعت 11 نیروهای امنیتی و انتظامی مستقر در اطراف دانشگاه تهران چند موتورسوار و فرد مظنون را بازداشت کردند. از آنجا که احتمال نفوذ عوامل بیگانه و خرابکار در میان اجتماع کنندگان وجود دارد نیروهای امنیتی بر عبور و مرور در خیابان‌های اطراف نظارت می‌کنند.
ساعت 50/11 پس از هشدارهای مکرر نیروی انتظامی به جمعیت مقابل سر در دانشگاه تهران مبنی بر این‌که «تجمع شما براساس اطلاعیه شورای امنیت ملی غیر قانونی است.» هیچ‌گونه اعتنایی به این هشدارها نمی‌شود و با وجود تأکیدات وزارت کشور مبنی بر ضرورت دریافت مجوز برای هرگونه راهپیمایی و تظاهرات اقدام گروه‌های اغتشاشگر برای دومین روز پیاپی موجب برهم خوردن برنامه‌ریزی سازمان سنجش کشور در توزیع کارت‌های داوطلبان آزاد سراسری امسال شده است و بسیاری از داوطلبان و خانواده آنها که امروز قصد دریافت کارت را دارند به دانشگاه تهران یکی از حوزه‌های اصلی توزیع کارت مراجعه کرده‌اند که به دلیل بروز ناامنی در محدوده دانشگاه تهران موفق به دریافت کارت شرکت در آزمون سراسری نشدند.
ساعت 00/12 تعداد 7 عدد گاز اشک آور در ابتدای خیابان‌های فروردین، اردیبهشت و انقلاب توسط ناجا شلیک
شد.
ساعت 05/12 تعداد بی‌شماری فرار نموده و به نقطه نامعلومی رفتند و تعدادی نیز به خیابان‌های جنوبی مقابل دانشگاه
(12 فروردین، اردیبهشت و فخررازی) فرار کردند و با پرتاب سنگ قصد مقابله با عوامل ناجا را داشتند.
ساعت 10/12 نیروهای بسیج به کمک عوامل انتظامی آمده و در خیابان‌های فرعی تا خیابان کارگر و میدان انقلاب به تعقیب اغتشاشگران می‌پردازند و هر لحظه تعدادی را که در حال تخریب اموال عمومی و پرتاب سنگ هستند دستگیر می‌نمایند.

 

 

 18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت دوازدهم)

ساعت 15/12 حد فاصل خیابان انقلاب و خیابان کاوه یک خودرو جیپ زرد رنگ احتمالاً متعلق به وزارت نیرو به آتش کشیده می‌شود.
ساعت 15/12 خیابان کارگر شمالی به طرف میدان انقلاب و میدان انقلاب به سمت میدان آزادی، تعدادی حدود 200 نفر از اغتشاشگران حضور دارند و از کنترل ناجا خارج گردیده، قصد دارند بانک رفاه کارگران واقع در شمال غرب میدان انقلاب را تخریب نمایند.
ساعت 20/12 مسجد سیدالشهدا نبش ضلع شمالی میدان انقلاب توسط تعدادی از اغتشاشگران به وسیله سنگ مورد تهاجم قرار می‌گیرد و لحظاتی بعد عناصر بسیج با آنها مقابله نموده و آنها را متفرق می‌نمایند.
ساعت 40/12 تعداد 500 نفر در خیابان فلسطین با ناجا درگیر شده‌اند. تعداد عوامل انتظامی 50 نفر می‌باشد.
ساعت 55/12 تعداد 500 نفر از خیابان جمهوری به طرف خیابان پاستور حرکت می‌کنند و به سمت عوامل انتظامی سنگ پرتاب می‌نمایند. عوامل ناجا با آنها برخورد نموده و گاز اشک‌آور پرتاب می‌نمایند.
ساعت 57/12، تعداد 1500 نفر بین چهارراه ولی‌عصر تا چهارراه کالج شعار ذیل را سر می‌دهند که با تعدادی از بسیجی‌ها درگیر می‌شوند: «وای از آن روزی که مسلح شویم.»
ساعت 17/13 دقیقه درگیری میان اغتشاشگران و نیروهای بسیج و ناجا در خیابان کارگر شمالی روی داده است. در این درگیری، نیروهای ناجا برای متفرق کردن اغتشاشگران، اقدام به پرتاب گاز اشک‌آور کرده‌اند. در تقاطع جمالزاده- آزادی نیز، اغتشاشگران که مجهز به سنگ و آجرهای خرد شده هستند در بعضی از قسمت‌های این خیابان اقدام به آتش زدن لاستیک و یا چوب کرده‌اند.
ساعت 25/13 یک خودرو بسیج در خیابان جمهوری تقاطع اسکندری به آتش کشیده می‌شود.
ساعت 25/13 در خیابان انقلاب تعدادی از نرده‌های وسط خیابان و صندوق‌های صدقه توسط اغتشاشگران تخریب و به وسط خیابان پرتاب شد.
ساعت 40/13 مقابل سر در دانشگاه توسط عوامل بسیج کاملاً تحت کنترل است و اغتشاشگران به سمت شرق دانشگاه متفرق شده‌اند.
ساعت 55/13 به یک دستگاه پژوه 405 در خیابان وصال توسط اغتشاشگران تخریب کلی وارد آمده و اموال داخل آن را نیز به سرقت بردند.
ساعت 00/14 شیشه‌های یک بیمارستان در تقاطع وصال- بلوار کشاورز شکسته شد.
ساعت 10/14 گروهی از اغتشاشگران در منطقه چهارراه مخبرالدوله، شیشه‌های چند بانک را شکستند. این گروه همچنین تمامی علائم راهنمایی و رانندگی را در سر راه خود می‌شکنند و از آن به‌عنوان سلاح استفاده می‌کنند. در ابتدای خیابان سعدی تا خیابان لاله‌زار هیچ خودرویی مشاهده نمی‌شود.
ساعت 17/14 اغتشاشگران شعارهایی علیه مقام عظمای ولایت در میدان فاطمی می‌دهند. برخی از افراد این گروه در حالی که سنگ نیز در دست دارند مردم را تحریک می‌کنند.
ساعت 30/14 بازار کویتی‌ها و بازار جعفری در ضلع پائین خیابان 15 خرداد دو نفر به مغازه‌ها اخطار می‌دهند در صورتی که مغازه‌ها را نبندند به آتش کشیده می‌شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/18:: 12:20 عصر     |     () نظر
18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت نهم)

ساعت 25/16 یکی از عناصر دفتر تحکیم وحدت پشت تریبون رفته و پس از تشکر از سخنان رهبری آن را کافی ندانسته و سپس اقدام به سر دادن شعارهای ذیل نموده و خواستار اعدام لطفیان شده‌اند: «فرمانده کل قوا خاتمی خاتمی – مرگ بر استبداد – خمینی کجایی خاتمی تنها شده.»
ساعت 15/18 در مقابل در اصلی دانشگاه تعدادی حدود 700 نفر حاضر هستند.
ساعت 30/18 محورهای سخنان افراد داخل دانشگاه و دانشجویان به شرح ذیل می‌باشد: 1- توماری در خصوص مجلس خبرگان تهیه نماییم که از رهبری توضیح بخواهد و مجلس خبرگان به وظایف قانونی خود عمل کند. 2- ما باید کاری بکنیم که نیروی انتظامی در اختیار دولت قرار بگیرد. 3- اگر آقای خاتمی بخواهد در قضیه دانشجویان کوتاه بیاید ما از او حمایت نخواهیم کرد.
ساعت 45/18 حدود 1200 نفر در سر در دانشگاه تهران اقدام به سوزاندن روزنامه‌های مخالف خود نموده و سپس اقدام به هوکردن می‌نمایند.
ساعت 35/19، 3000 نفر در میدان انقلاب با ناجا درگیر شدند و ناجا گاز اشک‌آور پرتاب کرده و افراد متفرق شدند.
ساعت 45/19 حدود 1500 تا 2000 نفر جلوی دانشگاه آتش روشن کردند و کوچه‌ها توسط مردم مسدود شده و شعار ناسزا می‌گویند.
ساعت 55/19 دانشجویان صندلی‌های دانشگاه تهران را به بیرون آورده و آتش می‌زنند.
ساعت 55/19 خیابان 16 آذر توسط مردم بطور کامل مسدود شده است.
ساعت 57/19 شیشه‌های کیوسک پاسگاه راهنمایی و رانندگی در میدان انقلاب توسط اغتشاشگران بطور کامل شکسته و سپس به آتش کشیده می‌شود.
ساعت 05/20 در خیابان جمالزاده شیشه‌های یکی از مغازه‌ها شکسته شده و وسایلش را نیز به بیرون آورده و آتش زدند. عوامل ناجا گاز اشک‌آور پرتاب می‌نمایند.
ساعت 10/20 تعدادی حدود 2 هزار نفر از دانشجویان که مقابل دانشگاه بوده‌اند اقدام به تخریب شیشه‌های اماکن مقابل دانشگاه کردند و کیوسک سردر دانشگاه را نیز آتش زدند. ناجا نیز اقدام به پرتاب گاز اشک‌آور نموده است.
ساعت 20/20 تعداد 300 نفر در مقابل کوی دانشگاه به سمت پائین در حرکت‌اند و این شعار را تکرار می‌کنند که «ما منتظر اسلحه هستیم!»
ساعت 40/20 تعداد 100 الی 150 نفر از نیروهای مردمی در اطراف میدان حرکت می‌نمایند و شعارهای ذیل را سر می‌دهند: «الله اکبر، وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد -‌ دانشجو حیا کن دانشگاه را رها کن.»
ساعت 50/20 تعدادی حدود 40 عدد کوکتل از داخل دانشگاه تهران در عرض چند دقیقه پرتاب شده است.
ساعت 05/21 نیروهای ناجا به داخل دانشگاه‌گاز اشک‌آور زده‌اند و یک درخت نیز توسط دانشجویان آتش گرفته است.

 

 

18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت دهم)

ساعت 10/21 بانک ملت نرسیده به جمالزاده در خیابان آزادی توسط اغتشاشگران به آتش‌کشیده می‌شود و رایانه‌های بانک را به وسط خیابان پرتاب می‌نمایند.
ساعت 25/21 در خیابان جمالزاده یکی از اتوبوس‌های شرکت واحد به آتش‌کشیده شده است.
ساعت 25/21 تعدادی حدود 2‌هزار نفر که در مقابل دانشگاه بودند اقدام به تخریب کیوسک سر در دانشگاه می‌کنند. موکت‌های محوطه سرپوشیده نماز جمعه توسط دانشجویان به آتش کشیده می‌شود. صندلی‌ها و نیمکت‌های دانشگاه و همینطور پلاکاردهای محوطه سرپوشیده نماز جمعه توسط دانشجویان به آتش کشیده می شود.
ساعت 25/21 در مسجد جامع سه راه جمهوری تعدادی از عناصر حزب‌اللهی (حدود 2‌هزار نفر) آماده جهت انجام عملیات احتمالی می‌گردند و شعارهای ذیل را سر می‌دهند: «ماشاءالله‌حزب‌الله- وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد...»
ساعت 45/21 سخنگوی دفتر تحکیم وحدت در طول درگیری‌های دانشگاه دائماً با مسئولان از جمله تاجزاده در ارتباط می‌باشد.
ساعت 00/22 آقای تاجزاده در تماس با دانشجویان، در شمال را جهت خروج دانشجویان تأمین امنیت نموده است.
ساعت 25/22 بین توحید و چهارراه باقرخان لاستیک آتش زده شده است و تعداد 100 نفر نیز از اغتشاشگران تجمع نموده‌اند.
ساعت 40/22 حد فاصل چهارراه طالقانی و ولی‌عصر تعدادی از اغتشاشگران اقدام به پخش زباله و آجر در خیابان نموده و خیابان را مسدود کرده‌اند
ساعت 40/22 یک کامیون خاک در خیابان باقرخان خالی شده و خیابان را مسدود می‌نماید.
ساعت 23 خیابان کارگر تقاطع جلال آل احمد توسط 30 نفر از دانشجویان مسدود شده است.
ساعت 23 میدان انقلاب به سمت آزادی حوالی نوفلاح یک دستگاه اتوبوس به آتش کشیده شده است.
ساعت 10/23 در خیابان کارگر پائین‌تر از کوی دانشگاه 3 کامیون مصالح خالی نموده‌اند.
ساعت 35/23 تعداد 200 نفر در مقابل بیمارستان شریعتی زباله خالی کرده‌اند. در ضمن این افراد که نقابدار هستند، با عناصر حزب‌اللهی درگیر می‌شوند.
ساعت 50/23 حدود 800 نفر از دانشجویان با تعدادی حدود 500 نفر از عناصر حزب‌الله در بیرون از خوابگاه درگیر شده‌اند و دانشجوها از داخل دانشگاه چندین کوکتل به بیرون پرتاب می‌نمایند.
ساعت 24 در امیر‌آباد، تقاطع اتوبان جلال آل‌احمد یک دستگاه موتوسیکلت توسط چند نفر از اغتشاشگران که یکی از آنها مست بوده است به آتش کشیده می‌شود و صاحب موتور نیز فرار می‌کند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/18:: 12:20 عصر     |     () نظر

 18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت هفتم)

ساعت 20/2 بامداد یک دستگاه خودرو با مشخصات معلوم در مقابل کوی دانشگاه حاضر گردیده و مقادیری تغذیه و شیشه (ظاهراً جهت ساختن کوکتل و ...) به آنها رسانیده است.

ساعت 40/2 بامداد تعداد دو دستگاه خودرو یک دستگاه موتوسیکلت (با مشخصات معلوم) مقادیری چوب و چماق و تعدادی جعبه به دانشجویان کوی دانشگاه می‌رسانند.
ساعت 15/10 تعدادی حدود 70 الی 80 نفر در مقابل سر در دانشگاه تهران حضور دارند و تعداد آنها رو به افزایش می‌باشد.
ساعت 36/10 در مقابل در دانشگاه کارت افراد را بررسی می‌نمایند و افراد دانشجو را جهت تحصن به داخل مسجد دانشگاه‌ هدایت می‌نمایند. ‌
ساعت 30/11 تعدادی حدود 30 نفر در مقابل کوی دانشگاه حضور دارند و قابل توجه است که افرادی که وارد آن محدوده می‌شوند پس از شناسایی توسط کارت دانشجویی وارد کوی دانشگاه می‌شوند و سپس با اتوبوس‌های داخل کوی به سمت دانشگاه تهران می‌روند.
ساعت 35/11 در مقابل دانشکده فنی (داخل محوطه دانشگاه تهران) صدای انفجاری همراه با تجمع دانشجویان شنیده می‌شود.
ساعت 45/11 در مقابل سردر دانشگاه تهران اطلاعیه‌ای نصب شده است با این عنوان که ساعت 30/14 جهت مراسم عزاداری به کوی دانشگاه مراجعه نمایید.
ساعت 15/12 اعلام می‌گردد مقام معظم رهبری پیام خاص و مهمی صادر فرموده‌اند که در رأس ساعت 14 از اخبار صدا و سیما پخش خواهد شد.
ساعت 30/12 داخل مسجد دانشگاه کاملاً مملو از دانشجو می‌باشد و در اطراف محوطه مسجد تا فلکه آبنما نیز دانشجویان مستقر هستند و هر چند لحظه یک نفر برای دانشجویان سخنرانی می‌نماید.
ساعت 35/12 در مقابل دانشگاه تهران تعدادی حدود
سه هزار نفر لحظاتی به بیرون دانشگاه آمده و سپس مجدداً به داخل دانشگاه راهنمایی گردیدند.
ساعت 40/12 در مقابل سر در دانشگاه تهران پلاکاردهایی به مضامین ذیل دیده می‌شود: «حلول روح سعید امامی را در ناطق نوری، زادسر، باهنر، رسولی‌نژاد تسلیت می‌‌گوییم. در مجلس ششم پوزه امامی‌ها رابه خاک خواهیم مالید،‌انصار، دانشجوها را به خاک و خون کشیدند، ملت ایران درخت تنومند آزادی را با خون خود آبیاری می‌کند.»
ساعت 50/12 تعدادی حدود 900 نفر از خیابان انقلاب به سمت میدان فلسطین در حرکت هستند و در حال حاضر به پمپ بنزین وصال رسیده‌اند.
ساعت 05/13 تعداد دانشجویان 1500 نفر از چهار راه ولیعصر به داخل خیابان ولیعصر در حرکت هستند. نیروی انتظامی قصد دارد عناصر اصلی راهپیمایی و کسانی که دوربین به همراه دارند را توقیف و دستگیر نماید و شعارهای ذیل را سر می‌دهند: «نیروی انظامی مرگت باد – می‌کشم می‌کشم آن‌که برادرم کشت.»

 

 

ساعت 25/13 خودرو (با مشخصات معلوم) از سمت کوی دانشگاه با سلاح سرد به سمت دانشگاه تهران در حرکت است و طی مسیر نیز چندین مورد درگیری این خودرو گزارش شده است.
‌ساعت 30/13 در میدان ولیعصر تعدادی حدود 1500 نفر با عوامل نیروی انتظامی درگیر می‌شوند و یک دستگاه خودرو نیروی انتظامی را واژگون می‌نمایند و ناجا نیز اقدام به تیراندازی هوایی نموده است.
ساعت 35/13 دانشجویان اقدام به آتش زدن ماشین نیروی انتظامی می‌نمایند و دانشجویان (1500 نفر) به سمت شمال و غرب میدان ولیعصر در حال تخریب و فرار می‌باشند و همچنین در ابتدای خیابان ولیعصر مقابل سینما قدس اقدام به آتش زدن یک حلقه لاستیک
نموده‌اند.
ساعت 45/13 در میدان ولیعصر داخل خودرویی که آتش گرفته شده، مقادیری مهمات وجود دارد که در حال انفجار می‌باشد.
ساعت 50/13 یک دستگاه موتوسیکلت متعلق به فردی حزب الهی در بلوار کشاورز به آتش کشیده شده است.
ساعت 10/14 تعدادی حدود هفت هزار نفر داخل محوطه دانشگاه تهران می‌باشند و تعدادی نیز حدود دو هزار نفر در حوالی دانشکده فنی تظاهرات نموده و شعارهای ذیل را سر می‌دهند: «ما پیرو حسینیم سازش نمی‌پذیریم – نیروی انتظامی تسلیت تسلیت.»
ساعت 30/14 در حین سخنرانی مقام معظم رهبری که در تریبون دانشگاه پخش می‌شد تعدادی حدود دو هزار نفر اقدام به راهپیمایی و شعار دادن در حوالی دانشکده فنی می‌نمایند.
ساعت 45/14 تعداد 500 نفر که از خیابان حجاب به سمت دانشگاه تهران آمده بودند به دانشگاه می‌رسند و ظاهراً قصد دارند که به داخل دانشگاه رفته و کل جمعیت را به بیرون بکشانند.
ساعت 55/14 در جنوبی دانشگاه تهران شکسته شده و جمعی (حدود 1500 نفر) به داخل دانشگاه هجوم می‌برند.
ساعت 15 دانشجویانی که به داخل دانشگاه رسیده‌اند قصد خارج کردن دانشجویان دیگر را دارند و شعارهای ذیل را سر می‌دهند: «تحکیمی سازشکار محکوم باید گردد.» عناصر دفتر تحکیم سعی می‌نمایند که دانشجویان را در داخل دانشگاه نگه دارند اما در مقابل، دانشجویان می‌گویند که اگر بمانیم لحظه لحظه تعدادمان کمتر می‌شود.
ساعت 17/15 تعدادی در مقابل در دانشگاه (حدود 500 نفر) اقدام به پاره‌کردن عکس مقام معظم رهبری می‌نمایند.
ساعت 45/15 حدود 1500 نفر از چهارراه نواب به سمت آزادی در حرکتند و هر لحظه به تعداد آنها اضافه می‌شود و ناجا از کنترل آنها معذور است.
ساعت 10/16 اغتشاشگران در مسیر آزادی در مقابل کلانتری، قصد تعرض داشتند که با برخورد ناجا متفرق شدند»

18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت هشتم)

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/18:: 12:19 عصر     |     () نظر

 18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت پنجم)

 

 18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت ششم)

ساعت 50/17 دانشجویان اعلام نموده‌اند که فردا ساعت 10 صبح در مسجد دانشگاه تهران تجمع خواهند نمود.
ساعت 15/18 آقایان سید هادی خامنه‌ای و محتشمی پور وارد کوی دانشگاه شدند که چندان مورد استقبال واقع نشده و مجبور به ترک کوی دانشگاه شده‌اند.
ساعت 30/19 جمعیتی حدود 150 نفر از دانشجویان در خیابان فاطمی در حال حرکت به سمت وزارت کشور می‌باشند.
ساعت 38/19 جمعیتی در حدود 300 نفر مقابل وزارت کشور حضور دارند و یک طرف خیابان مسدود گردیده است و شعارهایی بدین مضمون سر می‌دهند: «ایران شده فلسطین مردم چرا نشستین الله اکبر»
لازم به ذکر است این جمعیت در حال حرکت به سمت خیابان ولیعصر می‌باشند.
ساعت 10/20 جمعیتی در حدود 300 نفر در خیابان ولیعصر در حال حرکت به سمت میدان ولیعصر می‌باشند که از بین این جمعیت حدود 60 الی 70نفر نقاب زده‌اند. در ساعت 15/20 این جمعیت به میدان ولیعصر رسیده است.
ساعت 30/20 جمعیت ذکر شده در خبر قبل در حال حرکت به سوی چهار راه ولیعصر بوده و در حال پیوستن به تماشاگران فوتبال می‌باشند در ضمن شیشه اتوبوس‌ها را می‌شکنند و شعارهایی بدین مضمون سر می‌دهند: «ملت ما می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد – دانشجو دانشجو حمایت حمایت – مجلس فرمایشی تعطیل باید گردد.»
ساعت 56/20 برابر گزارشات دریافتی امروز بعد از ظهر یک نفر از سه نفر مجروحان حادثه کوی دانشگاه افسر وظیفه سپاه پاسداران به نام ابراهیم‌نژاد اهل پلدختر که به عنوان مهمان در کوی دانشگاه بوده، در بیمارستان درگذشته است که فرد یاد شده تنها کشته شده این حادثه می‌باشد.
ساعت 05/21 تعدادی حدود 700 نفر از برادران بسیجی از تقاطع جمهوری - ولیعصر به سمت بالا حرکت می‌نمایند.
ساعت 15/21 تعدادی حدود دو هزار نفر از جلال آل احمد به سمت کردستان در حرکت هستند.
ساعت 20/21 دکتر معین به همراه 1000 نفر در کوی دانشگاه هستند و اعلام نموده‌اند که امشب در کوی می‌مانند و فردا ساعت 10 صبح برای تحصن به مسجد دانشگاه تهران می‌روند.
جمعیتی در حدود 2500 نفر در خیابان ولیعصر به سمت شمال در حال حرکت و شعار می‌دهند: «20 سال سکوت تمام شد، مردم قیام شروع شد – ای ایران بت‌شکن بت بزرگ را بشکن – آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی‌شه.»
مسیر حرکت جمعیت مزبور به شرح ذیل می‌باشد: کوی دانشگاه – خ جلال آل احمد – کاج – مقابل وزارت کشور – ولیعصر به سمت شمال – صدا و سیما.
ساعت 50/21 جمعیت 2500 نفر از دانشجویان به مقابل وزارت کشور رسیده‌اند تعدادی حدود 2000 نفر از سمت کوی دانشگاه به سمت میدان انقلاب در حرکت هستند.
ساعت 22 جمعیت 1000 نفری تقاطع جلال آل احمد و امیرآباد را مسدود کرده‌اند. ساعت 05/22 جمعیتی در حدود 3000 نفر از فاطمی وارد خیابان ولیعصر شدند و به سمت شمال در حرکت هستند و شعاری بدین مضمون سر می‌دادند: «ای ایران بت‌شکن بت بزرگ را بشکن.»

ساعت 40/14 بنا بر گزارشات دریافتی قرار است عزت‌الله سحابی از عناصر وابسته به نهضت آزادی و مدیر مسئول مجله «ایران فردا» تا دقایقی دیگر جهت سخنرانی به داخل کوی دانشگاه بیاید. همچنین عناصر نهضت قرار است فردا نیز ساعت 10 صبح از ابراهیم یزدی برای سخنرانی دعوت نمایند و همچنین قصد عناصر نهضت این است که جمعیت را به سمت صدا و سیما هدایت نمایند. یک دستگاه خودرو (با مشخصات معلوم) با دو سرنشین خانم اقدام به تهیه چوب و سلاح سرد جهت تجمع‌‌کنندگان می‌نمایند.
ساعت 55/14 خانم فائزه هاشمی به جمع دانشجویان خوابگاه پیوسته است.
ساعت 58/14 تعدادی کاریکاتور مبنی بر این‌که یک نظامی سگی با قلاده و زنجیر در دست داشته است توزیع گردیده است.
ساعت 15/15 شایعه‌ای مبنی بر حرکت دانشجویان در ساعت 17 بعدازظهر به سمت بیت رهبری شنیده شده است.
ساعت 20/15 یک عدد ساک دستی ورزشی بزرگ که حاوی اشیای سنگینی در داخل آن بوده است و دو نفر آن را حمل می‌کردند و از ضلع شمالی کوی دانشگاه به سمت جنوب حمل می‌نمایند.
ساعت 30/15 اطلاعیه‌ای با امضای آقای منتظری در خصوص محکومیت نیروی انتظامی منتشر و توزیع گردیده است.
ساعت 45/15 تعدادی حدود 300 نفر از دانشجویان آزاد در نظر دارند از میدان انقلاب به میدان آزادی حرکت نمایند و تعدادی نیز حدود 50 نفر از این جمعیت قصد درگیری با عوامل انتظامی را دارند.
ساعت 50/15 جمعیتی حدود 3 هزار نفر که در تقاطع جلال آل احمد و کارگر می‌باشند درعین این‌که خیابان را مسدود می‌نمایند اقدام به شعار دادن به شرح ذیل می‌کنند: «یا مرگ یا آزادی – ایران شده فلسطین مردم چرا نشستین – خاتمی خاتمی استعفا استعفا.»
ساعت 55/15 اعلام شده است که مهندس سحابی مدیر مسئول ماهنامه «ایران فردا» و از عناصر نهضت آزادی در حال سخنرانی می‌باشد.
ساعت 07/16 تعدادی حدود 100 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اقدام به حرکت در خیابان کارگر به سمت کوی دانشگاه با سر دادن شعارهای ذیل می‌نمایند: «مرگ بر استبداد – برادر دانشجو بپاخیز»
ساعت 15/16 در تقاطع کارگر (امیرآباد) درگیری بین تعدادی از دانشجویان و عناصر نیروی انتظامی به جهت حمله به خودرو نیروی انتظامی و به قصد تخریب آن صورت می‌گیرد و دانشجویان نیز اقدام به پرتاب نارنجک دستی می‌نمایند (یک عدد)و نهایتاً پس از خرد شدن شیشه‌های خودرو نیروی انتظامی، متواری می‌گردند.
ساعت 17 اکبر گنجی اقدام به سخنرانی می‌نماید که می‌توان گفت تندترین سخنران بوده است. وی در بخشی از سخنانش اظهار می‌دارد که: کودتاها همیشه در تابستان صورت گرفته و این کودتا نیز قرار بود در تابستان صورت بگیرد. گروه‌های فشار می‌خواهند جامعه مدنی را از بین ببرند. آنها اول پروژه محرم را دنبال می‌کردند چون لو رفت حالا پروژه تابستان را پیگیری می‌کنند.
ساعت 25/17 تعداد 100 نفر از دانشجویان با در دست داشتن چوب و ضمن بستن صورت‌هایشان به سمت میدان انقلاب در حرکت می‌باشند.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/18:: 12:16 عصر     |     () نظر

18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت اول)

حادثه کوی دانشگاه در 18 تیر 1378 یکی از حوادث ناگوار تاریخ معاصر است که ابعاد مختلفی از آن تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است. نا آرامی کوی دانشگاه در تیرماه سال 78 که به بهانه توقیف روزنامه سلام آغاز شد و تا چند روز پس از آن نیز ادامه داشت.

حادثه کوی دانشگاه در 18 تیر 1378 یکی از حوادث ناگوار تاریخ معاصر است که ابعاد مختلفی از آن تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است. ناآرامی کوی دانشگاه در تیرماه سال 78 که به بهانه توقیف روزنامه سلام آغاز شد و تا چند روز پس از آن نیز ادامه داشت، اینگونه رقم خورد که ساعت 21 پنجشنبه 17 تیرماه تعدادی افراد با هویت نامعلوم با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضمون اعتراض به توقیف «سلام» در مقابل سینمای کوی دانشگاه تجمع کردند و با تحریک دانشجویان و پخش اعلامیه جرقه‌های اولیه آشوب را ایجاد کردند و این عده با گذشت کمتر از یک ساعت با خروج از کوی اقدام به تجمع غیرقانونی و سردادن شعار در خارج از کوی کردند و با حمله به تعدادی خودرو، فضای رعب‌ و وحشت ایجاد کردند.

تلاش نیروی انتظامی برای بازگرداندن دانشجویان به خوابگاه بی‌نتیجه می‌ماند و رفته رفته تظاهرکنندگان با نیروهای انتظامی حاضر در صحنه درگیر شدند، تحرکاتی که با تحریکات انجمن اسلامی دانشجویان و برخی چهره‌های سیاسی رفته رفته شدت می‌یافت با حمایت سلیمانی معاون امور دانشجویی و فرهنگی دانشگاه تهران همراه شد و این حمایت‌ها جسارت تظاهرکنندگان به عوامل انتظامی را بیشتر و بیشتر می‌کرد. 

نیمه شب 18 تیرماه، تشنج در خیابان‌های اطراف کوی شدیدتر شد، شکستن شیشه‌های مهدکودکی در مقابل کوی، آتش زدن لاستیک و حمله به خودروها و بستن معابر و هجوم به ناجا و گروگان گرفتن سه سرباز نیروی انتظامی چاشنی درگیری‌های 18 تیر شد و تا صبح ادامه داشت و سخنرانی‌های تحریک‌آمیز اعضای انجمن اسلامی دانشجویان بر آتش آشوب‌ها می‌افزود.

دستور خروج ناجا از صحنه درگیری‌ها پس از جلسه شورای تأمین استان موجب شد تا تعدادی از عناصر مشکوک نیز وارد صحنه شوند و درگیری‌ها تا عصر جمعه 18 تیرماه ادامه داشت و پرتاب کوکتل به سمت عوامل نیروی انتظامی مستقر در مقابل کوی دانشگاه به آتش گرفتن دو تن از عوامل وظیفه انتظامی منجر شد. موسوی لاری و مصطفی معین وزرای کشور و آموزش عالی به دانشجویان کوی ملحق شدند، اما تجمع‌کنندگان به موسوی لاری حمله‌ور شدند، در این میان بعضی فعالان سیاسی از جمله فائزه هاشمی، مجید انصاری و فاطمه کروبی به نوبت در جمع دانشجویان حاضر شدند.

بعد از غائله 18 تیرماه بود که مصطفی معین با استعفای خود، برخورد با تجمع‌کنندگان را «حمله به حریم امن دانشجو» خواند و سیدمحمد خاتمی از آن به عنوان تاوان افشای قتل‌های زنجیره‌ای یاد کرد.

 

 

تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت دوم)

روز شنبه - تاریخ 19/4/78

ساعت 20/00 بامداد تعداد سه عدد کوکتل از طرف دانشجویان به سمت عوامل انتظامی پرتاب می‌گردد که آنان مجبور به عقب‌نشینی می‌شوند، گفته می‌شود که طی دقایق گذشته سه نفر در خیابان امیرآباد شمالی خارج از کوی دانشگاه به شکل نامشخصی با سلاح گرم مجروح گردیده‌اند.

ساعت 40/00 بامداد تعدادی از دانشجویان شعار «عزا عزاست امروز خاتمی بت شکن صاحب عزاست امروز» را سر می‌دهند.

نوشته‌ای با مضمون «5 شهید به نام‌های رهبری، ذاکری، سهرابی و امامی» به چشم می‌خورد.

شایان ذکر است یکی از افراد حاضر در محل مذکور شایعه نموده، شهدای فوق توسط کماندوها شهید شده‌اند.

ساعت 30/9 محدوده در اصلی کوی دانشگاه (100 متر بالاتر و 100 متر پائین‌تر از در) کاملاً توسط دانشجویان بسته شده است.

دانشجویان نگذاشته‌اند که عوامل شهرداری صبح امروز بقایای آتش و... از روزهای قبل را تمیز نمایند و همچنین اعلام نمودند که امروز ساعت 11 صبح در مقابل در دانشگاه تهران تحصن خواهند نمود. همچنین در این روز، روزنامه خرداد با تیتر درشت در صفحه اولش نوشت: «کوی دانشگاه به خون کشیده شد.»

ساعت 35/10 تعدادی حدود 1000 نفر از دانشجویان لحظاتی در میدان انقلاب می‌نشینند و پس از گردش دور میدان انقلاب به سمت دانشگاه تهران حرکت می‌نمایند.

تعدادی حدود 1500 نفر در حوالی خیابان 16 آذر به سمت دانشگاه تهران در حرکت هستند. دقایقی بعد دانشجویان در مقابل در دانشگاه رسیده‌اند و تجمع کنندگان اصرار دارند در اصلی دانشگاه را باز نمایند و برخی نیز در حال شکستن در می‌باشند.

تعدادی حدود 500 نفر به داخل دانشگاه رفته و شعارهای ذیل را سر می‌دهند:

مرگ بر انصار حزب شیطان- دانشجو دانشجو بپا خیز برادرت کشته شد. چوب و چماق و چاقو دیگر اثر ندارد- عزا عزاست امروز- دانشجوی سیاسی آزاد باید گردد- زندانی سیاسی آزاد باید گردد- نیروی انتظامی نیروی صهیونیستی.

ساعت 12 در مقابل دانشگاه تعدادی حدود 4 هزار نفر شعار ذیل را سر می‌دهند:

«حکومت زور نمی‌خواهیم پلیس مزدور نمی‌خواهیم- فرمانده آتاتورک اعدام باید گردد- مرگ بر انحصار- قتل عام دانشجو اصلاح باید گردد.»

ساعت 45/12 آقای سلیمانی معاون وزیر علوم در جمع دانشجویان حاضر شده و سخنانی را با عناوین و سرفصل‌های زیر ایراد کرد: «حمله غیرقانونی به دانشجویان- ضرب و شتم دانشجویان توسط نیروی انتظامی محکوم است.»

ساعت 10/13 تعدادی از دانشجویان به سمت میدان انقلاب حرکت می‌نمایند و طی مسیر با تعدادی از عناصر حزب اللهی درگیر می‌شوند، یکی از دانشجویان بشدت مضروب گردیده که آن را در بالای دست می‌گیرند و با عناصر حزب اللهی شدیداً درگیر می‌شوند و موتور یکی از عناصر حزب اللهی را نیز گرفته و آتش می‌زنند.

ساعت 40/14 تعدادی حدود 2 هزار نفر در مقابل دانشگاه شعارهای ذیل را سر می‌دهند: «خوئینی خوئینی حمایتت می‌کنیم، روزنامه مردمی حمایتت می‌کنیم، دانشجوی زندانی آزاد باید گردد، خاتمی خاتمی حمایتت می‌کنیم.»


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/18:: 12:13 عصر     |     () نظر

 

18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت سوم)

ساعت 15/16 تقاطع فاطمی- امیرآباد تعداد 100 نفر به سمت کوی دانشگاه با شعارهای «می‌کشم می‌کشم آنکه برادرم را کشت» حرکت می‌کنند.
ساعت 50/17 یک دستگاه خودرو بسیج که از تقاطع جلال آل احمد به سمت کارگر- فاطمی در حرکت بوده است با تعدادی از دانشجویان مواجه که آنها اقدام به تخریب خودرو فوق می‌نمایند و پس از آسیب از صحنه خارج می‌گردد.
ساعت 05/18 جمعیت تظاهرکننده در حدود 1500 نفر می‌باشند که در تقاطع فاطمی- کارگر در حرکت هستند و رویه اوباشگری را در پیش گرفته‌اند و در طول مسیر هر فرد حزب اللهی و دارای محاسن و یا خودرو نظامی را مشاهده می‌نمایند به آن حمله برده و خسارت وارد می‌نمایند و ظاهراً قصد حرکت به سمت وزارت کشور را دارند.
ساعت 20/18 تعدادی حدود 1200 نفر از داخل کوی دانشگاه سازماندهی شده و قصد حرکت به سمت وزارت کشور (و یا پاستور) را داشته و در عین حال در صفوف آنها اختلافاتی درخصوص دعوت از آقای خاتمی افتاده است و همچنین شعار «سپاهی- بسیجی خجالت خجالت» را سر می‌دادند.
ساعت 20/18 کمیته‌ای به نام «کمیته بحران» در کوی دانشگاه تشکیل گردیده است که به منظور سازماندهی می‌باشد و تعداد زیادی نیز به عنوان انتظامات با روبان سیاه بر روی بازو سازماندهی شده‌اند و اکثر افراد تظاهرکننده با پارچه و نقاب صورت خود را پوشانده‌اند.
ساعت 40/18 تعدادی از دانشجویان مقابل وزارت کشور رسیده‌اند و با سنگ به سمت ساختمان وزارت کشور حمله و یورش برده‌اند.
ساعت 50/18 جمعیت مقابل وزارت کشور شعارهای ذیل را سر می‌دهند:
«ایران شده فلسطین مردم چرا نشستین – حسین الله کرم اعدام باید گردد – ما منتظر خاتمی هستیم – مجلس صوری نمی‌‌خواهیم، ناطق نوری نمی‌خواهیم – وزیر انقلابی تشکر تشکر (منظور دکتر معین) دانشجو دانشجو تسلیت تسلیت – یا مرگ یا آزادی – یزدی (رئیس محترم قوه قضائیه) امامی پیوندتان مبارک – لطفیان آدمکش اعدام باید گردد و ...»
ساعت 55/18 از بلندگوی کوی دانشگاه اعلام می‌گردد که مراسم تا اذان مغرب ادامه دارد و سپس فردا ساعت 10 صبح در همین مکان تجمع می‌نمایند.
‌ساعت 01/19 آقای تاج‌زاده مقابل وزارت کشور در جمع دانشجویان صحبت نموده و این در حالی است که دانشجویان به سخنان وی اهمیتی نمی‌دهند و به سمت میدان فاطمی در حرکت می‌باشند.
ساعت 50/19 تعدادی حدود 1500 نفر در میدان فاطمی به سمت ریاست جمهوری حرکت می‌نمایند و همچنین تعدادی حدود

ساعت 20/20 تعدادی از دانشجویان چوب و شیشه نوشابه با بنزین 4 لیتری جمع‌آوری می‌نمایند و با خودروی (با مشخصات معلوم) تعدادی حدود 10 گالن چهار لیتری تهیه نموده و به تجمع‌کنندگان می‌رسانند.
شایان ذکر است گروهی به نام پیمان به تعداد 15 نفر و با تجهیزات، هماهنگ‌کننده کلیه مراسم می‌باشند و هدف را اینگونه اعلام نموده‌اند که تا زمانی که کرجی‌ها (ظاهراً دانشجویان کرج قرار است ملحق شوند) بیایند همزمان به کوی دانشگاه وارد می‌‌شوند و مکرر اعلام می‌نمایند که امشب مهمان داریم و مصراً قصد درگیری و آماده شدن جهت درگیری امشب را دارند.
ساعت 50/21 عناصر دانشجو اقدام به ساختن تعدادی حدود 100 عدد کوکتل نموده‌اند و در حال افزایش آن نیز هستند. شایان ذکر است که این کوکتل‌ها در دانشکده فنی (جنب کوی دانشگاه) نگهداری می‌شوند.
ساعت 22 ستادی به نام اعاده حیثیت دانشگاه از سوی دفتر تحکیم وحدت اطلاعیه‌ای بدین مضمون منتشر کرد: این تحصن تا مدت نامحدودی ادامه دارد مگر شرط زیر برآورده شود:
«1- برکناری فرمانده نیروی انتظامی، 2- محاکمه مسببین جنایت، 3- عذرخواهی شورای امنیت ملی ایران»
ساعت 30/22 آقای ابطحی رئیس دفتر ریاست جمهوری در جمع دانشجویان مقابل در کوی دانشگاه حاضر گردید و عناصر دانشجو که تصورشان این بود که از مقامات نیروی انتظامی بوده است کلیه شیشه‌های ماشین او را خرد نمودند. در ساعت 30/23 تعداد 2 هزار نفر داخل کوی دانشگاه و تعدادی حدود 3 هزار نفر نیز بیرون از کوی دانشگاه حضور دارند. یک تیم ویژه جهت بازرسی برای کسانی که قصد ورود به داخل کوی دانشگاه را دارند را گذاشته‌اند که از ورود افراد دارای بیسیم و سلاح و تلفن همراه جلوگیری به عمل آورند. دانشجویان اعلام نموده‌اند که فردا ساعت 10 صبح مراسم برگزار خواهند نمود و همچنین نمایندگان دانشگاه آزاد نیز که در دانشگاه حاضر بوده‌اند اعلام می‌نمایند که فردا ساعت 12 ظهر در میدان انقلاب مراسم برگزار می‌نمایند. 2 هزار نفر به سمت ولی عصر (عج) در حرکت می‌باشند. لازم به ذکر است که تعداد 4 نفر با بلندگوهای دستی تجمع‌کنندگان را به سمت دلخواه حرکت می‌دهند و تجمع‌کنندگان شعارهای ذیل را سر می‌دهند: « [رهبری] پاسخگو پاسخگو – جنتی اعدام باید گردد - علی فلاحیان اعدام باید گردد.»

 

 

 

18 تیر 1378 از کجا به کجا رسید (قسمت چهارم)

روز یکشنبه – تاریخ 20/4/78‌

ساعت 10 تعدادی از دانشجویان (مقابل کوی دانشگاه) به خودروهای عبوری، عکس آقای خاتمی را می‌چسباندند.
ساعت 20/10 تعدادی از جمعیت داخل کوی دانشگاه اعلام نموده‌اند که امروز با توجه به بازی استقلال – پیروزی در استادیوم آزادی در آنجا حاضر گردند و علاوه بر ناآرام نمودن استادیوم بعد از بازی بزرگراه تهران – کرج را نیز مسدود نمایند.

ساعت 30/10 تعداد 700 نفر داخل کوی دانشگاه و تعداد 500 نفر بیرون از کوی دانشگاه تجمع کرده و تعدادی حدود 70 نفر در سردر دانشگاه تهران حاضر هستند و یک نفر نیز علیه روحانیت در حال صحبت کردن می‌باشد.
ساعت 30/10 مقابل کوی دانشگاه تعدادی از دانشجویان اقدام به ایست و بازرسی خودروهای عبوری می‌نمایند.
ساعت 50/11 جمعیت حاضر در کوی دانشگاه حدود 2000 نفر می‌باشند که عده‌ای محدود شعار: «خاتمی خاتمی واکنش واکنش» را سر می‌دهند.
ساعت 10/12 عبدالله نوری شروع به سخنرانی در کوی دانشگاه نموده است و شعارهای «آزادی اندیشه همیشه همیشه،‌ای ملت با غیرت حمایت حمایت، استقلال آزادی جمهوری ایرانی،‌رهبر ملی ما خاتمی، ایران شده فلسطین مردم چرا نشستین» را سرمی‌دهند. شایان ذکر است که به تعداد دانشجویان هر لحظه افزوده می‌شود و مضمون سخنرانی در خصوص مسببین حادثه و اطلاعیه دیشب شورای امنیت تهران می‌باشد.
ساعت 15/12‌ تعدادی حدود 500 نفر مقابل دانشگاه با هدایت یکی از عناصر دفتر تحکیم وحدت به سمت میدان انقلاب حرکت می‌نمایند. در راهپیمایی اعلام شده است که هر گونه دوربین عکاسی یا دوربین فیلمبرداری در مسیر شکسته شود. شعارهایی که سر داده می‌شود عبارتند از: «خاتمی خاتمی حمایت حمایت»
ساعت 35/12 دانشجویانی که از سمت میدان انقلاب به سمت کوی دانشگاه حرکت می‌‌کنند به 3000 نفر رسیده است و شعارهای ذیل را سر می‌دهند: «دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد، ایران شده فلسطین مردم چرا نشستین، خاتمی خاتمی حمایت حمایت،‌الله اکبر.»
ساعت 55/12 جمعیتی حدود 100 نفر از عناصر حزب‌الهی به صورت پراکنده با دانشجویان مشغول صحبت می‌باشند.
ساعت 10/13 درگیری‌های پراکنده بین عناصر حزب‌الهی و دانشجویان در تقاطع جلال‌آل‌احمد و کارگر دیده می‌شود.
ساعت 05/14 برخی از دانشجویان در کوی دانشگاه اقدام به جمع‌آوری چوب، میله و کوکتل می‌کنند.
ساعت 30/14 تعدادی گشت موتوری از دانشجویان تشکیل گردیده است و با تلفن همراه با یکدیگر تماس دارند و به صورت کاملاً سازمان‌یافته در هر نقطه‌ای که به مورد مشکوکی برخورد نمایند، برخورد می‌کنند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/4/18:: 12:13 عصر     |     () نظر
   1   2      >