ابعاد صلح امام حسن(ع) از منظر رهبر انقلاب
مقام معظم رهبری در یک سخنرانی زیبا به بررسی و تحلیل شرایط زمان امام حسن(ع) می پردازد. به گزارش کلمه ، متن این سخنرانی به شرح زیر است:
من نسبت به مسله صلح امام حسن سالهای متمادی حساس بودم، علاقه مند بودم، کتابهای متعددی در این زمینه مطالعه کردم؛ یادداشتها و نوشته جات زیادی داشتم.
کتاب مرحوم شیخ رازی را ترجمه کردم می توانم عرض بکنم که شهید مطهری در همان یک سخنرانی که در تحلیل صلح بیان کردند حقا و انصافا مطالب بکر و جالبی را در آنجا آوردند.
البته ایشان صلح امام حسن(ع) را از یک بعد نگاه کرند، دو سه بعد دیگر هم هست که از آن ابعاد هم می شود به صلح نگاه کرد. ایشان در پاسخ این سوال بحث کردند که چرا امام حسن مجتبی(ع) مثل برادرش امام حسین(ع) مقاومت نکرد تا کشته شود؛ حداکثر این بود که شهید می شد.
کشته و شهید می شد، شرایط امام حسن(ع) که در آن جایز بود بلکه متعین بود که باید امام حق بایستد تا به شهادت برسد متفاوت است با شرایط زمان امام حسن(ع).
یک فرض این است که امام حسین(ع) که به شهادت رسید یک آمر به معروف و ناهی از منکری بود که در مقابل یک حاکم جائری قیام کرد چون او داشت ظلمم می کرد، داشت فسق می کرد، و امام حسین(ع) به عنوان یک معترض یک مومن تکلیف شرعی خودش را احساس کرد که باید به او اعتراض کند. این اعتراض واجب بود و نقطه اوج زیبایی و شکوه این کار هم این بود که این اعتراض را ادامه بدهد تا مظلومانه کشته شود.
شهید فی سبیل الله با کشته شدن خودش حقانیت حرف خودش را ثابت کرد؛ امام حسن(ع) اصلا این جور وضعی را نداشت، امام حسن(ع) خلیفه ای بود که یک نفری در برابر او از رعیت خود او علم طغیان برافراشته بود؛ اگر امام حسن(ع) در این رویارویی با رعیت خودش که علیه او طغیان کرده، مقاومت می کرد تا جان خودش را از دست می داد هرگز او معترض شجاعی نبود که در مقابل منکر ایستاده باشد، بلکه حاکمی بود که به وسیله عوامل خودش به قتل رسیده بود.
ببینید ماهیت قضیه به کلی متفاوت است.
مطلب دوم اینکه امام حسن مجتبی(ع) وقتی که نگاه کرد به وضع لشگر خودش و وضع کوفه و شرایط اجتماعی و سیاسی فهمید که اگر جنگ را تمام کند، تمام می شود؛ به همان ترتیبی که حکومت را تسلیم معاویه کند.
اگر حالا جنگ را تمام نکند یک سال دیگر، دو سال دیگر، پنج سال دیگر، ده سال دیگر، هم این جنگ ادامه پیدا کند نتیجه باز هم همین است یعنی با شیوه هایی که امام حسن(ع) داشت شیوه هایی الهی و علوی و شیوه هایی که معاویه داشت که خریدن دلها و وجدان های مردم با پول بود با این شیوه و با ضعف ایمانی که در مردم بود و با خستگی که مردم داشتند اگر ده سال دیگر هم امام حسن می جنگید آخرش همین بود یعنی باز مجبور بود به معاویه تسلیم شود منتها ده سال دیرتر.
خوب در این ده سال بر سر امت اسلامی چه می آمد؛ هزاران نفر کشته می شدند؛ هزاران نفر از بین می رفتند، نارضایتی ها علیه امام بیشتر می شد.
خوب این هیچ وجهی نداشت که امام حسن مجتبی(ع) در حالی که یقین دارد می داند، می بیند شرایط به هیچ وجه نسبت به آینده نوید نمی دهد پافشتاری کند، اصرار کند، عده بیشتر یکشته بشوند که روایتی از رسول اکرم است، روایاتی البته است با یک مضمون واحد و با الفاظی شبیه به هم. رسول اکرم فرمودند: یوشک، امید می رود خدای متعال به وسیله این پسرم که او را در این روایت سید گذاشته ام که؛ ان ابنی هذا سید یوشک ان یصالح به بین سعدین من المصلحین؛ قریب به این الفاظ که امید است که خداوند به وسیله پسرم بین دو گروه از مسلمانان را صلح بدهد یعنی اگر چنانچه این اقدام امام حسن نبود و این جنگ ادامه پیدا می کرد، باز هم کشتار بیشتر و ویرانی بیشتر و ضایعات بیشتر، و آخر هم همین نتیجه.
یک تفاوت دیگر اینکه امام حسین(ع) از طرف یزید زیر فشار قرار گرفت به فرماندار مدینه نوشت باید به حسین بن علی سخت بگیری تا بیعت کند. بیعت یعنی چه؟ بیعت یعنی امضا خلافت شقی و خبیثی که در راس کار است.
امام حسین(ع) گفت: لا، والله لا اعاطیکم بیدی اعطی الذلیل؛ من دست خودم را ذلیلانه در دست شما نمی گذارم یعنی بیعت نمی کنم، مثلی لایبایع یزیدا، مثل من با یزید بیعت نمی کند، چون فشار بود برای بیعت که تا آن ساعت آخر هم که ابن سعد واینها هم آمدند می گفتند یا بیعت یا اطاعت؛ تا آخر هم منصرف نبودند از بیعت.
اما امام حسن(ع) چه؟ به هیچ وجه برایش مسئله بیعت با معاویه مطرح نبود، قرار داد آتش بسی یا صلحی که بین امام حسن(ع) و معاویه نوشته شد که امام حسن(ع) به معاویه امیرالمومنین نگوید و با او بیعت نکند؛ معاویه حق تعیین جانشین نداشته باشد در بعضی از روایات معاویه بعد از خودش امام حسن را به خلافت بگذارد بعد امام حسین(ع) را بگذارد.
ببینید چقدر متفاوت است.
خوب بله اگر امام حسن(ع) زیر فشار قرار می گرفت که باید بیعت کنی وضع فرق می کرد. این هم فرق سوم.
تفاوت چهارم اینکه در زمان امام حسین(ع) این روایت پیغمبر که فرمود: من رای سلطانا جائرا مستحلا لحرم الله ناکثا لعهدالله یعمل فی عبادالله بالجور و الطغیان و لم یغیر علیه بفعل و لا کان حقا علی الله ان یدخله مدخله؛ یعنی کسی که می بیند یک حاکمی دارد ظلم می کند جرم می کند تجاوز می کند حرام خدا را حلال می کند، احکام الهی را دگرگون می کند و چه و چه و چه، بر این واجب است که با این حاکم مقابله کند.
خوب این در زمان امام حسین(ع) به طور کامل وجود داشت، یزیدی بر سر کار بود که مصداق کامل همه اینها بود مجسمه فساد و شرارت و فسق و ظلم و حق را ناحق کردند و مقابله و مبارزه با اسلام بود، دیگر امام حسین(ع) منتظر چه کسی باشد؟ باید با او مقابله می کرد، باید علیه او تغیر می کرد و در زمان امام حسن(ع) اینگونه نبود. امام حسن(ع) البته می دانست یا به علم امامت و یا به تدبیر هوشمندانه یک انسان بزرگ که معاویه یک روزی این کارها را خواهد کرد اما در آن زمان قضیه این نبود قضیه این بود که معاویه ادعا می کرد که دارد خون خواهی عثمان را می کند و امام حسن(ع) در همان صلح نامه نوشت که باید تو به اساس حکم خدا و سنت پیامبر عمل بکنی و او هم قبول کرد.
و فرق پنجم زمینه های متفاوت قضاوت برای مردم آن زمان و مردم تاریخ، و این یک واقعیتی است ایشان می گویند امام حسین (ع) که قیام کرد و به شهادت رسید در زمان خودش هم همه او را تمجید کردند بعد از خودش هم در طول این هزار و سیصد و اندی سال همه امام حسین (ع) را تمجید کردند چه کسانی که او را به امامت قبول داشتند و حتی کسانی که او را به امامت قبول نداشتند چون زمینه بود که هیچ بحثی نبود که باید اینطور عمل شود اما امام حسن اگر می جنگید تا کشته می شد سوال های زیادی باقی می ماند یک عده ای می گفتند که خوب آقا که حالا ایشان مفصل شرح می دهند در این کتاب شما مگر نمی خواستید که دین در جامعه حاکمیت داشته باشد؛ معاویه که می گفت من دین را حاکمیت خواهم داد معاویه که ادعا می کرد که من حاضرم به کتاب خدا عمل کنم چرا شما قبول نکردید اگر کسی می گفت که خوب معاویه بعد ز شهادت امام حسن(ع) خودش را لو می داد با رفتار خلافش؛ همان معترضین باز می گفتند بله خوب وقتی امام حسن نباشد و او هدف را از میدان خارج کند همین کارها را هم می کند افسار گسیخته می شود شما می خواستید خودتان را زنده نگه دارید می ماندید و نمی گذاشتید و جای سوال باقی بود این هم یکی از حرف ها بین زمان امام حسن(ع) و امام حسین(ع).
کلمات کلیدی:
خبرگزاری فارس: نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری گفت: باید مواظب فرصتطلبان بود تا گوهر انقلاب را به تاراج نبرند.
به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، آیتالله سیداحمد خاتمی چهارشنبه شب در جمع مردم بردسیر اظهار داشت: نعمت نظام مقدس جمهوری اسلامی یک فرصت گرانبها برای ملت ایران است و این فرصت هدیه خداوند محسوب میشود و دهه فجر دهه قدردانی و سپاسگزاری از خداوند برای عطا کردن این نعمت و فرصت ارزشمند است.
خاتمی گفت: در عصری که اسلام غریب بود، این انقلاب به صحنه آمد و حاکمیت کفر را شکست و خیزش جهانی را به راه انداخت و امروز شاهد آغاز جنبش در مصر هستیم و خیزش مردم مصر امان استکبار را بریده است و اینها همه از برکات انقلاب اسلامی محسوب میشود.
وی تصریح کرد: مردم در این دنیا نسبت به فرصتها سه گروه هستند، عدهای فرصتسوزی میکنند و حوادثی که بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) به وجود آمد، مصداق فرصتسوزی است که اگر زمام امور را به دست فرد معرفی شده توسط پیامبر، حضرت علی (ع) میسپردند، این بلاها بر سر مسلمانان نمیآمد.
خاتمی افزود: حضور 85 درصدی مردم در انتخابات سال 88 یک فرصت بسیار مغتنم الهی و سرمایه کشور بود و برخی تشنگان قدرت فرصتسوزی کردند و فتنهها را برپا کردند.
امام جمعه موقت تهران بیان داشت: گروه دوم مردم فرصتطلبان هستند، اینها در واقع کسانی هستند که در عصر غربت انقلاب دور از گود نشسته بودند و چون ورود به گود برای آنها مشکلاتی را در پی داشت، آنان به فکر منافع خود بودند و هنگامی که نشانههای پیروزی نمایان شد به صحنه آمدند و خود را شریک دانستند که باید مواظب آنها بود تا گوهر انقلاب را به تاراج نبرند.
وی خاطرنشان کرد: دنیای غرب در آغاز روزهای پیروزی انقلاب اسلامی ما امید داشت که از طریق دولت موقت بتواند آن چه را که میخواهد، از این انقلاب به دست آورد، آنچنان که هماکنون در مصر البرادعی را به صحنه آوردهاند و البرادعی در سخنان اخیرش گفته است، انقلاب ایران یک افسانه واقعی است و نباید گذاشت این افسانه در مصر اتفاق بیفتد.
خاتمی تصریح کرد: غربیها به امیدی علیه انقلاب نوپای ما تلاش نکردند، اما اگر آنان میدانستند این انقلاب روزی جهانی میشود در همان روزهای آغاز دخالت نظامی میکردند، البته امیدی که آنان به دولت موقت بسته بودند، جزو اشتباهات محاسباتی آنان بود؛ آنها امام راحل را نشناخته بودند و عظمت و قدرت نفوذ وی را درک نکرده بودند و با همراهی مردم، آمریکا در توطئه ناکام ماند.
نماینده مردم کرمان در مجلس خبرگان رهبری گفت: فرصتطلبان در فتنه سال 88 خود را همسو با حرکت مردم نشان دادند، اما روحشان با روح حرکت مردم که همان ولایتمداری بود، همسو نشد و بار دیگر مردم غیور ایران با رهبری عالمانه و هوشمندانه حضرت آیتالله خامنهای رهبر فرزانه انقلاب این توطئه را خنثی کردند. وی افزود: گروه سوم مردم فرصتسازان هستند که انبیا و اولیا خداوند به عنوان فرصتسازان تاریخ بشریت هستند.
وی اظهار داشت: پیامبر اسلام (ص) در زمانی به صحنه آمدند که سراسر جهان غرق در ظلمت و جهل بود و ایشان آمدند و فضا تغییر کرد و این نعمت بزرگی است که خداوند به بندگانش عطا کرد و از ویژگیهای انبیا و امامان همین تبدیل بحرانها به فرصتها است و آنان بحرانها را به عنوان سکویی برای رسیدن به رشد و کمال استفاده کردند.
خاتمی تصریح کرد: صلح امام حسن مجتبی (ع) با معاویه، برخورد امام رضا (ع) با مأمون در بر عهده گرفتن خلافت و ولیعهدی و هشت سال جنگ تحمیلی در ایران همگی بحرانهایی بودند که به فرصت تبدیل شدند و امام حسن (ع) با پذیرش صلح با معاویه زمینه حکومت اسلام را هموار کردند، امام رضا (ع) حقانیت حضرت علی (ع) را از تریبون حکومت بنیعباس تبیین کردند و امام راحل در جنگ تحمیلی با تدابیر الهیاش کشور را در مقابل تهاجم بیگانگان بیمه کرد.
وی بیان داشت: فتنه سال 88 یک بحران بود که با تدابیر حکیمانه رهبر عزیز انقلاب باز هم به فرصت تبدیل شده است، فرصتی که این بار کشورمان را در برابر فتنههای داخلی و منافقان بیمه کرد.
کلمات کلیدی:
خصوصی سازی های پر مساله توسط قانوندانان قانونشکن
الیاس نادران در یادداشت جدیدش نوشت: جریان قدرت طلب و فاسدی در حال شکل گیری است و از مدتها قبل برای حضور در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری فعالیت های زودهنگام و گسترده ای را آغاز کرده است. شناخت وبصیرت در قبال رفتار چندگانه آنها، فرصت سوداگری سیاسی را از این جریان مخرب خواهد گرفت.
حیات این جریان مخرب در ایجاد و گسترش دوقطبی های سیاسی است.از درون اختلافات داخلی رشد می کنند.برنامه ریزی می کنند تا با ایجاد اختلاف و دوگانه های سیاسی، به اهداف خود دست پیدا کنند.تنش و درگیری مهمترین بستر برای رویش و گسترش این جریان سیاسی است. از اینرو حفظ وحدت و ورود پیدا نکردن به این اختلافات و دامن نزدن به آنها در شرایط فعلی یک راهبرد اساسی است.این جریان که لبه دوم تیغ حمله به نظام و هجمه به ولایت فقیه است هرچند ظاهر متفاوت و موجهی به خود گرفته است اما بدون شک از فتنه اول خطرناک تر است.
خط خبری شخصیت های اصلی و رسانه های این جریان، درشت نمائی اختلافات دولت و دیگر قوا است.تلاش می کنند همه قوا را مخالف دولت نشان دهند.همه منتقدین را در یک صف و آنها را هم در کنار دشمنان دولت می نشانند.این دوگانه سیاسی فرصتی را برای مظلوم نمائی و نهایتا سوء استفاده از افکار عمومی برای پیشبرد برخی روش های نادرست سیاسی و اقتصادی فراهم می سازد.
این دو قطبی مصنوعی حاصل یک سناریوی از پیش طراحی شده است.از یک سو اختلاف افکنی بین نیروهای خودی را در دستور دارد و از سوی دیگر پشت پرده با جریان اصلاحات و فتنه همراه و همنشین می شوند.
هزینه این فتنه جدید از طریق به خدمت گرفتن اصلی ترین مراکز اقتصادی کشور صورت می گیرد. مهمترین روش برای تسلط بر این نهادهای اقتصادی نیز خصوصی سازی های پر مساله توسط قانوندانان قانونشکن است.
این جریان برای رسیدن به اهداف خود حاضر است با هر جریان نامشروعی گره بخورد.برای بازنشستگی یک فتنه گر تلاش می کند.امنیت ورود فتنه گر فراری را تضمین می کند.با سران جریان فاسد اقتصادی در دوران سازندگی پیوند می خورد و با آنها جلسات شبانه برگزار می کند و برای جذب بدنه پائین دست اصلاحات اباحه گری فرهنگی را در دستور کار قرار می دهد.
از اینرو تلاش می کنند به گروه ها مرجع نزدیک شوند و مدتها است که روی ورزشکارها، هنرمندان و ایجاد تشکل های موازی روحانی برنامه ریزی کرده اند.
هدف اصلی این جریان که متاسفانه به قدرت نیز متصل و کانون های اصلی تولید ثروت و اقتصاد را در دست گرفته است، انتخابات مجلس و مهمتر از ان ریاست جمهوری است.
به همین دلیل چند هفته پس از انتخابات 88 درحالیکه نظام درگیر فتنه و فتنه گران بود، جلسه گذاشتند و نیروهای خود را جمع و رسما اعلام کردند که باید برای مجلس و تعیین نامزدهای اصلی برنامه ریزی کنیم و نباید با هیچ جریانی ائتلاف کنیم.
برنامه اصلی آنها این است که از درون مجلس پلی برای ریاست جمهوری بسازند و از همین طریق نیز به نظام فشار بیاورند و اضطرار درست کنند تا نامزد مد نظرشان تائید صلاحیت شود.
اصولگراها و نمایندگان مجلس و جریانات ارزشی باید توجه کنند تا در زمین بازی این جریان سوداگر قرار نگیرند. نباید مسائل اصلی فراموش شود.در حال حاضر پی گیری مشکلات اقتصای و اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها ومواردی از این دست نیازمند فاصله گرفتن از مسائل فرعی و تنش زااست.این همان چیزی است که این جریان را به شدت مستاصل و خواب آشفته و پریشان آنها را بهم می ریزد.
کلمات کلیدی:
فاکسنیوز حتی نمیداند عراق کجاست!
شبکه فاکسنیوز که از حامیان اصلی حمله به عراق بوده و وابسته به جمهوریخواهان محافظهکار امریکا است، در اشتباهی عجیب نام مصر را روی نقشه کشور عراق حک کرد!
به دنبال این گاف شبکه فاکس نیوز، پایگاه اطلاعرسانی سینسیناتی، با انتشار عکس این اشتباه، به طرح این سؤال پرداخت که اگر فاکسنیوز نمیداند مصر کجاست، پس چگونه در مورد آن گزارش تهیه میکند. گفتنی است فاکس نیوز در فتنه سال گذشته از حامیان اصلی اغتشاشگران بود.
کلمات کلیدی:
شریعتمداری : قیافه های دیدنی! - نکته
چند هفته بعد از انتخابات 22 خردادماه 88 را به خاطر آورید. آنچه در داخل کشور جریان داشت، آشوب و بلوای فتنه گران بود که همه جا با مقابله مثال زدنی مردم روبرو می شد و نهایتا بعد از چند هفته و هنگامی که هویت وطن فروشانه سران فتنه برملا شد...
چند هفته بعد از انتخابات 22 خردادماه 88 را به خاطر آورید. آنچه در داخل کشور جریان داشت، آشوب و بلوای فتنه گران بود که همه جا با مقابله مثال زدنی مردم روبرو می شد و نهایتا بعد از چند هفته و هنگامی که هویت وطن فروشانه سران فتنه برملا شد، کسانی که به توهم تقلب به خیابان ها آمده بودند، پا پس کشیدند و به وضوح متوجه شدند که فریب سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل را خورده اند و زبان جین شارپ و جرج سوروس و ریچارد رورتی و... در دهان خاتمی و موسوی و کروبی جاسازی شده است.
این وجیزه اما موضوع دیگری دارد. تبلیغات گسترده رسانه های آمریکایی و اروپایی را به خاطر می آورید. «کاه» را «کوه» نشان می دادند و پی درپی در این شیپور فریب می دمیدند که کار جمهوری اسلامی ایران تمام است و با ذوق زدگی مصنوعی از پایان حاکمیت اسلام سخن می گفتند و این که دیگر در ایران از ضدیت با آمریکا و اسرائیل خبری نخواهد بود! و... بدیهی است که این عملیات روانی دوام چندانی نداشت و حماسه 9 دی و 22 بهمن میخ نهایی را بر تابوت فتنه کوبید و سران فتنه از آن پس به مرده های متحرک تبدیل شدند و آمریکا و انگلیس و اسرائیل نیز به ناچار از مرگ فتنه خبر دادند و فتنه گران مانند اسب های درشکه که وقتی به سربالایی می رسند و از حرکت بازمی مانند یکدیگر را گاز می گیرند، به جان هم افتادند و برخی از آنها هم برای بازگشت دوباره به عرصه سیاسی کشور
- که آرزویی محال است- کاسه گدایی به دست گرفتند و... این سرانجام سران وطن فروش فتنه بود. عبرت گرفتنی است! نیست؟!
و اما، خداوند تبارک و تعالی مجازات سخت تر و سنگین تری برای مدیران بیرونی فتنه در نظر گرفته بود. به حال و هوای این روزهای آمریکا، اسرائیل، انگلیس، سران دیکتاتور و خودفروخته برخی کشورهای عربی نظیر مصر، تونس، یمن، اردن، عربستان، الجزایر و... نگاه کنید. آنها که همین یک سال و چند ماه پیش با کلید زدن فتنه 88، خواب پایان دادن به حاکمیت اسلام ناب در ایران را می دیدند، امروزه با وحشت و دلهره ای پنهان نکردنی شاهد فروپاشی حاکمیت های وابسته به خود در منطقه هستند.
نتانیاهو که سال گذشته با افتخار!! اعلام کرده بود «اصلاح طلبان در ایران، بزرگترین سرمایه اسرائیل هستند»! امروزه از خیزش اسلامی ملت ها در خاورمیانه به وحشت افتاده و جیغ بنفش می کشد که «خمینی بار دیگر در خاورمیانه به صحنه آمده است». نخست وزیر انگلیس، از شکل گیری غیرقابل پیش بینی(!) دولت های اسلامگرا در منطقه به وحشت افتاده است و اوباما که تا همین چند ماه قبل، با تحسین و تقدیر از موسوی و خاتمی و کروبی به عنوان «کسانی که در مقابل اسلامی بودن حاکمیت ایران قد علم کرده اند» یاد می کرد و با محکم کردن گره کراوات خود می گفت؛ «آمریکا وظیفه دارد با تمام توان خود از آنها حمایت کند»، امروزه با دلهره ای مثال زدنی شاهد خیزش ملت های مسلمان علیه دولت های دست نشانده آمریکا در منطقه است.
راستی به یاد دارید که در جریان فتنه 88، همین آمریکا و انگلیس و اسرائیل و سران دست نشانده مصر، تونس، الجزایر، یمن، اردن، عربستان و... با چه ذوق زدگی به حمایت از فتنه برخاسته بودند؟ و چه سخاوتمندانه به پای موسوی و خاتمی و کروبی دلار می ریختند و تمامی رسانه های خود را برای دروغ پردازی و توهم پراکنی علیه جمهوری اسلامی ایران به صف کرده بودند؟! این روزها قیافه همه آنها نه فقط دیدنی، بلکه خندیدنی است! نیست؟!
به قول امام راحلمان(ره)؛ آمریکا شیطان بزرگ است. حالا به آیه 48 از کلام خدا در سوره مبارکه انفال توجه کنید؛ اذا زین لهم الشیطان اعمالهم... یادآور هنگامی را که شیطان اعمال آنها را در نظرشان نیکو جلوه داد و به آنان گفت؛ امروز هیچکس بر شما غلبه نخواهد کرد و من -شیطان- در کنار شما هستم، اما هنگامی که دو سپاه اسلام و کفر با یکدیگر روبرو شدند، شیطان پا پس کشید و- خطاب به کفار- گفت؛ «من از شما بیزارم، من چیزی می بینم که شما نمی بینید...»
... و تو، ای خدای بزرگ! چقدر مردم ایران را دوست داری..
کلمات کلیدی:
انقلاب مصر، مجازات مدیران بیرونی سران فتنه است
کیهان در یادداشتی با عنوان«قیافه های دیدنی ! » به قلم حسین شریعتمداری نوشت:
* تبلیغات گسترده رسانه های آمریکایی و اروپایی را به خاطر می آورید. «کاه» را «کوه» نشان می دادند و پی درپی در این شیپور فریب می دمیدند که کار جمهوری اسلامی ایران تمام است و با ذوق زدگی مصنوعی از پایان حاکمیت اسلام سخن می گفتند و این که دیگر در ایران از ضدیت با آمریکا و اسرائیل خبری نخواهد بود! و... بدیهی است که این عملیات روانی دوام چندانی نداشت و حماسه 9 دی و 22 بهمن میخ نهایی را بر تابوت فتنه کوبید و سران فتنه از آن پس به مرده های متحرک تبدیل شدند و آمریکا و انگلیس و اسرائیل نیز به ناچار از مرگ فتنه خبر دادند و فتنه گران مانند اسب های درشکه که وقتی به سربالایی می رسند و از حرکت بازمی مانند یکدیگر را گاز می گیرند، به جان هم افتادند و برخی از آنها هم برای بازگشت دوباره به عرصه سیاسی کشور- که آرزویی محال است- کاسه گدایی به دست گرفتند و... این سرانجام سران وطن فروش فتنه بود. عبرت گرفتنی است! نیست؟!
* خداوند تبارک و تعالی مجازات سخت تر و سنگین تری برای مدیران بیرونی فتنه در نظر گرفته بود. به حال و هوای این روزهای آمریکا، اسرائیل، انگلیس، سران دیکتاتور و خودفروخته برخی کشورهای عربی نظیر مصر، تونس، یمن، اردن، عربستان، الجزایر و... نگاه کنید. آنها که همین یک سال و چند ماه پیش با کلید زدن فتنه 88، خواب پایان دادن به حاکمیت اسلام ناب در ایران را می دیدند، امروزه با وحشت و دلهره ای پنهان نکردنی شاهد فروپاشی حاکمیت های وابسته به خود در منطقه هستند.
*نخست وزیر انگلیس، از شکل گیری غیرقابل پیش بینی(!) دولت های اسلامگرا در منطقه به وحشت افتاده است و اوباما که تا همین چند ماه قبل، با تحسین و تقدیر از موسوی و خاتمی و کروبی به عنوان «کسانی که در مقابل اسلامی بودن حاکمیت ایران قد علم کرده اند» یاد می کرد و با محکم کردن گره کراوات خود می گفت؛ «آمریکا وظیفه دارد با تمام توان خود از آنها حمایت کند»، امروزه با دلهره ای مثال زدنی شاهد خیزش ملت های مسلمان علیه دولت های دست نشانده آمریکا در منطقه است.
راستی به یاد دارید که در جریان فتنه 88، همین آمریکا و انگلیس و اسرائیل و سران دست نشانده مصر، تونس، الجزایر، یمن، اردن، عربستان و... با چه ذوق زدگی به حمایت از فتنه برخاسته بودند؟ و چه سخاوتمندانه به پای موسوی و خاتمی و کروبی دلار می ریختند و تمامی رسانه های خود را برای دروغ پردازی و توهم پراکنی علیه جمهوری اسلامی ایران به صف کرده بودند؟! این روزها قیافه همه آنها نه فقط دیدنی، بلکه خندیدنی است! نیست؟!
کلمات کلیدی:
برخی خواص از جاری کردن کلمه فتنه بر زبانشان اکراه دارند
به گزارش کلمه ، حجت الاسلاموالمسیلمین سیدمحمدرضا میرتاج الدینی، معاون پارلمانی رئیس جمهور در جمع مردم حاضر در امامزاده سیدمحمد(ص) خمینی شهر با بیان اینکه برخی خواص بیبصیرت، همچنان بر موضع قبلی خود اصرار دارند گفت: آنان حتی از جاری کردن کلمه فتنه بر زبانشان اکراه دارند.
وی افزود: خواص باید بدانند مردم از این فتنه و از آنان عبور کردهاند و امروز بصیرت مردم ایران برای تمام ملتهای آزادیخواه جهان به اثبات رسیده و این مردم الگویی برای این ملتها شدهاند.
دو عامل مهم در حمایت از نظام جمهوری اسلامی
معاون پارلمانی رئیس جمهور در ادامه سخنانش، بصیرت و پایداری و صبر مردم را دو عامل مهم در حمایت از نظام دانست و گفت: پیروی از امام راحل و منویات رهبر معظم انقلاب الگویی برای کشورهای جهان شده است.
حجت الاسلام میرتاج الدینی همچنین به برخی شعارهای فتنه گران در سال قبل اشاره کرد وگفت: کسانی که از حمایت دشمنان داخلی و خارجی بی نصیب نبودند، امروز در ظاهربعضی از شعارهای انقلابی سر میدهند و مردم باید با بصیرت به این شعارها نگاه کنند و فریب آنان را نخورند.
کلمات کلیدی:
توزیع کیک و ساندیس درمصر ، لبنان ، اردن و یمن!
جوان نوشت:
توجه توجه! فراخوان به کارخانجات تولید و توزیع کیک و ساندیس (نه کلوچه و بیسکویت و هوبی و نوشابه بیگاز و باگاز و دلستر لیمویی و استوایی و...)! توجه توجه! فراخوان به کارخانجات تولید و توزیع کیک و ساندیس(نه کلوچه و بیسکویت و هوبی و نوشابه بیگاز و باگاز و دلستر لیمویی و استوایی و...)!
ما برگزارکنندگان تجمعات و اعتراضات در مصر، تونس، یمن، الجزایر، عربستان، لبنان، غزه و احتمالاً بحرین به دلیل نداشتن سرمایه اجتماعی، الگوی توزیع کیک و ساندیس و از این جور چیزها(نه چیزهایی که رهبر جنبش سبز میگفت) را از ایران به قیمت ?? میلیون دلار محمود عباسی، عهد محمود احمدینژاد(احمدینژاد قسط دوم هدفمندی را از محل همین پول پرداخت خواهد کرد- جوانلیکس) وارد کرده و قصد داریم روز جمعه هفته آینده به مرحله اجرا بگذاریم(احمدینژاد و سیدحسن نصرالله گفتهاند که فقط در ? دی و ?? بهمن کیک و ساندیس اثر میکند و در باقی روزها برای کشاندن مردم ضدامریکا به خیابان باید آبگوشت و سنگک یا کباب سلطانی و بناب بدهید).
بدیهی است ما ملتهایمان را با پیتزا، همبرگر، املت، نون و ریحون و آبگوشت و سنگک فرد اعلا به خیابان کشاندیم و به توزیع این اقلام ادامه میدهیم اما اثر کیک و ساندیس، جور دیگری است. لذا خواهان چیز (ای بلا بگیری میرحسین که اینقدر وسط حرفهای احمدینژاد چیز گفتی که پاک چیز شدیم)، خواهان خریداری ?? میلیون و ??? هزار و ??? ساندیس و به همین میزان کیک برای مصر(جمال و داداشش و مامانش که در رفتهاند.
حسنی و عمر سلیمان هم کوفت بخورند اگر فرار نکنند) و ??? میلیون کیک و ساندیس دیگر (با کسر خاندانهای شکموی همه این کشورها، البته انصافاً لبنانیها جز سعید حریری خیلی خوشتیپ هستند منظورم بقیه اینا بود) از شما صنعتگران عرصه به خیابان کشاندن ملتها هستیم. بدیهی است کیک و ساندیسهای تاریخ گذشته قابل قبول نیست و پولش را هم نقداً با پول خونمان پرداخت میکنیم. باز هم بدیهی است که هر تعداد در تجمعات شرکت نکنند به دلیل قصور کارخانجات ساندیس و کیک محسوب خواهد شد، چرا که ما آمدهایم ساندیس بخوریم و مبارک و چیز مستبد یمن و چیز فراری تونس و نتانیاهو و ملکه انگلیس و بقیه چیزها خونمان را بریزند تا میدان التحریر قاهره مثل میدان آزادی تهران شود نه میدان چیز. البته ما از چیزها و مبدع این کلمه متنفریم اما از بس وسط حرفهای احمدینژاد گفت چیز ما هم به چیز چیز افتادیم.
القصه اینکه چون شکاف طبقاتی را قبول نداریم همه ساندیسها باید آب پرتقال و کیکها یزدی باشد. در پایان از ملکه بیبیسی(به زبان آذری یعنی عمه ملکه، اینکه بیبیسی عمه ملکه است یا نه را نمیدانیم)، سیدبلان، العبریه و شرکا به دلیل معرفی الگوی بینظیر ایرانی به خودمان متشکریم. درودی بیپایان بر چیز بیبیسی!
کلمات کلیدی:
دعوت شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی برای حضور مردم در مراسم میهمانی لالهها
به گزارش کلمه ، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی با صدور اطلاعیهای از عموم امت حزبالله و شهیدپرور ایران اسلامی دعوت کرد تا با حضور در ویژه مراسم میهمانی لالهها که فردا چهاردهم بهمنماه در اولین پنجشنبه از ایامالله دهه فجر برگزار میشود، بار دیگر با آرمانهای والای شهیدان گلگون انقلاب اسلامی تجدید عهد کنند.
همچنین بنابر اعلام کمیته ارتباطات و اطلاعرسانی ستاد مرکزی دهه فجر انقلاب اسلامی، ویژه مراسم "میهمانی لالهها" به منظور تقدیر و تجلیل از مقام شامخ و رفیع شهدای انقلاب اسلامی و نکوداشت و گرامیداشت نام و خاطره و پیام شهیدان والامقام ، همراه با غبارروبی و عطرافشانی، گلباران و شستوشوی مزار شهدا و با حضور خانوادههای معظم شهیدان، ایثارگران، جانبازان، آزادگان و عموم امت سرافراز و شهید پرور ایران اسلامی فردا پنج شنبه در بیش از 18 هزار گلزار شهدا در سراسر کشور برگزار میشود.
این مراسم از ساعت 14:30 روز پنج شنبه 14 بهمن مقارن با سومین روز از ایام الله دهه فجر با نام انقلاب اسلامی، ایمان، جهاد و شهادت " در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران و با مرکزیت سالن دعای ندبه با حضور سران و مسئولان عالیرتبه کشوری و لشکری و با سخنرانی رئیسسازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار میشود.
کلمات کلیدی:
دومینویی که غرب را به وحشت انداخته است
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران هنگامی به وقوع پیوست که امریکا و شوروی، خود را قدرتهای بلامنازع جهان میدانستند و تصور میشد دنیا تا ابد دو قطبی خواهد ماند.
در چنین روزگاری، خاورمیانه، منطقهای سوق الجیشی در جهان که سرشار از منابع نفت و گاز است، از مدتها پیش صحنه اصلی کشمکش میان این دو ابرقدرت بود. آنها از ایجاد تفرقه میان مذاهب سود میجستند و با ایجاد شکاف میان صفوف ملتها، دولتهای دست نشانده خود را روی کار میآوردند.
دکترین قدیمی انگلیس - استعمار پیر- در دوره جدید از سوی شوروی و آمریکا به عنوان یک استراتژی موفق در خاورمیانه دنبال میشد تا با «تهی کردن اسلام از ارزشها»، «تفرقه انداختن میان مذاهب»، «فرقه سازی» و ایجاد درگیری میان مردم شرایطی را فراهم سازد تا ابرقدرتها با خیال راحت به چپاول ثروتهای این منطقه غنی ادامه دهند.
انقلاب اسلامی اما، خواب آنها را برآشفت و با طرح شعار «وحدت» و «بازگشت به ارزشهای دینی»، آغاز دورهای نوین را در خاورمیانه رقم زد، دورهای که با تکیه به اسلام، تفرقهها را از میان برد و کار را به جایی رساند که امروز اسلام و بازگشت به ارزشهای آن، حرف نخست را در خاورمیانه میزند و در جهان نوین ساختار میسازد.
آموزههای اسلامی این انقلاب را اکنون در اسلام خواهی جوامع مختلف منطقه و موج انقلابی برخاسته از آن در کشورهای گوناگون شاهد هستیم؛ موجی که چنان ملتها را دربرگرفته که رژیم صهیونیستی و آمریکا را در وحشت و بیتابی فرو برده است.
منادی این وحدت اسلامی، امام خمینی (ره) بود که از ابتدای انقلاب همه مسلمانان را به آن فرامی خواند، چراکه او میدانست خودآگاهی و بازگشت به ارزشهای دینی جوهره وحدت یک ملت مسلمان است. امام واقف بودکه برای تشکیل یک نظام اسلامی باید همه گروههای اسلامی همدل و همصدا شوند تا امکانات و اهرمهای لازم برای تأسیس امت واحده اسلامی فراهم گردد.
«رمز پیروزی شما ایمان و وحدت کلمه بود»؛ این سخن تاریخی امام راحل انقلاب اسلامی خطاب به ملت بزرگ ایران است که به نظر میرسد بسیاری از ملتهای منطقه نیز امروز با تاسی از آن، راه روشن خود را به سوی پیروزی، استقلال و رهایی از دست قدرتهای مستکبر، سلطه طلب و اشغالگر و ایادی آنها آغاز کردهاند.
برای تحقق وحدت اسلامی، از دیدگاه رهبر کبیر انقلاب، نخست این دولتها بودند که باید وظیفه خود را انجام میدادند: «ما حرفمان این است که دولتها بیایند قبل از اینکه خود ملتها قیام بکنند، خود دولتها بیایند خاضع بشوند، با هم دوست بشوند، با هم یک جلسهای درست کنند، همه رئیس جمهورها بنشینند پیش هم و حل کنند مسایلشان را. هر کس سر جای خودش باشد، لکن در مصالح کلی اسلامی، در آن چیزی که همه هجوم آوردهاند به اسلام در ایشان با هم اجتماع کنند، جلوشان را بگیرند و آسان هم هست.» (صحیفه نور، ج ??، ص ???)
اما وقتی امام (ره) با وجود تاکیدات و پیامهای مکرر دریافتند سران برخی کشورهای اسلامی قصد ندارند به استراتژی وحدت بپیوندند و از آنها قطع امید کردند، ملتها را به دفاع از ارزشهای خود فراخواندند: «ملتها خودشان باید در فکر اسلام باشند، مأیوسیم ما از سران اکثر قریب به اتفاق مسلمانان، لکن ملتها خودشان باید به فکر باشند و از آنها مأیوس نیستیم.» (در جستجوی راه از کلام امام، دفتر پانزدهم، ص ???)
امام خمینی با تمام وجود باور داشت که یکی از مقاصد بزرگ شرایع و انبیای عظام، تشکیل «مدینه فاضله» با تکیه بر دین و معنویت است و تحقق چنین جامعهای تنها از طریق توحید کلمه و توحید عقیده میسر خواهد بود.
از دیدگاه انقلاب اسلامی، دامنهی این وحدت تنها به ایران و مردم آن خلاصه نمیشود، بلکه تلاش برای وحدت مستضعفان جهان علیه مستکبران، وحدت پیروان ادیان الهی علیه شرک و الحاد و استکبار، وحدت امت اسلامی و کشورهای مسلمان برای مقابله با تهاجم دشمنان، وحدت شیعه و سنی برای دفاع از منافع امت و وحدت همه اقشار جامعه برای دفاع از اصول و ارزشهای خود از دیگر جلوههای آن است.
تاکید انقلاب بر وحدت حول ارزشهای دینی موجب شد با وجود فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی - سردمدار کمونیسم در جهان-، شادی دنیای غرب به سرکردگی امریکا برای ایجاد جهانی تک قطبی مبتنی بر ارزشهای دنیای سرمایه داری و لیبرالیسم دیری نپاید و بیداری و خیزش اسلامی به عنوان چالشی جدی بر سر اندیشه تمامت خواهانه غرب، به سرعت منطقه و جهان را فراگیرد.
انقلاب اسلامی، در واقع موتور محرکهای بود که موجب شد این باور در میان همه ملتهای مسلمان و آزادیخواه جهان تقویت شود که بدون شرق و غرب، میتوان در جهان زیست و با تکیه بر «وحدت و ارزشهای دینی»، طرحی نو برای مدیریت جامعه در عرصه داخلی و بین المللی درانداخت. این وضعیت اکنون به گونهای است که اسلام و کشورهای مسلمان را به بازیگرانی مهم در عرصه روابط بین المللی تبدیل کرده است.
پیام وحدت آفرین انقلاب مردم مسلمان ایران، این روزها خواب قدرتها را چنان برآشفته و خیزش مردمی برای احیای ارزشهای اسلامی چنان وسعت گرفته است که به سان دومینویی طولانی، ساختارهای پوسیده و وابسته به بیگانگان در منطقه، از کشوری به کشور دیگر فرو میریزد؛ برای نمونه کافی است به شمال آفریقا نگاهی بیندازیم.
کلمات کلیدی: