7 زندانی حوادث پس از انتخابات آزاد شدند
شنبه شب (?? آذرماه) هفت زندانی از بند ??? اوین آزاد شدند.
سایت آفتاب نوشت: حسین باستانینژاد ، فرامرز عبداللهنژاد، مهدی فتاحبخش، محسن نقاش شوشتری، امید یاوری، محسن عبدی و قادر رحیمی هفت نفری هستند که نامشان در میان آزادشدگان شنبهشب قرار داشته است.
مراسم هفت دکتر شهریاری امروز در مسجد همت تجریش به گزارش فارس، مراسم بزرگداشت هفتمین روز شهادت مجید شهریاری استاد برجسته دانشگاه شهید بهشتی با حضور جامعه دانشگاهیان، دانشجویان و عموم مردم در مسجد همت تجریش برگزار میشود. این مراسم از ساعت 14:30 الی 16:30 امروز دوشنبه 15 آذر در مسجد همت تجریش و در جوار امامزاده صالح برگزار میشود. رویدادهای تلخی که سال گذشته و پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم رخ داد، اگرچه فرصت یک بهره گیری درخور از انتخاباتی بی سابقه و باشکوه و ارتقای جهشی جایگاه جمهوری اسلامی در عرصه جهانی را کمرنگ کرد اما در عین حال دستاوردهایی بسیار مفید و عبرت آموزی را نصیب ملت ایران کرد. یکی از موضوعاتی که در بحبوحه ناآرامی ها توجه بسیاری از محافل سیاسی و خبری و نیز افکار عمومی را درگیر ساخته بود، بازخوانی پیشینه و سوابق سران ناآرامی ها بود که به دلیل هدایت جریان آشوب خیابانی به "سران فتنه" معروف شده بودند. برای همه مهم بود که بدانند آیا سران و فعالان اغتشاشات که اکثرشان حضور دیرینه ای در سطوح بالای جمهوری اسلامی داشتند، چگونه به مرحله تقابل با نظام رسیده اند؛ اینکه آیا انحراف از خط امام و انقلاب محصول پیمایش چندین ساله راهی اشتباه بوده و یا اینکه این سیاسیون مقطع کنونی را زمان مناسبی برای علنی کردن مکاید چند ده ساله خود دیده اند؟ به عبارت دیگر آیا سران فتنه از ابتدا به دنبال براندازی نظام بوده اند و اکنون چهره واقعی شان رو شده یا این نفاق محصول کژی های چندین ساله بوده است؟ در همین راستا، برخی رسانهها تلاش کردند تا با بازخوانی تاریخ و رجوع به سوابق نامطلوب این افراد، مشی انحرافی آنان را مربوط به سال ها پیش بدانند و این افراد را از ابتدا دارای انحراف عقیدتی، ایدئولوژیک و نفاق داخلی معرفی کنند؛ مسالهای که البته در موارد زیادی صحیح بود و بررسیها نشان داد که برخی از فعالان مطرح فتنه 88 (آنگونه که خود اعتراف کرند) از ابتدا تفکرات التقاطی و انحرافی داشتند و فقط به دلیل شرایط خاص ابتدای انقلاب یا ترس از امام راحل، قادر به بروز ماهیت واقعی خود نبودهاند. با این حال، در موارد دیگری از جمله درباره سران ناآرامی ها این ادعا دور از واقعیت بود و هرچند که وجود خلجانهای اعتقادی و اخلاقی در گفتارها و رفتارهای آنان بروز جدی داشته اما نمی شد پذیرفت آنان از ابتدا منحرف و به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده اند. نکته مهم موضوع این است که تن دادن به چنین تحلیلی درباره سران فتنه و جاسوس دشمن معرفی کردن آنان از ابتدا، محصولی جز منحرف شدن خواص و افکار عمومی از وقایع عبرت آموز سال 88 ندارد و اساسا در تضاد با مفاهیم و تعالیم اسلامی است. این مساله که برخی افراد در ابتدا مومن به امام و انقلاب اسلامی بوده و در گذر زمان و به دلیل تسلیم شدن در برابر منافع شخصی و گروهی و همچنین اسارت در بند مال و فرزند و دیگر خواسته های دنیوی، به جبهه مقابل انقلاب نقل مکان کرده اند، مسالهای است که تاریخ اسلام عبرتهای مشابه بسیاری از آن به خود دیده و نامهایی چون طلحه و زبیر و حتی چگونگی شکل گیری فاجعه عاشورا فقط 50 سال پس از رحلت پیامبر(ص)، شاهد این مدعاست. بر پایه چنین حقیقتی است که ابواب عبرت و درس گیری از واقعیت ها باز می ماند و مردم و بویژه خواص، هر مرحله ای از زندگی و هر تصمیم خود را آزمایش و امتحانی الهی خواهند دانست که اگر در راستای هوای نفس و خواسته های شخصی و حزبی باشد، بعید نیست که ادامه آن روند، آنان را به قهقرای کنونی سران فتنه و حتی بدتر از آن دچار کند و در نگاه خدا و مردم منفور. آیتالله مصباح یزدی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، که دلایل زیادی برای دفاع از این واقعیت دارد، اخیرا در توضیح این موضوع اظهار داشت: "نمیتوان باور کرد که سران فتنه از ابتدای انقلاب به دنبال براندازی نظام اسلامی بودند. البته برخی ریشهها و زمینههایی در آنها وجود داشته است اما عمده انحراف آنها به دلیل برآورده نشدن خواستههایشان و تهدید منافعشان بود و امروز آنها با پوشاندن لباس حقیقت بر توقعات باطل خود میخواهند انقلابی نوین برپا سازند." بنابراین ضروری است، رسانههای انقلابی که با اهداف نیک به سراغ بیان و تحلیل وقایع و عملکرد فعالان فتنه 88 رفته و میروند، این نکته را درنظر داشته باشند که تمام افرادی که سال گذشته جریان آشوب را هدایت کردند و بر تن انقلاب اسلامی زخم زدند، لزوما از یک جنس و همردیف نیستند. در میان این افراد، هم منافقین چند ده ساله حضور داشت؛ هم خواص غرق دنیا و هم خواص بیبصیرت. هم دشمنان اسلام و مقدسات الهی حضور داشتند و هم عابدنمایانی که از فرط دوری از اجتماع، قدرک درک شرایط صحنه فتنه را نداشتند. زیرا اگر قرار باشد همه مسببان فتنه 88 را به یک چوب راند و تحلیل کرد و آنان را منافقانی ازلی خواند که از ابتدا به دنبال براندازی و جاسوسی بودهاند، اصولا جایی برای پندآموزی و عبرت گرفتن از امتحانات بزرگ سال 88 باقی نمیماند چرا که کسانی که اکنون خود را از نفاق و انحراف دور می دانند، هرگز از فتنه 88 و سران آن درس نخواهند گرفت. موضوعی که راه را هم برای فتنه های آینده گشوده خواهد گذاشت. توصیههای شیخ برای شباب دانشجو جارچیان و خبرچینان خبر آوردند که جماعتی از حواریون شیخالحکما والادبا جهت دستبوسی به خدمت وی رسیده و عرضه داشتند: ای شیخ! گر درنگ کنی و تعجیل روا مداری، قافیه را باختهای؟ شیخ گفت و شاگردان کتابت کردند که متن پیامش از قرار زیر است: فرزندان دانشجویم! بار دیگر روز دانشجو فرا رسیده و من هرگاه نام این روز را میشنوم به یاد دوران شباب خود میافتم که چگونه «جهشی» دروس دانشگاهی را پاس میکردم و در هر ترم دانشگاه یک مدرک دکترا از دانشگاههای داخله و خارجه دریافت مینمودم البته اینها به جز مدارک افتخاری است که از شرق و غرب عالم به نام من صادر میشد. حال آنکه عدهای حسود که چشم دیدن این همه فضل و حکمت را در یک نفر ندارند سال گذشته شعار میدادند «شیخ بیسواد عامل دست موساد». یادتان هست در ایام تبلیغات ریاستجمهوری هنگامی که به دانشگاههای شما سر میزدم، در هر دانشگاه صدها هزار دانشجو به استقبال ما میآمدند. نوههای من! دیدید که در مناظرات تلویزیونی بر خلاف دیگران که فقط نفی یکدیگر میکردند من با استدلالات کاملاً علمی که اساتید و اقتصاددانهای شهیر جهان نیز از درک آن عاجز بودند، همگان را از این همه علم و تجربه مملکتداری به بهت و حیرت واداشتم و پس از آن شاهد بودیم که دهها میلیون رأی از چهارگوشه ایران و از تمامیاستانها که فکر میکنم تعدادشان 500 تا بود به سوی من سرازیر شد اما چشم تنگان به مقام و منزلت من حسادت ورزیدند و تمام آرای مرا به اسم دیگران خواندند و گفتند ای شیخ آرای باطله بر تو غلبه یافتهاند! و در مرتبه پنجم ایستاده ای! من هرچه اندیشیدهام ندانستم این آرای باطله کیست و کی کاندیدا شد که ما نفهمیدیم. جوانان دانشجو حیف که نتوانستم رئیسجمهور شوم و یکی حق ما را غصب نمود وگرنه کارهایی برایتان انجام میدادم که هزاران محمود نتوانند انجام دهند. همانگونه که شما هم مطلعید این جماعت مدام از پیشرفت کشور خبر میدهند در صورتی من با گوشهای خود شنیدم که اساتید شما هنوز در دانشگاه صاحب کرسیاند و بخاری و شوفاژ ندارند. من اگر مسئول میشدم همان ابتدای کار برای همهشان بخاری میخریدم تا مجبور نشوند مثل ننهجون من در سرمای زمستان از کرسی استفاده کنند. دانشجویان عزیز مشکل ما آزادی بیان است همانگونه که آزادی بیان و دموکراسی باعث شد معدنچیان شیلی از زیر زمین بیرون بیایند. شما را نیز صاحب خانه و کار میکند. اصلاً اگر آزادی بیان بود شما همهتان یک شبه صاحب شغل و مال میشدید. اگر شما از خانوادهتان دورید و در غربت درس میخوانید به خاطر نبود دموکراسی و آزادی بیان است. فعلاً همین مقدار برایتان کافی است در پیامهای بعدی راهکارهای دیگری برای حل مشکلاتتان را خواهم گفت. مراسم هفتمین روز شهادت دکتر مجید شهریاری امروز در مسجد همت تجریش برگزار میشود.
حبیب ترکاشوند | شیخ پرسید: از چه رو؟ حواریون بگفتند: مگر خبر نداری دو هفتهای است که آن یکی پیغامی از برای جوانکان دانشجو ارسال داشته و آنان را به سوی خود خوانده، حال آنکه همگان شاهد بودند میلیونها نفر از نخبگان، اساتید و دانشجویان سال گذشته به روز گزینش فردی اصلح از برای زمامداری امورات کشور،در کوی و برزن نام تو را فریاد میکشیدند و میگفتند عالمتر و فاضلتر از شیخ در این دهر پیدا نبود و ردای ریاست ما فقط از آن اوست. کسی که به هنگام خطابه هر کلامش دری است گران از برای حکیمان و سخنوران و هر پندش را نیازمند تحریرهزاران رساله از برای تفسیرش. بر شماست که با افاضه فضل گوی سبقت از همگان بربایید تا بدانند با غصب حق شما چه خسرانی بر ساکنان بر و بحر وارد آمد. شیخ بگفت اگر اینگونه است پس من میگویم و شما بنگارید و هر جای کلام فزونتر از فهم این جوانکان دانشجو و اساتیدشان بود، خود به میان آنان بروید و آن را به زبان ساده ترجمه کنید چرا که نازلکردن کلام از بهر آنان دون شأن حکیم سخنوری چون من باشد. حواریون با ذوق تمام بگفتند سمعا و طاعتاً یا شیخ!
کلمات کلیدی: