انقلاب اسلامی ایران؛ زمینهساز حکومت جهانی موعود
ظهور و قیام حضرت مهدی(عج) عظیمترین و بیسابقهترین انقلاب تاریخ است که تحولات اساسی و همه جانبهای را در عرصههای فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جهان همراه داشته و خواهد داشت. این انقلاب بزرگ جهانی مانند سایر انقلابهای اجتماعی ناشی از علل و شرایط مهمی بوده و به زمینهسازیهای زیادی نیاز دارد. قیامها و انقلابهای بیدارگرایانه از جمله اموری است که سبب تسریع در انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) شده و موجب بیداری و آگاهی جامعه جهانی و در نتیجه فراهم شدن زمینه ظهور میگردد. ادعای ما این است که انقلاب اسلامی ایران یکی از انقلابهایی است که زمینهساز انقلاب جهانی حضرت موعود است؛ ازهمینرو برای اثبات این سخن مباحث مرتبط با انقلاب شامل مفهوم انقلاب در لغت و اصطلاح، شرایط عمومی انقلابها و وجه تمایز انقلاب اسلامی ایران از سایر انقلابها بیان شده است تا ضمن بحث درباره آرمانها و دستاوردهای انقلاب اسلامی، چگونگی زمینهسازی آن برای انقلاب جهانی موعود روشن شود.
مفهوم انقلاب
واژه انقلاب معادل کلمه "Revolution "، برگرفته از کلمه "Revolutio - on " و ریشه "Revolver " است. این واژه ابتدا از اصطلاحات اخترشناسی بود که بهتدریج در علوم طبیعی اهمیت یافته و سپس برای نخستین بار در سده هفدهم، به صورت یکی از اصطلاحات سیاسی به کار گرفته شد.[16] در فرهنگ فارسی عمید، انقلاب به معناى "حالى به حالى شدن، دگرگون شدن، برگشتن، تحول و تقلّب و تبدل، تغییر کامل و مشخص در چیزى و یک چرخش دورانى " است.[17]
در فرهنگ مصطلح سیاسی، با همه اختلافنظرهایی که درباره تعریف کامل از پدیده انقلاب مشاهده میشود، ویژگیهای عمدهای وجود دارد که آن را از تحولات دیگر جامعه و تغییرات اجتماعی جدا میکند. از آنجایی که تاکنون برای انقلاب، معنا و مفهوم جامع و مانعی ارائه نشده، برای آشنایی با تعریف این پدیده، برخی از تعریفهای اندیشمندان با توجه به ابعاد مختلف آن بیان شده است: ساموئل هانتینگتون[18] یکى از نویسندگان معاصر، انقلاب را به مثابه "یک تحول داخلى سریع، اساسى و خشونتآمیز در ارزشها و اسطورههاى حاکم بر جامعه و در نهادهاى سیاسى، ساختارهاى اجتماعى، رهبرى و فعالیتها و سیاستهاى دولت " تعریف کرده و آن را از دیگر انواع بىثباتى سیاسى نظیر کودتا، شورشها و طغیانهاى اجتماعى و جنگهاى استقلالطلب متمایز مىسازد.[19] همچنین در تعریف دیگر، انقلاب از لحاظ سیاسی "به حرکت مردمی گفته میشود که نظام سیاسی یک کشور را از میان برمیدارد و نظام جدیدی را جایگزین آن میکند ".[20]
استاد شهید مرتضی مطهری در تعریف انقلاب گفته است: "انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب "؛ ازاینرو ایشان ریشه انقلاب را دو چیز دانستهاند: 1ــ نارضایی و خشم از وضع موجود 2ــ آرمان یک وضع مطلوب. در هر انقلابی نفی و اثبات وجود دارد ( نفی وضع موجود و اثبات وضعیت مطلوب).[21]
بر همین اساس انقلاب اسلامى نیز به دلیل نارضایتى از وضع موجود، با اعتقاد مردم شیعه ایران به پیروى از رهبرى امام خمینى (در مقام نایب امامزمان(عج) و وجوب اطاعت و پیروى از ایشان) و با هدف ایجاد وضع بهتر ــ از بین بردن عوامل ظلم و فساد، تشکیل حکومت اسلامى و زمینهسازى براى تشکیل حکومت واحد جهانى امامزمان(عج) ــ به پیروزى رسید.
انواع انقلاب
در وقوع انقلابها، مجموعه تحولات و شرایط فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مداخله دارد و بنابراین باتوجه به موقعیت و تحولات کشورها، مسیرهای متفاوتی در رسیدن به این عوامل وجود دارد و بهطورکلی سرنگونی نظامهای سیاسی بر اثر انقلاب، به چند شکل ممکن است روی دهد:
الف) اعتصاب، اعتراض و جنبش اکثریت مردم، که ممکن است صورت خشونتآمیز به خود بگیرد و سبب انتقال قدرت به دیگران شود: مانند انقلاب اکتبر در روسیه.[22]
ب) رهبران و هواداران انقلاب مجبور شوند که مدتها به مبارزه مسلحانه اقدام کنند تا دولت حاکم را سرنگون نمایند؛ انقلاب کوبا نمونهای از این روش انقلابی بود.[23]
ج) گاهی انقلابها بهمنظور برچیده شدن نظام سیاسی پیشین و ایجاد نظام سیاسی جدید به وقوع میپیوندد که به آنها انقلاب سیاسی میگویند: مانند انقلاب فرانسه.[24]
د) گروهی دیگر از انقلابها به جزء تغییر در نظام سیاسی، تغییراتی نیز در نظام اجتماعی بهوجود میآورد؛ برای نمونه انقلاب سال 1917.م روسیه به جزء آنکه رژیم پادشاهی تزارها را برانداخت، دگرگونیهای مهمی در نظام اجتماعی آن کشور پدید آورد. همچنین انقلاب فرهنگی چین در سال 1966.م نیز نمونهای بود که در آن تلاش شد کشور چین از نظر فرهنگی دگرگون و متحول شود.[25]
باتوجه به شرایط عمومی انقلابها، انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) ــ بهرغم اینکه برنامهای الهی و آسمانی است ــ همچون سایر انقلابها و تحولات تاریخی و اجتماعی، به یک سلسله شرایط و موقعیتهای عینی و خارجی، محیط مساعد و فضای عمومی مناسب نیاز دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط، تحقق نمییابد؛ از همین رو باید مؤمنان به وظایف خود عمل کنند و آماده ظهور آن حضرت بوده و با حرکتهای انقلابی و اصلاحی خویش علیه فساد و طاغوت و آگاهی و بیداری بشریت، زمینه را برای ظهور منجی فراهم سازند؛ تا اینکه اراده خداوند متعال باتوجه به اوضاع و شرایط جامعه و مناسب بودن زمینهها و بسترهای جامعه، به ظهور آن حضرت تعلق گرفته و اذن قیام را صادر نماید.
بر این اساس انقلاب اسلامی ایران با نارضایتی از وضع موجود با رژیم پهلوی مقابله کرد و بر اثر تلاشهای نیروهای انقلابی، سرانجام به رهبری امامخمینی(ره) این انقلاب نه تنها نظام سلطنتی را برچید، بلکه برپا ساختن یک نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جدید را براساس آموزههای دین اسلام، بهویژه آموزه انتظار، هدف خود قرار داد. برای این انقلاب تعریفهای متعددی بیان کردهاند، از جمله اینکه "انقلاب به مفهوم مکتبی، یعنی تغییر حاکمیت طاغوت به منظور استقرار حاکمیت الله است. این انقلاب یک انقلاب سیاسی یا دگرگونی اجتماعی محض نیست، بلکه تجدید حیات اسلام را در تمام وجوه و ابعاد در نظر دارد و متضمن بازگشت به اصول اساسی به عنوان تنها مکتب جامع، اصیل و حاوی طرح کاملی برای زندگی و تضمینکننده عدالت، صلح، امنیت، آزادی، ارتقای فرهنگی و معنوی انسان است ".[26]
انقلاب اسلامى ایران، با وجود شباهت به سایر انقلابها (به لحاظ شرایط و عوامل پیدایش و پیروزى)، ویژگیهاى خاص خود را نیز دارد و تفاوت اساسی آن با سایر انقلابها، در ریشه مذهبی و ماهیت دینی (خدامحوری) داشتن، رهبری دینی (سهم روحانیت) و حرکت مردمی[27] است.
علاوه بر روایتها، مقایسه اهداف و آرمانهای درخشان انقلاب اسلامی بهویژه در زمینههای فکری و فرهنگی، و مطابقت و تناسب آن با شرایط ظهور و هدفهای انقلاب جهانی امام مهدی(عج)، اثباتکننده تأثیر ممتاز انقلاب اسلامی در زمینهسازی و فراهم نمودن زمینهها و بسترهای ظهور و انقلاب بزرگ مهدوی است. هنگامىکه گفته میشود نهضت امامخمینى زمینهساز انقلاب بزرگ مهدوى است، مقصود این است که این نهضت در مقاطع تاریخی مختلف همواره با تلاش رهبران و حامیان انقلاب درصدد زمینهسازی برای ظهور امام مهدى(عج) بودهاند؛ ازهمینرو برای اثبات چنین امری لازم است ابتدا آرمانهای انقلاب اسلامی را شناخته و با بررسی دستاوردهای این انقلاب در صحنه عمل، ارتباط و تناسب آنها با اهداف انقلاب مهدوى نیز بررسی شود.
آرمانهای انقلاب اسلامی
بررسی اهداف انقلاب اسلامی مبین این واقعیت است که این اهداف برای زمینهسازی و تحقق اهداف انقلاب جهانی امام مهدی(عج)، مطرح شده است و همچنان تعقیب میشود؛ انقلاب اسلامی ایران در سال 1357.ش، نه تنها انقلابی سیاسی برای فروپاشی رژیم پهلوی بود، بلکه بهمنظور استقرار نظام سیاسی اسلام و تحقق آموزههای متعالی آن در عرصههای مختلف و بنا نهادن ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نوین در چهارچوب ارزشها و احکام اسلامی روی داد. از جمله عناوین مهم، شاخص و اساسی این اهداف و آرمانها عبارتاند از: 1ــ ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر مبنای ایمان و تقوا؛ 2ــ استقرار عدالت در سطح گسترده و عمیق شامل عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، قضایی و...؛ 3ــ پرورش افراد جامعه و رشد علمی در همه ابعاد؛ 4ــ تربیت و رشد معنوی و ریشهدار شدن ارزشهای اخلاقی و انسانی در افراد جامعه؛ 5ــ آبادانی و پیشرفت اقتصادی برای تأمین رفاه عمومی و ریشهکن شدن فقر و محرومیت؛ 6ــ احیا و اجرای حدود و مقررات الهی برای زمینهسازی حیات معنوی و فضای مناسب تعالی انسان؛ 7ــ گسترش اندیشه توحیدی و الهی در سطح جهان بهمنظور آشنایی جهانیان با اندیشهها و ارزشهای متعالی اسلام؛ 8ــ مبارزه با مظاهر فساد و تباهی و فراهم آوردن زمینههای مادی و معنوی سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه؛ 9ــ نفی هرگونه ستمگری، سلطهگری و سلطهپذیری؛ 10ــ دفاع از حقوق مسلمانان و مستضعفان جهان و تلاش برای برقراری صلح، عدالت و امنیت جهانی.
این اهداف و آرمانها که به نام اصول و وظایف اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران در قانون اساسی بیانشده، ترسیمکننده جهتگیری اساسی و خطومشیهای اجرایی نظام اسلامی در سطح داخلی و بینالمللی به منظور زمینهسازی برای حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است.
امامخمینی(ره) با وقوف بر رسالت خطیر و الهی خود، هدف نهایی انقلاب اسلامی را امری فراتر از تغییر حکومت و مسائل اقتصادی؛ یعنی زمینهسازی انقلاب جهانی اسلام و فراهم آوردن مقدمات ظهور منجی عالم بشریت حضرت ولیعصر(عج) دانسته و برایناساس، به هدایت و رهبری انقلاب اسلامی و تحولات ناشی از آن اقدام کردهاند. ایشان در ماههای آخر عمر پربرکت خویش، به صراحت در این زمینه اظهارکردهاند: "مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت میباشد که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار داد ... باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولى این به آن معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب، که ایجاد حکومت جهانى اسلام است، منصرف کند ".[28]
ازآنجاکه انتظار موعود یا بهعبارتی انتظار تحقق وعده الهی در حاکمیت جهانی دین اسلام، در احیای هویت اسلامی مسلمانان و مقابله با روحیه خودباختگی و احساس حقارت در مقابل فرهنگ و تمدن مغربزمین بسیار مؤثر است، امام(ره) با ژرفاندیشی، احیای فرهنگ انتظار را یکی از ارکان مهم احیای هویت اسلامی و وسیلهای برای تحقق دوباره شوکت مسلمانان در جهان مدّنظر قرار داده و در یکی از بیانات خود که در اولین سال استقرار نظام اسلامی ایراد کردهاند، ضمن بیان مفهوم انتظار فرج، وظیفه منتظران قدوم حضرت صاحبالامر(ع) را چنین برشمردهاند: "ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار، خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور انشاءالله تهیه بشود ".[29]
دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران رویدادی مهم در بحث مهدویت و انتظار محسوب میشود؛ زیرا با تأثیرات جهانی خویش، سهم بسزایی در زمینهسازی برای ظهور و انقلاب مهدوی(عج) داشته است. در این زمینه از جمله دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی احیای ارزشها، گسترش بیداری اسلامی، برانگیختن روح حقیقتطلبی و جهاد در راه خدا، ترویج تفکر اسلام سیاسی و تقابل آن با ایدئولوژی حاکم بر جهان است.
1ــ برانگیختن روح قیام و فداکارى و مشروعیت نداشتن حکومتهای ظالم به امید آیندهای بهتر: یکی از دستاوردهاى مهم نهضت امام خمینى(ره)، زندهکردن روح فداکارى و فرهنگ شهادت بود که از نهضت امام حسین(ع) الهام گرفته است. این روحیه قدرت اثرگذارى خود را ــ چه قبل از پیروزى انقلاب و چه بعد از آن ــ در مبارزههاى بسیار سختى که استبداد داخلی و استعمار جهانى با اتحاد وسیع خود بر ضد آن انجام دادهاند، نشان داده است. روشن است که زنده شدن این روحیه، عامل بسیار مهمى در زمینهسازى انقلاب مهدوى دارد که درواقع نابودى ستم، شرک و آزادى مستضعفان و پایان دادن به حاکمیت مستکبران و ستمگران است و این مأموریت دشوارى است که موفقیت در آن بدون چنین روحیه جهادى استوار ممکن نیست، بهویژه آنکه میدان مبارزهاى که در آن خواهد جنگید، بسیار گسترده است.
انقلاب اسلامی ایران ثمره جوشش خونهای عاشورا و رویش شکوفههای انتظار است و آموزه مهم و حیاتی "عاشورا و انتظار " تأثیر شگرفی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشت؛ عاشورا الگوی مبارزه با زشتیها، ستمها و انحرافات، و انتظار نیز زمینهسازی برای پذیرش رهبری نایب عام امام زمان بوده است. در این زمینه حامد الگار، متخصص و نظریهپرداز سیاسی، در تحلیل انقلاب اسلامی ایران و ریشههای وقوع این انقلاب، به سه رکن اصلی فکر شیعه اشاره کرده است: 1ــ اعتقاد به مهدویت و مفهوم غیبت؛ 2ــ اعتقاد به مفهوم شهادت، برگرفته از قیام امام حسین(ع)؛ 3ــ نامشروع دانستن همه حکومتهای موجود در عصر غیبت.
وی اعتقاد به مهدویت را رکن اساسی و عامل مهم تمامی جنبشها و حرکتهای آزادیبخش و تحولآفرین جوامع شیعه برمیشمرد و انقلاب اسلامی ایران را نیز متأثر از همین عامل میداند. الگار در کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی "، بهطور عمیق این امر مهم را بررسی کرد و برخلاف بسیاری از تئوریپردازان انقلاب اسلامی که به عوامل دیگری از فکر شیعه اشاره کردهاند، ریشههای فکری انقلاب اسلامی را ناشی از مسئله مهدویت میدانست. وی، با این اعتقاد که برای شناخت انقلاب اسلامی باید به این سه مبنای مهم و کلیدی فکر شیعه توجه نمود، در اثبات اهمیت این عوامل اساسی به بررسی تاریخ شیعه از عصر صفویه تا انقلاب اسلامی دست زد و دکترین امامت را، که مهدویت از مصادیق آن به شمار میرود، بنیاد فکری شیعه و عامل تحقق انقلاب اسلامی ایران دانسته است.[30]
انقلاب اسلامی ایران با استمرار و گسترش حاکمیت دین، تفسیر صحیح انتظار ظهور موعود و معرفی معیارهای منتظران حقیقی در فرهنگ شیعه، غبار بدعت و تحریف را از انتظار و چگونگی آمادگی برای حکومت جهانی مصلح کل زدوده و نسل انقلاب را به تلاش و پویایی در تهیه مقدمات ظهور مهدی موعود(عج) و فراگیر شدن حکومت اسلامی در جهان فراخواند. بدینترتیب نهضت امام خمینى(ره) آغازگر انقلاب بزرگ اسلامى است که دلالت بر گسترش فرهنگ انتظار در جهان اسلام تا زمان ظهور امام مهدی(عج) داشته و این انقلاب برای زمینهسازی انقلاب بزرگ مهدوى، همان هدفهاى استراتژیک انقلاب جهانی موعود و برپایى حکومت جهانى اسلام را دنبال مىکند.
2ــ رویکرد به اسلام و معنویت: انقلاب اسلامی با زنده کردن سهم اسلام در دنیا، بهویژه در جهان اسلام و تشکیل یک دولت بر پایه اسلام، که با تعهد و پایبندى به ارزشهاى اسلامى به نیازهاى عصر کنونى پاسخ داد، به طور عملى ادعاهاى غرب و غربگرایان را باطل و نابود کرد؛ این در حالی بود که آنها تلاش براى تشکیل حکومت اسلامى در عصر کنونى را بىفایده مىدانستند؛ زیرا از نظر آنها اسلام در بهترین وضعیت خود، یعنى چهارده قرن پیش، فقط روش حکومتى خوبى بوده است، اما امروزه توان اداره کردن حکومت را نداشته و نمىتواند پاسخگوی نیازهاى این عصر و تحولات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و نظامى آن باشد.[31]
پیروزی انقلاب اسلامی با رویکرد به معنویت، احیای دین و دینگرایی، در دنیایی که با رشد سریع تفکرهای الحادی، خداگریزی، انسانمحوری و گرایش بعضی کشورهای جهان به نظام فکری ــ سیاسی سکولار حاکم بود، نه تنها توانست گفتمان دینی در ایران را تغییر دهد، بلکه اوضاع جدیدی را بهوجود آورده که حاکی از ورود جهان به دورهای متفاوت از ادوار گذشته و عصری با ویژگیهای ممتاز دینی و معنوی است. از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، تجدید حیات معنوی و دینی بشر با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغاز شد و پیروزی این انقلاب، موجب احیای سهم دین و دینداری در دنیای سکولار گردید و با گسترش عظمت و عزت دینداران در سراسر جهان و زمینهسازی حـیات دوباره معتقدان به سهم مهم دین در اجتماع، جوامع لـیبرال را که همواره برای منزوی نمودن و به حاشیه رانـدن دیـن و تـعالیم آن حرکت کرده بودند، با تـحولات شگرف و غیرمنتظرهای مواجه نمود. درواقع انقلاب اسلامی در دنیای مملو از مکتبهای مادی، ضمن گشودن دریچهای از قدرت معنویات، اعتقادات دینی و مذهبی به روی مردم سایر ادیان، مسلمانان را نیز به آغوش اسلام باز گرداند که این امر سایر مکتبها را با مشکلاتی مواجه کرد.
انقلاب اسلامی ایران "به همگان ثابت کرد که مسئله بازگشت به اسلام تنها یک خیال و نظر نبوده؛ بلکه میتواند واقعیت داشته باشد "؛[32] درحالیکه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مسلمانان دنیا تحتتاثیر ایدئولوژیهای قدرتهای بزرگ گمان میکردند که اسلام پاسخگوی نیاز مردم نیست و اصلاً نمیتواند پاسخگوی نیازمندیهای جامعه مدرن و پیشرفته امروز باشد. بدینترتیب پیروزی انقلاب اسلامی برخلاف اندیشه حاکم "نشان داد که ادیان، بهویژه دین اسلام، با گذشت زمان و توسعه مدرنیزاسیون نه تنها به پایان راه خود نرسیدهاند، بلکه هنوز به عنوان مهمترین راه نجات بشریت از ظلم و بیدادگری مطرح میباشند ".[33] با پیروزی انقلاب و استقرار نظام سیاسی مبتنی بر اسلام، همه مسلمانان در جهان هویتى تازه یافته و احساس عزت و شخصیت اسلامى در آنان ایجاد شد؛ درنتیجه کوششى که طی دهها سال از سوى قدرتهاى استعمارى و استکبارى براى تحقیر مسلمانان بهکار رفته بود، از بین رفت و در جهان گرایش به اسلام رشد و گسترش یافت؛ حتی اسلامگرایان در برخی از کشورها تا بدانجا پیش رفتند که درصدد تشکیل حکومت اسلامی در کشورهای خود برآمدند.[34]
3ــ رویارویی با ایدئولوژیهای حاکم و طرح گفتمان اسلام سیاسی در سطح جهانی: پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در دهههای پایانی قرن بیستم که از آن به عصر پایان ایدئولوژیها تعبیر میشد، بسان موجی خروشان در برابر اندیشهها و نظریات مارکسیستی و لیبرالیستی حاکم شرق و غرب، طلایهدار راه جدیدی شد و ارزشها و هنجارهایى را مطرح نمود. نیروهای انقلابی ایران به منظور رسالت جهانی و تعالی اهداف این انقلاب، علاوه بر نهادینهسازی آنها در جامعه ایران به صدور آن در سایر نقاط جهان مبادرت کردند.
اثرات عمیق انقلاب اسلامی فقط در بعد نظری و فکری، محدود نشد؛ بلکه در بعد عملی نیز معادلات موجود در نظام بینالملل را دگرگون ساخت. شکلگیری این وضعیت جدید در نظام دو قطبی، موجب شد تا قدرتهای جهانی که تا به حال در نزاع لیبرالیسم و مارکسیسم در دو جبهه مقابل هم قرار گرفتند، با تهدید جدیدی مواجه شوند. برای اینکه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بیشترین دغدغه غرب در جهان اسلام و کشورهای مسلمان، ترس از حرکتهای ناسیونالیستی و جنبشهای روشنفکری بود که غالباً تحتتاثیر ایدئولوژی رقیب قرار میگرفتند؛ ازهمینرو آنها از تهدیدی همچون حرکتهای اسلامی رنج نمیبردند[35] و به تبع آن در آن دوره زمانی باور همگان بر آن بود که برای سرنگونی یک رژیم بیش از اینکه احساسات یا ایدئولوژی لازم باشد، اسلحه نیاز است؛ اما برخلاف تفکر حاکم بر این دوره، اسلامگرایان شیعی در ایران بدون توسل به مبارزه مسلحانه، فقط با تکیه بر آرمانهای شیعی همچون انتظار، شهادت و... مقابل رژیمی کاملاً مسلح صفآرایی کردند و با غلبه ایدئولوژی انقلاب اسلامی علیه سلطه تحت حمایت همهجانبه قدرتهای بزرگ جهانی، معیارهای جدیدی مطرح شد که علاوه بر غلبه بر قدرتهای مادی، امکان سنجش و مواجهه با معیارهای حاکم بر جهان را با مشکل مواجه کرد.
انقلاب اسلامی ایران که یکی از انقلابهای بزرگ جهان محسوب میشود، با اتخاذ برنامه سیاسی خاص برای تأسیس نظام برخاسته از اسلام و اجرای اصول اسلامی آن به تأسیس حکومت دست زد و همچنین گفتمانهای غربی حاکم بر ساختار نظام بینالملل را طرد کرد؛ زیرا در عین حال که غرب را به لحاظ فنی و صنعتی بر جهان اسلام برتر میدانست، معتقد بود که آن از نظر اخلاقیات در انحطاط و پرتگاه نابودی است و به علاوه نظام سیاسی حاکم بر جهان را که بر پایه جدایی دین از سیاست قرار داشت نفی کرد؛ بدینترتیب با پیروزی انقلاب اسلامی عملاً "برای اولین مرتبه در تاریخ مدرن، گفتمان اسلام سیاسی در حالی در دنیای لائیسم و سکولاریسم مطرح میشد که دین نهتنها از سیاست جدا و بهگفته مارکس، افیون ملتها تلقی میشد؛ بلکه دوره آن نیز گذشته و آن را متعلق به تاریخ میدانستند و معتقد بودند که دین چیزی برای ارائه به دنیای مدرن ندارد ".[36] حاکم شدن این گفتمان در کشوری همچون ایران که حوزه نفوذ اندیشه غربی بود در عمل پیوند دین و سیاست بر مبناى اسلام اصیل را محقق نمود. این موقعیت جدید به دوران سیطره گفتمان غربمحور در جهان پایان داد؛ زیرا در گفتمان حاکم بر نظام بینالملل با مرکزیت غرب، تمدنهای غیرغربی در پیرامون قرار داشتند، اما گفتمان اسلامگرایی ناشی از اسلام سیاسی شیعی، گفتمان جهانی را که طی دویست سال سازماندهی شده بود، زائد به حساب آورده و دراینباره ضمن احیای ارزشهای اسلامی، درصدد گسترش آن به سراسر جهان برآمده است؛ به اعتراف برخی از اندیشمندان مسلمان همچون احمد هوبر: "امام خمینی(ره) با طرح ابعاد واقعی اسلام، مسلمانان را سیاسی کرده و اندیشه و تفکر سیاسی را در میان مسلمانان ایجاد کرده و بسط داده و در پناه این تلاشها مسلمانان اکنون دریافتهاند که اسلام تنها یک سلسله تشریفات و مناسک عبادی شخصی نیست؛ بلکه اسلام، قرآن و سنت پیامبر، یک منبع قوی و پرتحرک است که میتواند در زمینههای مختلف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی تحرک ایجاد کند ".[37]
نتیجه:
با توجه به تحولات بهوجودآمده پس از انقلاب اسلامی، جهان معاصر آبستن تحولات عظیمی است و عصر نوینی که انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی(ره) آغازگر آن بود در حقیقت مقدمه انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) تلقی میشود. انقلاب اسلامی، به رهبری امام خمینی(ره)، هویت مصلح بزرگ را به جهان معرفی نمود که آثار این امر را میتوان در زیادشدن پرسشها در میان مسلمانان و غیرمسلمانان از هویت مهدی منتظر(عج) و تلاش برای شناختن و انتظار ظهور او، بعد از دیدن دستاوردهای انقلاب نایبش، بهخوبی مشاهده کرد؛ بنابراین از وظایف و مسئولیتهای ماست که از نظام مقدس جمهوری اسلامی پاسداری کنیم و در ترویج و کارآمدی ارزشهای اسلامی و به ثمر رسیدن اهداف آن، به منظور زمینهسازی برای قیام حضرت مهدی(عج) تلاش همهجانبه نماییم تا انشاءالله با آشنایی هرچه بیشتر جهان با فرهنگ اصیل اسلام و اهلبیت(ع)، زمینه ظهور حضرت قائم(عج) را فراهم آوریم.
پینوشتها
--------------------------------------------------------------------------------
* عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) العالمیه و دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی.
[1]ــ محمدمهدی آصفی، انتظار پویا، ترجمه تقی متقی، فصلنامه علمی تخصصی انتظار، سال دوم، زمستان 1381، شماره 6، ص 97
[2]ــ قال رسولالله(ص): "افضل اعمال امتی انتظار الفرج " بهترین اعمال امت من، انتظار فرج (گشایش) است. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص122
[3]ــ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، قم: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1371، ص 66
[4] ــ احمد صدر و دیگران، دائره المعارف تشیع، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1373، ج 2، ص 353
[5]ــ سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبرى، بیروت؛ دارالتعارف للمطبوعات، الکتاب الثانى، ص 236
[6]ــ مجید حیدری نیک، نگاهی دوباره به انتظار، فصلنامه علمی تخصصی انتظار، سال اول، پاییز1380، شماره 1، صص 82 ــ 81
[7]ــ محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، چ 3، قم: مکتب العلوم الاسلامی، چاپ سوم، 1372، ج 1، ص 285
[8]ــ محمود اباذری، مهدویت در اندیشه متفکر شهید مرتضی مطهری، فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شمار 12 ــ 11، بهار و تابستان 1383، صص 383 ــ 382
[9]ــ امامخمینی، صحیفه نور، (مجموع رهنمودهای امام خمینی)، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1369، ج 21، ص 16
[10]ــ امامخمینی، ولایت فقیه، قم: موسسه نشر آثار حضرت امام خمینى ، 1373، ص 5
[11]ــ براى نمونه رک: آیههای: ابراهیم/ 52، یونس/ 2، حج/ 49، احزاب/ 40، یس/ 70 و...
[12]ــ رحیم کارگر، انتظار و انقلاب، فصلنامه علمی تخصصی انتظار، سال اول، ش 2، زمستان 1380، ص 132
[13]ــ مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی(عج)، تهران: صدرا، 1371، ص 61
[14]ــ محیالدین حائری شیرازی، آثار تربیتی انتظار، ماهنامه موعود، بهمن و اسفند 1376، ش 6، ص 14
[15]ــ صحیفه نور، ج 7، ص 255
[16]ــ غلامرضا علیبابایی، فرهنگ سیاسی، تهران: آشیان ، 1382، صص 112 ــ 111
[17]ــ حسن عمید، فرهنگ فارسى عمید ،تهران: امیرکبیر، 1356، ج 1، ص 167
[18]- Samuel Hantington.
[19]ــ ساموئل هانتینگتون، سامان سیاسى در جوامع دستخوش دگرگونى، ترجمه محسن ثلاثى، تهران: علم، 1375، ص 385
[20]ــ محمود طلوعی ، فرهنگ جامع سیاسی ، تهران: نشر علم، 1372، ص 191
[21]ــ مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، قم: صدرا، 1362، صص 30 ــ 29
[22]ــ خدیجه ثقفی، دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، تهران: سوره مهر ، 1383، ج 1، ص 110
[23]ــ همان.
[24]ــ غلامرضا علی بابایی، همان، ص 113
[25]ــ الکساندر ماتیل، دائرهالمعارف ناسیونالیسم، ترجمه کامران فانی و دیگران، تهران: انتشارات وزارت امورخارجه ، 1383، ص 210
[26]ــ علی آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، تهران: چاپار، 1383، ص 302
[27]ــ محمدرحیم عیوضی، "تحلیل و ارزیابی شاخصههای انقلاب اسلامی "، فصلنامه اندیشه انقلاب اسلامی، سال اول، ش 1، بهار 1381، ص 103
[28]ــ صحیفه نور، ج 21، صص 108 ــ 107
[29]ــ همان، ج 7، ص 255
[30]ــ حامد الگار، ایران و انقلاب اسلامی، مترجمان سپاه پاسداران، انتشارات سپاه پاسداران، بیجا، بیتا، صص 15 ــ 14
[31]ــ عرفان محمود، نهضت امامخمینی زمینهساز ظهور دولت حضرت مهدی(عج)، ترجمه رحمتالله خالقی، روزنامه جمهوری 30/3/87
[32]ــ منوچهر محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1385 ، ص 518
[33]ــ همان، ص 27
[34]ــ جمیله کدیور، رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا، تهران: اطلاعات، 1379، ص 101
[35]ــ فوازی جرجیس، آمریکا و اسلام سیاسی، ترجمه محمدکمال سروریان، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1382، ص 89
[36] ــ منوچهر محمدی، همان، صص 510 ــ 509
[37]ــ احمد هوبر، دستاوردهای انقلاب اسلامی در جهان امروز، مجله حضور، شماره 1، خرداد 1370، ص 7
نویسنده:سید مهدی طاهری
منبع: ماهنامه زمانه - شماره 86 و 87
کلمات کلیدی: