انتظار فرج، با نظارت اجتماعی، سبب همبستگی اجتماعی و تشکیل جامعه اخلاقی میگردد.«منتظران» برای تحکیم اهداف متعالی فرهنگ مهدوی، از هیچ کوششی دریغ نمیکنند و با احساس مسئولیت و تعهد در برابر سرنوشت جامعه، با روحی سرشار از عزت دینی، به وظیفة عمومی خود برای امر به معروف و نهی از منکر، عمل میکنند.
مقدمه
انحراف و ناهنجاری، سابقه دیرینهای در زندگی بشر دارد. در قرآن و آیات خلقت آدم آمده است که فرشتگان، آفرینش موجود زمینی را مایه خونریزی و فساد در زمین میدانستند،[2] به گونهای که پس از هبوط حضرت آدم ابوالبشر به زمین، تاکنون شاهد انواع جنایت، فساد، تباهی و انحراف هستیم. از سوی دیگر، پروردگار حکیم هنگام خلقت بشر، خوب و بد را به نفس او الهام کرد: gفَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَیهَا[3]خداوند در عین اینکه انسان را به وجدان و فطرت متنعم کرد (رسول باطنی)، رسولانی برای او فرستاد تا به واسطه آنان، سعادت دنیا و آخرتش را در دفتری به نام "دین " در دست وی قرار دهد تا بتواند رفتار فردی و اجتماعی خویش را سامان بخشد.[4] بنیآدم به جای لبیک گفتن به ندای باطنی و فطری خویش، از نفس اماره پیروی کرد و راه انحراف را در پیش گرفت. روشن است که ساختار جامعه با کژیها و انحرافها، متزلزل میشود و نمیتواند سعادت و کمال بشر را تضمین کند. از اینرو، کنترل و مراقبت در رفتار فردی و اجتماعی انسانها، امری ضروری است.
بنابراین، خداوند علیم و حکیم، دستورها و قوانین خاصی را بیان فرموده است تا، افراد جامعه بر یکدیگر نظارت کنند. راهکارهای دینی کنترل اجتماعی، همواره آثار چشمگیر خود را در زمینه مهار جرم و کجروی بر جا نهاده و توجه متفکران علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است.[5] "انتظار فرج " یکی از آموزههای دینی به شمار میآید که نقش مهمی در کنترل ناهنجاریهای اجتماعی و اصلاح جامعه دارد و در واقع، نوعی آمادگی برای پاک شدن، پاک زیستن، پویش همیشگی همراه با خودسازی، ساختن دیگران و زمینهسازی برای ایجاد حکومت صالح مهدوی است.
به طور کلی، انتظار فرج، با نظارت اجتماعی، سبب همبستگی اجتماعی و تشکیل جامعه اخلاقی میگردد. "منتظران " برای تحکیم اهداف متعالی فرهنگ مهدوی، از هیچ کوششی دریغ نمیکنند و با احساس مسئولیت و تعهد در برابر سرنوشت جامعه، با روحی سرشار از عزت دینی، به وظیفة عمومی خود برای امر به معروف و نهی از منکر، عمل میکنند. آنان با معرفی الگوهای رفتاری مناسب با هنجارهای دینی و حس کردن خود در پرتو نظارت حضرت ولی عصر، ساختار بازدارندگی انتظار را به روشنی در جامعه نهادینه میکنند و "اصلاح طلبی " در حوزة روابط اجتماعی را سرلوحه فعالیتشان قرار میدهند.
ضرورت وجود هنجارها
صفت اصلی انسانها، اجتماعی بودن و زندگی گروهی آنها است. انسان از لحظه تولد تا دم مرگ به دیگران نیاز و وابستگی دارد و به ناچار برای رفتار و کنش در چارچوبهای معین و براساس الگوهایی نسبتاً همساز با یکدیگر، نیازمند قواعد رفتار خاص خود است تا یگانگی اجتماعی محفوظ بماند. همّت هر جامعهای نیز همواره صرف پدید آوردن عوامل حفظ، استمرار و استحکام بخشیدن به این مسئله میشود.[6] "هنجارها "، مرجع عمل هستند؛ زیرا هنجار، اصل، قاعده یا قانون محسوب میشود که باید رفتار را هدایت و راهبری کند و به یک معنا، فرمول رفتار است[7] و سبب همسازی با محیط و انتظارات جامعه میشود. از آنجا که هنجارهای اجتماعی، تعیینکننده رفتار و واکنشهای انسان در جامعهاند و مشخص میکنند فرد باید چه بگوید و از چه اجتناب ورزد تا جامعه او را به عضویت خود بپذیرد، بحث جامعهپذیری انسانها مطرح میشود. ایجاد مقررات، سنتها و قوانین، برای حفظ و یکپارچگی جامعه لازم است. ما از قواعد اجتماعی یا هنجارها پیروی میکنیم؛ زیرا در نتیجه اجتماعی شدن، این کار برای ما به صورت عادت در آمده است. ما با اعتقاد آگاهانه به اینکه رفتاری را که هنجارها دربرمیگیرند، موّجه است، از هنجارها پیروی میکنیم. ممکن است رفتار افراد از هنجارهای اجتماعی فاصله بگیرد و با آن متفاوت و حتی مخالف باشد. بنابراین، جامعه برای مقابله با این نوع مشکلات، با استفاده از ابزارهای متعدد، درصدد جلوگیری و کاهش این نوع ناهنجاریها است تا انسجام اجتماعی حفظ شود و نظم آن محفوظ بماند. پس متفکران به دنبال عواملی برای همنوا شدن افراد هنجارشکن با جامعه و کاهش پیآمدهای هنجارشکنی هستند.
اهمیت انتظار فرج
انتظار فرج، راهکاری برای کاهش ناهنجاریها، عاملی برای همنوایی و الگویی برای بازدارندگی کژیهاست. هر مسلمانی در پرتو فرهنگ غنی انتظار، وظیفه دارد ظلم و فساد و ناهنجاری دینی را در جامعه محکوم کند و برای تحقق هدفهای متعالی اسلام بکوشد تا به سهم خود، به اسلام و جوامع انسانی که به دلیل نداشتن رهبران شایسته و الگوهای مناسب زندگی، در سرگردانی به سر میبرند، خدمتی انجام دهد.شایسته نیست منتظران بنشیند و تسلیم ناهنجاریها و کژیها شوند یا نظارهگر صحنههای ناهنجار و انحطاط اخلاقی جامعه باشند. چنین کاری با انتظار مصلح موعود و فلسفه انتظار همآهنگی ندارد:
وَقُلْ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ[8]
و بگو: [هر کاری میخواهید] بکنید که به زودی خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست، و به زودی به سوی دانای و آشکار بازگردانیده میشوید؛ پس شما را به آنچه انجام میدادید آگاه خواهد کرد.
عدالت که یکی از آموزههای انتظار است، عاملی برای استحکام نظم اجتماعی، رعایت هنجارهای دینی و جلوگیری از ناهنجاری و کجروی به شمار میآید.[9] انتظار فرج، راهکاری است که نهادینه و فراگیر شدنش در جامعه، سبب همبستگی اجتماعی است و فرا تئوری و دکترینی است که معضلات کنونی جوامع انسانی را پاسخ میگوید. تئوریهای کنترل اجتماعی با وجود مکانیسمهای مختلف، جوابگوی نیازهای جامعه انسانی نیست و هر روز بر تعداد هنجارشکنان افزوده میشود و کاستی این تئوریها بر همگان روشن شده است. پس اگر انتظار فرج، به طور صحیح در جوامع بشری رواج یابد، میتواند در کنترل ناهنجاریها و کاهش کجرویها نقش مؤثری ایفا کند.
مفهوم شناسی
1. هنجار[10]
اصل، قاعده یا قانونی است که باید رفتار را هدایت و راهبری نماید؛
ـ نوع عینی یا فرمول مجرد، آنچه باید باشد؛
ـ هر آنچه قضاوتی ارزشی را میپذیرد، نظیر قاعده، هدف و حتی مدل.[11]
2. بیهنجاریااا
وضعیتی که در امور اجتماعی ـ بدون امکان در نظر گرفتن هر گونه هنجاری ـ صورت میپذیرد و در آن چیزی باقی نمیماند جز اشتهای فردی و کنترلناپذیر اشخاص که بیحد و حصر و اشباعناپذیر است؛[12]
ـ وضعیت و حالتی است که زمانی اتفاق میافتد که انتظارات فرهنگی با واقعیات اجتماعی ناسازگار باشد؛[13]
ـ گاه در مفهوم، مترادف با کجروی و به معنای تخلف از ارزشها و هنجارهای حاکم بر روابط اجتماعی است؛
ـ گاه در مفهوم کلی یعنی ابعاد و ویژگی و حتی رفتارهای غیرمتعارف و غیرمعمول به کار میرود.[14]
3. کجروی
رفتار ناسازگار و غیرمنطبق با انتظارات جامعه یا یکی از گروههای مشخص درون آن و دوری جستن و فرار از هنجارهاست؛[15]
ـ ناهمنوایی با هنجار یا هنجارهای معینی است که تعداد بسیار زیادی از مردم، در اجتماع یا جامعهای پذیرفتهاند.[16]
4. نابهنجاری اجتماعی
نابهنجاری یا اختلالی که در روابط فرد یا گروه با محیط اجتماعی خود یا ساخت کارکرد جامعه پدید میآید.[17]
5. انحراف اجتماعی[18]
سرپیچی مدلهای رفتاری و هنجارهای نهادی از حرکت در مسیر تعیین شده است. این مدلها و هنجارها، رفتار جمعی را رهبری میکنند؛[19]
ـ رفتاری که به طریقی با انتظارهای مشترک اعضای جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد، آن را ناپسند و نادرست میدانند.[20]
پس شخص تا آن حد "بهنجار " تلقی میشود که با ضوابط اخلاقی و فرهنگی جامعهاش سازگار و همآهنگ باشد. بنابراین، بهنجاری، با رعایت قواعد اجتماعی و "نابهنجاری " با "سلوک ضد اجتماعی " یکسان انگاشته میشود. پس کجروی و ناهنجاری اجتماعی به یک معنا، ناهمنوایی با هنجارهای جامعه است.[21]
6. انتظار
ـ مصدر متعدی: چشم داشتن، چشم به راه بودن؛
ـ اسم مصدر: چشمداشت، چشمداشتگی؛
ـ نگرانی. [22]
ـ انتظره: ترقّبه و توقّعه و تأنّی علیه؛[23]
ـ منتظرش ماند، انتظارش را کشید؛[24]
ـ الفرج (فرج): گشایش.[25]
انتظار فرج، انتظار گشایش و پیروزی حکومت عدل علوی، بر حکومتهای کفر و بیداد، به رهبری ولی عصر(ع) است. پس انتظار فرج، انتظار تحقق یافتن آرمانهای بزرگ عدالتخواهی، اصلاحطلبی و ظلمستیزی محسوب میشود. "انتظار یا آیندهنگری به حالت کسی گفته میشود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش میکند. "[26]
نگرشهای جامعه شناسی به کجروی (ناهنجاری اجتماعی)
بررسی و تفسیر رفتارهای کجروانه در ارتباط و نسبت با نیروهایی اجتماعی یا فرهنگی است که خارج از افراد قرار دارد؛ نیروهایی که چون از طبقات و ساختارهای اجتماعی نشئت میگیرد، بر گروههای وسیعی از افراد اثر میگذارد. بدین گونه ویژگی اساسی این نگرش به ناهنجاری و کجروی، التزام به ماهیت اجتماعی و فرافردی آن است، ناهنجاری و کجروی به منزله مفهومی مورد توجه قرار میگیرد که متغیرهای موجود در تعریف آن، با مفهوم جامعه و ساختار و نهادهای فراگیر اجتماعی مرتبط است؛ مفهومی که نه تنها آن را در قالبی محدود به فرد یا افرادی خاص مطالعه میکند، بلکه فهم دقیق و صحیح آن، در کنار فهم این ساختارها و نهادها و در قالب تحلیل کلان آن ممکن خواهد بود:
الف) تعبیرهای ساختی[27]
این نگرش، جامعه را نظامی متشکل از اجزای سازگار با یکدیگر میداند و اعتقاد دارد ضامن سازگاری میان این اجزا، وجود نوعی وفاق میان اعضای جامعه در زمینه ارزشهای مشترک است. در این نگرش، هنجارها، نمودهای عملی و تفصیلی ارزشها و اهداف مبتنی بر آن به شمار میآید و کجروی و ناهنجاری نیز رفتار شکننده و نقض کننده آن هنجارهاست.
ب) تعبیرهای خرده فرهنگی[28]
محور اصلی در این تعبیرها، متعارض قلمداد کردن هنجارها و ارزشهایی است که گروههای متفاوت قومی یا طبقاتی یا خرده فرهنگهای موجود در جامعه بدان پایبند هستند. از ماهیت این رفتارها، با تعبیرهایی نظیر رفتار منطبق با الگوهای فرهنگی یا واکنشهای جانشین در برابر هنجارها یاد میشود.
شیوه این مقاله، از اینگونه تحلیلها، عمومیتر و جامعتر است؛ چون معتقدیم که خود افراد، نقش مهمی در کاهش و کنترل ناهنجاری دارند، گرچه نظام ساختاری جامعه هم نقش خاص خود را دارد. پس به نظر ما، فرد و ساخت و نهاد جامعه در کاهش ناهنجاری، مکمل و متمم یکدیگرند.
ملاکهای تشخیص ناهنجاری و کجروی[29]
کجروی و ناهنجاری اجتماعی، رفتاری است که به طریقی با انتظارهای مشترک اعضای جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد آن را ناپسند و نادرست میدانند. اندیشمندان برای تشخیص ناهنجاریهای اجتماعی، ملاکهایی به شرح ذیل ذکر کردهاند:
1. ملاک آماری
یکی از روشهای متداول برای تشخیص رفتار نابهنجار، روش توزیع فراوانی ویژگیهای متوسط است که انحراف از آن، غیرعادی بودن را نشان میدهد. در این روش، یک حد متوسط وجود دارد که افراد بهنجار را شامل میشود. پس کسانی که بیرون از این حد قرار دارند، "نابهنجار " خواهند بود.
هنجارها یا معیارهای اجتماعی، مواردی هستند که اکثریت افراد جامعه آن را پذیرفتهاند. پس یک رفتار تنها هنگامی رفتار "نابهنجار " نامیده میشود که نشاندهنده "ناهمنوایی " فرد با هنجارهای اجتماعی باشد.
2. ملاک اجتماعی
انسان، موجودی اجتماعی است که در قالب الگوهای فرهنگی و اجتماعی زندگی میکند. همین قالبها و الگوها، معیار تشخیص این نکته هستند که رفتار فرد تا چه حد با هنجارها، سنتها و انتظارات جامعه مغایرت دارد و جامعه چگونه درباره او قضاوت میکند. بدین ترتیب، رفتاری که مورد قبول جامعه نباشد، "نابهنجار " تلقی میشود.
3. ملاک فردی
یکی از ملاکهای تشخیص رفتار "نابهنجار "، درجة ناراحتی و اختلال مانند افسردگی، ترس، اظطراب و است که موجب آسیب رساندن به رفاه فرد و اجتماع میگردد.
دستهبندی مختلف انحرافات و ناهنجاریها
الف) نوعی همنوایی فردی که سبب ناهنجاری میشود، ناشی از علل جسمانی ـ روانی است که امکان دارد بر اثر نارضایتی، ناهمآهنگی و سرکشی، سبب پیدایش نگرشها و رفتارهای متخالف یا منظم (ضد قواعد رفتار و ارزشهای یک محیط خاص) شود.
ب) نپذیرفتن یک نظم جا افتاده با رژیمی که نامطلوب تلقی میشود، میتواند رفتارهای انحرافی را پدیدار سازد. در این صورت، فرد منحرف، سلسله مراتب پذیرفته ارزشی را طرد میکند، افعال دیگر را مطرح میسازد و میکوشد تا نظمی دیگر را که "برتر " میشناسد، اعمال کند.
ج) انحرافات اجتماعی که ماهیت جمعی و علت اجتماعی دارند. این انحرافات بدان دلیل رخ میدهد که سازمان اجتماعی موجود به مسائل اجتماعی را نمیتواند حل کند. مثلاً جوانان، بیکاران یا کارگرانی وجود دارند که جامعه، حیات آنان را به رسمیت نمیشناسد. بنابراین، جایی جذب نمیشوند. این گروهها، منزلت اجتماعی ندارند. در این حالت، در رفتار اجتماعی این گروهها تجلی مینماید.[30]
کلمات کلیدی: