سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که نرمخو گردد، دوستی اش [در دل ها [جایگیرمی شود [امام علی علیه السلام]
فجر آفرینان
درباره



فجر آفرینان


انقلابی

 

گذر از موسوی برای رسیدن به دروازه‌های تمدن بزرگ

 

alt

اعتراف یک سایت جریان فتنه : گذر از موسوی برای رسیدن به دروازه‌های تمدن بزرگ. این سایت جریان فتنه  با تحلیل اخبار رسانه ها و سایت های دیگر وابسته به مخالفان نظام در خارج از کشور ، به صراحت عنوان می کند که خارج نشینان جریان فتنه به این نتیجه رسیده اند که میرحسین موسوی باید از قطار جنبش سبز پیاده شود و برای پیروزی و رسیدن به دروازه های تمدن ، موسوی مهره ای سوخته  است که باید منتظر محاکمه او در ایران باشند.

این رسانه عنوان می کند که از همان ابتدای شکل گیری جنبش ، اپوزوسیون خارج از کشور منتظر چنین روزی بودند که رهبری جریان را از دست امثال موسوی گرفته  و به خارج از کشور منتقل کنند. این سایت با اشاره به تخریب چهره موسوی در رسانه های طرفدار او همچون تلوزیون پارس و سایت خودنویس اینگونه نتیجه می گیرد که یک مسابقه برای تخریب موسوی که دیگر مصرفی برای خارج نشینان ندارد صورت گرفته است. موسوی و کروبی که چشم امیدشان به خارج نشینان و طرفداری سایت های بیگانه از آنها بود اکنون همچون دستمالی استفاده شده باید به زباله دان جنبش به اصطلاح سبز انداخته شوند و هدایت جریان فتنه به دیگران واگذار شود.

 

 

راههای شلوغ کردن راهپیمایی منافقین در پاریس!

منافقین که برای پرجمعیت نشان دادن تجمعات خود ،همه راهها از جمله برگزاری تور رایگان، تماس تلفنی و اصرار و التماس و وعده پرداخت ده یورو به برخی مهاجران را امتحان کرده و جواب مناسب نگرفته اند، اقدام مضحک دیگری را پایه گذاشتند.

در این حرکت با توجه به شلوغ شدن برخی میادین پاریس در این روزها به خاطر نارضایتی مردم از سارکوزی و راهپیمایی های میلیونی برضد دولت وی، منافقین نیز با راه اندازی یک غرفه و توزیع پوستر در همان نقاط سعی می کنند با تصویربرداری جمعیت اطراف خود را هواداران منافقین نشان دهند.

سرویس های امنیتی غرب و به ویژه فرانسه پس از وقایع انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 به شدت از مهره های منافقین در بخش های گوناگون و به خصوص در شنود تلفن ایرانیان مقیم فرانسه استفاده می کنند.

 

 

در حاشیه فتنه‌انگیزی اخیر علی محمد دستغیب
تکرار سناریوی نخ‌نمای مذهب علیه مذهب

بازیگران اصلی فتنه نیز با مشاهده وضعیت وی به یکباره نگاه خود را متوجه او کرده و به مرجع‌سازی روی آوردند. گسترش و نفوذ تشیع در میان توده‌های مردم طی 13 قرن گذشته به‌رغم کارشکنی‌ها و ظلم جباران و خناسان در هر عصری و با اینکه به‌جز دوران کوتاه چهار سال و نیمه حکومت امیرمؤمنان، همیشه از صدارت و حاکمیت بر عامه مسلمین به دور بوده، بیش از هر چیزی مرهون ارشاد و روشنگری عالمان ربانی، آگاه، زمان‌شناس و دلسوز امت است که با ایثار جان و مال و آبروی خویش و مقابله با هر روش ممکن در مقابل انحرافات پیش پای دین توانستند جوهر ناب مکتب جعفری را برای آیندگان حفظ کنند.

راز نفوذ مکتب شیعه با تمامی دشمنی‌ها

با اینکه مکتب شیعه در مقایسه با مذهب اهل تسنن از عده و عده کمتری برخوردار بوده اما با تجهیز خود به دو بال شهادت و انتظار که یکی را از عاشورائیان سال 61 هجری و دیگری را از مکتب سبز مهدوی به عاریت گرفته، توانست در هر جا که صدایش رسید با خلوص نیت و منطق قوی دل‌ها را به سوی خود کشانده و نهضتی عظیم را برپا کند که نمونه کامل آن را در قرن اخیر شاهدیم که سیدی از تبار حسین یک تنه در مقابل سمبل استکبار زمانه ایستاد و با موج مردمی حامیانش توانست اولین حکومت دینی و شیعی را پس از 13 قرن برپا دارد. در این بین کم نبودند افرادی که در لباس‌های گوناگون و با ترفندهای مختلف سعی داشتند جلوی این نهضت عظیم را گرفته یا آن را به ناکجا آبادی که حاصلش جز جهل و تباهی نیست، رهنمون سازند.

مقابله‌کنندگان باید از جنس خود نهضت باشند

از آنجا که ریشه و صبغه این نهضت دینی و خاستگاه آن از حوزه علمیه نشأت گرفته بود، قاعدتاً مقابله‌کنندگان با اصل یا فروعات آن نیز باید از همین جنس باشند تا بتوانند با تأثیرگذاری بر مردم افکار توده‌ها را به سوی خود جلب کنند. از این رو هر روز و روزگاری با باز کردن دکانی برای خود، مردم ناآگاه اما ساده‌دل را با القائات گوناگون وسوسه کرده و با تحریک احساسات دینی آنان، سعی داشتند جمعیت بیشتری دور خود جمع کرده تا محوریت نهضت اصیل را کمرنگ سازند.

راه‌های سه‌گانه برای مقابله

ترفندهایی که جریان خودمحور که جز به هوای نفسانی خویش به چیز دیگری نمی‌اندیشند، برای مقابله با نهضت در نظر گرفته و می‌گیرند با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی متفاوت است. به صورتی که تا قبل از مطرح شدن نهضت امام خمینی بیشتر مدعیان کاذب ارتباط با قطب عالم هستی میانه‌داری می‌کردند. این عده با دیدن درد و رنج مردم و سوء‌استفاده از انتظار توده‌ها برای ظهور منجی، مرحله به مرحله ابتدا خود را واسطه مردمیان با حضرت و در مراحل بعد خود را منجی معرفی می‌کردند حتی اگر شرایط اجازه می‌داد از آنجا که ادعای منجی سختی‌های خاص خود را داشت و مردم کمابیش با خصوصیات وی ناآشنا بودند به یکباره مدعی نبوت نیز می‌شدند. نمونه معروف این افراد را می‌توان علی محمد باب و میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله نام برد که با بهره‌گیری از اعتقادات و باورهای پاک مردم و سوار شدن بر موج احساسات آنان توانستند چند صباحی را در عرصه دین خودنمایی کنند اما هر کدام به طریقی رسوا شدند و از صحنه به‌‌در رفتند. هر چند با تبلیغات صهیونیسم برای بهاء هنوز عده‌ای هستند که به دین جعلی این فرد گرایش دارند و جالب اینکه خود را مسلمان و شیعه نیز می‌نامند.

راه دومی که این دکانداران دین‌فروش اتخاذ کردند، توسل به روایاتی است که خود معنا و مفهوم آن را درک نکرده یا اینکه به‌رغم دانش نسبت به آن علم مخالفت با نهضت اسلامی را برداشتند. آنان با مطرح کردن این روایت که هر پرچمی که قبل از ظهور برافراشته شود پرچم ضلالت است، سعی کردند مردم را از نهضت زمینه‌ساز ظهور به رهبری امام بترسانند و پس از آنکه انقلاب نیز به پیروزی رسید از هر کاری برای شکست دادن این نهضت فروگذار نکردند، از منحرف کردن عوام و خواص تا همکاری با توطئه‌گران و کودتاچیان و ترور خادمان و تئوریسین‌های این نهضت. گروهک فرقان، جریان حجتیه و امثال محمدکاظم شریعتمداری نمونه‌هایی از این دست هستند که خون به دل رهبر نهضت کردند اما یک به یک رسوا شده و دستشان برای مردم رو شد.

راه سومی که این گونه افراد برای رویارویی با نهضت اتخاذ کردند، گریزان کردن مردم از اسلام سیاسی و القای یک دین بی‌مغز و محتوا به سبک مسیحیت قرون وسطی است که در آن فقط یکسری اوراد و اذکار انحرافی جای دین را گرفته و در آن از سعادت جامعه و کشور خبری نیست.

نقاب‌هایی که برای فریب استفاده می‌شود

افراد فوق به‌رغم تفاوت‌هایی که در تاکتیک خود دارند در برخی امور اشتراک‌نظر دارند که یکی از نقاط اشتراک تقدس‌مآبی و چهره روحانیت دینی به خود گرفتن است، چرا که می‌دانند در صورتی که با تراژدی سکولاریسم یا لائیسیته به صورت آشکار به نبرد با نهضت و مذهب بیایند در جامعه دین باور ایران جایگاهی نخواهند داشت.

نسب‌سازی و انتساب به بزرگان مورد احترام مردم نقطه دیگری است که این عده برای راهبرد خود به‌کار می‌گیرند و با این طرح حتی کارهایی را که به نظر مردم چندان وجاهتی ندارد، درست جلوه می‌کنند. چند سال پیش شخصی به نام کاظمینی بروجردی که حتی توان خواندن درست آیات قرآن را نداشت مدعی ارتباط و واسطه فیض شد و خود را از نسب امام هفتم و نوه آیت‌‌الله بروجردی نامید که با همین نقاب‌ها عده‌ای را دور خود جمع کرد. وی که مدعی پرچمداری اسلام غیر سیاسی بود از دولت‌های مستکبر برای یاری خود و شکست حکومت اسلامی در بی‌بی‌سی یاری طلبید.

سوء‌استفاده از جایگاه شهید محراب

از نمونه‌های دیگر این سوء استفاده می‌توان به شخصی تحت عنوان علی محمد دستغیب اشاره کرد که ارادت مردم فارس به شهید محراب آیت‌‌الله دستغیب باعث شده وی از این امر سوء‌استفاده کرده و به‌رغم اینکه برادر تنی آن شهید هنوز زنده و از مدافعان نظام اسلامی است، با استفاده از شرایط بعد از انتخابات خود را مطرح کرده و بر باورهای مردم نسبت به نظام چنگ بزند. بازیگران اصلی فتنه نیز با مشاهده وضعیت وی به یکباره نگاه خود را متوجه او کرده و به مرجع‌سازی روی آوردند. غافل از اینکه ارادت مردم به شهیدانی چون دستغیب در طول ارادت آنان به نظام و امام شهیدان است و هر شخصی با حفظ این اصول می‌تواند خود را مطرح سازد. امثال این شخص باید بدانند که این دکان‌داری‌ها چند روزی بیشتر نمی‌تواند دوام داشته باشد و همانگونه که مردم از اسلاف چنین اشخاصی روی‌برگرداندند از آنان نیز فاصله خواهند گرفت.

 

 

جریان انحرافی به دنبال مهره چینی در فرهنگستان ها

جریان انحرافی اصولگرایان، برخی فرهنگستان ها را جهت پیشبرد اهداف خود در نظر گرفته است. جریان انحرافی اصولگرایان که طی چند ماه گذشته فعالیت های خود را در بسیاری از حوزه ها بویژه حوزه فرهنگی تشدید کرده در پی آن است که بسترهای تحرکات خود را از سطح برخی فرهنگستان ها آماده و قابل بهره برداری سازد. در همین زمینه شنیده شده است محوراصلی این جریان اخیرا به دنبال مهره چینی در برخی فرهنگستان ها بوده و دراولین گام فرهنگستان هنر را ورد توجه جدی خود قرار داده است. گفته می شود دیدار روز یک شنبه طراح اصلی این جریان با برخی مسئولان فرهنگستان هنر دراین مجموعه در همین راستا قابل ارزیابی است.

 

 

پیکر مطهر شهدا هرجا آرام گیرد صفا و معنویت می‌آفریند

رهبر معظم انقلاب تأکید کردند: پیکر مطهر و معظم شهیدان هر جا آرام گیرد یاد مبارک و ‌آرامبخش و بهجت‌انگیز خود را در فضا می‌پراکند و صفا و معنویت می‌آفریند. مقام معظم رهبری به مناسبت تدفین2 شهید گمنام در دانشگاه شاهد پیامی صادر کردند. متن این پیام که توسط حجت‌الاسلام والمسلمین محمد محمدیان رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها در حین تشییع این 2 گلگون‌کفن دفاع مقدس در دانشگاه شاهد قرائت شد، به شرح ذیل است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
پیکر مطهر و معظم شهیدان هر جا آرام گیرد یاد مبارک و ‌آرامبخش و بهجت‌انگیز خود را در فضا می‌پراکند و صفا و معنویت می‌آفریند. دانشگاه شاهد خود گلخانه‌ای عطرآگین است و امید است با قدوم این شهیدان منشأ خیر باشد. از رئیس دانشگاه شاهد و همکاران اداری و دانشجویان این دانشگاه متشکرم.
انشاءالله موفق باشید.
سید علی خامنه‌‌ای

در حال حاضر حجت‌الاسلام والمسمین رحیمیان نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران در محل تشییع این دو شهید گمنام در دانشگاه شاهد در حال سخنرانی است.

 

 

پدرخوانده قتل های زنجیره ای به دنبال فرقه سازی

کسانی که زمانی مشهور به «تیم قنات» بودند و اخلال در سیستم اطلاعاتی کشور را رقم زدند ریشه های خود را از کدامین پدرخوانده اقتباس می کردند؟ اتفاقاتی که طی هفته ها و ماه های اخیر در سپهر سیاسی کشور بوقوع پیوسته، روایت به صحنه خواندن دوباره تاریخ است.تاریخی که رویدادها و شخصیت هایش دوبار به صحنه می آیند بار اول به صورت تراژدی و باردوم به صورت کمدی فلاکت بار.

مهره ها و بازیگرانی که دیروز به اقتضای زمانه، ردای انقلابی بر دوش افکنده بودند اینک در بحران دگرگونی خود و برا ی اینکه چیزی به زعم خود یکسره نو بیافرینند،نام های درخشان گذشته را دگر باره به عاریت گرفته اند و شعارها و لباس ها را همینطور،تا دراین ظاهر آراسته و با زبان عاریتی برصحنه جدید تاریخ ظاهر شوند.

ماجرای امروز برخی ازفتنه گران که سعی در لیدر آئینی فتنه دارند همین است و بس. کافی است به شیب رفتارها و مواضع علی محمد دستغیب نگاهی داشته باشیم.فردی با یک نسبت نه چندان نزدیک،نام وخاطره آیت الله دستغیب را به عاریت گرفته است.اما عاریه گرفتن این خاطره برای فتنه انگیزی ،خنجر کشیدن به روی آرمانهایی است که شهید دستغیب جان خود را برای فدا کرد.

از طنزهای روزگار ما همین است که افرادی که ادعای تبیعت از قهرمانان را دارند خود بیش ترین فاصله را از آنها گرفته اند. ماجرای امروز علی محمد دستغیب نیز اینگونه است .از هرچه می گوید وهر چه بدان فخرمی کند بیش ترین فاصله ها را از آن گرفته است. اما نکته اینجاست که بسیاری از مردم ایران حافظه تاریخی خوبی دارند.کیست که از یاد برده باشد که پدرخوانده حوادث قتل های زنجیره ای چه کسی بود.موسوی یا همان مصطفی کاظمی از عاملان اصلی قتل های زنجیره ای، پا بست کسی بود که اینک در شیراز داعیه های عجیبی داشته و دارد.

سابقه موسوی بوضح در تاریخ ثبت است .دست پروده علی محمد دستغیب با افکاری چونان باند مهدی هاشمی. کسانی که زمانی مشهور به «تیم قنات» بودند و اخلال در سیستم اطلاعاتی کشور را رقم زدند ریشه های خود را از کدامین پدرخوانده اقتباس می کردند؟ آیا نباید امتداد این فرقه گرایی را دگر باره درجایی جستجو کرد که یک بار علی محمد باب ظهور کرد. فرقه ای که در سایه پدرخوانده قتل های زنجیره ای اینک آتشی در شیراز برافروخته است. امروز پدرخوانده قتل های زنجیره ای بازهم فرقه ای دیگر ساخته و پرداخته کرده اما بنا به سنت تاریخ طناب این فرقه بیش از همه به گردن صاحب آن خواهد پیچید.

 

 

انتقادات خاتمی از موسوی،مردخاکستری و بازیگرپنهان/سیاست گذاری ها را زنانه کرده اند/آقایان درکی از شرایط ندارند

گفته می شود خاتمی در جمعی درخصوص دیدار خود با موسوی که با اصرار و برنامه ریزی مرد خاکستری اصلاحات و بازیگر پنهان برگزارشده بود،این دیدار را «بی فایده» خوانده و با انتقاد از اصرارها برای همکاری با موسوی گفته است که این اقدامات منجر به زنده شدن جنبش موسوی نخواهد شد. وی همچون گذشته بهادادن به حرکت های موسوی را موجب اضمحلال و از دست رفتن فرصت های اصلاحات عنوان کرده و با بیان این که سیاست چیزی است که برخی فقط بلد هستند بنویسند اما نمی توانند عمل کنند،گفته است:این آقایان درک صحیحی از موقعیت ها و شرایط ندارند چطور نمی بینند و درک نمی کنند.

وی با انتقاد از مرد خاکستری اصلاحات و بازیگر پنهان برای اصرار جهت دیدار با موسوی گفته است: این آقایان اصرار کردند وحتی فشار آوردند برای دیدار. آینده نشان خواهد داد که چه کسانی نوک بینی خود را می بیند .اینها حذف را نمی بینند ، ما در دراز مدت قادر نخواهیم بود سرمان را بلند کنیم ، چطور مدیریت نظام را ندیدند ، چنان شیبی به اعتراضات سال گذشته دادند که در ایستگاه دوم یا سوم ، نه کسی بود که پیاده شود و نه کسی که سوار شود ، جالب است که تصیمات مارا با سازش طلبی و کم آوردن و عافیت طلبی تحلیل می کنند ، ولی لجاجت ها ی بی مورد ، زنانه کردن سیاست گذاریها و اقداماتی که به حمایت اجنبی ختم می شود و رویگردانی مردم را در صراط جنبش کذا و راهبرد مقابله تفسیر می کنند.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/14:: 12:54 صبح     |     () نظر

 

تلاش آمریکا درمقابل محور مقاومت بی نتیجه خواهد بود

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رئیس جمهور سوریه، روابط ایران و سوریه را از لحاظ استحکام و استمرار در طول 30 سال گذشته، بی نظیر دانستند. ضمن گرامیداشت یاد مرحوم حافظ اسد تأکید کردند: روند خوب همکاریهای دو کشور ، باید پرشتاب تر از گذشته ادامه پیدا کند. ایشان روابط سیاسی ایران و سوریه را عالی خواندند و با ابراز رضایت از ارتقای همکاریهای اقتصادی و فنی میان دو کشور افزودند: ظرفیت گسترش بیشتر این همکاریها همچنان وجود دارد.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: هیچ دو کشوری در منطقه وجود ندارند که دارای چنین روابط دو طرفه مستحکم و عالی سی ساله باشند، بنابراین باید از این تجربه نهایت استفاده را کرد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین آمریکا را مخالف اصلی محور مقاومت در منطقه دانستند و با اشاره به تلاشهای مقامات آمریکایی برای از بین بردن این محور مقاومت تصریح کردند: این تلاشها، مانند گذشته به نتیجه ای نخواهد رسید.

رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر همکاریهای منطقه ای میان کشورهای دوست، اظهار امیدواری کردند همه گروههای عراقی همچون گذشته با اتکا به ارای آحاد مردم عراق، با همکاری و یکدلی، در جهت آبادانی عراق، حل مشکلات مردم این کشور و خروج اشغالگران گام بردارند. در این دیدار که احمدی نژاد رئیس جمهور نیز حضور داشت، بشار اسد رئیس جمهور سوریه نیز روابط دو کشور را نمونه و الگو خواند و تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران و سوریه در یک سنگر قرار دارند و دارای اهداف مشترک هستند. آقای بشار اسد افزود: همکاریهای ایران و سوریه در همه ابعاد ادامه خواهد یافت و هر روز شاهد موفقیتهای بیشتری در منطقه خواهیم بود.

 

 

ترزا لویس و نعل وارونه جاهلیت مدرن

 

عملکرد مدعیان نظم نوین جهانی در تمام این سال‌ها، واقعیت نعل وارون زدن قدرت‌طلبان بی‌ریشه را برای مردم بصیرت‌پیشه ما روشن کرده است.

در دوران جاهلیت، برخی از دزدان برای آنکه ردّپای آنها و مرکبشان معلوم نشود،‌ به سم اسبان خود نعل وارونه می‌زدند تا مسیر رفت و برگشت آنها مستور بماند و از تعقیب در امان باشند.

حالا نعل وارونه زدن، حکایت جاهلیت مدرن امروز شده است؛‌ جاهلیتی که سعی دارد جامعه بشری را به سمت وارونه حقیقت منحرف کند.

بیش از سی سال عناد سرسختانه دشمنان این دیار با هر حربه‌ای علیه انقلا ب و دین و آئین، هر روز به شیوه هایی تکرار می شود؛ حربه هایی که در بطن آن بدبین کردن مردم به مسئولین متعهد و انقلابی مشاهده می‌شود؛ حربه‌هایی که با سیاستهای موذیانه مستکبران در صدد القای این است که نظام اسلامی ایران به نقض حقوق بشر مشغول است.

این گزینه را سالهاست به هر بهانه‌ای علم کرده‌اند و طوری وانمود می‌کنند که گویی در حوزه تحت اختیار خودشان همه در امنیت حاصل از عمل به منشور حقوق بشر در آرامش به سر می‌برند: حکومت ایده‌آل، نیروهای امنیتی و پلیس سالم، نهادها و سازمان‌های بی‌اشکال،‌ دادگاه‌های عادل و خلاصه یوتوپیایی که مقصد آمال بشری بوده است. آنها با بکارگیری سیاستهای خصمانه،‌ نقض حقوق بشر را در خارج از مرزهای خود جستجو می‌کنند. در دید این مذبذبان، حقوق بشر مذکور اساساً تنها می‌تواند در کشورهای دیگر(ترجیحاً اسلامی) پایمال شود.

فی‌المثل اگر زنی جرمی را در کمال صحت و سلامت مرتکب و به آن معترف هم شده باشد و دستگاه قضایی کشور اسلامی، متهم را در عوض گرفتن جان انسانی بی گناه و البته طبق قوانین مصرّح خود،‌ به اعدام محکوم کند، تمام دستگاه عریض و طویل استکبار،‌ مدعی العموم می‌شوند و از جایگاهی که لیاقتش را ندارند، فریاد وا حقوق بشرا سر می‌دهند.

"سکینه محمدی آشتیانی"، زنی است که به جرم زنای محصنه و مشارکت مستقیم در قتل همسرش محکوم به اعدام شده است؛ زنی که از پاپ گرفته تا هیلاری کلینتون و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و کارلا برونی فاسد و کوشنر و سارکوزی و همین شیرین عبادی (مصلح نوبل گرفته مستکبران) و ... برایش اشک‌ها ریختند، کمپین تأسیس کردند و از یک قاتل زناکار، مظلومی بی‌گناه و تحت ظلم واقع شده و فاقد حقوق بشری به تصویر کشیدند.

در مقابل این واقعه که مستکبران دروغگو، آن را توپ زمین بازی پر از علف هرز خود قرار داده‌اند، اتفاقاً در سرزمین یانکی‌ها حادثه‌ای مشابه رخ داده است. "ترزا لویس"، ناتوان ذهنی‌ای که هفتمین سال زندگی خود در زندان را سپری می‌کند، از سوی دادگاه متهم است به رابطه خارج از چارچوب خانواده، تهیه سلاح گرم و اجیر کردن دو نفر برای قتل همسر و ناپسری خود (توجه کنید: اجیر کردن و نه ارتکاب) و محکوم شده به مرگ.

حال این زن که پس از گذراندن چند تست هوش، "عقب افتاده ذهنی" معرفی شده است، توسط قاضی دادگاه ویرجینیا، "مغز متفکر" قتل‌ها معرفی می‌شود. جستجو کنید و ببینید کدامیک از دولتها و سران داعیه دار حقوق بشر در اعتراض به حکم عجیب صادرشده علیه لویس نطقی کرده باشند. چرا؟؟ دیگر بر همگان روشن شده که جوسازی دیکتاتورهای بین المللی برضدّ کشورها(به ویژه کشور عزیزمان،‌ ایران) و دخالت آشکار در امور داخلی آنها، تنها و تنها با هدف فرافکنی و کاستن از بار روانی فشار جامعه جهانی درخصوص جنایت‌ها و نقض‌های مکرر حقوق شهروندی در کشورهای مدعی صورت می‌گیرد.

عملکرد مدعیان نظم نوین جهانی در تمام این سال‌ها، واقعیت نعل وارون زدن قدرت طلبان بی ریشه را برای مردم بصیرت پیشه ما روشن کرده و مدت‌هاست که با بی خیالی از کنار حقوق بشر پوچ و توخالی غربیان و دنباله‌های داخلی آنها می‌گذرند. به قول صائب تبریزی:
 
نعل وارون نشود رهزن ما راست روان     کز ره دیر مکرر به حرم آمده‌ایم
 
 
 
 
 

توزیع مخفیانه روزنامه جریان فتنه بین مردم

دومین نسخه از نشریه " کلمه" به صورت غیرقانونی به چاپ رسیده و میان مردم توزیع شد. این نشریه یک صفحه‌ای بوده (جهت چسباندن بر روی دیوار) و اخبار و مسایل مهم روز را به صورت کوتاه چاپ می‌کند. همچنین در نشریه مذکور آمده است: " مردم رسانه ندارند. لطفا پس از خواندن خبرنامه، آن را به دوستان خود بدهید و یا در مکان عمومی جا بگذارید " و با این عنوان از خوانندگان خواسته‌اند اطلاع‌رسانی کنند.

گفته می شود این اقدم جهت شبیه سازی مبارزات مردم علیه نظام شاهنشاهی انجام گرفته که مردم در آن زمان سخنان امام خمینی (ره) را منتشر و پخش می نمودند البته با تفاوت که مردم در انتشار این ویژه نامه فتنه نقشی ندارند و برخی گروه های سازمان یافته وابسته به یکی از سران فتنه اقدام به انتشار این نشریه غیرقانونی نموده و آن را منتشر می نمایند.

 

 

هویت دستگیرشدگان گروهک نهضت آزادی در اصفهان اعلام شد

 

یک مقام آگاه در اصفهان، هویت هشت نفر دستگیر شده گروهک نهضت آزادی را اعلام کرد. وی که خواست نامش فاش نشود، شامگاه شنبه شب در گفت وگو با ایرنا افزود: ابراهیم یزدی(تهران) ، هاشم صباغیان(تهران)، علی اصغر غروی(اصفهان)، وحید حقیقی(اصفهان)، عباسعلی مصلحی(اصفهان)، احمد میرمحمد رضایی(زنجان)، رسول ورپائی(نائین) و غفار فرزدی(تبریز) عصر جمعه گذشته در اصفهان دستگیر شدند. وی توضیح داد: ابراهیم یزدی که به خاطر ابتلا به بیماری پرستات و قلبی به صورت موقت از زندان آزاد شده بود بدون هماهنگی، به اصفهان سفر کرده بود. وی همچنین پس از شرکت در نماز جمعه ی محفلی و غیرقانونی علی اصغر غروی قصد داشت تا یک جلسه خصوصی با سایر اعضای این گروهک غیرقانونی در اصفهان برگزار کند که دستگیر شد. وی تصریح کرد: ابراهیم یزدی و هاشم صباغیان بدلیل داشتن پرونده با حکم قضایی به تهران انتقال یافتند و مابقی افراد دستگیر شده نیز هم اکنون در بازداشت بسر می برند.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/11:: 7:21 عصر     |     () نظر

 

فتنه در بن بست؛حامیان در کما

جریان فتنه که با معضلات بسیار زیادی روبرو گردیده انتقادات شدید و گسترده ای در داخل وخارج را تحمل می نمایند. شنیده ها حاکی از آن است که بخش هایی ازعوامل رادیکال جریان فتنه که سال گذشته حوادث تلخی را در تهران بوجود آوردند ، با سازماندهی جدید قصد تحرکی برمبنای ناامن سازی اجتماعی وتثبیت موجودیت با هیاهوی بسیار وجلب حمایت مجدد کشورهای غربی را دارند.

این تصمیمات در حقیقت پس از آنکه انتقادات از مشی فتنه و رکود وبی تحرکی آنها ازعاشورای سال 88 به بعد بالا گرفت وریزشها هر نوع توان حرکتی را سلب نمود به مثابه تلاشی برای اعاده فتنه در نظر گرفته شده است. این در حالی است که اعلام جدایی خاتمی از موسوی و جداکردن جریان اصلاحات از موسوی بر نابسامانیها و مرگ  فتنه قوت بیشتری داده است ، موسوی با کمک مشاوران داخلی وخارجی بدنبال این هستند که از این سرنوشت حتمی فرار نمایند.

از سویی دیگر اولتیماتوم پشتیبانان خارجی نیز بر آشفتگی ها افزوده است ، واگر فتنه نتواند به یک راه حل عاجل برای حفظ واعاده موجودیت و تامین رضایت پشتیبانان دست پیداکند ، این حمایت ها از حالت همه جانبه فعلی خارج خواهد شد. در همین راستا یک منبع آگاه به جوان آنلاین گفت:جریان فتنه که در داخل ، با معضلات بسیار زیادی روبروگردیده و انتقادات شدید و گسترده ای در داخل وخارج را تحمل می نمایند و باید دید این جریان به چه نتیجه ای خواهند رسید چرا که وضعیت فعلی بن بست کامل است.

 

 

اخلال در اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها پروژه مشترک آمریکا و فرقه فتنه

فتنه‌گران در تلاشند طرح خود را برای امتیاز‌گیری از نظام اجرایی کنند. فتنه‌گران در تلاشند با استفاده از فشارهای اقتصادی داخلی و تحریم‌های بین‌المللی، طرح خود را برای امتیاز‌گیری از نظام اجرایی کنند؛ طرحی که با حمایت و چراغ سبز غربی‌ها در حال طراحی است.

با نزدیک شدن به روزهای اجرای نهایی طرح هدفمند کردن یارانه‌ها در کشور که اکثر کارشناسان اجرای آن را با شوکی کوتاه مدت اقتصادی به دلیل ناهماهنگی مردم در کشور همراه می‌دانند و از سوی دیگر اعمال تحریم‌های اقتصادی از جانب کشورهای غربی علیه کشور و مردم، فتنه‌گران نیز طراحی‌های خود را برای سودجویی از این فضا آغاز کرده‌اند تا شاید بتوانند پس از شکست‌های متوالی، حداقل امتیازی را از این طریق از نظام بگیرند.

برهمین اساس این جماعت می‌کوشند با بهره‌گیری از تجربیات کشورهایی نظیر مالزی، اندونزی، برونئی، مصر، پاکستان، بنگلادش و سایر کشورهایی که حذف یارانه‌ها در آن موجب بروز ناآرامی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شده است، با برنامه‌ریزی، هدایت جمعیت معترض به این موضوع در کشور را به دست بگیرند و با مصادره حرکت به نام خود و خط دهی به این جمعیت آنها را در مسیر تحقق اهداف خودشان قرار دهند و پدیده‌ای را نظیر آنچه که طی روزهای پس از انتخابات در کشور روی داد، به وجود آورند.

بحران اقتصادی زمینه‌ای برای بحران اجتماعی

در همین راستا کارشناسان اتاق فکر فتنه پس از تحقیقات مختلف به این نتیجه رسیدند که میان بحران اقتصادی در جوامع مختلف و افزایش ناآرامی‎ها و اعتراض‎های اجتماعی و همچنین گسترش جرائم مختلف و بی‎قانونی‎ها در آن جوامع، رابطه مستقیمی وجود دارد و در عین‎حال یکی از بدیهی‎ترین پیامدهای رکود اقتصادی در یک جامعه را می‎توان کاهش انگیزه و در عین حال، توانمندی دولت‎ها در تأمین اهداف اقتصادی برشمرد. در چنین شرایطی است که بسیاری از کشورهای توسعه‌نیافته یا در حال توسعه در جهان به اجرای طرح‎هایی چون «حذف یارانه‎ها» با تصور تأمین منابع اقتصادی بیشتر روی می‎آورند که این امر خود به طور مستقیم، مجدداً همان مردم فقیری که دولت آن کشور آنها را محور اجرای طرح مذکور قرار داده، تحت تأثیرات و تبعات فراوان قرار می‎دهد که از جمله آن می‎توان به افزایش بحران بیکاری، گسترش مهاجرت افراد فاقد تمکن مالی از روستاها به شهرها که خود پدیدآورنده بسیاری از چالش‎های اجتماعی است، ظهور مشاغل کاذب و فاقد جایگاه اجتماعی و روی آوردن بسیاری از افراد به این مشاغل صرفاً با هدف دریافت دستمزدهای روزانه اندک، گسترش مفاسد و جرایم اجتماعی و شدت گرفتن فاصله طبقاتی میان فقیر و غنی و بسیاری موارد دیگر اشاره کرد. بنابراین این موضوع بهترین شرایط را برای فتنه‌گران پدید می‌آورد که با سیاه‌نمایی علیه نظام و تحریک مردم و همچنین فراهم آوردن شرایط برای حرکات خیابانی، ‌آنها را به کف خیابان‌ها بکشانند و استفاده‌های لازم را از آن ببرند.

بازسازی قوا برای زمان اجرا

بنابراین بر اساس همین طرح، اتاق فکر فتنه به سفارش یکی از اعضای خود، طرح بازسازی قوای خود را در دستور کار قرار داده و می‌کوشد ضمن سازماندهی مجدد نیروهای قدیمی خود، نسبت به جذب نیروهای جدید با شیوه‌های گوناگون اقدام کند. آنها معتقدند که فشارهای بین‌المللی، تحریم‌ها و اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها 3 عامل زنجیره‌ای است که می‌تواند کشور را با بحران بزرگی مواجه کند. بنابراین باید این جریان کار اتصال حلقه‌های این زنجیره را نهایی کند و زمانی که تلفیق این سه عامل پایان یافت و کشور در آستانه بحران قرار گرفت، نیروهای سازماندهی شده جریان فتنه برای بهره‌گیری از فضا، وارد کارزار بشوند. از طرف دیگر، همزمان با این ورود، با بهره‌گیری از فضای اقتصادی به وجود آمده به تحریک مردم عوام پرداخته و آنها را نیز با حرکت خود همراه کنند.

پروسه‌های 6 ماهه برای سقوط دولت

این طرح زمانی به فکر کارشناسان اتاق فکر فتنه رسید که یکی از چهره‌های پشت پرده این جریان، تئوری پروسه‌های شش ماهه را به این اتاق ارائه کرد. بر اساس این تئوری، ‌این فرد سال 89 را سال سقوط دولت دهم عنوان کرده و گفته است که «اصلاح‌طلبان با همراهی سبزها باید شش ماه اول سال به طرح انتقادات صریح و بی‌پروا از دولت بپردازند و اقدامات دولتمردان را زیر سؤال ببرند. پس از پایان این پروسه، با آغاز 6 ماهه دوم سال تمامی تلاش‌ها را برای فشار به دولت و ناکام گذاردن اقدامات اصلاحی آنها به کار ببندند و قطعاً در این پروسه، دولت دهم که به خاطر فشارهای شش ماهه اول سست شده است سقوط خواهد کرد.» از این رو فتنه‌گران با این راهکار ارائه شده از سوی این چهره شاخص خود، به طراحی پروژه بازسازی قوای خود پرداختند.

پیام غربی‌ها به فتنه‌گران

در همین حال غربی‌ها نیز با اطلاع از این طرح و ارائه برخی نظر سنجی‌ها به فتنه‌گران در خصوص طرح تحول اقتصادی و همچنین با تنگ‌تر کردن حلقه تحریم‌ها و فشارهای خود، همچنان این جریان را برای تحقق اهدافشان یاری می‌کنند. گفتنی است غربی‌ها در پیامی که برای فتنه‌گران ارسال کرده‌اند با تأکید بر به کار بستن تمام تلاش این جریان برای اخلال در طرح هدفمند کردن یارانه‌ها، عنوان شده بود در صورت عدم موفقیت تلفیق این فشارها و اخلال‌ها دیگر نمی توان تا مدت‌ها به هیچ طرح دیگری برای به قدرت رسیدن فتنه‌گران امیدوار بود.

 

 

ردپای فتنه گران در اعتراضات طلافروشان

این کمیته تاکنون 5 جلسه اضطراری با حضور چهره های شاخص جریان رادیکال فتنه تشکیل داده است. جریان فتنه در قضایای اخیر اعتراضات صنف متوقع !طلافروشان به 3درصد مالیات ارزش افزوده نقش فعالی ایفا کرده است. بنا بر این گزارش یکی از سران متوهم فتنه کمیته ای مرکب از مشاورین و جامانده هایی از احزاب منحله مجاهدین ومشارکت ، به عنوان "ستاد حمایت" در ارتباط با معترضین صنف طلا فروشان تشکیل شده است که تعدادی از عناصر نشان دار و خط دهنده این صنف نیز در آن عضویت دارد. وظیفه این کمیته ، بررسی وضعییت ها وکمک به ادامه و گسترش اعتراضات و تعمیم آن به دیگر صنوف می باشد. گفته می شود ، این کمیته تاکنون 5 جلسه اضطراری با حضور چهره های شاخص جریان رادیکال فتنه تشکیل داده است و خط دهی اخبار وگزارشات مندرج در رسانه های غربی  نیز در این کمیته صورت می گیرد.

 

 

جلسه جریان انحرافی اصولگرایان با یک حزب تکنوکرات درکاخ نیاوران

این جلسه در کافی شاپ کاخ نیاوران برگزار شده است. ساعت 18 روزگذشته در کافی شاپ کاخ نیاوران نماینده جریان انحرافی اصولگرایان همراه با دو تن از نمایندگان یک حزب تکنوکرات دوم خردادی جلسه ای انتخاباتی را برگزارکرده و به رد و بدل پیغام های تصمیم گیرندگان خود پرداخته اند. نکته قابل توجه این که در این جلسه که تا ساعت 20 به درازا کشیده بود،یکی از محکومان حوادث بعد از انتخابات هم که در پرونده کشته سازی ها نقش پررنگی داشته نیزحضور داشته است.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/11:: 6:59 عصر     |     () نظر

 

موسوی را رها کنید؛ رهنورد را عشق است!

«حسین-ب» در سایت ضد انقلابی ایران امروز و در نوشته ای با عنوان «زهرا رهنورد» ضمن اشاره به مصاحبه زهرا رهنورد با سایت خودنویس که طی آن به تخطئه روزگار حیات حضرت امام خمینی(ره) پرداخته و از منافقین تروریست حمایت کرده بود، نوشت: او نقشی بی نظیر در جنبش مخالفین داشته و به عنوان یک اصلاح طلب تابوهای متعددی را در نظر و عمل شکسته است. او تنها همسر یک سیاستمدار نیست بلکه خود داعیه دارد. خانم رهنورد اگر قرار بود نقشی در سطح همسر یک سیاستمدار ایفا کند قاعدتاً باید در چارچوب رفتار و کرداری که همسرش تعیین کرده، کار می کرد ولی او مرتب از این محدوده ها و تابوها فراتر رفته و مثلاً در نزدیک شدن به فعالان سکولار تردید به خود راه نداده است.

این گروهکی فراری ادامه می دهد: از این نکته می گذریم که رهبران اصلاح طلب فتنه سبز و آقایان موسوی و کروبی نمی توانند خود را از مسئولیت فجایع دهه اول انقلاب بری بدانند اما همین عمل خانم رهنورد در تابوشکنی رژیم است. یادآور می شود رهنورد پیش از این تصریح کرده بود که فتنه 88 با جریان های لائیک (ضددین) پیوند دارد و این جریان ها بخشی از فتنه سبز هستند. برخی محافل ضدانقلاب چندماه پیش با اشاره به بن بست کسانی چون موسوی و کروبی، خواستار برجسته و مطرح کردن کسانی نظیر همسر موسوی یا خروج رهنورد از کشور شده بودند. رهنورد از اینکه در سایه موسوی در رسانه های ضدانقلاب تحویل گرفته شود ابراز ناخرسندی کرده و اقدام منافقین بواسطه سایت ایران امروز، التیام بخشی به ناراحتی رهنورد و به نوعی هندوانه زیر بغل وی گذاشتن است.
 
گفتنی است که برخی از گروه های ضدانقلاب و نیز گردانندگان رادیو فردا و دویچه وله ضمن تقدیر از هنجارشکنی های زهرا رهنورد، مطرح کردن وی به طور مستقل از موسوی را به مصلحت! نمی دانند و معتقدند که او به خودی خود هیچ جاذبه ای برای مطرح شدن ندارد ضمن آن که به نوشته سایت بالاترین، سن و سال بالای زهرا رهنورد فرصتی برای مطرح کردن او باقی نمی گذارد. همین سایت پیشنهاد کرده بود که برای خانم رهنورد نقش «مادر تروزا» می تواند مناسب باشد!
 
ادعای تجلیل و تمجید از رهنورد به عنوان یک زن مبارز در حالی است که زنان در اردوگاه های منافقین از کوچک ترین حقوق انسانی محرومند و صرفاً به عنوان ابزار بهره کشی و استثمار جنسی، میان سران این سازمان دست به دست می شوند. خوشبخت ترین! زن عضو سازمان منافقین مریم قجرعضدانلو ابریشمچی رجوی است که سرنوشتی به غایت خیانت آلود و مصیبت بار دارد.
 
 
 
 

اختصاصی/فتنه‌گری نهضت آزادی علیه یارانه‌ها

نهضت آزادی از عوامل خود خواسته تا برای سیاه نمایی علیه نظام در قضیه هدفمندی یارانه ها آماده باشند. یکی از سرکردگان نهضت غیرقانونی آزادی اخیراً در تماس با عناصر فعال این گروهک در شیراز از آنها خواسته است خود را برای سیاه نمایی علیه قانون هدفمند کردن یارانه‌ها آماده کنند. این عضو گروهک نهضت آزادی از این افراد خواسته است با توجه به اجرای قریب‌‌الوقوع قانون هدفمند کردن یارانه‌ها و تورم احتمالی ناشی از اجرای این قانون، تمام هم خود را صرف دامن زدن به مطالبات مردم و مخالف‌خوانی علیه این قانون صرف کنند. گفتنی است گروهک غیرقانونی نهضت آزادی پیش از این در سلسله جلساتی با اعضای فرقه سبز، توافق کرده‌اند به هر شکل ممکن در اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها سنگ‌اندازی کرده و با ایجاد نارضایتی‌های کاذب مردمی، بار دیگر زمینه اغتشاشات و درگیری‌های خیابانی را ایجاد کنند. 

 

 

بررسی پشت پرده حضور رهنورد و موسوی در آمریکا

چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟ بررسی نقاط مبهم در سوابق میرحسین موسوی و همسرش زهره کاظمی مشهور به زهرا رهنورد می تواند گره از بسیاری ابهامات عملکرد دو سال اخیر این افراد را باز کند.رضا گلپور محقق و نویسنده کتاب شنود اشباح در تحقیقی پیرامون همین موضوع نوشت:
چگونه در ضداسرائیلی ترین پدیده تاریخ صهیونیسم (یعنی پیروزی انقلاب اسلامی)، سیّدی از اعضای شبکه‌‌ مزدوران حقوق‌بگیر سفارت منحوسه‌ صهیونیستی (با مهندسی افکار عمومی و حتی حمایت برخی خوبان و خواص ) به عرصه ی رقابت انتخاباتی و حتی به کلیدی‌ترین پُست اجرایی جمهوری اسلامی رسانده می‌شود؟!
وی با اشاره به اینکه رستنگاه سیدابوالحسن بنی‌صدر از حیث اصول و التزام به آن با ولایت و روحانیت اصیل انقلاب، یکی نبود، افزود: بنده با نهایت احترام از باب ادای وظیفه‌ خود، به عنوان یک شهروند ساده در نظام جمهوری اسلامی می‌خواهم نقاط مبهم موجود در سوابق جناب آقای میرحسین موسوی و همسرش را خاطر نشان و مطرح نمایم . چرا که امکان نفوذ فرصت طلبان در آب نمک خوابانده شده را به وضوح می بینم .
آرزو دارم با بیان شفاف و عاقلانه ی آقای موسوی و یا همسرشان، حسن‌ظن امثال اینجانب در عدم نقش آفرینی موسوی در سناریویی نظیر به قدرت رساندن بنی صدر ،تبدیل به یقین گردد.
...سؤال بسیار اساسی که ایشان باید هرچه سریعتر به آن پاسخ بگویند اینست که چگونه ایشان حدود 2 سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط نظام ستمشاهی، به همراهی همسرش سر از آمریکا درآورد؟
بنده هیچ سابقه‌ ی تحصیلی در این دوره از ایشان در اسناد و لینک های رسمی دانشگاه های آمریکا مشاهده نکرده‌ام. چرا درست پس از سفر ژنرال هایزر به تهران (که جهت برخی تدبیرهای وی در پذیرش سقوط ستمشاه و برنامه ریزی جهت ترور یا کودتا و یا انحراف در مسیر میلیونی طرفداران امام خمینی صورت پذیرفت) ، جناب میرحسین موسوی با همسرش سر از تهران در آورده‌اند؟
...آنچه من امروز احساس وظیفه می کنم حتما در افکار عمومی مورد توجه قرار گیرد، یافتن پاسخ مناسب به این سوال است که به چه دلیل بعد از سی سال که از استقرار نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد، باید خانمی که داعیه بانوی اول شدن را دارد، از بیان اسم و هویت واقعی خود طفره رفته و همچنان و همواره از یکی دو اسم مستعار استفاده ‌کند؟!
... چه اسراری در سال های اقامت در آمریکای ایشان یعنی "زهره کاظمی آزاد" و یا همان "زهرا رهنورد" کمی قبل از انقلاب در ایران وجود داشته است؟
... چه افرادی و در چه کشورهایی واسطه سفر این خانم، یعنی زهره کاظمی‌آزاد، با اسامی مستعار دیگر، مثل "زینب بروجردی" یا همان "زهرا رهنورد" به آمریکا بوده اند؟
این چه آریستوکراسی است که دو خواهر کاظمی ( زهرا با اسم مستعار ژاله و زهره با اسم مستعار زهرا رهنورد ) بعد از اخراج پدرشان از ارتش توسط معلوم الحالی مثل احمد شاملو کشف میگردند؛ که یکی سوگلی هویدا آخرین نخست وزیر جدی قبل از انقلاب در مصاحبه های تلویزیونی ؛ و دیگری همسر اولین نخست وزیر پابرجای بعد از انقلاب بوده اند.
چرا خواهر مرحومه ایشان، زهرا که تا سال 1383، که در واشنگتن دی‌.سی در گذشت از اسم مستعار "ژاله" استفاده می‌کرد؟
- آیا خانم زهره کاظمی آزاد (همسر میرحسین موسوی) می‌توانند لیست مسافرت های قبل از انقلاب خود را بویژه به پایتخت‌های اروپایی و آمریکا به خاطر بیاورند؟
- ساختمان موسوم به پارک دوپرنس که توسط فرح پهلوی طراحی و در تقاطع شیخ بهایی و ملاصدرای تهران قرار داشته غیر از این دو خواهر، مأمن و مأوای چه خواهران مکشوفه ی دیگری بوده است؟
آیا احکامی که میرحسین موسوی یا سیدمحمد خاتمی با نام مستعار برای این خانم صادر کردند (حداقل در سطح ریاست دانشگاه الزهرا) یا مدارک تحصیلی او برای دریافت حقوق ، قانونی بوده است و حتی یک کپی از شناسنامه ی حقیقی ضمیمه داشته است؟...
خود جناب آقای میرحسین موسوی همانند بسیاری دیگر از عناصر مرتبط با جریانهای مبارزه مسلحانه قبل از پیروزی انقلاب دارای اسم مستعار (حداقل "حسین رهجو" ) می‌باشند که این هویت از مؤسسین به اصطلاح جنبش مسلمانان مبارز بوده‌است.
... نباید فراموش کرد که دو تن از کادرهای جوان حزب ایران یعنی "محمد نخشب" و "عبدالحسین راضی" در اوایل دهه‌ 30 انشعاب کرده و حزب مردم ایران را تحت تأثیر به اصطلاح خداپرستان سوسیالیست تأسیس نمودند و با اعلام وفاداری کامل به "محمد مصدق السلطنه" خود را مترقیان مذهبی برمی‌شمردند. پس از قیام عاشورایی حضرت امام خمینی و مقلدانشان در خرداد 1342، نخشب، نام حزب مردم ایران را به جنبش آزادیبخش ملی ایران (جاما) تغییر داد.
در همین دوران بود که صادق قطب‌زاده به آمریکا رفته و در آنجا با حمایت و همکاری محمد نخشب و دیگر شخصیت های متعلق به جبهه ملی، سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا را راه‌اندازی کرده بود.

بعد از کناره‌گیری "عبدالحسین راضی" از سیاست و مرگ نخشب در آمریکا در دهه‌ی 1350، دو نیروی کلیدی "جاما" و طرفدارانشان به مبارزه‌ قهرآمیز و مسلحانه روی آوردند. جالب است که هر دو جریان خود را خداپرستان سوسیالیست می‌خواندند. این دو نفر کلیدی، یعنی "کاظم سامی کرمانی"، روانپزشک مقیم تهران (که قتل عجیب او همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد) و "حبیب‌الله پیمان"، دندانپزشک مقیم تهران (پس از همراهی عناصری چون رسول رزق ‌جوقناد، حسین زادعیسی، مصباح تلقینی و دیگران) در دهه‌ پنجاه به آموزش تولید مواد منفجره و خرید سلاح و مهمات و مبارزه‌ قهرآمیز مسلحانه روی آوردند.
سؤال اینجاست که آقای میرحسین موسوی به عنوان یکی از کلیدهای خداپرستان سوسیالیست چه نسبتی با این مبارزات مسلحانه (که غالباً غیرشرعی و ناهماهنگ با فقهای جامع‌الشرایط بوده است) داشته‌اند؟
از آنجا که در خط مشی جاما همکاری های تاکتیکی با چریک های اکثریت فدایی خلق و نیز حزب توده کاملاً تعریف شده بوده است و هر دوی این دو جریان مستقیماً با سرویس های جاسوسی ابرقدرتها در تعامل مستقیم بودند، جناب میرحسین موسوی به عنوان عضو همراه این گروهک (جاما) تا چه اندازه درگیر این تعاملات بوده‌است؟
چرا جاما به عنوان مخفف جنبش اسلامی مردم ایران با زیرکی و ظرافت تغییر نام داد؟
هزینه‌ اقامت قریب به 2 سال میرحسین و همسرش از کجا و چگونه تأمین گردیده بود؟ ایشان در قبل از پیروزی انقلاب به مفهوم مبارزاتی (و نه فامیلی و نژادی) ارتباط با کدامیک از بزرگان حول امام خمینی را داشت؟
میرحسین 2 سال سپاهی دانش در شهرکرد بوده است و سپس سر از واشنگتن دی.سی درآورده است. دفتر شرکت مشاوره معماری سمرقند با چه هدفی و با سرمایه چه مجموعه‌ای توسط ایشان تأسیس و راه‌اندازی گردید؟
در سوابق رسمی ایشان آمده متولد 1320، از 1332 از تبریز به تهران آمده، در مدارس "جامی" و "عنصری" تبریز و بعد از ورود به تهران دبیرستان "جعفری" و در سال آخر مدرسه‌ "مروی"، در سال 1348 گویا کارشناسی ارشد خود را در رشته معماری و شهرسازی گرفته و "حسن آلادپوش"، "عبدالعلی بازرگان"، "محمدعلی نجفی"، مهندس "حجت"، مهندس "نقره‌کار"، مهندس "محمد بهشتی"، مهندس "انوار" طبق اعلام ایشان دوستان صمیمی‌ او هستند.
خداپرستان سوسیالیست سه هدف عمده از تشکیل جاما را به این شرح تبلیغ می‌کنند: حمایت از مذهبی‌های سازمان مجاهدین خلق، پشتیبانی از اندیشه‌های دکتر علی شریعتی، حمایت از جنبش توده‌ای مردم ایران؛ میرحسین موسوی در راستای تحقق سه هدف فوق با چه سازمانها و افرادی تعامل داشته است؟
البته در بحث بعد از انقلاب ایشان هم که به شهید بهشتی و شهید رجایی وصل شدند، مطالب و اسناد بسیار مهمی از شهید آیت(ره) و هشدارهای این شهید گرانقدر به شهید بهشتی وجود دارد که در صورت لزوم ریز به ریز‌ آنها ‌‌باید طرح و بررسی گردد و به حول و قوه‌ی الهی این کار را صورت خواهم داد.
بسیار جالب است که غالب کسانی که امروز محمود احمدی که آماج دشنام های احزاب گوناگون اعوجاج ‌دار در تولی و تبرایشان می‌باشد، دارای این درد مشترک خانم کاظمی آزاد و آقای موسوی هستند، یعنی هویت‌های دو یا چندگانه‌ی مستعار داشته و دارند که بد نیست برای ماندن در حافظه‌ عزیزان و مطالعه برخی را مرور کنیم :
- روحانی شهیر اردستانی "محمدحسین جعفری"، مشهور به "حسین شریعتی"، معروف به "شیخ‌الشریعه"، با نام مستعار "شیخ‌الرئیس".
- "سعید حجاریان کاشی"، مشهور به "سعید مظفری"، معروف به "جهانگیر صالح‌پور" یا "مستر بریدی".
- "حسین توکلی"، معروف به "حسین محمدی" (عماریون)

 

 

اهانت سایت حامی میرحسین به امام خمینی

 

سایت حامی میرحسین به بهانه دفاع از استقلال حوزه‌های علمیه به بنیانگذار جمهوری اسلامی اهانت کرد. رسالت نوشت: سایت جرس که از سوی عناصر ورشکسته‌ای مانند مهاجرانی، کدیور، سازگارا و افرادی از همین قماش به عنوان سخنگوی جنبش فتنه و حمایت تمام عیار از میرحسین و کروبی در لندن فعالیت می‌کند در مطلبی به قلم حسین منتظر حقیقی با تمجید از مجمع روحانیون مبارز که بر لزوم استقلال حوزه‌های علمیه تاکید کرده‌ است سفیهانه مدعی شد اولین کسی که استقلال حوزه علمیه را زیر پا گذشت امام خمینی بود.

نویسنده این مطلب که عکس وی با کراوات در حالی که پوزخند می‌زند در سایت حامی موسوی دیده می‌شود با تحریف تاریخ مدعی شد آقای سید کاظم شریعتمداری به خاطر مخالفت با قانون اساسی و اصل ولایت فقیه مورد بغض امام خمینی قرار گرفت و از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دستوری که امام خمینی به آن داده بود صلاحیت شریعتمداری برای مرجعیت زیر سئوال رفت. بر خلاف ادعای نویسنده سایت حامی موسوی، شریعتمداری نه به خاطر مخالفت با قانون اساسی بلکه به خاطر همراهی وعده دادن به کودتاچیان برای حمایت از ترور و قتل حضرت امام خمینی و اعتراف وی در صدا و سیما به این اقدام ناشایست از سوی جامعه مدرسین از سمت مرجعیت خلع شد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/11:: 6:58 عصر     |     () نظر

 

سپاه اگر در سیاست وارد نشود سپاه نیست

سپاه اگر در سیاست وارد نشود سپاه نیست

سردار همدانی در باره بیانیه سپاه در مورد حوادث مقابل خانه کروبی می گوید:شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی می دادیم. سیاست > چهره ها  - سردار همدانی در باره بیانیه سپاه در مورد حوادث مقابل خانه کروبی می گوید:شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی می دادیم.

محمود عزیزی: دو ساعت و نیم طول کشید تا بالاخره بعد از اقامه نماز به امامت سردار توانستیم با حسین همدانی فرمانده سپاه محمد رسول الله گفت و گو کنیم. قبل از مصاحبه با «خبر» بازدید وزیر ارتباطات از نمایشگاه هفته دفاع مقدس و رایزنی با نماینده شهرداری درباره نظافت دهکده مقاومت- محل برگزاری نمایشگاه یادیاران- دلایلی بود که مصاحبه را به تاخیر انداخت.

فرماندهی لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، معاون مرکز راهبردی سپاه، مشاور عالی فرمانده کل سپاه و نیز جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج مسئولیت هایی بوده که همدانی پیش از این تجربه کرده است. آبان 1387 و به دنبال تغییرات ایجاد شده در ساختار سپاه و تشکیل سپاه‌های استانی، لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) و منطقه مقاومت بسیج تهران بزرگ در یکدیگر ادغام و به سپاه محمد رسول‌الله(ص) تهران بزرگ تغییر نام یافت.

بر خلاف تصور بعد از نماز سردار پیشنهاد کرد در همان مکانی که نماز خواندیم به گفت و گو بنشینیم و این گونه شد که مصاحبه 60 دقیقه ای با فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) در مقر دهکده مقاومت روی زمین برگزار شد تا بر خلاف همه مصاحبه ها خبری از میز و صندلی نباشد.

****

سردار! به نظر شما اصلی ترین  مساله ای که در شرایط حاضر کشور را تهدید می کند چیست؟از ابتدای انقلاب اسلامی ما یک تهدید بیشتر نداشتیم که تا الان هم همان باقی است و آن موضوع ارزش ها و باورها است. دستاورد وقوع انقلاب اسلامی بیداری ملتها بود، چیزی که آنها به شدت با آن مخالف بودند. برای همین بعد از پیروزی انقلاب دنبال ایجاد شکاف بودند؛ بعدا به این نتیجه رسیدند که با جنگ تحمیلی ضربه شست و پتک آهنی را وارد کنند و انقلاب تازه شکل گرفته را از بین ببرند.

وقتی در جنگ به هدف خود نرسیدند دنبال تهی کردن و خالی کردن «باورها» رفتند؛ باورهایی که در میادین جنگ نتوانستند آن را تغییر دهند. آنها الان دهها مرکز تحقیقاتی و راهبری و مطالعاتی ایجاد کرده اند تا بفهمند چطور ایرانی ها 8 سال از جان خود گذشتند. لذا می بینید از دوران بعد از دفاع مقدس می آیند به باورهای مذهبی ما حمله می کنند. بنابراین تهدید امروز نظام جنگ نرم است و تهدید نظامی اولویت دوم است.

برنامه های شما برای مقابله با این تهدید ها چه بوده است؟ما در دو بخش شکلی و محتوایی کار کردیم. امروز بر اساس همین تدبیر و نسخه به دنبال این هستیم که جمعیت 8 میلیون و500 هزار نفری تهران همگی بسیجی شوند.در این صورت ما دیگر مشکلی نخواهیم داشت.

این ایده ای واقعی است سردار؟واقعی است. از این منظر که اسلام می گوید ایده آل نگاه کنید. ما باید برای خودمان مدینه فاضله تعریف کنیم تا به آن برسیم. اگر قصدمان این باشد که ایرانی آباد داشته باشیم نباید به کشور خودمان محدود شویم.

صحبت های شما از جنبه مدیریت استراتژیک درست است، منتها ما باید بستر واقعیت ها را هم ببینم. فکر می کنید نگاه به بسیج در شرایط حاضرهمان نگاه قبل از انتخابات سال 88 است؟نه، قطع و یقین نیست. ما سال گذشته احساس کردیم که بیش از این باید عمق بخشی داشته باشیم. ببین! تا قبل از این بد تفهیم شده است. ما می گویم همه مردم بسیجی هستند. ما بسیجی را بد تعریف کردیم. ما می گویم هر کس که دلش برای  نظام و اسلام و  ایران می ثپد، بسیجی است ولو اینکه مسلمان نباشد. ما اگر بسیجی را از آن محدوده تنگ پایگاه خارج کنیم و بگویم که بسیج اندیشه و فکر است، آن زمان دایره شمول ما فراتر از تعدادی از افراد است. آن وقت خانمی که در خانه فرزندانش را بزرگ می کند بسیجی است. معلمی که  خوب درس می دهد، بسیجی است. هر راننده ای که خوب خدمت می کند این می شود بسیجی.

ولی می پذیرید که این تعریف هیچ گاه طی سالهای گذشته عام نشده است.بله، شما اگر مریض شوید و به نسخه پزشک عمل نکنید، این موجب تشدید بیماری می شود. امام راحل برای ما نسخه پیچیده و دائم راهنمایی کرده است. امام دائم از ملت تشکر کرده است. در سالهای جنگ از جمعیت حدود 50 میلیونی ما یک میلیون در جبهه ها حضور یافتند.

یک میلیونی  از 36 میلیون جمعیت آغاز جنگ؟یک میلیون از 36 میلونی که بعدا به 50  میلیون رسید. ما 50 میلیون آخر جنگ جمعیت داشتیم. آن زمان یک میلیون نفر از مردم ما در جبهه ها حضور یافتند. پس بقیه چه می کردند؟ ما می گویم بقیه نقش پشتیبانی داشتند؛ ما این گونه تعریف می کنیم. ما می گویم کسانی که با جنگ هم موافق نبودند و حتی کمک مالی  نکردند، اما مخالفت نداشتند و رزمنده ها را تضعیف نمی کردند، آنها هم در دفاع مقدس ما - ولو کم- سهم دارند. ما می گویم مردمی که 9 دی سال قبل آمدند در دفاع از ولایت، اینها بسیجی هستند. اینهاچند نفر هستند؟ شما می گوید با این تعریف آرمان ما درباره بسیج تحقق پیدا نمی کند؟! تفکیک ما تا پیش از این غلط بوده است؛ ما نسخه امام را عمل نکردیم.

اشاره داشتید به واقعه9 دی. تجربه سال گذشته چه نقاط مثبت و منفی برای کشور داشت؟من از یک منظر دیگری به حوادث سال 88 نگاه می کنم. تاریخ انقلاب ها نشان داده هر انقلابی که خود را در مسیر حوادث صیقل ندهد، شکست می خورد. انسان هم همین طور است. بچه های که در ناز و نعمت بزرگ می شوند در مقابل یک سختی به بن بست می رسند. لذا من رخدادهای سال 88 را یکی از کمین های می دانم که بحمدالله کاروان انقلاب از آن عبور کرد. پیش بینی من این است که کمین های سخت تری در پیش داریم. انقلاب ما اگر می خواهد نامش انقلاب بماند حتما باید حوادث این چنینی را در مسیر خودش انتظار بکشد.

من جواب سوالم را نگرفتم. تجربه های سال قبل نقاط مثبت و منفی اش چه بود؟درباره نقاط منفی سال گذشته ما این انتظار را داشتیم اما انتظار از برخی ها که ادعای انقلابی بودن را داشتند نداشتیم. 

منظوتان این است که انتظار حوادث سال گذشته را داشتید؟بله، انتظار حوادث فتنه را داشتیم، آن هم بر اساس برآورد اطلاعاتی نه تحلیل و تفسیر. برآورد اطلاعاتی ما می گفت که شبکه های جاسوسی دشمن و با توجه به اختصاص بودجه برای مقابله با انقلاب در کنگره آمریکا برنامه های دارند. ما انتظار داشتیم که حوادثی داشته باشیم. یکی از آنها بهانه انتخابات بود. بنابراین انتظار رخ دادن حوادثی را داشتیم، اما انتظار نداشتیم برخی ها خودشان را به اردوگاه مخالفین ببرند و بر علیه مردم حرکتی انجام دهند.

منظوتان آقایانی است که در انتخابات کاندیدا بودند؟تنها بحث آنها نیست؛ ما بیشتر به عناصر پنهان می پردازیم. کسانی که تا دیروز ادعای دوستی و خط امامی بودن داشتند و در کاروان انقلاب بودند. ما خلاصه نمی کنم اینها را در دو یا سه نفر کاندیدا. درست است که آنها نمایان شدند اما  آنهایی که پشت صحنه مدیریت کردند آنها مهم هستند. ما انتظار این را نداشتیم. تلخی سال گذشته این بود که خیلی خسارت به مردم وارد شد. خیلی خسارت به اعتبار بین المللی ما وارد شد. ما ادعا داریم امنیت ما در بین کشور های منطقه از همه بیشتر است. ادعا داریم که مردم ما یکپارچه و علاقمند به انقلاب هستند. با حوادث سال گذشته چهره بدی در عرصه بین المللی از ایران ثبت شد.

این سوال را از این جهت پرسیدم که برخی معتقدند شاید در مقاطعی نیرویهایی که در حوزه امنیت مسئولیت داشتند دچار غفلت های در برخورد با فتنه شدند؛ یا اینکه بد عمل کردند و تصویری مخدوش از بسیج ارائه شد.برخی می گویند چرا سپاه و بسیج ما سال قبل بدعمل کرد؛ ما این چنین نمی بینیم. ما باید عمیق تر نگاه کنیم. اولا ما بسیج را برای چه زمانی می خواهیم؟ بسیج را برای بسیج می خواهیم یا انقلاب؟ اگر قرار باشد که نظام آسیب ببیند و بسیج آسیب نبیند، ما چنین بسیجی را نمی خواهیم. آیا می پذیریم که نظام ما مورد حمله واقع شد؟ آیا می پذیریم که به مردم ما حمله وارد شد؟ امنیت از آنها گرفته شد؟ اگر این را بپذیریم بسیج فدایی است. یک جا در دفاع مقدس جانش را می دهد و یک جا از آبرویش هزینه می کند. سال گذشته خیلی ها این سوال شما را از من می پرسیدند، سوال جدیدی نیست.

می گفتند چرا بسیج را می آورید در عرصه؟ ما می خواهیم بسیج را چه کارش کنیم؟ بگذاریم در قوطی کبریت بماند. شما ببینید سال قبل چقدر ویرانی درست کردند؛ تخریب را به حد اعلای خودشان رساندند که نمونه اش روز عاشورا است. بسیجی های در هیات داشتند سینه می زدند. گفتیم چه دارید سینه می زنید برای امام حسین، در میدان ولیعصر جسارت شده به تکیه امام؛ شما اینجا سینه می زنید؟ همین که گفتیم مسئول هیات، گفت عزاداری بس است. ما باور نمی کردیم که روز عاشورا جسارت را به حد اعلای خودش برسانند. فکر می کردیم اینها با دولت مخالفند، با برخی بخش های نظام مخالفند اما با امام حسین نباید اینها مخالف باشند. وقتی روز عاشورا چنین جسارتی می کنند بسیج سالم بماند؟ ما چنین بسیجی را نمی خواهیم. ما بسیجی می خواهیم در زمان خطر آبرو، جان و همه سرمایه اش را به میدان بیاورد. ما از 22 بهمن سال قبل جانباز 70 درصدی داریم. ما با هیچکس درگیر نشدیم اما در شهرک غرب و میدان کاج از بالای ساختمان وسیله ای را پرتاب کردند که الان این برادر ما چهار، پنج عمل مغر انجام داده، اما بهبود پیدا نکرده است. سرش دچار آسیب بسیار جدی شده است. اخیرا که من از پزشک اش سوال کردم پزشکان خیلی امیدوار نیستند. ما گل را به کسی می دهیم که آمده اعتراض کرده، اما در مقابل کسی که قمه کشیده و دست بسیجی ما را قطع کرده ما نباید گل بدهیم.

پیش بینی تان از رفتار های آتی کاندیدا های شکت خورده انتخابات چیست؟بنده تحلیل خودم این است که پرونده سران فتنه بسته شده است اما فتنه جدید در دستور کار است و به دنبال این هستند که کسانی را با بهانه های دیگری وارد کنند. با توجه به اینکه مواردی از قانون اساسی - مثل اصل 44 - اجرایی نشده آنها به دنبال پیاده شدن این اصل دنبال ایجاد نارضایتی در مردم هستند و می خواهند بر این موج سوار شوند و مردم را بر علیه نظام بشورانند.

این  تحلیل است یا برآورد اطلاعاتی؟تحلیل

سیاست جذب حداکثری موضوعی بوده که در یک سال اخیر رهبر انقلاب بر آن تاکید کردند. اخیرا هم در دیدار اعضای مجلس خبرگان به این موضوع اشاره کردند. برخی سیاسیون معتقدند منظور ایشان اصلاح طلبان بودند. تحیلل  شما از سیاست جذب حداکثری چیست؟ما در سال گذشته بعد از فرمایشات رهبر انقلاب درباره جذب حداکثری به دنبال روشنگری بودیم. به افرادی که در زندانها  بازداشت بودند مراجعه می کردیم؛ در مواجه با برخی از اینها می دیدم اتاق اینها پر از عکس شهدای انقلاب بود. لذا فهم ما از جذب حداکثری این بود که روشنگری کنیم. یک نهضت روشنگری راه انداختیم با چهار هزار نفر از اساتید، محققیین و روحانیون و برخی دانشجویان بسیجی که در تمام مدارس، مساجد و دانشگاه ها کار روشنگری انجام دادند. کار سختی بود. در جلسات اول با همین سوالات تند مواجه می شدیم که چرا با مردم برخورد شد. وقتی بر اساس منابع اطلاعاتی و با اسناد و مدارک توضیح داده شد با زمینه ای که جوانان ما داشتند آنقدر ریزش از آن طرف انجام شد که ما فکر هم نمی کردیم و شما دیدید در 22 بهمن کمترین تنش را داشتیم. حتی در سال 89 در سالگرد انتخابات ریاست جمهوری و روزهایی که رسانه های بیگانه اعلام کردند که مردم بیایند در خیابان ها، دیگر این حوادث را نداشتیم. حتی شبکه های اینها اخیرا آن قدر فعال شدند و مردم را به تکبیر گفتن دعوت کردند. در همین امسال در هفته گذشته گسترده تبلیغ کردند، اما شما دیدید که به جز دو سه نقطه مشخص در شهر تهران چیزی دیگری نداشتیم. شعار نویسی که سال گذشته بود الان دیگر خبری نیست. بعضی در بازداشتگاه بودند بعد که بیرون آمدند با رفتاری که ما با اینها داشتیم الان جزو کسانی هستند که آمدند در بسیج و به ما کمک می کنند.

سوال من درباره سیاست جذب حداکثری ناظر به اصلاح طلبانی بود که در عرصه سیاسی حضور دارند.ما اعتقاد داریم بر اساس تحلیلی که رهبری دادند جذب حداکثری یعنی هیچ کس ازدایره ما خارج نمی شود، مگر اینکه خودش از اردوگاه خارج شود. در سپاه تهران در بخش افرادی که در راس هستند، مسئولیتی نداریم. آن بخش به جای دیگری واگذار شده است، اما در بخش دیگر کسانی که لیدر بودند اینها کسانی بودند که در نهضت روشنگری با ما همکاری کردند. یک کسی که چهره بسیار شاخص ستاد آقای میرحسین بوده بعدا آمد به همکاری ما و رفت در مدارس بالا شهر سخنرانی کرد و بسیار هم اثر گذار بود.

می شود نام ببرید؟نه! خودش گفته من را رسانه ای نکنید و بگذارید کارم را بکنم. یا فرزند شهیدی در ستاد آنها بوده که وقتی من دو سه ساعت با او  صحبت کردم ایشان اظهار ندامت می کرد و برای جبران کار خودش با ما می گفت من چه کاری می توانم انجام بدهم؟ الان دارد در حوزه جنگ سایبری ما کمک می کند و یک متخصص است. ما هیچ کس را از دایره خارج نمی کنیم. چون آموزه های دینی این را به ما می گوید. من اگر مجاز بودم می رفتم با برخی از این سران فتنه می نشستم و حرف می زدم. چون تکلیف دارم این کار را هم کردم. من  با برخی که بازداشت بودند ومی شناختم رفتم نشستم صحبت کردم  و دیدم که چه چیزی های در ذهنشان است.

دو سه شب بعد از اینکه از مسجد الهادی سلاح کشف شد وقتی آقای غفاری را دیدیم ایشان گفت که «بازهم کار خودتان را کردید. رفتید اسلحه را گذاشتید در مسجد و بعد هم خودتان رفتید گرفتید»؟! من چون آقای غفاری را از قبل می شناسم، می دانم روحیه تندی دارد و این حرکت های ایشان طبیعی است. به همین خاطر قوه قضائیه خیلی برخورد تندی با ایشان نکرد. آقایی بعدا به این موضوع  اعتراض می کرد، وقتی توضیح دادم گفتم:«شما مطمئن باشد کار ما نبوده چون 7 سال در آن مسجد پایگاه بسیج نداشتیم» باز هم قبول نکرد و بعد از حرف من هم تحقیق کرد دید حرف ما درست است.

یک اتفاقی که اخیرا بسیار جنجال به پا کرد تجمعات مقابل منزل آقای کروبی بود که سپاه محمد رسول الله(ص) در بیانیه ای آن را کار افراد «خودسر» اعلام کرد، اما با این حال این بیانیه هم نتوانست کسی را اقناع کند و موضوع همچنان محل ابهام است. شما فکر می کنید با این گونه افراد چگونه باید مواجه شد؟این مظلومیت بسیج است که هر اتفاقی می افتد و سازمان های رسمی مسئولیت نمی پذیرند، به بسیج و سپاه برمی گردانند. مردمی که فداکاری می کنند ،این قدر به آنها  تهمت می زنند.یک ماه قبل  بی بی سی فارسی  میزگرد گذاشت - من خودم نگاه می کردم- می گفت «ما باید برای سپاه و بسیج فکری بکنیم. آنها از موانع بزرگ سر راه ما هستند» احساس کردند این بسیج و این مردم مانع  آنها هستند. بنابراین ممکن است هر اتفاقی را که به بسیج آسیب می رساند به نام آن انجام دهند. شاید ما نباید آن بیانیه را درباره عدم دخالت در مقابل منزل آقای کروبی می دادیم. اصلا نباید بیانیه می دادیم. کار ما نبود و هیچ بحثی هم درباره آن نیست ولی  وقتی می بینیم آنها شروع می کنند مجبور می شویم اعلام کنیم.خود آنها هم بهتر از ما می دانند که سپاه و بسیج آن قدر شجاعت دارد که هر کاری که انجام می دهد اعلام کند و بگوید ما  انجام دادیم.

اما آقای کروبی در عین حال باز هم اعتراض کرد.ما نماینده فرستادیم  آنجا.

منزل آقای کروبی؟بله، آقایان هم متوجه شدند اینها از طرف سپاه و بسیج نیستند. منتها برخی مواقع می بینند که به قول معروف تیغشان برنده نیست برای مشخص شدن می گویند بگویم بسیج تا بعدا خود آنها اعلام کند اینها چه کسانی هستند. لذا ما چنین حرکتی را خلاف تدبیر رهبری می دانیم. ما معتقدیم اگر قرار است هر کسی را محاکمه کنند باید بر اساس قانون باشد. ما پارسال هم اعلام کردیم که هر بسیجی ما که بدون مجوز اقدامی بکند ما درخواست اشد مجازات را می کنیم. ممکن است یک برادری یا خواهری با بسیج بوده اما حالا سالها است که با ما نیست، بعد حرکتی انجام داده است اینکه به حساب ما نمی شود. بسیج همه مردم هستند. ما می گویم آن بخش از مردمی که سازماندهی کردیم و برای انجام ماموریت وارد می کنیم  همه مسئولیتشان را می پذیریم. چه جلوی منزل آقای کروبی باشد و چه جای دیگر.

چرا پس با این افراد هنوزبرخورد نشده است؟این را من نباید پاسخ بدهم. ما که متولی همه کارها نیستیم. مسئول امنیت نیروی انتظامی است و آنها باید پاسخ بدهند.

سردار! فکر می کنید استمرار این حرکت ها ممکن است چه هزینه ها و تبعاتی برای کشور داشته باشد؟ قاعدتا تبعات منفی دارد و ما برخی از آسیب هایش را داریم می ببینیم. به ناچار باید اطلاعیه بدهیم و از خودمان دفاع کنیم. ما از مراجع قانونی پیگیری کردیم و یک دوره ای را مشخص کردیم که اگر چنین حرکت هایی که انجام می شود و به بسیج تهمت می زنند  اگراز مسیر قانونی  به نتیجه نرسید افشا خواهیم کرد.

برخی سیاسیون اصلاح طلب معتقدند دولت نهم و دهم وامدار سپاه است. به نظر می رسد دولت نهم به آرمانهای سپاه نزدیک بوده است. در دولت دهم برخی موضع گیری های اطرافیان رئیس جمهور و خودشان ظاهرا اصولگرایان را نگران کرده است...اولا سپاه و بسیج در همه دولتها -هر انتخاباتی انجام شده- برای مشارکت عمومی ایفای نقش کرده اند.

بالاخره این واضح است که گرایش به این دولت در سپاه بیشتر است. اجازه دهید! اینکه بگوییم همه بسیجیان ما به فردی رای بدهند-اگر ما هم چنین حرفی را بزنیم- مردم تابع ما نیستند. کار ما روشنگری است و بس.

ولی قابل انکار نیست که در مقایسه دو دولت رابطه شما با آقای خاتمی صمیمی نبود.صمیمی بودنش را بعدا می خواهم بگویم. سوال شما چیز دیگری بود. ما در هر انتخاباتی برای افزایش مشارکت کار کردیم. سپاه در دورانی که آقای بنی صدر کاندیدا شد نقش مهمی داشت. من خودم جزو کسانی بودم که تبلیغ می کردم.

برای بنی صدر؟بله، برای ایشان هم تبلیغ کردیم. سپاه همدان واقعا کاندیدایش آقای بنی صدر بود. از این حرف می خواهم به شرایط زمانی اشاره کنم. اینکه می گویند سپاه سیاسی شده درست نیست. اصلا سپاه از روز اول که تشکیل شد، سیاسی بوده است. سپاه اگر وارد عرصه سیاسی نشود اصلا سپاه نیست؛ بسیج نیست. مگر می شود یک بسیجی، فهم و بینش سیاسی نداشته باشد. در آن صورت می شود سربازان امام حسن مجتبی(ع) که به جای اینکه با معاویه بجنگد با امام معصوم جنگ می کند. بنابراین در همه دوره های گذشته جزو وظایف ما بوده که برای مشارکت مردم تلاش کنیم. این رسالت ما است. انجام داده و انجام می دهیم، اما هر رئیس جمهوری را مردم انتخاب کردند ما موظف هستیم که حمایت کنیم. تا چه مرزی؟ چه آقای هاشمی باشد چه آقای خاتمی و چه احمدی نژاد یک خط قرمز داریم.

آن خط قرمز چیست؟ارزش ها. ما ارزیابی می کنیم که دولت کجا نقاط قوت دارد و کجا نقاط ضعف. کجا باید اعتراض کنیم و کجا عبور کنیم.شما نگاه کنید! این بی انصافی نسبت به سپاه است. ما در دوره آقای خاتمی بیشترین دعوت را از ایشان برای شرکت در برنامه های سپاه داشتیم که نسبت به دوره آقای هاشمی بیشتر بوده است. نسبت به آقای احمدی نژاد هم بیشتر بوده است. اینها مشخص است. دائم تمام برنامه های ما را می آمدند. حتی آقای خاتمی در برنامه های هفته بسیج ما صحبت کرده است. برنامه های اردوهای ما را آمدند صحبت کردند. چون اعتقاد داشتیم مردم رای داند ولو اینکه ما مخالف بودیم.

در دولت فعلی هم اشکالاتی می بینیم و همه دلسوران نظام توصیه، تذکر می دهند. ما با هیچ کس نه آقای احمدی نژاد نه هاشمی معامله نکردیم و معامله هم نخواهیم کرد. تعهدی که بین ما و آنها هست این است که به قسمی که یاد کردند که از نظام  و ارزش ها پاسداری کنند وفادار باشند. این خط قرمز ما است.

ما هر جا احساس کنیم لازم است اعتراض کنیم اعتراض می کنیم. ما با منشورکوروش به شدت مخالفیم و این را مخالف سیره امام و آقا می دانیم؛ حالا هر کس می خواهد از منشور کورش بگوید. منتها ما نباید وقتی دولتمردی یک جایی اشتباه کرد همه بر علیه او بسیج شویم. دستور دینی ما می گوید که به طور جمعی نصیحت کنیم. اما آنچه مهم است این است که ما الان در معرض یک تهدید نظامی جدی قرار گرفتیم. البته اعتقادمان است که هنوز  اولویت دوم است. وقتی می بینیم دشمنان ما شاخ و شانه می کشند و بعد هم شاهد تحولاتی مثل نقل و انتقالات نظامی و تخلیه کردن برخی قوای آنها و مانور های مشترک هستیم، خوب اینها نشانه است. لذا امروز عقل سلیم حکم می کند ولو اینکه شما مطالبه از دولت دارید به خاطر آن خطر از این موضوع ها عبور کنیم. ولو اینکه اگر به جای آقای احمدی نژاد بنی صدر هم بود حکم می کرد که ما شرایط را بررسی کنیم و به نفع منافع ملی و مردم فعلا درگیری داخلی خود را متوقف کنیم. لذا می بینید که بعد از حوادث سال گذشته ما تنش داخلی نداریم.

شاید عبارت «کم شده است» واژه دقیق تری باشد.نداریم! نگویید کم شد. در هر کشوری در بهترین شرایط هم اختلاف نظر هست. شما کدام کشور را می شناسید که مردمش همه موافق باشند. اعتراض نکنند.

سردار رشید چندی پیش در اظهار نظری اعلام کردند در آستانه یک جنگ محتمل هستیم آیا این نبرد جدی است؟دستور حمله نظامی روی میز اوباما موجود است اما آنها شرایط را می بینند. اگر دشمن احساس کند وحدت بین ما نیست، حمله نظامی قطعی است. اما اینکه مثل عراق از زمین هجوم بیاورند نیست. اینها حمله های هوایی خواهند داشت. به خاطر اینکه مردم ما را بترسانند که بحمدالله پیش بینی همه اینها هم شده است. یکی از اشکالات که ما به دولت داشتیم همین بود. دولت می گفت حمله نظامی نیست. در حالی که فرماندهان نظامی ما بر اساس اطلاعات و براوردها می گویند حمله جدی است. لذا نیاز به وحدت داریم.

 

 

یادم با شد

 

 

پخش شبنامه به سبک گروههای میلیشیایی بین مردم

راستاپنجمین نسخه از نشریه " کلمه " به صورت غیرقانونی به چاپ رسیده و میان مردم توزیع شد. این نشریه یک صفحه‌ای بوده (جهت چسباندن بر روی دیوار) و اخبار و مسایل مهم روز را به صورت کوتاه چاپ می‌کند. همچنین در نشریه مذکور آمده است: " مردم رسانه ندارند. لطفا پس از خواندن خبرنامه، آن را به دوستان خود بدهید و یا در مکان عمومی جا بگذارید " و با این عنوان از خوانندگان خواسته‌اند اطلاع‌رسانی کنند.

گفته می شود این اقدم جهت شبیه سازی مبارزات مردم علیه نظام شاهنشاهی انجام گرفته که مردم در آن زمان سخنان امام خمینی (ره) را منتشر و پخش می نمودند البته با تفاوت که مردم در انتشار این ویژه نامه فتنه نقشی ندارند و برخی گروه های سازمان یافته وابسته به یکی از سران فتنه اقدام به انتشار این نشریه غیرقانونی نموده و آن را منتشر می نمایند.

 

 

برخورد عاجل با فتنه‌گران مطالبه مردمی است

باید بسیار زودتر از اینها با آنها برخورد قضایی صورت می‌گرفت.

سخنان آیت‌الله لاریجانی مبنی بر برخورد قضایی با قافله‌سالاران نفاق در کنار آنکه امیدبخش و رضایتبخش قلمداد می‌شود، نشان‌دهنده اعتدال قاطعیت نظام در برخورد با معاندان درونی است. آنچه در این میان هویداست مطالبات مردمی در این جهت فشار قابل‌توجهی را به قوه قضائیه وارد کرد، چرا که عموم جامعه با بصیرت قابل توجهی تمام اعمال مجرمانه و خیانت‌محورانه افرد را رصد می‌کردند و الان هم در انتظار برخورد مقتدرانه و بی‌تعارف نظام با سرکردگان آشوب نشسته‌اند. شبیب جویجری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از چگونگی برخورد عاجلانه با سران فتنه به «جوان» می‌گوید. آیت‌الله لاریجانی چهارشنبه گذشته خبر از برخورد دستگاه قضایی با سران فتنه داد، نظرتان در این رابطه چیست؟

با توجه به آنکه اشخاص و گروه‌هایی در سال گذشته فضای جامعه را به سمت التهاب و اضطراب کشاندند و امنیت جامعه را مختل کردند و خون ده‌ها نفر را به ناحق بر زمین ریختند باید با آنها برخورد می‌شد. مواضع آیت‌الله لاریجانی بسیار منطقی و قانونی بیان شد چرا که مستندات بسیار زیادی از این اشخاص و گروه‌ها مبنی بر خیانت به نظام و ضربه زدن به منافع عمومی در دست است.

زمان کنونی برای رسیدگی به تخلفات اصحاب نفاق از دید شما زمان مناسبی است؟

بنده اعتقاد دارم با توجه به اعمال مجرمانه و خیانتکارانه اصحاب فتنه در طول ماه‌های گذشته باید بسیار زودتر از اینها با آنها برخورد قضایی صورت می‌گرفت. هرچند با توجه به سخنان رئیس دستگاه قضایی باز هم دیر نشده است و هرچه سریع‌تر با توجه به اعمال مجرمانه و منافقانه آنها رأی محکم و غیرقابل برگشتی صادر شود.

قاطعیت رئیس قوه قضائیه در مباحث فوق نشانه چیست؟

نشان‌دهنده اشراف کامل دستگاه‌های اطلاعاتی و قضایی کشور از ابعاد مختلف جریان فتنه است. همچنین مدارا و مصلحت نظام باعث شده است که قوه قضائیه با توجه به سیل مدارک و مستندات تا الان برخوردی صورت ندهد.

تأثیر مطالبات مردمی در اتخاذ چنین تصمیماتی از سوی دستگاه قضایی چه میزان ارزیابی می‌شود؟

یقیناً فشار افکار عمومی و مطالبات مردمی در جهت مجازات سرکردگان نفاق تأثیر بهینه‌ای در تصمیم‌گیری دستگاه قضایی در این زمینه داشته است.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/11:: 6:58 عصر     |     () نظر

 

سخنگوی قوه‌قضائیه:برخورد با فتنه‌گران قطعی است

دادستان کل کشور اظهار کرد: اگر فتنه‌گران دست از ادامه کار برندارند و از اقدامات گذشته‌ی خود و ظلمی که بر مردم روا داشته‌اند توبه نکرده و کارهای گذشته خود را جبران نکنند با آنان برخورد خواهد شد. حجت‌الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای در حاشیه رزمایش اقتدار ماموران یگان ویژه که به مناسبت هفته ناجا برگزار شد، در جمع خبرنگاران با اشاره به آمادگی صددرصدی ماموران یگان ویژه گفت: هنگامی که رزمایش اقتدار ماموران یگان ویژه را دیدم به وجد آمدم و از توانمندی جوانان ایرانی احساس غرور کردم.

وی در پاسخ به سوالی درباره پرونده سران فتنه گفت: رسیدگی به پرونده سران فتنه ادامه دارد و بسیاری از افرادی که در جریان فتنه سال گذشته اقدام به برهم زدن نظم و امنیت اجتماعی کرده و به اموال عمومی خسارت وارد کردند، بازداشت شده‌اند و حکم تعدادی از آنان صادر شده و تعدادی نیز برای گذراندن حکم روانه زندان شدند. اژه‌ای گفت:‌ فتنه‌گران اگر توبه کنند با آنان یک نوع برخورد می‌شود و اگر توبه نکنند به نحو دیگری با آنان برخورد خواهد شد.

اژه‌ای درباره پرونده کوی سبحان و کوی دانشگاه گفت: در رسیدگی به پرونده کوی سبحان و کوی دانشگاه پلیس اقدامات خوبی انجام داده و افرادی را نیز تحت شناسایی و تعقیب کرده است تعدادی از این افراد نیز بازداشت و برای رسیدگی به پرونده به دادسرا معرفی شده‌اند. به گفته دادستان کل کشور دو نفر از حمله کنندگان به منزل کروبی توسط ماموران نیروی انتظامی بازداشت شده و برای رسیدگی بیشتر به پرونده به دادسرا معرفی شده‌اند.

 

 

دلسوزی وزیر اصلاح‌طلب برای سلمان رشدی مرتد

عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات و حامی کروبی در انتخابات پارسال که از بیم گرفتاری در چنگال قانون در پی شکایات یکی از همسرانش ناچار به جلای وطن شده و در لندن زندگی می‌کند در مصاحبه‌ای که شبکه خبری العربیه چهارشنبه گذشته با وی داشت در پاسخ به سئوال خبرنگار در خصوص فتوای امام خمینی(ره) و همه علمای بزرگ در خصوص مهدور الدم بودن سلمان رشدی به خاطر اهانت گستاخانه به پیامبر اکرم(ص) گفت: من مخالف کشتن سلمان رشدی هستم و معتقدم که باید هر فرد وملتی به عقاید نویسندگان احترام بگذارد!

مهاجرانی در پاسخ به سئوال دیگری درباره اینکه تا چه زمانی در انگلستان خواهد ماند گفت: قصد دارم 10 سال در لندن بمانم و بعد به ایران برگردم. هم‌اکنون خانواده‌ام در لندن ساکن هستند و فرزندانم در اینجا مشغول تحصیل می‌باشند. وزیر ارشاد دولت اصلاحات در این مصاحبه فاش کرد که یکی از همسرانش به نام جمیله کدیور به عنوان سردبیر سایت جرس مشغول فعالیت است.

 

 

پاشنه بر شانه‌های حقوق مسافران به گزارش ایران

مشکلات مترو اگر حل نشود، بی‌تردید در آینده نه چندان دور به کلاف سردرگمی تبدیل خواهد شد که دست و پای آن را خواهد بست. مسافران مترو حالا دیگر تنها از دیرآمدن قطارها، ازدحام بیش از حد مسافر، تنگی جا در داخل واگن‌ها و بی‌نظمی در برنامه‌های سفر شاکی نیستند بلکه در سالن‌های انتظار، در واگن‌ها و راهروها اکنون اتفاقاتی می‌افتد که استانداردهای متروسواری را در تهران پائین آورده و مترو تهران را از وسیله نقلیه‌ای مدرن و مکان‌های آن را از مکان‌هایی مدرن به پدیده‌هایی عقب مانده مبدل کرده است. امنیت برقرار است اما... خوشبختانه در مکان‌‌های مترو به دلیل کنترل ورود و خروج از گیت‌ها، امنیت نسبی برقرار است و کمتر خبر سرقت یا جیب‌بری در راهروها، سالن‌ها و نیز واگن‌های مترو به گوش می‌رسد یا صحنه‌های مربوط به آن کمتر دیده می‌شود اما ورود و خروج گدایان از گیت‌های کنترل قابل جلوگیری نیست. بنابراین کافی است که شما حتی سالی یکبار مسافر مترو باشید تا با صحنه‌هایی که گدایان می‌سازند روبه‌رو شوید و اگر هر روز مسافر مترو باشید، یک روز گدایی در واگن‌‌ها نبینید دلتان تنگ می‌شود.

گدایان مترویی طبیعی است که وقتی در واگن‌ها بسته می‌شود و قطار راه می‌افتد شروع می‌کنند به هنرنمایی. عده‌ای که کار خود را با داستان‌گویی انجام می‌دهند شروع می‌کنند به داستان‌سرایی و بیان و شرح زندگی فلاکت بار خود و خانواده‌شان و این‌که اعضای خانواده‌شان در ترمینال منتظرند تا پول بلیت‌شان برسد و از تهران پرخرج به شهرستان بروند. از دیگر داستان‌‌های مترویی گدایان تأمین هزینه عمل فوری یکی از بستگان نزدیک مانند همسر و فرزند و والدین است که معمولاً با ارائه مدارک پزشکی و حسابداری و غیره انجام می‌شود و گاهی شنونده را می‌سوزاند.

یکی از مسافران دائمی مترو می‌گوید: «داستان‌هایی که گدایان در مترو برای مردم تعریف می‌‌کنند با این‌که داستان‌های نخ‌نما است و مردم به دلیل تکرار بیش از حد آنها را باور نمی‌کنند اما از دو جهت دل مسافران را می‌سوزاند؛ یکی از این جهت که بالاخره وجود چنین مشکلات و مصیبت‌هایی را برای عده‌ای از مردم نمی‌‌توان انکار کرد- حتی اگر گداهای سودجو آن را وسیله کسب درآمد کنند- و دوم این‌که مسافران مترو ناچارند برای یک سفر 20 دقیقه‌ای ذهن و اعصاب خود را با شنیدن اجباری چنین داستان‌هایی آلوده کنند و در فرصتی که می‌توانند به کسب آرامش یا تفکر بپردازند آرامش روانی‌شان باید چنین دستخوش تنش شود. گدایان مترویی برای هر بار رفت و برگشت با مترو که هزینه بلیت آن 450 تومان است طبیعتاً باید بارها داستان خود را تکرار کنند و برای مسافران دائمی مترو هم این طبیعی است که در یک روز داستان یک گدا را دوبار بشنوند یا پس از گذشت یک هفته گدایی را در واگنی ببینند که می‌گوید هنوز خانواده‌اش در ترمینال منتظر پول بلیتند.

همان مسافر مترو می‌گوید: «مردم در خیابان‌‌ها و کوچه‌ها و بازار و مکان‌های عمومی گداها را می‌بینند و با رفتار آنها آشنایند اما چیزی که انسان را رنج می‌دهد این است که در مترو که دارای مدیریت و پرسنل و نگهبان و بودجه است و پول بلیتش را هم هر وقت دلش بخواهد گران می‌کند چرا باید ناهنجاری‌های اجتماعی دیده شود. فروشگاه سیار باسرعت 80 اگر کسی بگوید واگن‌های مترو فروشگاه سیاری است در زیر زمین با سرعت 80 کیلومتر بر ساعت حرف بی‌ربطی زده است؟ کافی است شما یک‌بار سوار مترو شده باشید تا صحنه‌ها‌یی که ما توصیف می‌کنیم مثل پرده سینما جلو چشم‌تان ظاهر شود. به محض این‌که در‌های واگن‌ بسته می‌شود و قطار از ایستگاه راه می‌افتد، تبلیغات بازرگانی دستفروشان آغاز می‌شود.

یکی جوراب مردانه می‌فروشد، یکی دستمال ابریشمین برای دست مردانی که از گرمای عرق ریزان خیابان شکایت دارند، یکی ویفر کاکائویی و دیگری عروسک چینی. فال حافظ و لوازم التحریر و عینک آفتابی هم جای خود دارد. مسافران مترو در مقابل دستفروشان عموماً ساکت‌اند و تحمل می‌کنند وتعدادی هم از آنها خرید می‌کنند و البته گاهی نیز مشاجر‌اتی در می‌گیرد که به اقتضای فضای خاص مترو زود تمام می‌شود. در میان کالاهایی که دستفروشان مترو می‌فروشند، کمتر کالای فرهنگی می‌توان دید و گاهی کتاب کمک درسی و کتاب راهنمای کامپیوتر و کتاب‌های راهنمای زندگی و موفقیت و آشپزی و غیره. هرچه باشد، مسافران مترو چندان تمایلی ندارند که دقایق سفرشان با صدای تبلیغات بازرگانی پر شود و با فروشندگان سیار و گداها چشم در چشم شوند.

شاهمرادی یکی از مسافران مترو در این زمینه می‌گوید: «در خیابان وقتی با دستفروش یا گدایی روبه‌رو می‌شوید، فضا باز است و می‌توانید بدون کلامی سخن یا حتی نگاهی عبور کنید و به‌راه خود ادامه دهید اما در واگن مترو راه فراری ندارید و گداها و فروشندگان به چشم‌تان خیره می‌شوند و مقابل‌تان می‌ایستند و خود و صدایشان را به شما تحمیل می‌کنند. یک مسافر مترو پولی می‌پردازد تا به مقصد برسد اما ناچار است در معرض سر و صدا یا نگاه‌های کسانی قرار بگیرد که هیچ ارتباطی و هیچ نفعی هم برایش ندارند.

ضعف فرهنگی وقتی سوار واگن‌های مترو می‌شوید، ضعف، کمبود یا نبود کار فرهنگی را در داخل آن مشاهده می‌کنید. دکتر قاضی، پژوهشگر علوم اجتماعی در زمینه کمبود کار فرهنگی برای مسافران مترو می‌گوید: «در مترو‌های اروپایی مسافران تنها دوکار را می‌توانند آزادانه انجام دهند دو کاری که هم حق‌شان است، هم ناچارند، هم غیر از آن مجاز به انجام کار دیگری نیستند؛ یکی خوابیدن روی صندلی به حالت نشسته و دیگری مطالعه آرام و بی‌صدا. غیر از این دو، هر کار دیگری بکنند مجاز نیستند اما اگر مسافران آنجا به این وضع عادت کرده‌اند به خاطر انجام کار فرهنگی است. در مترو تهران هم هستند کسانی که روی صندلی به خواب می‌روند یا مطالعه می‌کنند و کسانی هستند هم که بلند بلند حرف می‌زنند، با موبایل به حالت فریاد گفت‌وگو می‌کنند، نون بیار کباب ببر و گل یا پوچ بازی می‌کنند و با رفتار و صدای خود حقوق مسافران دیگر را زیر پا می‌گذارند و برایشان مزاحمت ایجاد می‌کنند اما در هیچ یک از واگن‌های قطار تابلو و پیام‌های هشدار به سکوت یا رعایت حقوق دیگران نصب نشده است.

در برخی از مواقع مسافری هوس می‌کند در واگن مترو و وسط 200 نفر مسافر بزند زیر آواز و صدای خود را در فضای واگن رها کند. یا سازی به دست بگیرد و برای کسب پول در واگن آهنگ ... بنوازد. گاهی هم چند جوان گوشه‌ای از واگن را به اختیار خود در می‌آورند و گروه کر تشکیل می‌دهند و با دست زدن و آواز خواندن آسایش و آرامش مسافران دیگر را مخدوش می‌کنند. یا گاهی دو به دو یا بیشتر در گوشه‌ای از واگن‌ها برای همدیگر خاطره تعریف می‌کنند، درد دل‌ می‌کنند یا جوک می‌گویند و در بهترین و جذاب‌ترین حالت دانش‌آموزان یا دانشجویانی در زمینه درسی که شب پیش خوانده‌اند با یکدیگر مباحثه می‌کنند که همه اینها موجب مزاحمت برای دیگران است.

 

 

ذوق زدگی جرس و شیرین عبادی از اقدام اوباما

 سایت ضدانقلابی جرس که از مبدأ لندن و با کمک برخی فتنه‌گران مقیم داخل مدیریت می‌شود، در ارزیابی اقدام اوباما نوشت: برخی مخالفان 13 آبان سال گذشته فریاد زدند اوباما، یا با اونا یا با ما. اوباما آن زمان هنوز چشم امیدی به اثربخش بودن مذاکرات با ایران در رابطه با پرونده هسته ای داشت اما او اکنون سیر تازه ای در سیاست خارجی خود گشود.

بنابر گزارش کیهان، سایت وابسته به تیم مهاجرانی-مهدی هاشمی و برخی عناصر نزدیک به حزب مشارکت می‌افزاید: کاخ سفید در بیانیه خود تاکید می‌کند که «آمریکا در کنار کسانی در ایران می ایستد که خواهان شنیده شدن حرفهایشان هستند».
 
ارگان حلقه لندن نشینان با اذعان به سیاسی بودن تحریم‌های جدید و ارتباط آن با ناکامی آمریکا در چالش هسته‌ای می نویسد: این تحریم ها بیش از هرچیز نشانه سردی واشنگتن از به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته‌ای با تهران است. ناظران معتقدند اگر آمریکا چشم انداز امیدوارانه نسبت به مذاکرات در آینده داشت احتمالا با تحریم مقام‌های ایرانی به دلیل نقض حقوق بشر، درصدد عصبانی کردن آنان برنمی‌آمد، می‌توان پیش بینی کرد که این مسئله باعث چنددستگی و اختلاف نظر در ایران برای گفت‌وگوهای هسته‌ای در آینده شود.
 
جرس با بیان اینکه «این تحریم‌ها حاوی پیامی برای مخالفان حکومت نیز هست. مخالفان در مجموع از این تحریم ها استقبال کرده اند»، تلاش می کند تحریم‌های نمادین اخیر را مهم جلوه دهد و سپس می‌نویسد: «مقامات جمهوری اسلامی می‌توانند تحریم‌های هسته‌ای را با ادعاهایی نظیر اینکه غرب مخالف پیشرفت ایران است توجیه کنند اما توجیه تحریم ها مربوط به نقض حقوق بشر به این سادگی نیست و به احتمال زیاد اختلاف درون هیئت حاکمه را تشدید خواهد کرد».
 
این تعابیر هرچند از سر سوءتفاهم است اما نشان می دهد که چرا سران فتنه همواره تلاش کرده اند فشار تحریم ها را پررنگ و برجسته کنند و یکی از آنها همین اواخر گفت«تحریم ها را باید جدی گرفت». در واقع نوعی هماهنگی خارج و داخل در «تصویب» تحریم ها و «مانور تبلیغاتی» روی آن انجام گرفته تا ضمن پمپاژ روحی جریان شکست خورده و سرخورده فتنه، به عملیات روانی منفی علیه ملت ایران و جبهه حامیان انقلاب هم منجر شود.
 
همزمان با سایت جرس، شیرین عبادی از عناصر سلطنت طلب فراری در گفت‌وگو با دویچه وله، از اقدام اخیر اوباما استقبال کرد و گفت: این یک نقطه عطف در تاریخ حقوق بشر است. در مورد نتیجه آن بر دولت ایران باید صبر کنیم و پیش داوری نکنیم. افراد تحریم شده، همگی بعد از انقلاب روی کار آمده اند که رابطه سیاسی هم قطع بود بنابراین اصولا این آدم ها به آمریکا نرفته اند و طبیعی است که نخواهند رفت. از این رو، این اقدام عملاً جنبه سمبلیک دارد لیکن امیدواریم سایر کشورها هم تأسی کنند.
 
از سوی دیگر سایت صهیونیستی بالاترین با اشاره به اقدام اخیر اوباما که به نوعی رو شدن دست تزویر و فریب اوست به همکاری با سازمان سیا و محافل اطلاعاتی آمریکا اعتراف کرد و نوشت: این تحریم اگرچه دیرهنگام ولی به هر حال می‌تواند نقطه شروعی باشد. خبرنگاران آمریکا در سفر احمدی نژاد سوالات تکراری و کلیشه‌ای از احمدی نژاد پرسیدند. ما باید وظیفه خودمان را خوب انجام دهیم. فهرست تحریم آمریکا نیازمند کمک سبز ماست، ما باید به آنها بگوییم که چه کسی به چه دلیلی باید تحریم شود.
 
یادآور می‌شود اقدام اخیر آمریکا یک آبروریزی بزرگ برای اپوزیسیون و جریان فتنه گر است و نشان می دهد که این جریان آشوب طلب علناً تحت الحمایه دولتی جنایتکار است که رکورد نقض حقوق بشر در افغانستان و عراق و حتی درون خاک خود را شکسته و نقش مستقیمی هم در نقض حقوق بشر در فلسطین و برخی کشورهای مرتجع منطقه دارد.
 
گفتنی است، باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، ضمن نامه‌ای خواستار ممنوعیت صدور ویزا برای 8 مقام ایرانی و ضبط دارایی‌های آنها در صورت داشتن دارایی در آمریکا شده است. این افراد شامل سرلشکر جعفری، محسنی اژه‌ای، حیدر مصلحی، حسین طائب (معاون اطلاعات سپاه)، صادق محصولی، مصطفی محمدنجار، احمدرضا رادان و سعید مرتضوی هستند. 
 
این اقدام در حالی است که افراد یاد شده نوعاً سفری به آمریکا نداشته‌اند و سپرده و دارایی ای نیز نزد بانک‌های آمریکایی ندارند. بنابراین اقدام اخیر صرفاً اقدامی سمبلیک در راستای ابراز همراهی و همدلی با فتنه‌گرانی است که از دولت آمریکا خواسته بودند به بهانه حقوق بشر، از آنها حمایت کند.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/11:: 6:57 عصر     |     () نظر

 

اصولگرایان! برای عدالت حداقل فاتحه بخوانید

این حجم عظیم از خودروهای لوکس تنها مورد استفاده سرمایه داران سنتی و طبقه ثروتمند جامعه نبوده و تعداد این قشر همچون گذشته در حد چند ده هزار خانواده است و بخش عمده طبقه مرفه فعلی افراد جدیدی هستند که به مدد سیاستهای نادرست اعمال نفوذ و استفاده از ضعف مدیریت موفق به کسب اموال نجومی و ثروتهای هنگفت در زمانی کوتاه شده اند. آینده :در حالیکه حدود 6 سال از به قدرت رسیدن اصولگرایان در مجلس و سپس دولت می گذرد و شعار محوری اصولگرایان عدالت طلبی بوده است، بررسی شرایط جامعه نشان می دهد شاخصه های عدالت در جامعه به شدت نزول یافته و امید به برقراری عدالت با رویه فعلی در حال دفن شدن است.
 
به گزارش خبرنگار "آینده" اصولگرایان که در انتخابات مجلس هفتم با شعار عدالت، حمایت از محرومین و کاهش فاصله طبقاتی بهارستان را فتح کردند و سپس در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری با همین شعار و وعده مبارزه با مافیاهای اقتصادی دولت را نیز  در اختیار گرفتند، اکنون باید توضیح دهند آیا فاصله طبقاتی، رانتخواری و تجمل گرایی در طول این 6 سال کاهش یافته یا تشدید شده است؟
 
نگاهی به برخی آمارهای رسمی نشان می دهد شاخصه های عدالت به شدت نزول یافته است. به طور نمونه مطابق با آمار رسمی حدود 48 میلیون نفر از ایرانیان یعنی حدود دو سوم خانواده ها درآمد ماهیانه ای کمتر از 800 هزار تومان داشته و زیر خط فقر محسوب می شوند.
 
این در حالیست که استفاده از خودروهای گرانقیمت خارجی که متوسط بهای آن در بازار ایران بیش از سی میلیون تومان است، به سرعت افزایش یافته و طی 5سال گذشته بیش از 250 هزار خودروی خارجی وارد کشور شده است و در صورتی که خودروهای گرانقیمت داخلی با قیمت سی میلیون تومان  به بالا را به این میزان بیفزاییم ، تعداد خودروهای لوکس در کشور طی 5 سال گذشته به بیش از  400 هزار خودرو بالغ می شود.

طبیعی است این حجم عظیم از خودروهای لوکس تنها مورد استفاده سرمایه داران سنتی و طبقه ثروتمند جامعه نبوده و تعداد این قشر همچون گذشته در حد چند ده هزار خانواده است و بخش عمده طبقه مرفه فعلی افراد جدیدی هستند که به مدد سیاستهای نادرست اعمال نفوذ و استفاده از ضعف مدیریت موفق به کسب اموال نجومی و ثروتهای هنگفت در زمانی کوتاه شده اند. هرچند دولت با تبلیغات گسترده، دست به افزایشهایی در حقوق کارمندان و بازنشستگان زده، شتاب بیشتر تورم در همین مدت باعث شده که شکاف درآمد و هزینه این اقشار بیشتر شود.

تصمیمات غیرکارشناسی و غیرمنتظره نظیر افزایش 1500درصدی تعرفه موبایل وسپس کاهش آن بعد از دو سال افزایش، کاهش شدید تعرفه آهن، تغییر قیمت مکرر سیمان و ایجاد سهمیه های رانتی، تغییرات بیشمار در ممنوعیت و آزادی واردات مواد غذایی و میوه و اخیرا تغییرات شدید در قیمت ارز و طلا در اقتصاد بیمار ایران، حامل سود سرشاری برای دلالان و رانتخواران بوده است. آن هم در زمان قدرت دولتی که با شعار مبارزه با بی عدالتی و رانتخواران به قدرت رسیده و در زمان آن ایران به بهشت رانتخواران تبدیل شده است.

به اقدامات فوق که ناشی از شتابزدگی و تصمیم گیریهای غیرکارشناسی است، می توان فهرست دیگری از عملکردها را نیز افزود: پرداخت وام های هنگفت با سودی معادل نصف سود بانکی واقعی به گروهی خاص که موجب زیان سیستم بانکهای دولتی و سود سرشار این گروه شده است، انعقاد قراردادهای کلان خارج از فضای رقابت و شفافیت و تقویت مافیاهای اقتصادی از طریق برقراری روابط بین آنها و گروههای سیاسی از جمله دیگر اقدامات در این راستاست.
 
اکنون جای این پرسش وجود دارد که اگر در طول 6 سال گذشته با رانت خواری، ثروتهای یک شبه و مافیاهای اقتصادی برخورد گردیده، چرا در این شرایط دشوار و رکود اقتصادی هر روز برتعداد خودروهای لوکس، منازل میلیاردی و آپارتمانهای چندصد میلیون تومانی و خرید و فروش کالاهای گرانقیمت افزوده می شود. گرچه نباید با شعارهای عوام پسندانه با زندگی در رفاه و استفاده از ثروت قانونی در جامعه مخالفت کرد و طبیعی است که استفاده ثروتمندان از اموال خود در داخل کشور بسیار سودمندتر از خارج کردن سرمایه ها از کشور است، اما پرسش اینجاست که چرا در دوره ای که شعار اصلی آن برقراری عدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی بوده، شاخصها و نمادهای اختلاف طبقاتی و تشکیل اقشار نوکیسه اینگونه افزایش یافته است؟
 
 
 
 

رپرتاژخبری زن ضد نظام درسیما+تصاویر


بعد از آن که رسانه های اصولگرا از حضور یکی از حامیان جرج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا خبر داده و تصاویر او با همسر بوش را منتشر کردند، اکنون افشای هویت و پیشینه یکی از ایرانیان مقیم آمریکا که صداوسیما او را فردی عاشق وطن و دوستدار احمدی نژاد معرفی کرد، اطلاعات جالبی را به دست داده است.

 

در پی ضیافت شام دکتر احمدی‌نژاد به شماری از ایرانیان مقیم آمریکا، صداوسیما در گزارشی به مصاحبه با برخی میهمانان این جشن پرداخت و در این میان زن جوانی با صدای لرزان به خبرنگار صداوسیما می‌گوید: «شما نمی‌دونید چی دارید… اگه قدرشو داشتید… من خاک ایرانو ببینم خاکشو می‌بوسم…»

تا اینجای کار هیچ اشکالی ندارد. نه طرفداری از احمدی‌نژاد چیز غریبی‌ست نه از دست ندادن شام مفت وزارت امور خارجه ایران در آمریکا با مزایای جانبی، بی سابقه بوده . پرسش از این هم نیست که چرا اگر کسی تا این حد از اینکه مردم ایران “قدرشو نمی‌داشتن” حسرت زده و متاثر است، خود در دورترین نقطه سیاسی-جغرافیایی از ایران کنونی جا خوش کرده است.
ماجرا از آنجا بامزه می‌شود که بدانیم خانم قدرداشت، نویسنده کتابی‌ است به نام زندگی در جهنم، که البته منظور از جهنم هم نه آمریکای جنایت‌کار و شیطان بزرگ که همین نظام مقدس جمهوری اسلامی است. آنقدر هم اصرار بوده که در سایت ویژه‌ی این کتاب عکسی از امام خمینی(ره) چسبانده شده تا مبادا جهنم مورد نظر خانم امید با سایر جهنم‌ها اشتباه گرفته شود.

خانم امید البته به چسباندن عکس‌های شیرفهم‌کننده در بالای سایت‌هایی که مربوط به ایشان است علاقه دارد و مثلا عکسی با پرچم اسرائیل -که احتمالا مربوط به یکی از سخنرانی‌های ایشان در مقام اپوزیسیون جمهوری اسلامی است- در بالای وب‌سایت شخصی ایشان به چشم می‌خورد. لابد برای مخاطب انگلیسی‌زبان تا بداند با شیرزنی آزاده و روشنفکر! طرف است که پنجه در پنجه حکومتی انداخته است که به زعم او ایران را تبدیل به جهنم کرده است و فاکس‌نیوز هم بدون علت یک نفر را برای نظر دادن در مورد ایران به میزگردها و مصاحبه‌های متعددش دعوت نمی‌کند.

ماجرا همچنان ادامه دارد. خانم امید پس از بالا گرفتن اعتراضات سبزها و توجه جهانی به این موضوع، با شال سبز در فاکس نیوز ظاهر می‌شود و اظهار نظر می‌کند. او در ابتدای ویدئوی این گفتگو در سایت یوتیوب و چند جای دیگر مدیرسایت irananditsfuture.org معرفی می‌شود که وجود خارجی ندارد. وب سایت archive.net می‌گوید گویا هیچ گاه هم وجود نداشته است. (سایت دیگری البته با آدرس iranfuture.org وجود دارد که گویی کپی-پیستی سرسری از وب‌سایت شخصی خود غزل امید است و در آنجا مدیر اجرایی معرفی شده است.)
 
 
 
 
 
مطهری برادری دلسوز امّابی بصیرت
 
حجت الاسلام و المسلمین رسایی که همواره بدور از تعارفات ناعادلانه و  بی مزه سیاسی عقیده اش را صریح و شفاف بیان می دارد این بار نیز مخاطبان خود را بی نصیب نگذاشت تا اثبات کند به اصطلاح بیدی نبوده که با قطع میکروفن و حرکات اینچنینی به خود بلرزد.

  نماینده محترم مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به کاربری که از مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر تغییر مالکیت معنوی انتشار کتاب از 30 به 50 سال ، نقش علی مطهری در تصویب آن ، جایگاه اصولگرایی مطهری و میزان تاثیر گذاری یک نماینده در رای اکثریت مجلس  پرسیده بود، اظهار داشت:

« من از مخالفان این طرح بودم . این طرح ابتدا با رویکرد استثنا کردن کتب شهید مطهری از قانون موجود به صحن علنی آمد . براساس قانون فعلی حقوق مولفین ، چنانچه سی سال از مرگ نویسنده ای بگذرد ، ناشران مختلف می توانند کتاب های وی را با حفظ حقوق معنوی صاحب اثر به چاپ برسانند که آقای مطهری به بهانه لزوم نظارت بر کتب استاد شهید قصد داشت کتب ایشان را استثنا کند اما در حقیقت این طرح برای انحصاری کردن حقوق مادی آثار شهید مطهری برای خانواده و وراث آن شهید بود .

 این طرح در کمیسیون برای تمام کتب و از سی سال به پنجاه سال تغییر کرد اما وقتی به صحن علنی آمد آقای لاریجانی با وارد دانستن اخطار قانون اساسی یکی از نمایندگان و بدون ارجاع موضوع به کمیسیون جهت بررسی بیشتر ، 180 درجه آن را تغییر داد و اساسا شرط زمان را برداشت . موضوع نهایتا در شورای نگهبان رد شد و مجددا در صحن علنی با شرط گذشت پنجاه سال پس از فوت مولف و برای تمام کتب به تصویب رسید.

یک نماینده به میزان تلاش و استدلالی که می کند می تواند در صحن علنی تاثیرگذار باشد. البته ساختار مجلس به شکلی است که تلاش های فردی خیلی در آن موثر نیست بلکه فعالیت های جمعی نتیجه بخش است . هر چند ازاین نکته نیز نباید غفلت کرد که گاهی در صحن علنی ، یک رای می تواند سرنوشت طرح یا لایحه ای را تغییر دهد .

آقای مطهری را برادری دلسوز می دانم که از حریت و آزادگی خاصی برخوردار است اما متاسفانه تحلیل و بصیرت ندارد به همین دلیل شاهدیم که ایشان در مواقعی تبدیل می شود به ابزاری در خدمت جریانات سیاسی معاند نظام . »

حجت الاسلام و المسلمین رسایی، در مورد میزان و کیفیت رابطه دولت دکتر احمدی نژاد با روحانیت اظهار داشت:

« به عقیده من آقای احمدی نژاد نه تنها به روحانیت معتقد است بلکه راه برون رفت از مشکلات را نیز در پیگیری مبانی حوزه و پیروی از روحانیت اصیل می داند اما متاسفانه آقای احمدی نژاد ادبیات مواجه با بزرگان روحانیت را به خوبی نمی شناسد و برخی با استفاده از همین ضعف در تلاشند تا هر روز این دو ظرفیت را از هم جدا کنند . البته از حق نباید بگذریم که در مواقعی رفتارهایی که با رییس جمهور می شود نیز در ایجاد این شکاف موثر است . نشانه اعتقاد احمدی نژاد به روحانیت علاوه بر جلسات منظم وی با روحانیون در سفرهای استانی ، مواضعی است که او اتخاذ می کند . واقعا اگر حوزه علمیه به دنبال مدیری برای اداره کشور بود ، آیا مصداقی با همین ویژگی های احمدی نژاد انتخاب نمی کرد ؟ روشن است که من معتقد به بی عیب و نقصی احمدی نژاد و مواضع او نیستم بویژه اعتماد ایشان به برخی از اطرافیان که بنده آنها را مخالف روحانیت می دانم . اما بدیهی است که ما بر اساس وضعیت موجود و ممکن و ایده آل تصمیم می گیریم و در جمع بندی از محاسن ومعایب ، امتیازات محاسن را خیلی بیشتر از معایبش می دانیم . »

وی پیرامون نامه هاشمی رفسنجانی به برخی شیخ نشینیان حاشیه خلیج فارس و همچنین نقش نامه سال گذشته او به امام خامنه ای در شعله ور کردن آتش فتنه و اغتشاشات، ابراز داشت:

« ظاهرا در ابتدای دولت نهم مکاتبه ای از طرف آقای هاشمی با برخی از سران کشورهای عربی صورت گرفته است ، البته من این نامه را ندیده ام ولی آقای احمدی نژاد این ادعا را کرد و کسی آن را تکذیب نکرد .

متاسفانه نامه آقای هاشمی - مشهور به نامه بدون سلام والسلام - که چند روز قبل از اغتشاشات خطاب به امام خامنه ای نوشته شد ، در حقیقت آغاز جریان انقلاب مخملی در کشورمان بود . این نامه از ادبیات بدی برخوردار بود و در آن آقای هاشمی رسما از خشم احزاب و برخی از مردم و همچنین دود آتش آنها خبر داده بود ! البته رهبری بعدها فرمودند که امام ما به کسی باج نداد من هم به کسی باج نمی دهم . »

ایشان پیرامون علت ایراد گرفتن ولی امر مسلمین به برخی صحبت های احمدی نژاد علیه هاشمی رفسنجانی در مناظره تلویزونی عنوان کردند:

« اشکالاتی که آقای احمدی نژاد در مناظره مطرح کرد ، در حقیقت سئوالاتی بود که برخی از اعضای خانواده آقای هاشمی باید پاسخ می دادند . طبعا چون طرح این سئوالات نوعی اتهام را متوجه اشخاص ذکر شده می کرد در حالی که هنوز دادگاه آن تشکیل نشده بود ، رهبر انقلاب آن را نادرست نامیدند . البته روزها و ماه های آینده نشان داد که خانواده آقای هاشمی اساسا حاضر به پذیرش حضور در دادگاه نیستند !»
 
 
 
 

بازسازی درگیری های خیابانی در مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی+عکس

- مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی عصر روز شنبه در ستاد فرماندهی یگان ویژه برگزار شد. خعکس های زیر تصاویری از بازسازی تجمع های خیابانی را مشاهده می کنید.

مانوراقتداریگان ویژه

مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی


مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی


مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی


مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی


مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی


مانور اقتدار یگان ویژه نیروی انتظامی

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/11:: 6:57 عصر     |     () نظر

 

تعویق مذاکرات سازش تا وقتی که آب ها از آسیاب بیفتد

فرستاده ویژه باراک اوباما در امور خاورمیانه، تلویحاً از شکست مذاکرات سازش خبر داد. به گزارش رسانه های غربی و عربی، جرج میچل پس از آن که نتوانست مقدمات ادامه مذاکرات را فراهم کند، از پایان مذاکرات مستقیم خبر داد و گفت مذاکرات به صورت غیرمستقیم ادامه می یابد. میچل در 2 روز گذشته چندین بار با مقامات رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان فلسطینی ملاقات کرد تا امکان ادامه مذاکرات را فراهم کند. این مذاکرات به خاطر از سرگیری شهرک سازی توسط صهیونیست ها در کرانه باختری رود اردن با چالش مواجه شده بود.

ابو ردینه از مقامات تشکیلات خودگردان می گوید: «هیچ پیشرفتی در مذاکرات حاصل نشده و صهیونیست ها نمی خواهند به خواسته ما برای توقف شهرک سازی اعتنا کنند.» سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی هم در گزارشی نوشت: علت ناکامی مذاکرات، سرکشی طرف فلسطینی (؟!) در مورد درخواست توقف شهرک سازی است. اکنون مذاکرات به حالت غیرمستقیم برگشته و فلسطینیان یک گام به عقب برداشته اند!

در همین حال گفته، شد تعویق مذاکرات نوعی توافق آمریکا و اسرائیل و تحمیل خواسته خود به تشکیلات خودگردان است تا پس از اینکه آب ها از آسیاب افتاد و شهرک سازی عادی شد، بعدها مجدداً بتوان مذاکرات جدید را شروع کرد! گزارش روزنامه های صهیونیستی حاکی از آن است که اسرائیل با وجود امتیازات بزرگ پیشنهادی آمریکا حاضر به توقف شهرک سازی نشده است. روزنامه های معاریو و یدیعوت آحرونوت گزارش دادند: آمریکا پیشنهاد داده بود اسرائیل در ازای توقف شهرک سازی برای 2 ماه (!)، تسلیحات و سامانه های موشکی و هواپیماهای پیشرفته جنگی دریافت کند و همکاری های امنیتی این رژیم با آمریکا در مسائل حساس منطقه گسترش یابد و آمریکا تجاوز اسرائیل به لبنان را قانونی اعلام کند.

آحرونوت تأکید می کند: حتی در دوران بوش هم چنین امتیازهای بزرگی در ازای توقف کوتاه مدت شهرک سازی به اسرائیل پیشنهاد نشده بود. یادآور می شود پیش از این محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان با وجود هشدار قبلی نسبت به از سرگیری شهرک سازی، اعلام کرد نباید در توقف مذاکرات عجله کرد. بنابراین پیش بینی می شود پس از جا افتادن تجاوز تازه صهیونیست ها به حقوق ملت فلسطین، عروسک محمود عباس برای خیمه شب بازی جدید مذاکرات به صحنه آورده شود.

 

 

آجان کشی در نمایش اپوزیسیون

 

یکی از عناصر ضدانقلاب خارج نشین گزارشی خواندنی از تجمع بی فروغ گروهک ها به هنگام حضور رئیس جمهور اسلامی ایران در نشست سازمان ملل ارائه کرد. «شکوه- م» متاسفانه درست روز قبل از اجرای برنامه اعتراضی در برابر سازمان ملل، متوجه شدم که نمی توانم در این مراسم شرکت کنم.
 
شب قبل از آن وقتی از دوستی درباره ساعت و محل حضور مخالفان در مقابل سازمان ملل پرسیدم، او با لبخند معناداری گفت: «کدام گروه؟» و وقتی نگاه پرسشگر مرا دید، ادامه داد که «قرار است هر ساعت یکی از گروهها آنجا باشد. دقیقا نمی دانم که کدام گروه در چه ساعتی قرار است تظاهرات شان را انجام دهند، اما فکر می کنم که ساعت 9 تا 10 فدائیان، 10 تا 11 مجاهدین، 11 تا 12پادشاهی خواهان، 12 تا 1 جمهوری خواهان، 1 تا 2 سکولارها و...»
 
با حیرت پرسیدم که این تقسیم بندی یعنی چه؟ این ترتیب را چه کسانی داده اند؟ و اصولا چرا این تقسیم بندی صورت گرفته است؟ او پاسخ داد که «درست نمی دانم اما می گویند چون سال گذشته بین مخالفان دعوایی اتفاق افتاده، امسال هیئتی تحت عنوان هیئت برگزارکننده، نزد پلیس می روند و می گویند که به علت درگیری پارسال بهتر آن است که امسال گروهها جدا جدا بیایند و هرکدام فقط در آن ساعتی که متعلق به آنهاست میکروفون در اختیارشان باشد و تظاهرات شان را انجام دهند. اعضای این هیئت پلیس را قانع می کنند که از این ترتیب حمایت کند.»
 
وی با اشاره به چند نفره و بی رمق بودن هر یک از این تجمعات می نویسد: تا وقتی این ترتیب را دیدم، باورم نمی شد که این مسئله واقعیت داشته باشد ولی این چه منطقی است که مقابل غیرایرانی ها و رسانه های بین المللی، جمع های کوچک و متفرق را به عنوان اپوزیسیون به نمایش بگذارند؟ من مقابل سازمان ملل رفتم اما دلم نیامد حتی به نزدیک جایی که مخالفان، گروه گروه یا بهتر است بگویم تکه تکه فریاد می زدند، بروم.
 
شایان ذکر است پیش از این برخی رسانه های غربی با اشاره به اینکه بزرگترین تجمعات اپوزیسیون توسط سازمان مجاهدین خلق (منافقین تروریست) و به استعداد چند ده نفر برگزار شد، تصریح کرده بودند که همین اتفاق نشانه زوال جنبش سبز در خارج از ایران است.
 
 
 
 

«کُلت» آغشته به سیانور؛ سلاح اهدایی آمریکا به جند الشیطان

 

نیروهای آمریکایی مستقر در پاکستان با هدف انجام ترورهای خیابانی توسط گروهک جند الشیطان، نوعی سلاح کلت کمری آغشته به سم سیانور را در اختیار آنان قرار داده‌اند. به گزارش خبرنگار جنبش سرخ حسینی عناصر وابسته به گروهک تروریستی جندالشیطان قصد دارند در ادامه اقدامات سوء خود علیه مواضع جمهوری اسلامی ایران، ضمن شناسایی اماکن مذهبی، دولتی و پرتردد اقدام به انجام عملیات انتحاری کنند.

عناصر گروهک مذکور قصد دارند با انجام اقدامات خرابکارانه و متعاقب آن جمع کردن مردم در محل‌های انفجار به منظور کمک‌رسانی، عملیات انتحاری دیگری را انجام تا تعداد بیشتری از مردم را به شهادت برسانند و یا مجروح کنند. گفتنی است، خواهر شرور عبدالمالک ریگی به همراه تعدادی از زنان و دختران بلوچ تحت عنوان فدائیان گروهک به صورت غیرمجاز از کشور خارج و به گروهک جندالشیطان ملحق شده و تحت آموزش‌های لازم در راستای انجام عملیات انتحاری، ترور و اقدامات سوء امنیتی قرار گرفته‌اند.

همچنین نیروهای آمریکایی مستقر در کشور پاکستان با هدف انجام ترورهای خیابانی توسط عناصر وابسته به گروهک مذکور، نوعی سلاح کلت کمری آغشته به سم سیانور را در اختیار آنان قرار داده‌اند. لازم به ذکر است اخیرا تعداد 3 نفر از عوامل انتحاری وابسته به گروهک تروریستی جندالشیطان با هدف انجام عملیات انتحاری در حین برگزاری مراسم نمازجمعه اهل تشیع در شهرستان زاهدان از طریق مرزی کلاته کامبوزیا به آن شهرستان وارد شده‌اند. افراد مذکور قصد دارند برای انجام اقدامات خرابکارانه خود از جلیقه‌های انفجاری استفاده کنند.

 

 

فتنه و مدعیان بارگذاری

بقایای سلطنت طلبها و معتقدین به ادامه پادشاهی خاندان پهلوی که زخم خورده امام(ره) و انقلاب اسلامی می باشند و در طول سی سال گذشته از هیچ توطئه و دسیسه ای برای اعاده رژیم شاهنشاهی فروگذار نکرده اند ، در جریان اغتشاشات و فتنه میر حسین موسوی ، خاتمی وکروبی ،به عنوان مهمترین  حامی جنبش سبز مطرح گردیده وبه ادعای خودشان بیشترین هماهنگی هارا با جنبش سبز داشته ودر اغتشاش آفرینی ها و ایراد خسارات به مردم و اموال عمومی نقش اساسی داشته اند ، بخشی از اقدامات این گروه در حمایت از فتنه به اعتراف خودشان بقرار زیر می باشد :

1- حمایت های تبلیغی وتشویقی
2- بسیج رسانه های گروه ( شبکه های ماهواره ای ، فضای مجازی و ...)
3- برگزاری میتینگ و تجمعات در آمریکا واروپا
4- تشویق وترغیب ایرانیهای ساکن در خارج از کشور به حمایت از جنبش (فتنه) سبز
5- رایزنی وجلب توجه موسسات و مجامع مختلف بین المللی
6- تشکیل ده ها NGO اجتماعی در داخل ایران وخارج
7- ترتیب ده ها مصاحبه  با خاندان پهلوی وشخص اعلیحضرت در حمایت از جنبش سبز
8- بعهده گرفتن بخش عظیمی از هزینه های تبلیغی ومیتینگ های سیاسی
9- تشکیل ستادهای فکری و حمایتی با بهره گیری از مجرب ترین کارشناسان بین المللی
10- سازماندهی مجدد هواداران داخل کشور و نزدیک کردن مواضع آنها به جنبش (فتنه) سبز
11- استفاده از نفوذ و مناسبات سیاسی و به خط کردن بسیاری از مجامع بین المللی و شخصیتهای مهم دنیای سیاست و جلب حمایت نمایندگان پارلمان هاو سناتور های امریکایی از هر دوجناح دمکرات وجمهوری خواه .
12- تلاش در جهت محکومیت های جهانی رژیم وفعال کردن کمیسیون ها وسازمانهای بشر دوستانه
13- تشکیل ستاد جمع آوری و توزیع تصاویر خیزش مردمی علیه رژیم
14- برگزاری ده ها جلسه هماهنگی با نمایندگان جنبش سبز و انجام وبرآورده نمودن نیازهای بیرونی جنبش
15- هماهنگی با دولتهای اروپایی و آمریکایی برای پذیرش پناهندگان
16- ایجاد کانال های اطلاع رسانی جدید در داخل کشور
17- تامین بخشی از نیاز های مالی جنبش در داخل
18- خنثی سازی فعالیتهای رسانه ای رژیم در خارج
19- استفاده از تمام پتانسیل مخالفین رژیم در خارج (هنرمندان ، سیاستمداران ، اندیشمندان ، ناراضیان و....)
20- برجسته سازی نماد جنبش (فتنه) به عنوان نماد وحدت مخالفین نظام با هر ایده و مرام سیاسی ، مذهبی و...

ملاحظه : همانگونه که ملاحظه می شود سلطنت طلبان مدعی هستند که اساس شکل گیری و فعالیتهای فتنه بر دوش آنها بوده است ، والبته این ادعارا دیگر ضد انقلابیون فراری هم دارند ، به عنوان مثال منافقین مدعی سازماندهی و هدایت اغتشاشات می باشد و اعلام داشته که حامیان فتنه در حقیقت هواداران منافقین هستند و یا ملی گراها ، لائیک ها وحتی بهایی ها هم در این وادی مدعی می باشند ، به این ترتیب این سئوال مطرح است که نقش سران فتنه و حامی آنها آقای .... در این آشی که هرکدام مدعی بار گذاری آن می باشند چه بوده است.

 

 

آشکار وپنهان3 / بازی پایان و آغاز

شنیده شده آقایان میر حسین موسوی و سید محمد خاتمی ، تصمیم گرفته اند برای پایان دادن به حرف وسخن ها و شایعات مربوط به اختلافات و جدایی خاتمی از فتنه ، در یک مصاحبه مطبوعاتی (مصاحبه های صوری با سایتهای وابسته به فتنه) شرکت نموده وآخرین مواضع خود را به صورت شفاف بیان نمایند. منابع نزدیک به این دو فتنه گر اعلام نمودند ، در واقع این مصاحبه توجیهی خواهد بود بر پایان فتنه و آغازی بر روند معمول اصلاح طلبان در نقش آفرینی در عرصه هاس سیاسی نظام جمهوری اسلامی و انطباق فعالیتهای جریانات دوم خردادی با قوانین جاریه کشور .

 

 

قربانی:سخنان علی مطهری سخیف است

عضو علی البدل هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس سخنان علی مطهری را کاملا بی ارزش و سخیف دانست و گفت: هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان باید در مورد افرادی مانند مطهری که فرمایشات روشن رهبر معظم انقلاب را نادیده می گیرند، تذکر جدی داده و با قاطعیت پیگیر این موضوع باشد. علی مطهری امروز در نامه ای به رئیس قوه قضائیه، بدون توجه به تاکیدات چندین باره رهبر معظم انقلاب، بار دیگر ادعای سابق خود را تکرار و "فتنه 88" را یک اختلاف داخلی توصیف کرده است.

این عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس حتی طرف مقابل جریان فتنه را هم "فتنه گر" نامیده و از آیت الله آملی لاریجانی خواسته است که "هر دو طرف فتنه" را محاکمه کند. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب جریان فتنه را جریان مخالفت جمهوری اسلامی و علیه انقلاب دانسته است. موسی قربانی، عضو علی البدل هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس در گفت‌وگو با شبکه ایران در واکنش به اظهارات آقای علی مطهری گفت: سخنان مطهری کاملا بی ارزش و سخیف است.

وی ادعاهای آقای علی مطهری را تشنج زا دانست و اضافه کرد: اساسا این بحث‌ها را در شرایط فعلی خلاف منویات رهبر معظم انقلاب می دانم. عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با اشاره به اینکه طبق فرمایشات رهبر انقلاب نباید سخنان اختلاف برانگیز مطرح شود چه رسد به سخنانی که از اساس نادرست باشد، تاکید کرد: فتنه یک طرف بیشتر ندارد و آن هم مشخص است. قربانی در پایان خواستار ورود هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان مجلس به این موضوع شد و اظهار داشت: هیئت داوری فراکسیون اصولگرایان باید در مورد افرادی مانند مطهری که فرمایشات روشن رهبر معظم انقلاب را نادیده می گیرند تذکر جدی داده و با قاطعیت پیگیر این موضوع باشد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/11:: 6:57 عصر     |     () نظر

 

خبر های مربوط به سکینه آشتیانی آمریکایی (ترزا لویس) 5

چرا اعدام جنایتکار در آمریکا، اجرای حکم است اما در ایران نقض حقوق بشر

چرا اعدام جنایتکار در آمریکا، اجرای حکم است اما در ایران نقض حقوق بشر
 
حقوق بشر > ایران  - این روزها خبرهای منتشر شده درباره یک زن آمریکایی که دچار نارسایی ذهنی است و به اعدام محکوم شده ، سروصدای زیادی به پا کرده است ومنتقدان این حکم را خلاف کنوانسیون های بین المللی می دانند. دراین رابطه، دکتر سید محمدحسینی ، دانشیار دانشکده حقوق ورئیس موسسه جرم شناسی دانشگاه تهران به سوالات خبرنگار ستاد حقوق بشر پاسخ گفته است. از نظر حقوقی اعدام یک زن با نارسایی ذهنی درجوامع بین المللی چه حکمی دارد؟
 
ببینید اگر نارسایی ذهنی این زن امریکایی به اثبات رسیده باشد، از لحاظ حقوقی درهمه جای عالم ، جنون واختلالات ذهنی به نحوی که موجب اختلال در اراده شخص باشد، مانع توجه مسئولیت کیفری به شخص مبتلا می باشد واین عدم مسئولیت امروزه درتمام نظام های کیفری کشورهای مختلف جهان شناخته شده است ، درآمریکا نیز مانند سایر کشورها برخورد با چنین فردی به همان شکل است وموجب عدم مسئولیت کیفری است ، گرچه غربی ها بسیار دیرتر به فکر افتادند که نارسایی ذهنی را موجب عدم مسئولیت کیفری تلقی کنند ، اما در حال حاضر عقب ماندگی ذهنی شامل عدم مسئولیت کیفری درهمه جای دنیا است. دراین راستا ، باید درهر پرونده کیفری به صورت کارشناسانه جنون یا اختلال ذهنی سالب اراده ثابت واحراز شود.
 
چرا زمانی که زنی با شرایط یکسان با زن آمریکایی درایران محکوم به اعدام می شود ، غرب آن را نقض حقوق بشر می داند و در امریکا آن را اجرای حکم تلقی می کند؟ خوب ببینید، دشمن کارش دشمنی کردن است ودر این اعمال خصومت ، مقید به راستگویی نیست .این امری طبیعی است که  دول غربی از این وقایع سوء استفاده تبلیغاتی کند و نظام های نا فرمانبردار را با چماغ نقض حقوق بشر بکوبند. با توجه به مبانی مادی و غیر اخلاقی سیاست استعماری نظام سلطه ، قلب واقعیت ها در تبلیغات آنان علیه جمهوری اسلامی ایران غیر منتظره نیست واز ان جا که امکانات تبلیغاتی وسیعی در اختیار دارند از این امکانات استفاده وبهره برداری نموده ومثلا در این مورد ، اعدام احتمالی متهم ایرانی را فقط به رفتار جنسی او مرتبط اعلام می کنند و مشارکت او درقتل شوهر را دروغ اعلام می کنند تا به مخاطبان تحت سانسور خود القاء کنند که در جمهوری اسلامی ایران برای انتخاب یک نوع رفتار خصوصی، مردم را اعدام می کنند.

با توجه به کنوانسیون های بین المللی، رفتار دول غربی با ایران، نشان دهنده استاندارد دوگانه است ، چه اقدامی می توان درراستای خنثی کردن وجلوگیری از این رفتارها انجام داد؟ ما یک اصل اعتقادی دینی واخلاقی داریم که دربیت معروف شیخ اجل "سعدی "متجلی ومعروف است :

بنی آدم اعضای یک پیکرند       که در افرینش زیک گوهرند

در این راستا، دولت وملت جمهوری اسلامی ایران وظیفه دارند که هر اقدام احتمالا موثری را در جهت نجات جان یک بذهکارمسلوب الاراده درزمان ارتکاب جرم ، که برخلاف موازین عقلی ، دینی واخلاقی درشرف اعدام قرار دارد، به عمل آورند. لازم است ، اضافه کنم که ارتکاب جنایات روزانه وفراگیر فراتراز اعداد وارقام دول غربی در این جا وآن جای دنیا ، نباید این توهم را به وجود اورد که در مقابل آن همه جنایات کلان اعدام یک فرد غیرمسئول ، دارای چنان اهمیتی نیست که اقدامی را ایجاب نماید. چرا که به ما آموخته اند هرکس نفس واحده ای را احیا کند، چونان است که همه مردم را زنده کرده است.

 

 

خبر های مربوط به سکینه آشتیانی آمریکایی (ترزا لویس) 6

از ترزا لوئیس در آمریکا تا سکینه آ.

 

از ترزا لوئیس در آمریکا تا سکینه آ. در ایران

در ایران از ترزا لوئیس در آمریکا تا سکینه آ. در ایران

موضوع اعدام یک زن آمریکایی به خاطر مباشرت در قتل همسرش در حالی با سکوت محافل خبری مواجه شده که همین رسانه ها موضوع مشابهی را در ایران مورد حملات تبلیغاتی خود قرار داده اند. اعتراضات و حملات رسانه های غربی به ایران درمورد پرونده سکینه محمدی آشتیانی در حالی است که وی در سلامت کامل عقل اقدام به مباشرت در قتل همسرش کرده و با مردان اجنبی نیز رابطه نامشروع داشته است. حال آنکه در مورد مشابهی که در آمریکا منجر به صدور حکم اعدام برای ترزا لوئیس شد، فرد مباشر، حتی از سلامت عقل نیز برخوردار نبوده است.

به گزارش شبکه تلویزیونی یورونیوز اعدام ترزا لوئیس که به گفته قاضی پرونده ضریب هوشی او تنها دو نمره بالاتر از ضریب هوشی استاندارد برای دادگاه بوده قابل بحث است. چنین اعدامی در آمریکا که یک زن ناقص العقل را به دلیل مباشرت در قتل اعدام کنند و عامل قتل را به حبس ابد محکوم کنند نمونه دیگری از استاندارد دوگانه در رفتار رسانه های غربی با کشورهای جهان است. این موضوع در حالی از سوی آنها پذیرفته می شود که موضوع پرونده خانم سکینه آ. مدتی است سوژه اصلی آنها شده و آن را مصداق نقض حقوق بشر در ایران خوانده اند.

برهمین اساس واحدمرکزی خبر در گزارشی با اشاره به این استاندارد دوگانه می نویسد: حقوقدانان اعدام این زن را به علت مشکلات ذهنی اش مغایر با قانون می دانند. خبرگزاری فرانسه هم گزارش داد ، ترزا لوئیس زن 41 ساله امریکایی که به مرگ محکوم شده بود بامداد روز جمعه بیست و چهارم سپتامبر با تزریق سم مرگبار اعدام شد. مقامات محلی در ویرجینیا با تایید اعدام این زن امریکایی گفتند : ترزا لوئیس ساعت یک و 37 دقیقه بامداد روز جمعه به وقت گرینویچ در زندان گرینز ویل در ایالت ویرجینیا با تزریق سم مرگبار اعدام شد.

سکینه آشتیانی کیست؟ سکینه آشتیانی مجرمی است که هم اکنون در زندان تبریز است . سکینه آشتیانی بر اساس اعترافات خودش در سال 84 با هم دستی پسر عمه شوهرش؛ همسرش را به طرز فجیعی به قتل می رساند . این زن به جرم مشارکت در قتل و زنای محصنه است و به مجازات مشخص شده در قوانین محکوم شده است . شریفی، رئیس دادگستری آذربایجان شرقی درباره این پرونده می گوید : سکینه آ. که از سلامت کامل جسمی و روحی برخوردار است با مردی رابطه برقرار کرده و با طراحی از قبل صحنه قتل ؛ منزل را خلوت و آماده قتل کرده بودند و سکینه آ با آمپول بیهوشی شوهرش را بی هوش کرده و با چسباندن سیم برق به گردن مقتول، او را به قتل رسانده است. ترزا لوئیس کیست ؟

این زن در سال 2002، دو مرد بنامهای ماتیو شالنبرگر و رودنی فولر را برای کشتن همسر و ناپسری خود اجیر می‌کند تا بتواند به 350 هزار دلار حق بیمه عمر دست یابد . چارلز استرائوس، قاضی دادگاه ویرجینیا ، 2 عامل تیراندازی به مقتول را به حبس ابد و لوئیس چهل ساله را به اعدام محکوم کرد که این حکم روز جمعه به اجرا در آمد.

تجدیدنظرخواهی لوئیس در دادگاه استیناف با شکست مواجه شد و وی روز 23 سپتامبر اعدام شد . ترزا در حالی اعدام شد که وکیل او می گوید ترزا بعد از محاکمه 2 بار تست هوش داده و در هر دو آزمون در دسته "کارآیی مرزی ذهنی" قرار گرفته است . به گزارش هافینگتون پست، کارشناسان روان‌شناسی فورنسیک اعلام کرده اند ترزا لوئیس "اختلال شخصیت وابسته" دارد و به همین دلیل حتی قادر نیست به تنهایی از پس وظایفی ساده چون تهیه یک فهرست خرید خواروبار برآید.

وکیل ترزا می گوید: ماتیو شالنبرگر یکی از همدستان ترزا در سال 2003 به یکی از هم‌زندانی‌های خود نوشت، به اندازه سرمایه راه‌اندازی تجارت مواد مخدر در شهر نیویورک ، از لوئیس سوء استفاده کرده است . شالنبرگر سه سال بعد در زندان خودکشی کرد و تیم دفاع از لوئیس از بکارگیری این نامه به عنوان مدرک بازماندند. جمیز روکپ وکیل مدافع لوئیس در مصاحبه با هافینگتون پست افزود «به دلیل نقص در سیستم قضایی آمریکا ما شمار زیادی از افراد را مشاهده می‌کنیم که به اعدام محکوم شده‌اند . » دادگاه‌های آمریکا در سال 2008، 37 مجرم را به اعدام محکوم کردند شمار اعدامی های آمریکا در سال 2009 به 52 مورد افزایش یافت.

 

 

خبر های مربوط به سکینه آشتیانی آمریکایی (ترزا لویس) 7 

؟

اعدام یک عقب مانده ذهنی در آمریکا نشان دهنده چیست؟

اعدام یک عقب مانده ذهنی در آمریکا نشان دهنده چیست؟

وکیل مدافع "ترزا لویس" زن عقب مانده آمریکایی محکوم به اعدام که دیشب با تزریق مواد سمی مرگبار اعدام شد در بیانیه‌ای سیستم قضایی آمریکا را به باد انتقاد گرفت. "جمیز روکپ" وکیل ترزا لویس زن آمریکایی محکوم به اعدام با ارسال بیانیه‌ای که نسخه‌ای از آن را خبرگزاری فارس دریافت کرده، نوشت: دیشب ماشین مرگ در ویرجینیا به زندگی ترزا لویس خاتمه داد. مرگ او برای خانواده، دوستان و هزاران نفر از حامیان وی در سراسر دنیا واقعه‌ای تاسف‌بار بود. وکیل ترزا در بیانیه خود با انتقاد شدید از سیستم قضایی آمریکا تاکید کرد: امیدوارم مرگ ترزا باعث شود سیستم قضایی ویران آمریکا که اجازه ارتکاب بزرگترین اشتباه یعنی تحقق بی‌عدالتی را می‌دهد، اصلاح شود.

"ترزا لویس" زن آمریکایی 41ساله محکوم به اعدام، ساعت 9 دیشب به وقت ایالت ویرجینیا (5 صبح به وقت تهران) در زندان شهر "جارات " ایالت ویرجینیا با ترزیق مواد سمی اعدام شد. خبرگزاری فرانسه به نقل از مقامات محلی در ویرجینیا با تایید اعدام این زن آمریکایی گزارش داد که تعدای از مردم ایالت ویرجینیا در اعتراض به رای دادگاه در مقابل محل اعدام ترزا تجمع کردند.

اتهام ترزا لویس اجیر کردن دو مرد برای قتل همسر و پسر خوانده‌اش بود. قاضی دادگاه ترزا را با نارسایی ذهنی، "مغز متفکر" قتل‌ها معرفی کرده بود. این در حالی بود که این زن در چندین تست هوش در مرز "عقب مانده‌ذهنی " قرار گرفت. گفته می‌شود که ترزا در زمان قتل‌ها از نارسایی‌ و اختلالات روانی دیگری رنج می‌برد که حکم اعدامش را زیر سؤال می‌برد. اعدام این زن با موجی از مخالفت‌های گسترده جهانی و فعالان حقوق بشر همراه بوده است.

 

 

خبر های مربوط به سکینه آشتیانی آمریکایی (ترزا لویس) 8

زندگی ترزا عقب مانده ذهنی با تزریق مرگبار خاتمه یافت.

اعدام حقوق بشر ترزا لویس، شهروند 41ساله آمریکایی که از نارسایی ذهنی رنج می‌برد به رغم اعتراض‌های گسترده جهانی سرانجام پس از گذشت هفت سال در زندان با تزریق مواد سمی مرگبار اعدام شد تا واهی بودن ادعای حقوق بشر آمریکا برهمگان آشکار گردد.

آمریکا که همواره خود را مدعی حقوق بشر معرفی و با این ادعا در امور سایر کشورها دخالت می‌کند در عرصه داخلی نه تنها به این ادعا پایبند نمی‌باشد بلکه با نادیده گرفتن تمام قوانین کشتار انسان‌های بی‌گناه را اجرا می‌سازد چنانکه "ترزا لویس" زن آمریکایی 41 ساله محکوم به اعدام، در زندان شهر "جارات" ایالت ویرجینیا با تزریق مواد سمی اعدام شد. تعدادی از مردم ایالت ویرجینیا در اعتراض به رای دادگاه در مقابل محل اعدام ترزا تجمع کردند. اتهام ترزا لویس اجیر کردن دو مرد برای قتل همسر و پسر خوانده‌اش بود.

قاضی دادگاه ترزا را با نارسایی ذهنی، "مغز متفکر" قتل‌ها معرفی کرده بود. این در حالی بود که این زن در چندین تست هوش در مرز "عقب مانده‌ذهنی " قرار گرفت. اعدام این زن با موجی از مخالفت‌های گسترده جهانی و فعالان حقوق بشر همراه بوده است. شبکه تلویزیونی یورونیوز در خبری فوری از اعدام ترزا لوئیز زن آمریکایی محکوم شده به مرگ خبر داد. حقوقدانان اعدام این زن را به علت مشکلات ذهنی اش مغایر با قانون می دانند.این زن در سال 2002، دو مرد بنامهای ماتیو شالنبرگر و رودنی فولر را برای کشتن همسر و ناپسری خود اجیر می‌کند تا بتواند به 350 هزار دلار حق بیمه عمر دست یابد.

چارلز استرائوس، قاضی دادگاه ویرجینیا ، 2 عامل تیراندازی به مقتول را به حبس ابد و لوئیس چهل ساله را به اعدام محکوم کرده است.تجدیدنظرخواهی لوئیس در دادگاه استیناف با شکست مواجه شد و وی دیروز اعدام شد . به گزارش هافینگتون پست، کارشناسان روان‌شناسی فورنسیک اعلام کرده اند ترزا لوئیس "اختلال شخصیت وابسته" دارد و به همین دلیل حتی قادر نیست به تنهایی از پس وظایفی ساده چون تهیه یک فهرست خرید خواروبار برآید.

این اعدام در حالی صورت گرفته که آمریکا همواره ادعای حمایت از حقوق بشر بویژه زنان را سر داده و با این ادعا در امور بسیاری از کشورها دخالت می‌کند. به رغم سانسورهای خبری صورت گرفته از سوی دستگاههای سیاسی و قضایی آمریکا برای سرپوش نهادن بر وضعیت ناگوار حقوق بشر در این کشور نهادهای حقوق بشر بارها نسبت به وضعیت بغرنج حقوق بشر در آمریکا بویژه در مورد زنان هشدار داده‌اند. اعدام افرادی مانند ترزا که دارای اختلالات روانی‌باشند در آمریکا امر جدیدی نمی باشد چنانکه نهادهای حقوق بشر از اعدام بیش از 40 زن با شرایط ترزا خبر داده‌اند. اسناد نشان می‌دهد که هم اکنون بیش از 53 زن در آمریکا در آستانه اعدام قرار دارند.

آمریکایی که خود را مهد دموکراسی و آزادی و مجری حقوق بشر می‌نامد با داشتن بیش از 5/2 میلیون زندانی بزرگترین زندان جهان را تشکیل می‌دهد. نهادهای حقوق بشر در مورد زندان‌های آمریکا گزارش‌های اسفناکی را منتشر کرده‌اند. بخش عمده‌ای از زندانیان آمریکا را رنگین پوستان و اقلیت‌های دینی تشکیل می‌دهند که جرم بسیاری از آنها رنگ پوست و دین آنها می‌باشد. در میان زندانیان افرادی قرار دارند که پس از گذران بیش از 10 الی 20 سال محکومیت بدون آنکه جرم آنها اثبات شده با آزاد شده‌اند. شکنجه و استفاده از شیوه‌های غیر انسانی نظیر استفاده از شیوه غرق مصنوعی برای اعتراف گیری ، اعمال خشونت و اقدامات تبعیض آمیز از سوی زندانبانان و.. حقایق جاری بر زندان‌های آمریکا است. شیوه‌های اعدام در آمریکا اعتراض‌های گسترده جهانی را به همراه داشته است. در اعدامی جنایت کارانه فرد اعدامی یک ماده بیهوش کننده، یک ماده فلج کننده عضلات و یک ماده متوقف کننده فعالیت قلب تزریق می شود.

یک متخصص بیهوشی می گوید با روش جدید محکوم بعد از 15 دقیقه می‌میرد.در 36 ایالت امریکا اعدام به روش تزریقی و در 35 ایالت از این ایالت ها به روش تزریق سه ماده انجام می‌شود. اقدامات ضد بشری آمریکا در قبال زندانیان صرفا شامل داخل آمریکا نمی‌شود بلکه در بسیاری از کشورهای تحت حاکمیت خود این اقدام را اجرا می‌سازد که نمونه بارز آن را در زندان گوانتانامو و زندان‌های مخفی این کشور در سایر نقاط جهان می‌توان مشاهده کرد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/6:: 8:58 عصر     |     () نظر

 

خبر های مربوط به سکینه آشتیانی آمریکایی (ترزا لویس) 1

از "سکینه آ." تا "ترزا لوئیس"

موضوع سکینه آ. مدتی است سوژه رسانه های غربی شده است و آن را مصداق نقض حقوق بشر در ایران خوانده اند.

ترزا لوئیس هم زنی است که قرار است به جرم قتل امروز در امریکا اعدام شود.

سکینه آ کیست؟

سکینه آ مجرمی است که هم اکنون در زندان تبریز است.

سکینه آ بر اساس اعترافات خودش در سال 84 با هم دستی پسر عمه شوهرش؛ همسرش را به طرز فجیعی به قتل می رساند.

سکینه آ به جرم مشارکت در قتل و زنای محصنه است و به مجازات مشخص شده در قوانین محکوم شده است.

شریفی، رئیس دادگستری آذربایجان شرقی درباره این پرونده می گوید : سکینه آ که از سلامت کامل جسمی و روحی برخوردار است با مردی رابطه برقرار کرده و با طراحی از قبل صحنه قتل؛ منزل را خلوت و آماده قتل کرده بودند و سکینه آ با آمپول بیهوشی شوهرش را بی هوش کرده و با چسباندن سیم برق به گردن مقتول، او را به قتل رسانده است.

ترزا لوئیس کیست؟

این زن در سال 2002، دو مرد به‌نام‌های ماتیو شالنبرگر و رودنی فولر را برای کشتن همسر و ناپسری خود اجیر می‌کند تا بتواند به 350 هزار دلار حق بیمه عمر دست یابد.

چارلز استرائوس، قاضی دادگاه ویرجینیا، دو عامل تیراندازی به مقتول را به حبس ابد و لوئیس چهل ساله را به اعدام محکوم کرده است.

تجدیدنظرخواهی لوئیس در دادگاه استیناف با شکست مواجه شده و قرار است وی امروز 23 سپتامبر اعدام شود.

ترزا در حالی امروز اعدام می شود که وکیل او می گوید ترزا بعد از محاکمه 2 بار تست هوش داده و در هر دو آزمون در دسته "کارآیی مرزی ذهنی" قرار گرفته است.

به گزارش هافینگتون پست، کارشناسان روان‌شناسی فورنسیک اعلام کرده اند ترزا لوئیس "اختلال شخصیت وابسته" دارد و به همین دلیل حتی قادر نیست به تنهایی از پس وظایفی ساده چون تهیه یک فهرست خرید خواروبار برآید.

وکیل ترزا می گوید

ماتیو شالنبرگر یکی از همدستان ترزا در سال 2003 به یکی از هم‌زندانی‌های خود نوشت، به اندازه سرمایه راه‌اندازی تجارت مواد مخدر در شهر نیویورک، از لوئیس سوء استفاده کرده است.

شالنبرگر سه سال بعد در زندان خودکشی کرد و تیم دفاع از لوئیس از بکارگیری این نامه به عنوان مدرک بازماندند.

جمیز روکپ وکیل مدافع لوئیس در مصاحبه با هافینگتون پست افزود «به دلیل نقص در سیستم قضایی آمریکا ما شمار زیادی از افراد را مشاهده می‌کنیم که به اعدام محکوم شده‌اند.»

دادگاه‌های آمریکا در سال 2008، سی و هفت مجرم را به اعدام محکوم کردند شمار اعدامی های آمریکا در سال 2009 به 52 افزایش یافت.

 

 

خبر های مربوط به سکینه آشتیانی آمریکایی (ترزا لویس) 2

اعدام "ترزا لویس " عقب مانده ذهنی ثمره سیستم قضایی ویران آمریکا

وکیل مدافع "ترزا لویس " زن عقب مانده آمریکایی محکوم به اعدام که دیشب با تزریق مواد سمی مرگبار اعدام شد در بیانیه‌ای سیستم قضایی آمریکا را به باد انتقاد گرفت.

"جمیز روکپ " وکیل ترزا لویس زن آمریکایی محکوم به اعدام با ارسال بیانیه‌ای که نسخه‌ای از آن را خبرگزاری فارس دریافت کرده، نوشت: دیشب ماشین مرگ در ویرجینیا به زندگی ترزا لویس خاتمه داد. مرگ او برای خانواده، دوستان و هزاران نفر از حامیان وی در سراسر دنیا واقعه‌ای تاسف‌بار بود. وکیل ترزا در بیانیه خود با انتقاد شدید از سیستم قضایی آمریکا تاکید کرد: امیدوارم مرگ ترزا باعث شود سیستم قضایی ویران آمریکا که اجازه ارتکاب بزرگترین اشتباه یعنی تحقق بی‌عدالتی را می‌دهد، اصلاح شود.
"ترزا لویس" زن آمریکایی 41ساله محکوم به اعدام، ساعت 9دیشب به وقت ایالت ویرجینیا (5 صبح به وقت تهران) در زندان شهر "جارات" ایالت ویرجینیا با ترزیق مواد سمی اعدام شد. خبرگزاری فرانسه به نقل از مقامات محلی در ویرجینیا با تایید اعدام این زن آمریکایی گزارش داد که تعدای از مردم ایالت ویرجینیا در اعتراض به رای دادگاه در مقابل محل اعدام ترزا تجمع کردند.
اتهام ترزا لویس اجیر کردن دو مرد برای قتل همسر و پسر خوانده‌اش بود. قاضی دادگاه ترزا را با نارسایی ذهنی، "مغز متفکر " قتل‌ها معرفی کرده بود. این در حالی بود که این زن در چندین تست هوش در مرز "عقب مانده‌ذهنی " قرار گرفت. گفته می‌شود که ترزا در زمان قتل‌ها از نارسایی‌ و اختلالات روانی دیگری رنج می‌برد که حکم اعدامش را زیر سؤال می‌برد. اعدام این زن با موجی از مخالفت‌های گسترده جهانی و فعالان حقوق بشر همراه بوده است.
 
 
 
 

خبر های مربوط به سکینه آشتیانی آمریکایی (ترزا لویس) 3

آخرین آرزوی زن آمریکایی محکوم به اعدام

"ترزا لویس " قرار است 23 سپتامبر اعدام شود و آخرین آروزی او در روز اعدام می‌تواند این باشد که ای کاش وی در کشوری با سیستم قضایی و رسانه‌ای زندگی می‌کرد که به جای مداخله در امور داخلی سایر کشورها و جوسازی‌ها، صدای مردم کشور خود را می‌شنید.


تنها هفت روز دیگر به اجرای حکم اعدام "ترزا لویس " باقی مانده است. این زن آمریکایی که از ناتوانی ذهنی رنج می‌برد قرار است از طریق تزریق مواد سمی در یکی از زندان‌های ایالت ویرجینیای آمریکا اعدام شود. قاضی دادگاه، ترزا را با وجود نارسایی ذهنی "طراح نقشه " قتل‌ها معرفی کرده است در حالی که به شهادت پزشکان قضایی آمریکا این زن 41 ساله با وجود اختلالات روانی خاص، نمی توانسته است طراحی و سازماندهی این قتل را انجام داده باشد.

"کن کوچینلی "، دادستان ویرجینیا علت صدور حکم اعدام ترزا را ماهیت خشن جنایت و ارتکاب زنا توسط وی عنوان کرده است. ترزا همچنین به اجیر کردن دو مرد برای ارتکاب به این قتل متهم است. "ماتیو شالنبرگر " یکی از دو مردی است که قتل را انجام داده است. او طی نامه‌ای کتبی به هم‌سلولی خود در زندان نوشت که وی ترزا را کنترل و مدیریت کرده است، چون وی به پول حاصل از بیمه او برای راه‌اندازی یک کار در نیویورک نیاز داشت است.

در این نامه آمده است: من ترزا را در "والمارت " در "دانویل " ملاقات کردم. از زمانی که من وی را دیدم، متوجه شدم که ترزا شخصی است که به راحتی می‌شود او را مدیریت و کنترل کرد. کشتن "جولیان " و "چارلز لویس " [همسر و ناپسری ترزا لویس] در کل ایده من بود. من به پول نیاز داشتم و ترزا یک هدف آسان بود. شالنبرگر سه سال بعد در زندان خودکشی کرد و از آن زمان به بعد وکلای مدافع ترزا نتوانسته‌اند از این نامه به عنوان یک مدرک در دادگاه استفاده کنند.

مدارک ارائه شده توسط روانشناسان قضایی تایید می کند که اگر ترزا لویس مرتکب قتل هم شده باشد دادگاه نمی تواند او را به اعدام محکوم کند. ترزا دچار "جنون ادواری " بوده و کسی که دچار جنون ادواری است، در صورت ارتکاب جرم، براساس قوانین بین‌المللی باید تبرئه شود چرا که متهمی که مجنون است، قطعا در زمان ارتکاب جرم اختیار ندارد. نکته جالب توجه دیگر در مورد پرونده ترزا لویس این است که با وجود شرایط خاص پرونده وی و مدت 7 سالی که او در زندان به سر برده است رسانه های آمریکا در این مورد سکوت کرده‌اند.

زمان زیادی از شروع هجمه گسترده رسانه‌ای آمریکا علیه حکم سکینه محمدی نمی‌گذرد. پروند ترزا لویس صرفنظر از مسئله عقب ماندگی ذهنی وی، شباهت زیادی با پرونده سکنیه محمدی دارد با این تفاوت که تردیدی در گناهکار بودن محمدی وجود ندارد و جرم او مسجل شده است ولی در مورد پرونده ترزا شبهات زیادی وجودی دارد. اما مقامات و رسانه های آمریکا به خاطر دشمنی با ایران با پرداختن به پرونده سکینه محمدی تلاش کردند از وی یک قهرمان حقوق بشری بسازند.

این در حالی است که سازمان‌های مدعی حقوق بشر اکنون با گذشت بیش از 7 سال در قبال پرونده ترزا زبان در کام گرفته و هیچ فریادی را بر نمی‌آورند. این خود گویای رفتار دوگانه نظام سلطه با موضوعات مطرح در کشورها است. 23 سپتامبر ترزا لویس قرار است اعدام شود و آخرین آروزی او در روز اعدام می‌تواند این باشد که ای کاش در کشوری با سیستم قضایی و رسانه ای زندگی می کرد که به جای مداخله در امور داخلی سایر کشورها و جو سازی‌ها، صدای مردم کشور خود را می‌شنید.

 

 

خبر های مربوط به سکینه آشتیانی آمریکایی (ترزا لویس) 4

اطلاعیه ستاد حقوق بشر درباره پرونده سکینه محمدی آشتیانی

اطلاعیه ستاد حقوق بشر درباره پرونده سکینه محمدی آشتیانی
 
حقوق شهروندی  - ستاد حقوق بشر قوه قضائیه، بر اساس وظیفه قانونی خود و از موضع دفاع از حقوق همه شهروندان جمهوری اسلامی، با صدور اطلاعیه ای، گزارشی از آخرین وضعیت قضایی پرونده خانم سکینه محمدی آشتیانی را منتشر کرد. به گزارش ستاد حقوق بشر در این اطلاعیه آمده است: علیرغم عدم تکلیف در ارائه توضیحات نسبت به محتویات پرونده قضائی متشکله در قوه قضائیه که قوه ای مستقل است و قاضی یا قضات متصدی در هر پرونده در صدور و انشاء و دستور ابلاغ رأی بدون تأثیرپذیری از جو روانی اتخاذ مواضع و انتشار مطالب رسانه ای می بایست براساس حقایق موجود در پرونده و با رعایت مقررات قانونی اقدام نمایند، صرفا به منظور تنویر افکار عمومی، این اطلاعیه صادر می شود.
 
متن کامل این اطلاعیه که ستاد حقوق بشر از موضع دفاع از حقوق همه شهروندان و از جمله خانم سکینه محمدی آشتیانی پیگیری آن را برخود لازم دانسته به قرار زیر است:
 
بسمه تعالی
اعلام مواضع توسط مقامات، مراجع رسمی بین المللی و برخی از رسانه ای دولتی و غیردولتی درخصوص مسائل حقوقی و قضائی کشورها بدون دسترسی به منابع و اطلاعات موثق مربوط به آن کشورها نه فقط ناقض منشور ملل متحد و سایر معاهدات بین المللی در زمینه استقلال و حاکمیت کشورها تلقی می شود بلکه نوعی پیش داوری غلط، ناعادلانه و جانبدارانه محسوب می گردد. بدون تردید تداوم این رهیافت در نظام بین المللی رویه ای غیرمنطقی و غیرقابل دفاع و پذیرش را در پی خواهد داشت. نظام قضائی جمهوری اسلامی ایران مانند سایر نظام های قضائی حاکم در کشورهای جهان براساس اصل تفکیک قوا و استقلال دستگاه قضائی عمل می کند.
 
علیرغم عدم تکلیف در ارائه توضیحات نسبت به محتویات پرونده قضائی متشکله در قوه قضائیه که قوه ای مستقل است و قاضی یا قضات متصدی در هر پرونده در صدور و انشاء و دستور ابلاغ رأی بدون تأثیرپذیری از جو روانی اتخاذ مواضع و انتشار مطالب رسانه ای می بایست براساس حقایق موجود در پرونده و با رعایت مقررات قانونی اقدام نمایند اما، ستاد حقوق بشر به منظور تنویر افکار عمومی، این اطلاعیه را صادر کرده است.
 
ستاد حقوق بشر، از موضع دفاع از حقوق همه شهروندان و از جمله خانم سکینه محمدی آشتیانی پیگیری لازم درباره پرونده قضایی مشارالیها را به عمل آورد که متأسفانه بر اساس مستندات موجود، اتهامات مطرح شده درباره خانم سکینه محمدی آشتیانی به اثبات رسیده است. در این پرونده برابر اعلام مرکز فوریت های پلیس 110 در تاریخ 23/6/84 وقوع یک فقره فوت مشکوک در شهرستان اسکو گزارش شده که با دریافت گزارش تلفنی مذکور مأمورین به محل مراجعه و مشاهده می کنند که شخصی به هویت ابراهیم قادرزاده 44 ساله در داخل منزل مسکونی و در سطح زمین حمام افتاده است.
 
خانم سکینه محمدی که همسر او بوده در اظهارات خود، تصریح نموده است که با فردی به نام آقای عیسی طاهری رابطه نامشروع داشته و توسط همین شخص تحریک شده تا از شوهرش ابراهیم قادرزاده طلاق گرفته و با او ازدواج کند. خانم سکینه محمدی سپس تصریح کرده است که به اتفاق آقای عیسی طاهری نقشه به قتل رساندن شوهرش آقای ابراهیم قادرزاده را طرح کرده است.

به دستور بازپرس پرونده، جسد به پزشکی قانونی منتقل و پس از معاینه، صراحتاً چنین اعلام نظر شده است: ".....با توجه به آثار مارک الکتریکی (اثر برق گرفتگی) در ناحیه انگشت شست پا و گردن و صورت و ناحیه تنه، تماس آگاهانه و هدفدار سیستم برق مطرح می باشد که با توجه به عدم مشاهده آثار دفاعی، این اقدام بعد از ایجاد اختلال هوشیاری با مصرف دارو (حتی به میزان کم) توسط فرد دیگری صورت پذیرفته است."

خانم محمدی در تحقیقات مرجع بازپرسی در تاریخ 5/9/84 با قبول اتهامات، اظهار داشته است: " آقای عیسی طاهری، بنده را فریب داد و با تزریق آمپول و وصل نمودن جریان برق با مشارکت وی، شوهرم را به قتل رسانده ام و قبل از آن نیز دو ماه بود که با وی رابطه داشتم."

نهایتاً بازپرس در خصوص اتهامات مشارالیها، دائر بر معاونت در قتل عمدی و همچنین رابطه نامشروع با آقای عیسی طاهری، قرار مجرمیت صادر و درخصوص اتهام زنای محصنه با مردان اجنبی، قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت دادگاههای کیفری استان صادر نموده که مراتب به شعبه ششم دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی ارسال و متهم آقای اکبر زارع را به عنوان وکیل خود معرفی نموده و در جلسه دادگاه ،آقای سهراب سمنگان مع الواسطه از طرف آقای اکبر زارع حاضر گردیده که نهایتاً طی دادنامه شماره 38-19/6/85 خانم سکینه محمدی آشتیانی در خصوص زنای محصنه با مردان اجنبی مستنداً به مواد 63و83 و105 قانون مجازات به مجازات قانونی محکوم شده است.

پس از آن شعبه سی و نهم دیوان عالی کشور طی دادنامه شماره 206/29-6/3/1386 در خصوص تجدید نظر خواهی خانم سکینه محمدی با وکالت آقایان اکبر زارع و سهراب سمنگان، رسیدگی دادنامه تجدید نظرخواسته را، ابرام نموده است.

در پرونده ای دیگر، شعبه دوازدهم دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی، طی دادنامه شماره 39- 15/8/85 به اتهام آقای عیسی طاهری کوهدقی فرزند محمد با وکالت آقای فاروق فیض ایلخچی و نیز خانم سکینه محمدی آشتیانی فرزند اصغر با وکالت آقایان اکبر زارع و حبیب اسدی دایر بر مشارکت در قتل عمدی مرحوم ابراهیم قادرزاده اسکویی رسیدگی کرده و به استناد مواد 42، 203، 206، 212، 231، 612 قانون مجازات، متهم ردیف اول را به قصاص نفس پس از پرداخت نصف دیه یک مرد توسط شکات و متهم ردیف دوم را نسبت به جنبه خصوصی جرم به استناد بند دوم ماده 6 قانون آئین دادرسی کیفری قرار موقوفی پیگرد و به لحاظ اینکه اقدام مشارالیه موجب اخلال در نظم و صیانت جامعه گردیده به تحمل ده سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم نموده است.

متعاقباً شعبه 31 دیوانعالی کشور طی دادنامه 46/31-20/1/86 درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای عیسی طاهری و همچنین وکلای خانم سکینه محمدی نسبت به دادنامه شماره 39- 15/8/85 صادره از شعبه 12 دادگاه کیفری آذربایجان شرقی رسیدگی و نتیجه دادنامه تجدیدنظر خواسته را ابرام نموده است.

متعاقباً، قضات شعبه 12 دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی طی دادنامه شماره 8809974127200003-22/1/88 با تصریح به مراتب اعلام رضایت اولیاءدم، به استناد بند دوم ماده 6 قانون آئین دادرسی کیفری درخصوص قصاص نفس، قرار موقوفی تعقیب صادر اما در مورد جنبه عمومی، نظر به اینکه اقدام محکوم علیه، موجب اخلال در نظم جامعه و بیم تجری مرتکب به دیگران گردیده است، به استناد مادتین 208 و 612 قانون مجازات اسلامی با رعایت تبصره ماده 18 قانون مذکور، آقای عیسی طاهری کوهدقی را به تحمل ده سال حبس تعزیری محکوم نموده است.

با التفات به مراتب مذکور، قابل ملاحظه است که خانم سکینه محمدی آشتیانی با وجود داشتن دو فرزند، در قتل همسر خود و پدر فرزندانش، مشارکت داشته و کانون خانوادگی را از هم گسیخته و در واقع فرزندان خود را از داشتن خانواده محروم نموده است.

با توجه به جمیع جهات فوق الذکر، دستگاه قضایی برای اعمال وقت های مضاعف در اعمال قانون و رعایت حق قانونی افراد راه کارهای ویژه ای را در دستور کار قرار داده است که نتیجه نهایی متعاقباً اعلام خواهد شد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط انقلابی 89/7/6:: 8:58 عصر     |     () نظر
<      1   2   3      >