«ترسو»ترین سیاستمدار ایرانی کیست؟
کلمات کلیدی:
حمله ارتش عراق به گروهک تروریستی منافقین
به تازگی نیروهای پلیس و ارتش عراق در اقدامی هماهنگ به نیروهای منافقین پلید یورش برده و آنها را از باب الاسد تا بیمارستان اشرف عقب راندند.
به گزارش«جوان آنلاین»،در این حمله ، ارتش عراق ، منافقین را به وسیله باتوم مورد ضرب و شتم قرار داد که در نتیجه دو تن از منافقین کشته و 45 نفر دیگر نیز زخمی شدند.
نیروهای پلیس و ارتش تعداد 33 دستگاه خودروی نظامی متعلق به منافقین را به غنیمت گرفتند.
دولت عراق به دلایل امنیتی و تشدید محاصره منافقین اقدام به اخلال در شبکه تلفن آسیاتل (سیستم ارتباطی منافقین) در نزدیکی این مقر نموده و سعی دارد سرویس اینترنت داخل پادگان اشرف را نیز برای جلوگیری از ارتباط منافقین با منابع خود قطع کند.
همچنین لازم به ذکر است یک گروه از نظامیان آمریکایی بمنظور حمایت از منافقین با 30 دستگاه خودرو و تعدادی بالگرد وارد این پادگان شدند.
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
بولتن نیوز: مرکز جاسوسی عظیم در اسرائیل که به آن عنوان گوش های بزرگ اسرائیل داده اند، تاسیسات بزرگی است که ادعا می شود در آنجا ارتباطات تلفنی و ایمیلی در سراسر خاورمیانه و نقاط دیگر جهان، رصد اطلاعاتی می شود.
این مرکز، برای دهه ها پنهان از نگاه های کنجکاو، در یک منطقه کویری مورد توجه خبرنگاران محقق قرار گرفته بود اما کسی نمی دانست که کار این مرکز چیست.
بسیاری از اسرائیلی ها حتما از کنار آن رد شده اند ولی توجهی به آن نکرده اند. چند دیش بزرگ ماهواره در خارج از شهری گمنام در صحرای نگو قابل مشاهده است، که چیزی را نشان نمی دهد و نام ونشانی ندارد.
اما این مرکزیک پایگاه معمولی نظامی نیست وباید به کاری مشغول باشد که دیگران از آن اطلاع ندارند.
نیکی هگر، خبرنگار و نویسنده اهل زولاند نو می گوید: " این مرکز بزرگترین مرکز جاسوسی است و همتراز بزرگترین مرکزی است که تاکنون در روی زمین دیده ام
هگر حد اقل 25 سال است که در مورد اطلاعات سیگنالی یا همان جاسوسی الکترونیکی مطالعه می کند و یک اشاره پنهانی وی باعث دسترسی هگر به کسانی در درون این مرکز اسرائیلی شد
هگر می گوید: هیچکس درمورد عملکرد این مرکز صحبت نکرده بود یا نفهمیده بود که چنین تشکیلاتی با این اندازه در اسرائیل وجود دارد و روی هیچ نقشه ای نمایش داده نشده بود، یا دیده نشده بود
اما اکنون در تمامی تصاویر ماهواره ای دیده می شود. این مرکز30 آنتن شنود دارد که بالاتر از خط استوا قرار گرفته اند و هرکدام از آنها ماهواره ای را در آسمان هدف گرفته اند.
خبرنگار محقق مقیم انگلستان، دانکن کمپبل نیز می گوید: این آنتن ها هرچیزی که در ماهواره ها رد و بدل می شود را دریافت می کنند. این سیستم چیزی را از قلم نمی اندازد و هر نوع ارتباطی را شنود می کنند که شامل میلیون ها شنود می شود..
به گزارش بولتن نیوز، وی افزود: شما ساختمان های بدون پنجره ای شبیه به انبارهای صنایع، اما با امنیت بسیار بالا را می توانید ببینید. من در سراسر آمریکا مکان های مشابه بسیاری دیده ام و صدها نفر هر روز صبح در این مراکز حاضر می شوند، از جلوی چشم شما عبور می کنند، ایمیل ها را کنترل می کنند، به مکالمات تلفنی گوش می دهند و....
اما در داخل اسرائیل کسی در مورد این مرکز چیزی نمی گوید و رفت وآمد ها و کار این مرکز و کارکنان آن مشخص نیست. دلیلش این است که آن چه در این مرکز شنود می شود در جای دیگری ارزیابی و شنیده می شود. یعنی در جایی در شمال تل آویو.
از این مرکز همه مکالمات تلفنی، همه ایمیل ها را می توان رصد کرد. به گفته دانکن کمپبل، در جایی در خط ساحلی شمال تل آویو عده زیادی از اشخاص، مشغول گوش دادن ودیدن این تلفن ها و ایمیل ها هستند
رونن برگمن خبرنگار و نویسنده اسرائیلی نیز می گوید: من درمورد اوریم نشنیده ام و نمی دانم لغت این پایگاه به چه اشاره دارد.
میر الران از انستیتوی مطالعات امنیت ملی نیز در این زمینه اظهار داشت: نمی دانم دلیل اصلی توجه به این مرکز در خاک اسرائیل چیست. آنجا یک سکو است. وقتی مسئله اطلاعاتی می شود، هر چه باید شنود شود به یک سکو احتیاج دارد واین سکو همین کارکرد را دارد.
اما چرا خود سکوی شنود برملا شد؟ آنجا تا همین اواخر که هگر آشکارش کرد، بخوبی استتار شده بود
هگر گفت: " اولین نکته که باعث تعجب من شد، اندازه آن بود، مرکز جاسوسی با این عظمت می تواند در سیاست خاورمیانه و فراتر از آن بسیار موثر باشد. اما نکته تعجب آور دوم این بود که این تاسیسات همزمان با برخی تاسیسات که در بریتانیا، آلمان، روسیه و آمریکا فعال بوده اندودیده می شدند، وجود داشته است اما کسی از آن خبر نداشته است.
کلمات کلیدی:
جوان بلاگ / گستاخی های "سردار عقب نشینی" تمامی ندارد!
"سردار عقب نشینی" باید بدون شک در برابر من امثال من و ملت ایران همچنان پاسخگوی رفتار انفعالی خود در معاهده ننگین سعدآباد باشد که چرا راضی شدند حتی صنایع پائین دستی هسته ای ایران که هیچگونه ارتباطی با غنی سازی اورانیوم نداشتند را تنها به دلیل خوش باوری به غرب زورگو وعدم درک توامندیهای انقلاب و نظام اسلامی تعطیل شود. حسن روحانی و تیم وی در این توافق نامه با خوش خیالی تمام به وعده های پوشالی استعمارگران غربی دل بست و در برابر آنچه به رسمیت شناخته شدن استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای مطابق با معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای برای ایران از سوی قدرت های استعماری و رفع نگرانی سه کشور اروپایی! عنوان شد، پذیرفتند که امتیازات زیر را بدهد؛
1-همکاری کامل ایران با آژانس بین المللی انرژیِ اتمی و اصلاح قصورهای احتمالی! 2-امضای پروتکل الحاقی و آغاز فرآیند تصویب آن در مجلس شورای اسلامی 3-همکاری کامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی تا پیش از تصویب پروتکل الحاقی در مجلس شورای اسلامی 4-تصمیم جمهوری اسلامی به تعلیق داوطلبانه همه فعالیت های غنی سازی اورانیم و بازفرآوری به صورتی که آژانس تعریف می کند. 5-تعلیق واردات هر نوع تجهیزات و مواد خاص در صورتی که کاربرد نهایی آنها متضمن فعالیت های مرتبط با بازفرآوری یا غنی سازی باشد. 6-تعلیق تولید یا واردات مواد تغذیه ای برای فرآیندهای غنی سازی. سرداران عقب نشینی در واقع به راحتی قصور خود را پذیرفتند! تا جایی که حتی متعهد شدند قصورهای خود را اصلاح هم کنند؛ آنها پذیرفتند که برای مدتی نامعلوم و برای اعتماد سازی فعالیت های هسته ای ایران را تعلیق داوطلبانه کنند. اینها؛ صرفا جهت یادآوری حافظه تاریخی هم نسل هایم بود؛ با این حال خیلی بی شرمی یا بهتر بگویم گستاخی می خواهد که چنین افرادی از حقوق هسته ای کشورمان در شرایط فعلی نگران شده و باقی ماندن پرونده ایران در شورای امنیت -که ماحصل عقب نشینی خود این افراد در برابر غرب بود- آنهم در همایش تخصصی "خانواده" تهدید بزرگ از سوی آقایان خوانده شود. در شرایطی که تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان با اقتدار و اتکاء به توانمندی های انقلاب و نظام اسلامی در حال نبرد دیپلماتیک با قدرت های زرگو در استانبول است و دولت با شجاعت دست به جراحی بزرگ اقتصادی کشور زده، باز هم طی چند هفته متوالی شاهد گستاخی و فرستادن پالس های بیرونی پسند از سوی جناب روحانی که مفتخر به سکوت توام با همراهی از جریان فتنه نیز میباشند، هستیم. جناب روحانی درحالی که باید پاسخگوی اقدامات خود و همطیفانش باید باشد در آخرین اظهارات خود که مورد استقبال سایت های ضد انقلاب و جریان فتنه قرار گرفته مدعی شده که "?? درصد از جوانان کشور بیکار هستند و درآمد آنها صفر درصد است". این ادعاها فرافکنانه و حمایت از مردم و وضعیت معیشتی آنان آنهم از سوی افرادی که اصلا معنای درد را نچشیده اند و همواره با واژه "رفاه"، "توسعه" و "انباشت سرمایه" مانوس بوده اند، جای تعجب دارد! این آقایان فراموش نکنند که ما اقدامات انفعالی و از روی خوش باوری به غرب را هیچاه از یاد نبرده و به حافظه بلند مدت تاریخی خود سپرده و روزی از آنان حساب کشی خواهیم کرد.
کلمات کلیدی:
کاریکاتور/ گشتزنی هوایی دو آقازاده طرح : مازیار بیژنی/ جوان
کلمات کلیدی:
زنان کارتن خواب در کنار خیابان های تهران مرتضی طلایی اظهار کرد: اگر تاکنون فقط می دانستیم که تعداد زنان معتاد قابل توجه است، حال این نگرانی را داریم که این زنان معتاد که شرایط نامساعدی را دارند، در سطح جامعه بیش از قبل به چشم می خورند و همه این موارد نشان می دهد که خانواده در جامعه ما دچار تزلزل شده است. مردمسالاری نوشت:رییس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران عنوان کرد: متاسفانه شرایط خانواده و بنیاد اجتماعی آن در جامعه دچار مشکلات عدیده ای شده و آمار قابل توجه طلاق در جامعه، افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار، زنان کارتن خواب و معتاد را به همراه دارد. طلایی تاکید کرد: قطعا حذف و نگهداری زنان کارتن خواب معتاد و یا غیرمعتاد بسیار مهمتر و واجب تر از مردان کارتن خواب است، چرا که عادی شدن حضور آن ها در کنار خیابان زنگ خطری برای جامعه خواهد بود.
کلمات کلیدی:
اصلاح طلبان و فتنه گران در تقاطه 3 رویکرد جریان فتنه و اصلاح طلبان این روزها و این ایام شرایط دشواری را به لحاظ عمل سیاسی و تبیین گفتمانی آتی خود تجربه می کنند. سقوط جریان فتنه و پاگیری کامل آن در جبهه ضد انقلاب گرچه با حمایت هایی با عناصر اصلاح طلب همراه و قرین شد ولیکن تردیدهای برخی از اصلاح طلبان نسبت به پی گیری آینده سیاسی خود شرایطی دشوار را پیش روی آنان قرار داده است. «مدیریت نظام» در مواجهه با فتنه،خروش ملت در «حماسه 9 دی»،صلابت نظام در برابر«باج خواهی ها» و...بی شک از جمله مولفه هایی بوده که فتنه گران و اصلاح طلبان را در مسیر انتخاب قرار داده است.انتخابی که بی شک از میان سه رویکرد موجود در میان آنان بوده و انتخاب هریک از رویکردها آینده سیاسی شان را محرز و قطعی خواهد ساخت.این رویکردها اما چه می باشند؟ الف- رویکرد مبارزه: طیفی از جریان فتنه به دلیل دگردیسی های فکری و ایدئولوژیکی عمیقی که از چپ سنتی تا چپ نو را شامل می شود و حتی در مواردی گردش و تنه به لیبرالیسیم را نیز تجربه می کرد،بر این تصور بود که مدل حکومتی حاضر و مبتنی بر ولایت فقیه، دچار احتضار و فروپاشی شده لذا بر همین رویکرد فرقه سبز را مورد توجه قرار داده و مدیریت رفتاری آن را برعهده گرفت. این طیف بر این باور بود به دلیل شکل گیری زنجیره سلبی (نه به احمدی نژاد و سپس نه به حاکمیت) و شبکه شدن تلاش های داخلی و خارجی ،ظرف چند ماه با فشارهای اقتصادی- سیاسی غرب خواهد توانست به موفقیت دست یابد.اما برخلاف این تحلیل ها و تلا ش ها که فاقد برآورد تخمین وتدبیر و واقع نگری بود ،با مدیریت ولایی و بصریت عمومی ملت این طیف در برنامه های خود ناکام مانده و به جنون رفتاری – تحلیلی رسید. نشانه های این جنون که در بی قیدی در همنوایی و حرکت در مسیر ضد انقلاب بارها نشانه هایش ظهور و بروز یافت اما منجر به این شد که این طیف همچنان بر تحلیل های اشتباه خود پافشاری کرده و ریزش حامیان خود را به «آتش زیر خاکستر» تعبیرکند. این طیف معتقد است که در صورت بهره گیری از «فرصت های حقیقی و حتی تصادفی» و عبور از فضای پلیسی- امنیتی! این آتش دوباره شعله ور خواهد شد.در حقیقت این طیف در تحلیل خود براین باوراست که با وجود تحریم های خارجی ،دولت با ناتوانی در اجرای صحیح طرح هدفمندی یارانه ها مواجه شده و بزودی شاهد شکل گیری و بروز اعتراضات اجتماعی خواهیم بود.اعتراضاتی که به دلیل ماهیت اقتصادی آن به عنوان شتاب زا عمل کرده و قابلیت موج سواری را برای آنان فراهم خواهد کرد. در مجموع این طیف از جریان فتنه با این تحلیل بر این باور است که نه تنها مبارزه تمام نشده، بلکه جدی تر نیز شده است و فقط باید تا روز موعود یعنی لحظه قیام و فراهم شدن شرایط (بروز اعتراضات اجتماعی گسترده) زیرزمینی عمل کرده و برای نشان دادن پویایی فرقه نیزباید در اذهان تک مضراب های تبلیغی را در دستور کار قرار داد. اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد مبارزه را اینگونه خلاصه کرد: 1- وجود گسست های 4 گانه در جامعه: 1- الف- گسست بین مردم و حاکمیت 2- فشار خارجی: ب- رویکرد موازانه: حامیان این رویکرد نگاهی متفاوت تر از طیف معتقد به مبارزه را نسبت به شرایط و وضعیت موجود فرقه سبز داشته و بر سیاست ورزی تاکید دارند.این طیف بر این باورند که جنبش سبز با شکست مواجه شده و کار آن در فاز خیابان به پایان رسیده است. در حقیقت این طیف معتقدند که برخلاف حامیان رویکرد مبارزه بخش اعظم گسست های مورد تاکید این طیف در حد ادعا بوده و واقعیت نداشته و نظام و دولت حداقل توانسته اند در اذهان اکثریت جامعه خود را کارآمد و تلاشگر برای رفع مطالبات مردمی نشان بدهند. این طیف با مورد اشاره قرار دادن حماسه 9 دی به طیف دیگر پیغام داده اند که 9 دی واقعی ترین تصویر موجود و قابل لمس حقیقی جامعه پس از فتنه می باشد و اگر حامیان رویکرد مبارزه بر این واقعیت چشم ببندند به طور قطع روزنه های امید به بازگشت را نیز به روی خود بسته خواهند دید. این طیف اما برخلاف حامیان رویکرد مبارزه که معتقد به استراتژی «برد- باخت» در قبال نظام است معتقد به استراتژی«برد برد» بوده و براین باور است که گرچه فتنه مهارشده اما اصلاح طلبان به عنوان موتور این جریان قابل حذف نیستند چرا که جریان اصلاحات یک جریان فکری است که در بخش هایی از لایه های اجتماعی بویژه در میان نخبگان ریشه دوانده و دارای پایگاه می باشد. لذا سخن آخر این طیف این است که باید به نظام به یک موازانه نسبی حداقل 60به 40 برسیم. در مجموع اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد موازنه را اینگونه خلاصه کرد: 1- پایگاه اجتماعی قوی نظام و دولت ج- رویکرد تناسخ: در برابر این دو طیف،بخش دیگری از اصلاح طلبان نیز وجود دارند که انتقادات جدی ای به این دو طیف دارند.این طیف حامیان رویکرد مبارزه را رادیکال،غیر منطقی ،بی سر و احساسی خوانده و اصرار آنان بر ادامه این رویه را آب در هاون کوبیدن تعبیر می کنند. این طیف همچنین با اشاره به رویکرد حامیان موازانه معتقدند این طیف شکل دیگری از رویکرد مبارزه است که بازگشت به نظام را برای پی گیری خط فتنه دنبال می کند،مضاف بر اینکه برای بازگشت خود استراتژی «برد- برد» را بگونه ای تعریف می کند که پذیرش شرایط آنان بطور قطع به باخت حاکمیت منتهی خواهد شد،مساله ای که قطعا حاکمیت به آن واقف است. این طیف که برخی از اصلاح طلبان واقع بین را تشکیل می دهد بر این باور است که کالبد اصلاحات در جریان فتنه 88 جان سپرده و دم مسیحایی نیز قادر به زنده کردن آن نیست اما روح سرگردان آن می تواند در کالبدی کاملا متفاوت حلول کند. این طیف همچنین با انتقاد از رفتارهای اصلاح طلبان و فتنه گران بر زدودن ناخالصی ها از اصلاحات و ملتزم بودن به هنجارهای نظام ولائی و روشن ساختن مرزهای هویتی خود با بیگانگان و رفتارهای فتنه گران تاکید کرده و بر کلید زدن دور جدیدی از فعالیت ها با کالبدی جدید تاکیددارند. در مجموع اما بطور خلاصه می توان مبانی تحلیلی رویکرد تناسخ را نیزاینگونه خلاصه کرد: 1- عدم پذیرش بازگشت بدون هزینه اصلاحات سابق (جریان فتنه 88) از سوی نظام درخاتمه با بررسی رویکردهای سه گانه در جریان فتنه و اصلاح طلبان حال باید منتظر بود و دید که اینان با اتخاذ کدامین رویکرد به سوی کدامین راه رهنون خواهد شد.باید بود و دید.
1- ب- گسست بین نخبگان و حاکمیت
1- ج- گسست بین نخبگان و نخبگان
1- د- گسست بین مردم و مردم
2- الف- تحریم ها
2- ب- تهدید نظامی
3- ضعف و ناکارآمدی نظام
4- قدرت و انسجام جنبش سبز
2- بی اثر بودن فشار خارجی
3- شکست جنبش سبز در فتنه88
4- غیر قابل حذف بودن اصلاحات
5- تعریف بازی «برد – برد» با حاکمیت
2- عدم پذیرش بازگشت با هزینه (توبه) از سوی فتنه گران
3- اراده نظام و مردم حامی نظام بر حذف مجرمین
4- نیاز نظام به روح اصلاحات خالص جهت پویائی
کلمات کلیدی:
حمایت چندین باره شیرین عبادی از همجنس بازها! رئیس کانون غیر قانونی مدافعان حقوق بشر در اظهار نظری عجیب اعلام کرده است که باید از همجنس بازان حمایت شود. حماسه نیوز به نقل ازرسالت شیرین عبادی در جدیدترین اظهارات خود در ایتالیا در نشستی عمومی گفته است: همجنس بازی جرم نیست ولی در ایران همجنس بازان به مجازات اعدام محکوم میشوند. این به اصطلاح مدافع حقوق بشر در ادامه اظهارات خود، همجنس بازان را افرادی بی گناه خوانده(!) و خطاب به دولت ایتالیا گفته است: به من کمک کنید تا همجنس بازان را نجات دهم! در این همایش، شیرین عبادی به پاس خوش خدمتیهای اخیر خود برای حامیان غربیاش مورد تقدیر قرار گرفت و جایزه «انسانها در تبعید» را از شهردار شهر لاسپتزیای ایتالیا دریافت کرد و آن را به نسرین ستوده، از عناصر محرک فتنه در ایران، هدیه کرد.
کلمات کلیدی:
براندازی نظام هدف مشترک فتنههای سالهای 60 و 88 معاون ستاد کل نیروهای مسلح با مقایسه فتنههای سال 60 با فتنه سال 88 و تبیین نقاط اشتراک آنها تاکید کرد: براندازی نظام و فراهمسازی شرایط برای حضور مجدد بیگانگان بر مقدرات کشور و ملت ایران از هدفهای مشترک طراحان و مجریان فتنه در هر دو مقطع تاریخی به شمار میرود. سردار سیدمسعود جزایری معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح، با گرامیداشت سالروز حماسه مردم آمل در 6 بهمن سال 1360 گفت: پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ضمن سقوط رژیم شاه استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی، پیامدهای شگرف و نگرانکنندهای در حوزه منطقهای و فرامنطقهای برای ابرقدرتهای زمان بویژه آمریکا به همراه داشت و آنان را وادار کرد صفآرائی تمام عیاری را علیه ملت ایران تدارک و در اشکال مختلف آن را عملیاتی کنند. وی افزود: استکبار جهانی از فردای پیروزی انقلاب تدریجا در پهنه ایران اسلامی، سه جبهه جنگ و جدال را برابر ملت ما گشودند. آنها ابتدا با سوءاستفاده از وضعیت خاص روزها و ماههای اولیه استقرار نظام در کردستان، گنبد، خوزستان، سیستان و بلوچستان، ضد انقلاب و مزدوران و بقایای رژیم پهلوی را به غائلهآفرینی فرا خواندند و سپس جبهه گستردهتری بنام جنگ تحمیلی را برای جلوگیری از ثبات و استحکام نظام نوپا ایجاد کردند تا با مشغول ساختن نیروهای انقلاب در میدانهای مقابله با اشغالگران بعثی، زمینههای براندازی نظام و شکست انقلاب و تسلیم ملت ایران را فراهم آورند.
جزایری در ادامه با اشاره به تحولات و وقایع سال 60 و فرار بنیصدر و رجوی و علنی شدن مشی مسلحانه ضدانقلاب و منافقین و کلید خوردن سناریوی ترور و ناامنیها، خاطرنشان کرد: پس از جنایات 30 تیرماه سال 60 در تهران و افزایش اقدامات تروریستی برای حذف برجستگان و شخصیتهای ممتاز انقلاب، که متعاقبا ضد انقلاب برای جلوگیری از گرفتار آمدن در تور دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و ایجاد تحرکات جدید، به جنگلهای شمار گریختند تا به زعم خود «جبهه سوم» را مقابل ایران اسلامی بگشایند.
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح افزود: گروهک ضد انقلاب موسوم به «اتحادیه کمونیستهای ایران» با تهیه طرحی مبتنی بر الگوهای کمونیستی، درصدد تسلط بر روستاهای موجود در جغرافیای جنگل و به اصطلاح ایجاد اتصال و یکپارچگی بین آنها برای ورود به صحنه تهدید و تصرف شهرها برآمدند.
وی با ذکر توهم سران اتحادیه کمونیستها و نادیده انگاشتن ظرفیتهای دینی و مذهبی مردم منطقه و توسل به شیوههای تجربه شده و شبیهسازی فریبنده در طراحی و اجرای اقدام خیانتبار خود گفت: کمونیستهای بی خرد و ضد انقلاب با سازماندهی حدود 100 تن از اعضای خود و دیگر عوامل مزدور به خیال باطل قصد داشتند شهر آمل را به تصرف درآورند.
جزایری ادامه داد: آنها در شب ششم بهمن ماه سال 60 همزمان با سالروز به اصطلاح انقلاب سفید شاه با ورود به شهر آمل، حمله به مردم و مراکز و مقرهای استقرار نیروهای انقلاب و بطور مشخص سپاه، بسیج و فرمانداری را آغاز کردند.
رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور افزود: با تمهیداتی که توسط سپاه و مدافعان انقلاب اندیشیده شده بود تا صبح برابر حملات مهاجمان، مقاومت و پایداری در دستور کار قرار گرفت، اما با روشن شدن هوا و حضور فداکارانه و بیمحابای مردم در سنگرهای دفاع از شهر، ابتکار عمل بدست گرفته شد و با یک طرحریزی هوشمندانه و حملات کوبنده و برقآسا، بساط ضد انقلاب و جنایتکاران برچیده شد و با هلاکت و زخمی شدن حدود 90 نفر و دستگیری مابقی مهاجمان، مردم آمل دمار از روزگار آنان در آوردند.
جزایری، اراده، مشارکت و فداکاری مردم متدین و ولایتمدار آمل در همراهی با پاسداران انقلاب و مدافعان شهر و سرانجام خنثی سازی توطئه ضد انقلاب را حیرتانگیز توصیف و تصریح کرد: مردم در این صحنه نقش آفرین اصلی بودند به گونهای که میتوان گفت حماسهساز واقعی این معرکه مردمان غیوری بودند که دل در گروه انقلاب و لی فقیه زمان خود، حضرت امام عزیز داشتند، زنان و مردان شجاعی که برای دفاع از آمل به مثابه تمامیت انقلاب به پا خاستند و سنگرهای دفاعی فراوانی را برابر محاربان ایجاد کردند.
رئیس ستاد تبلیغات دفاعی کشور در ادامه خاطرنشان کرد: این عظمت و درخشندگی آنچنان خیرهکننده بود که حضرت امام خمینی(ره) در وصیتنامه سیاسی-الهی خویش از حماسه فداکاری و بیداری مردم آمل یاد کرده است.
وی اوج مقاومت و حضور مردمی را از ویژگیها و نکات برجسته و الهامبخش این حادثه بزرگ دانست و اظهار داشت: از خطاهایی که میتواند باعث نادیده گرفتن این حماسههای تاریخساز و نیز محروم کردن نسلهای تشنه آگاهی و عبرت از گذشته تاریخی و پر افتخار این کشور گردد، غفلت از یادآوری دائمی و تبین مستمر این حوادث آموزنده است.
جزایری افزود: حماسه سال 60 آمل سند افتخار مردم انقلابی و ولایی استان مازندران است و ضرورت ماندگارسازی آن میطلبد تا رسانهها با توجه به ظرفیت فوقالعاده این واقعه به تولیداتی درباره آن مبادرت ورزند.
وی با مقایسه فتنههای سال 60 با فتنه سال 88 و تبیین نقاط اشتراک و مشابهتهای آنها تاکید کرد: براندازی نظام، به شکست کشاندن انقلاب و فراهمسازی شرایط برای حضور مجدد بیگانگان بر مقدرات کشور و ملت ایران و حاکم کردن حکومتی سکولار و غیر دینی از هدفهای مشترک طراحان و مجریان فتنه در هر دو مقطع تاریخی به شمار میرود که بحمدلله با الطاف الهی، هوشمندی و درایت رهبری و بصیرت و هوشیاری مدافعان انقلاب و مردم عزیز به شکست انجامید.
معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح در پایان اظهار داشت: محاسبه و تحلیل غلط ضد انقلاب از ملت ایران و پایبندی و اعتقاد مردم به آرمانهای دینی و انقلابی و نیز عدم درک صحیح ضد انقلاب از حمایت و اطاعت همه جانبه ایرانیان مسلمان و انقلابی از ولایت و رهبری معظم انقلاب، اشتباه استراتژیکی است که همواره آن را مرتکب و ناکامی خود را در پروسه دشمنی با ایران اسلامی سبب شدهاند.
کلمات کلیدی: