رئیس بنیاد تاریخ پژوهشی و دانشنامه انقلاب اسلامی گفت: افرادی مثل هاشمی نهتنها انحرافی در دولت را پیشبینی نمیکردند بلکه به خاطر کنار زده شدن از قدرت، کارشکنی هم میکردند.
حجتالاسلام والمسلمین سید حمید روحانی، رئیس بنیاد تاریخپژوهشی و دانشنامه انقلاب اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبری فارس «توانا»، در خصوص اظهارات برخی افراد فتنهگر و یا سکوت کننده در برابر فتنه مبنی بر پیشبینی انحراف در دولت دهم، بیان داشت: آقایانی که در دوران فتنه و پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم نقد و نظری داشتند، در بیانیهها، اظهارات و مصاحبههای خود هرگز سخنی از انحرافی که در بدنه دولت ایجاد شده، نداشته و این امر را پیشبینی نکرده بودند.
وی تصریح کرد: بزرگترین عامل انحرافی که در حال حاضر در بدنه برخی نهادها و دولتمردان ایجاد شده است، نادیده گرفتن فرامین و دستورات مقام معظم رهبری است از اینرو خود این آقایان نیز در زمان انتخابات با نامه سرگشاده و دادن اولتیماتوم کذایی به مقام معظم رهبری به ایشان دهنکجی کردند.
*نامه سرگشاده به رهبری جرقه انحراف و فتنه بود
حجتالاسلام روحانی با بیان اینکه آن نامه سرگشاده به رهبری جرقه انحراف و فتنه بود، گفت: بنابراین کسی که امروز مدعی است که انحراف را پیشبینی میکردیم، دقیقا باید بگوید چه چیزی را پیشبینی میکرده است؟
وی ادامه داد: اگر آنها پیشبینی میکردند که برخی دولتمردان امروز در مقابل مقام معظم رهبری میایستند خودشان در آن زمان مقابل ایشان ایستاده بودند، اما اگر حرف آنها سوءاستفادههای مالی و مسائل اقتصادی است، باز هم خود این افراد در زمان دولتشان مسائل بدتری داشتند.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهشی و دانشنامه انقلاب اسلامی افزود: این افراد چه در زمینه انحرافی که در حال حاضر از مسیر رهبری در برخی دولتمردان ایجاد شده و چه از لحاظ مسائل اقتصادی، خود گرفتار این مشکلات بودهاند و نمیتوانستند چنین امری را در دولت فعلی پیشبینی کنند.
* ادعای پیشبینی انحرافات دولت توسط هاشمی به خاطر کنار زده شدن از قدرت است
وی به سوءاستفادههای مالی فراوان در بین عوامل و ایادی دولتمردانی که امروز ادعای پیشبینی انحراف دارند اشاره کرد و گفت: افرادی مثل هاشمی نهتنها انحرافی در دولت را پیشبینی نمیکردند بلکه به خاطر کنار زده شدن از قدرت، کارشکنی هم میکردند.
رئیس بنیاد تاریخ پژوهشی و دانشنامه انقلاب اسلامی اضافه کرد: حرف آنها در همان زمان نیز این بود که چرا احزابی همچون کارگزاران در قدرت سهیم نبوده و شرایط به گونهای نیست که بتوانند در دولت نقشی داشته باشند لذا مشکل این افراد جنگ قدرت بود نه موضوع دیگری.
وی با بیان اینکه هر چه این افراد اظهاراتی را ببافند بیشتر خود را رسوا میکنند چرا که مردم نسبت به وقایع گذشته و نظرات آنها و اعتراضشان آگاهی دارند، اظهارداشت: مردم به خوبی میدانند که مشکل و مسئله این آقایان چه چیزی بوده است، بنابراین قطعأ مشکل آنها با دولت، پایبند نبودن به مسیر رهبری یا سوءاستفادههای اقتصادی نیست.
* انحراف امروز دولت دهم را کسی پیشبینی نمیکرد
حجتالاسلام روحانی با تأکید بر اینکه مسائل امروز دولت دهم را کسی پیشبینی نمیکرد، یادآور شد: همانطور که حضرت رسول (ص) از طلحه و زبیر آنگونه حمایت کردند و این دو را شیخالاسلام نامیدند اما بعدها آنها به انحراف کشیده شدند بنابراین ممکن است فردی مدعی شود که ما در زمان پیامبر (ص) طلحه و زبیر را بهتر از ایشان میشناختیم در حالی که چنین حرفی پوچ و بیپایهای است.
وی بر همین اساس عنوان کرد: ممکن است برخی عناصر مغرض از روی غرضورزی خود چنین اظهاراتی انجام دهند اما عملکرد و رفتار آنها نشان میدهد که مشکل آنها این مسائل نیست و فقط در رأس قدرت و شریک نبودن در آن مشکل اصلی این اشخاص است.
* سهیم نبودن در قدرت دولت علت اصلی این ادعاهاست
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در ادامه گفتوگوی خود تصریح کرد: در زمینه مخالفت این افراد با دولت تغییری حاصل نشده چرا که تا دیروز آنها مخالف دولت احمدینژاد بودند که چرا در قدرت وی سهیم نیستند و امروز نیز همین مسئله را دارند اما در گذشته با بهانه دیگری با دولت وی درافتادند و در حال حاضر دستاویز دیگری پیدا کردهاند.
وی با بیان اینکه ملت و رهبری با بصیرت و آگاهی خود، دست رد بر سینه قدرتطلبان زده و آنها را از صحنه بیرون راندند، افزود: این قدرت طلبان از این مسئله سخت رنجیدند و با کارشکنی به فتنه دامن زدند و در آینده نیز این مسیر را ادامه خواهند داد.
* عناصر قدرتطلب در صورت نرسیدن به اهداف خود به کارشکنی ادامه میدهند
حجتالاسلام روحانی با اشاره به اینکه عناصر قدرتطلب باید به خواستههای شیطانی و نفسانی خود دست پیدا کنند تا آرام گیرند و گرنه به کارشکنی ادامه میدهند، تصریح کرد: آنها به نام ملت، اسلام، امام (ره) و منافع مردم به کارشکنی میپردازند.
وی ادامه داد: استکبار جهانی نیز با ایران بر سر قدرت و منافع استعماری خود مشکل دارد و هر روز به بهانههای حقوق بشر، سلاح اتمی و موشکهای دوربرد به عرصه میآید اما اصل قضیه این است که چون دست آنها از سرنوشت ملت ایران کوتاه شده است، ناراحت هستند.
* احمدینژاد همیشه بر عروسکهای کوکی آقایان مقدم است
رئیس بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در خاتمه افزود: اگر در حال حاضر امر دایر شود که بین احمدینژاد، موسوی و کروبی انتخابی صورت گیرد، ملت ایران باز هم به احمدینژاد رأی خواهد داد و بین عروسکهای کوکی آقایان، چهرههای مرموز، وابسته و خود باخته مسلمأ احمدینژاد مقدم است.
کلمات کلیدی:
شبکه های ماهواره ای مروج ابتذال و شریک جنایت های جنسی هستند
یکی از عناصر اپوزیسیون مقیم آمریکا که همکاری طولانی مدت با نشریات زنجیره ای داشته، تصریح کرد شبکه های ماهواره ای مروج ابتذال و شریک جنایت های جنسی هستند.
داریوش سجادی در وبلاگ خود نوشت: ترویج پدیده تجاوز گروهی سندی است از توفیق دست اندرکاران رسانه های ماهواره ای به منظور ایجاد اختلال فرهنگی از طریق تغییر ذائقه اخلاقی در داخل کشور. هم وطنان شاغل به خدمت! در ماهواره های فارسی زبان در اروپا و آمریکا با اتکای بر موفقیت شان در ترویج بی اخلاقی در داخل ایران اینک می توانند بر خود ببالند(!)
وی با اشاره به مصاحبه چندی پیش خود با محسن کدیور درباره «رفتار دوگانه خانه- خیابان ملهم از ماهواره » تصریح کرد که بی پروایی زن در عرضه جاذبه های زنانه اش به غیر، در کنار نظربازی و چشم ناپاکی مردان را می توان کج راهه اضمحلال کانون خانواده و افول اخلاق تلقی کرد... نتایج تحقیقات جامعه شناسانه نشان داده در فضایی که فرهنگ برهنگی و عریانی و استفاده تجاری از جاذبه های سکسی زنان حرف اول را در عموم مشاغل می زند ایضا در فضایی که مواجه با رشد و گسترش نشریات و فیلم های پورنوگرافی هستیم.
اثر مخرب این خرده فرهنگ مبتذل منجر به افزایش بیش از حد طلاق و اضمحلال کانون خانواده در جامعه می شود. چرا که مردی که بیرون از منزل مواجه با بازاری متنوع از زیبارویان عرضه کننده سکس در نامتعارف ترین و بی پرواترین شکل ممکن می شود نتیجه قهری چنین فضایی تغییر ذائقه از سکس متعارف به سکس نامتعارف خواهد شد که سردی در مناسبات خانواده اولین و بدیهی ترین اثر از مجموعه آثار مخرب چنین زیاده خواهی و نامتعارف خواهی خواهد بود.
سجادی با اشاره به حضور آمیخته با ابتذال برخی عناصر ضدانقلاب فراری در رسانه های ماهواره ای می نویسد: پوشش و شیوه حضور دو زن مجری گزارش دهنده مراسم ازدواج «پرنس ویلیام» در استودیوی تلویزیون فارسی بی بی سی (دقت شود در استودیوی این رسانه و نه در سالن ازدواج) قرینه ای است از همان حضور نامتعارف تا جایی که بی بی سی نیز ظاهرا ترجیح داد کمترین زمان را و بسته ترین کادر را اختصاص به مانکن نمایی مجریانش در آن رویداد خبری دهد.
اکنون و در حال حاضر نیز برای مجریان رسانه های ماهواره ای فارسی زبان خارج از کشور اعم از رسانه های خبری یا غیرخبری نشستن مقابل دوربین، قرینه ای از همان ساحل دریای استانبول را پیدا کرده تا ایشان از این طریق بتوانند اقدام به جبران مافات کنند[؟!] در صفحه فیس بوک جمیع این نسوان اولا بیش از 80درصد اعضا را آقایان تشکیل می دهند و تقریبا تمام کامنت های ایشان مشتمل بر ادبیات «قربان و صدقه رفتن جمال ایشان» و تمجید و ستایش از شکل و قیافه است!
وی با بیان اینکه «بسیار غیرطبیعی است که مرز بین جاذبه های جنسی و برنامه های تخصصی در یک برنامه تلویزیونی رعایت نشود» می افزاید: حتی برخی برنامه های خبری رسانه های آمریکایی نظیر سی ان ان نیز مانند برنامه صبحگاهی مورنینگ اکسپرس، مثال بارز از سوءاستفاده از زن و جاذبه های تنانه وی است. اصرار سی ان ان در قراردادن زنی زیبارو و خوش خرام در مقابل دوربین و گرفتن و نشان دادن شات های مختلف از نیم تنه یا تمام قد ایشان در فریم ها و زوایای متنوع با جاذبه های بصری تنانه آن هم در یک برنامه خبری و جدی یک معنا بیشتر ندارد؛ توهین به شعور مخاطب از طریق عورت انگاری مخاطب!
امری که شکل کمال یافته تر آن در شبکه خبری و مبتذل [...] محقق شده تا جایی که مخبران این شبکه که جملگی از پری رویان انتخاب شده اند در فرآیند آغاز تا اختتام ارائه اخبار تدریجا و بی پروا در مقابل دوربین کاملا عریان شده و کشف عورت می کنند. شبکه ای که با اتکا بر ذات جلوه فروش و توجه طلب زن در بی پرواترین شکل ممکن شخصیت زن را در یک برنامه خبری جدی تا «حضیض فواحش» تنزل می دهند.
همکار سابق نشریات زنجیره ای همچنین نوشت: لازمه استفاده از جاذبه تنانه زنان در برنامه های تلویزیونی قبل از آنکه حاکی از احمق فرض کردن مخاطب باشد محتاج احمق بودن چنان زنانی است.
وی در پایان نوشت: برخی تجاوزهای دسته جمعی، محصول کنتراستی است که اصحاب ماهواره از طریق تحریک ذائقه جنسی و ترویج تنوع سکس و زیاده خواهی به ایران بکشانند. بر این نهج می توان تک تک مجریان شبکه های ماهواره ای را به عنوان شریک جرم تجاوزهای مزبور نام برده و موفقیت شان را تبریک گفت!
کلمات کلیدی:
آغاز تزریق ویروس اسلام هراسی
"صنعت اسلام هراسی" به کمک دستگاه رسانه ای آمریکا ، طی سال ها حقوق مسلمین را نقض و حقایق اسلام را وارونه جلوه داده و در این راستا "ویروس اسلام هراسی" را چنان در میان افکار عمومی جهان پخش نموده که بیشترین منافع را برای مُروجان اسلام ستیزی در بَر داشته است.
در راستای استراتژی اسلام هراسی ، آمریکا در ابتدا تلاش کرد با بهره گیری از قدرت رسانه ای خود ، بین دنیای اسلام و روسیه ایجاد تقابل کند اما به تدریج این تقابل به شیوه ای مضحک گریبان خود آمریکا را گرفت و افرادی مانند "اسامه بن لادن" که با هدف نفوذ در دنیای اسلام در دامان سازمان جاسوسی آمریکا پرورانده شده بود به یک معضل بزرگ برای دیپلماسی خارجی آمریکا مبدل گردید و اینک رسانه های آمریکایی وابسته به صهیونیسم با هدف تضعیف جایگاه اسلام در جوامع غربی و به ویژه آمریکا هر حادثه ای را به مسلمانان و نوع نگرش دینی آنها نسبت می دهند.
"صنعت اسلام هراسی" به کمک دستگاه رسانه ای آمریکا ، طی سال ها حقوق مسلمین را نقض و حقایق اسلام را وارونه جلوه داده است و در این راستا "ویروس اسلام هراسی" در حالی در میان عناصر اطلاعاتی ، امنیتی ، جامعه ی پلیسی ، دولتمردان و مردم آمریکا منتشر می شود که چه از لحاظ سیاسی و منافع قدرت طلبانه و چه از حیث اقتصادی منافع زیادی را برای مُرَوِجان اسلام هراسی در بر دارد.
"صنعت اسلام هراسی" به کمک دستگاه رسانه ای آمریکا ، طی سال ها حقوق مسلمین را نقض و حقایق اسلام را وارونه جلوه داده است
اسلام هراسی و مسلمان زُدایی در غرب بر اساس تلاش های مخرب دستگاه تبلیغاتی و رسانه ای ، به خشونت های زیادی علیه مردم مسلمان منجر شده و به ایجاد محدودیت هایی در زندگی روزمره ی مسلمانان انجامیده است . در چنین شرایطی رسانه های غربی تلاش دارند تا نه گروهی افراطی و به اصطلاح مسلمان را ، بلکه اسلام را به عنوان دین مُروج تروریسم معرفی نمایند و مخالفان این سلام هراسی ، معتقدند که این تئوری منجر به ایجاد دوره ی "مک کارتیسم" جدیدی شده که کارکرد آن به جای تقابل با کمونیسم ، این بار به تقابل با اسلام برخاسته است .
در واقع هدف از اسلا¬م هراسی "ایجاد یک نگرش یا جهان ¬بینی است که شاملِ ترس و انزجار بی -پایه ¬و ¬اساس از مسلمانان می ¬باشد و به تبعیض و طرد آن¬ها منتهی می ¬شود" که ممکن است دربردارنده¬ ی این استنباط باشد که اسلام در سطح پایین ¬تری نسبت به غرب قرار داشته و نه یک دین بلکه یک ایدئولوژی سیاسی پَرخاش¬ جو می باشد که این عمل به تقویت حس برتری ملت آمریکا نسبت به ملل دیگر می انجامد ؛ نکته ی حائز اهمیت آن است که ایالات متحده ، از وسیع ترین و پُر نفوذ ترین کانال یعنی "رسانه" ، در جهت پیشبرد اهداف خویش استفاده کرده است .
باید توجه داشت که آمریکا طی دهه ی اخیر بیش از پنجاه فیلم و مستند با موضوع اسلام هراسی ساخته و به افکار عمومی سطح جهان تزریق نموده ، البته این آمار با در نظر گرفتن جزئیات و مضامین هزاران فیلم تولید شده ی کمپانی "هالیوود" پا را فراتر می گذارد
این کشور در مسیر مسلمان هراسی ، سعی دارد تا در رسانه های خود (دیداری ، شنبداری ، چاپی و ...) افراط گرایان مسلمانی را به جهان نشان دهد که از ابزارهایی نظیر دادرسی قضایی ، آزادی بیان ، تعدد زوجین ، برتری مرد نسبت به زن و دیگر ابزارهای قانونی از دیدگاه اسلام ، برای نیل به اهداف خراب کارانه استفاده کرده و مخالفان خاموشی هستند که و در واقع با استفاده از دموکراسی قصد براندازی دموکراسی را دارند .
اکنون در زیر به گوشه ای از اقدامات مسلمان ستیزا نه ی آمریکا می پردازیم :
1- ساخت هزاران فیلم و مستند با عناوین اسلام هراسی
2- نصب بنر ها یی با موضوع مسلمان زدایی در سطوح شهر
3- چاپ تصاویر برتری آمریکایی ها نسبت به مسلمانان
4- پخش تله هایی با مضامین تروریستی مسلمانان
5- نشر اخبار تحریف شده کشورهای مسلمان به خصوص نقض حقوق بشر
6- تبلیغات غیر اخلاقی مقابل مساجد
7- به تصویر کشیدن تعصب خانمان سوز مردان مسلمان
8- برجسته سازی رسانه ای فمینیسم گرایی
9- پخش تصاویری از قرآن سوزی با عنوان شیطان سوزی
10-نشر آیین خرافی منتسب به مسلمانان
باید توجه داشت که آمریکا طی دهه ی اخیر بیش از پنجاه فیلم و مستند با موضوع اسلام هراسی ساخته و به افکار عمومی سطح جهان تزریق نموده ، البته این آمار با در نظر گرفتن جزئیات و مضامین هزاران فیلم تولید شده ی کمپانی "هالیوود" پا را فراتر می گذارد و این در حالی است جوامع مسلمان به جای مقابله ی به مثل ، تنها به نقد این آثار رسانه ای اکتفا کرده اند و متاسفانه این جریان ناخواسته ، استمداد به اهداف شوم آمریکا و هم پیمانان وی می باشد.
فراوری: آزاده مرنی
بخش ارتباطات تبیان
منابع: سایت رسانه / پایگاه اطلاع رسانی خیمه
کلمات کلیدی:
یاسر هاشمی رفسنجانی، رئیس دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد گفت: دانشگاه آزاد متعلق به مردم است.
یاسر هاشمی رفسنجانی رئیس دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد در همایش ملی تحلیل پوششی دادهها که با حضور اندیشمندان و دانشجویان در دانشگاه آزاد واحد فیروزکوه برگزار شد، ضمن قرائت پیام رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس هیئت مؤسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد، از برگزارکنندگان این همایش علمی قدردانی کرد.
وی افزود: برگزاری همایش ملی تحلیل پوششی دادهها مرهون تلاشهای تک تک دستاندرکاران، استادان، دانشجویان و کارکنان دانشگاه آزاد است.
به گزارش فارس، رئیس دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد خاطرنشان کرد: با وجود مشکلاتی که بر سر راه این دانشگاه قرار داشته است، دانشگاه آزاد در 2 بعد کمی و کیفی رشد خوبی را شاهد بوده و افقی که برای این دانشگاه در آینده ترسیم شده بسیار روشن است.
یاسر هاشمیرفسنجانی تصریح کرد: دانشگاه آزاد متعلق به مردم است و در هیئت مؤسس و هیئت امنای این دانشگاه با همکاری بدنه اجرایی دانشگاه آزاد و تلاشهای دستاندرکاران آن فعالیتهای خوبی صورت گرفته است.
رئیس دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد همچنین با اشاره به مطالعات و برنامهریزیهای صورت گرفته در دانشگاه آزاد با همکاری معاونت پژوهشی این دانشگاه، اظهار داشت: با تلاشهای صورت گرفته نسبت به ترسیم سند افق برنامههای دانشگاه آزاد اقدام شد و هماکنون برنامه پنج ساله و چشمانداز 20 ساله این دانشگاه تدوین شده است. این برنامهها با بررسیهای بسیار و در قالب 60 تا 70 افق جدی مورد مطالعه قرار گرفته است.
وی در ادامه گفت: سعی شده است اهداف کمی و کیفی در این برنامهها دیده شود و بتوانیم چارچوب نقشه جامع علمی کشور که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تدوین شده است را در قالب یک برنامه مدون و مستقل برای دانشگاه آزاد عملیاتی سازیم.
رئیس دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد افزود: در این برنامهها تلاش شده است تا در نهایت بتوانیم به استانداردهای واقعی جهانی برای ارتقای علمی، فناوری و پژوهشی کشور برسیم و این برنامهریزیها در دانشگاه آزاد صورت گرفته است.
یاسر هاشمیرفسنجانی خاطرنشان کرد: هیئت موسس و هیئت امنای دانشگاه آزاد بخش عمدهای از برنامههای پنج ساله و چشمانداز 20 ساله این دانشگاه را تصویب کرده و این سند در ماههای آینده ابلاغ میشود.
وی افزود: نتیجه اجرای این برنامهها پاسداری از جایگاهی است که دانشگاه آزاد هماکنون در داخل کشور و جهان در اختیار دارد.
فرزند آیتالله هاشمیرفسنجانی با بیان اینکه دانشگاه آزاد توانسته در کسب بسیاری از شاخصههای علمی پیشتاز باشد، گفت: با تمام مشکلات و موانعی که در 30 سال گذشته پیش روی این دانشگاه قرار داشته است، امروز شاهد آن هستیم که این دانشگاه در دو بخش کمی و کیفی توانسته است روند رو به رشد و موفقیتآمیزی داشته باشد.
رئیس دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد تصریح کرد: جایگاه و موفقیتهای دانشگاه آزاد در ایران، منطقه و جهان مدیون تلاشهای تک تک اعضای خانواده این دانشگاه است.
یاسر هاشمیرفسنجانی همچنین با اشاره به برگزاری همایش ملی تحلیل پوششی دادهها در فیروزکوه گفت: این علم را باید به عنوان یکی از علوم استراتژیک و پایه شناخت چرا که چیزی نمیتواند در دو عنصر و تشخیص و تصمیم در مدیریت کلان موفقیت ایجاد کند جز اینکه بتوانیم از این علوم به نحوی در این جریان استفاده کنیم.
وی افزود: علم تحلیل پوششی دادهها را با نام دانشگاه آزاد در ایران میشناسند و این جایگاه باید حفظ شود.
رئیس دبیرخانه هیئت امنای دانشگاه آزاد اضافه کرد: سومین همایش ملی تحلیل پوششی دادهها در فیروزکوه به مراتب بهتر، پربارتر و با کیفیت بالاتری نسبت به همایشهای گذشته برگزار شد و استادان به نامی در این همایش حضور داشتند و این مایه افتخار دانشگاه آزاد است.
وی همچنین در پایان پیام آیتالله هاشمیرفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس هیئت مؤسس و امنای دانشگاه آزاد را قرائت کرد.
منبع : فارس
کلمات کلیدی:
روابط عمومی معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اطلاعیه ای ضمن اشاره به جنگ رسانه ای و همه جانبه نظام سلطه جهانی ، اجتناب اصحاب مطبوعات و خبرگزاری های کشور از مصاحبه یا هرگونه ارتباط و مساعدت نسبت به رسانه های وابسته به سلطه گران را خواستار شد.
به گزارش رجانیوز به نقل از منابع خبری، در این اطلاعیه که روز چهارشنبه نسخه ای از آن در اختیار ایرنا قرار گرفت، آمده است: با توجه به اتخاذ رویه نامناسب و مواضع نادرست از سوی شبکه های معاند BBC و VOA فارسی در انتشار اخبار کذب و تحلیل های غیر واقعی از رویدادهای جمهوری اسلامی ایران که با هدف تخریب واقعیات کشور و لطمه به اساس نظام اسلامی صورت می گیرد؛ مقتضی است دست اندرکاران مطبوعات و خبرگزاری های داخلی از مصاحبه یا مساعدت خبری یا هرگونه ارتباط با شبکه های یاد شده اکیدا اجتناب ورزند.
در ادامه این اطلاعیه آمده است: امید می رود تا رویکرد هوشیارانه جامعه مطبوعاتی و خبری در مقابله با نبرد همه جانبه رسانه های وابسته به نظام سلطه ، سلطه گران را همچون همیشه از اقدامات مخرب خود مایوس کند.
کلمات کلیدی:
هرشی یکی از مهمترین نظریهپردازان کنترل اجتماعی است که علت ناهنجاری را سست شدن رابطه فرد با جامعه میداند.[61]
"دین " به طور عام و "انتظار فرج " به طور خاص، ارزشهای خود را به مردم عرضه میکند تا به صورت هنجار درآید و از طریق تقویت آنها، نقش خود را در کنترل رفتار افراد به شکل مؤثری ایفا کند.
انتظار فرج، یکی از مهمترین ابزارهای کنترل اجتماعی غیررسمی است؛ چون مؤمنان براساس آن، همواره خود را در محضر حضرت ولیعصر(ع) میبینند و تردید ندارند که امام، شاهد و ناظر ایشان است.
حضرت مهدی(ع) میفرماید:
فإنّا یحیط علمنا بأنبائکم ولا یعزب عنّا شیء من أخبارکم؛[62]
ما بر اخبار و احوالتان آگاهیم و هیچ چیزی از اوضاع شما بر ما پوشیده نیست.
تمام همت منتظران، انجام دادن وظایفی است که در برابر آن حضرت بر عهده دارند. مولیالموحدین، حضرت علی(ع) میفرماید:
إن غاب عن الناس شخصه فی حال هدایتهم، فإنّ علمه و آدابه فی قلوب المؤمنین مثبتة، فهم بها عاملون؛[63]
اگر شخص او [ولیعصر(ع)] از مردم در حال صلح و متارکه با مخالفان، غایب ماند، به راستی که علم و آداب او در دلهای مؤمنان ثبت است که به آن عمل میکنند.
منتظران واقعی معتقدند "حضرت بقیهالله، شاهد و ناظر است "[64] و آنان را برای ایفای نقش خویش در جامعه و انجام دادن رسالت امر به معروف و نهی از منکر آماده میکند.[65]
در جامعهای که "فرهنگ انتظار " در آن رواج داشته باشد و به درستی نهادینه شود، افراد در برابر سرنوشت همدیگر احساس مسئولیت میکنند و مسئولیتپذیری، وظیفهای دینی تلقی میگردد. امام صادق(ع) میفرماید:
یجب للمؤمن علی المؤمن النصیحة؛[66]
نصیحت کردن مؤمن، بر مؤمن [دیگر]، واجب است.
امام باقر(ع) در اهمیت امر به معروف میفرماید:
إنّ الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الأنبیاء و منهاج الصلحاء فریضة عظیمة بها تقام الفرائض وتأمن المذاهب و تحلّ المکاسب و ترّد المظالم و تعمر الأرض و ینتصف من الأعداء و یستقیم الأمر؛[67]
بیتردید، امر به معروف و نهی از منکر، طریق انبیا و صالحان و وظیفهای سترگ و عظیم است و دیگر واجبات دینی به واسطه آن انجام میپذیرد؛ راهها به وسیله آن امنیت مییابد و درآمدها (کسبها) به واسطه آن مشروع و حلال میشوند و مظالم دفع میگردند و زمین، آباد میشود و از دشمنان انتقام گرفته میشود و امور سامان مییابد.
تسلیم بودن، کنارهگیری و بیاعتنایی در برابر تباهی و فساد اجتماعی، با فلسفه انتظار سازگاری ندارد؛[68] چون همه، روزی اعمال خود را میبینند و خود را در محضر خدا میدانند:
وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ[69]
منتظران چون خود را در برابر سرنوشت جامعه، مسئول میدانند، پیوند افراد با آرمانهای متعالی را مستحکم میکنند تا از گسستن و سست شدن پیوند افراد با جامعه و شکلگیری ناهنجاری جلوگیری کنند.
آنان نه تنها براساس احساس نظارت ولیعصر(ع)، به اصلاح خویش مشغولند، بلکه در راه اصلاح دیگران نیز تلاش میکنند. این برنامه، فردی نیست بلکه تمام عناصر تحول، باید در آن شرکت جویند و کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد. عمق و وسعت این همآهنگی، باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند. بنابراین، هیچ فردی نباید از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظف است هرگونه ضعف و کاستی را در همه جا اصلاح کند و با ترمیم هر موضع آسیبپذیری، و هر ناتوانی را تقویت کند.[70]
پیامبر اعظم (ص) میفرماید:
علیکم بالنّصح لله فی خلقه فلن تلقّاه بعمل أفضل منه؛[71]
بر شما باد به نصیحت و خیرخواهی کردن مردم برای رضایت خدا، که خدا را به عملی بهتر از آن ملاقات نکنی.
علامه مجلسی در توضیح روایت میفرماید که مراد از نصیحت مؤمن، ارشاد و راهنمایی او به مصالح دینش، و آموزش او، هرگاه جاهل بوده و تنبیه او، هرگاه غافل باشد.[72] پس انتظار فرج با نصیحت و کنترل و نظارت اجتماعی همآهنگ است.
3. انتظار و معناداری زندگی
یکی از پیآمدهای گسترش ناهنجاری و کجروی در جامعه، بیمعنا شدن زندگی است. در جامعهای که افراد به ارزشها و هنجارها پایبند نباشند و سنتها و مقررات جامعه به طور گسترده نادیده گرفته شود، نظم اجتماعی مختل میگردد، و زندگی کردن در آن محیط ناخوشآیند میشود. به نظر مرتن افراد مشاهده کنند بین اهداف متعالی زندگی و ابزار مقبول اجتماعی، فاصله و شکاف است همین، مسئله سبب فشار و ایجاد ناهنجاری و کجروی در بقیه افراد میشود.[73]
انتظار به حالت کسی گفته میشود که از وضع موجود، ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتر تلاش میکند. در واقع موضوع انتظار حکومت حق و عدالت مهدوی و قیام مصلح جهانی، مرکب از دو عنصر است:
الف) عنصر منفی که همان بیگانگی با وضع موجود است؛
ب) عنصر مثبت که خواهان وضع بهتر است.
علاقة انسان به پیشرفت و تکامل، دانایی و زیبایی و نیکی و عدالت، علاقهای اصیل و جاودانی است که انتظار ظهور مصلح بزرگ جهانی، نقطه اوج این علاقه به شمار میآید.[74] اگر اعتقاد و انتظار حکومت جهانی مهدی(ع) به صورت صحیح در جامعه نهادینه شود، سرچشمه دو رشته اعمال دامنهدار خواهد شد: یکی؛ ترک هرگونه همکاری و همآهنگی با عوامل ظلم و فساد و حتی مبارزه با آنها و دیگری، خودسازی، خودیاری و جلب آمادگیهای جسمی، روحی، مادی و معنوی برای شکلگیری حکومت واحد جهانی.[75]
همانگونه که میدانیم، یکی از پیآمدهای کجروی و ناهنجاریها و عوامل تداوم و شیوع آنها در جامعه، ناامید شدن ناهنجاران از بازگشت به زندگی سالم و به تعبیر دقیقتر، جامعهپذیر شدن مجدد و پذیرش عضویت آنها در جامعه است. معمولاً بعضی از افراد کجرو مثل معتادان پس از ترک اولیه و بعد از مدت کوتاهی، درمییابند زندگی آبرومندانه برایشان مهیا نیست. بنابراین، برای رسیدن به زندگی متعادل، دچار سرخوردگی و در برابر سرنوشت جامعه، بیرغبت میشوند. این ناامیدی، آنها را به ادامه دادن به ناهنجاری گذشته تشویق میکند. در این میان، به تعبیر امام صادق(ع)، منتظران، هدایت یافتگانند:
طوبی لمن تمسّک بأمرنا فی غیبة قائمنا فلم یزغ قلبه بعد الهدایة؛[76]
خوشا به حال کسی که در زمان غیبت قائم ما، به امر ما چنگ زند؛ زیرا پس از هدایت شدن، قلبش نخواهد لغزید.
این گروه به وظیفة خود در مهرورزی عمل میکنند و با معرفی راه بازگشت کجروان به جامعه دینی، امید به زندگی را در وجود آنها شکوفا میکنند و آنان را به "خودآگاهی "[77] میرسانند.
در این صورت، هنجارشکنان به دامان پر مهر جامعه دینی برمیگردند و میفهمند که وجود و سرنوشتشان در جامعه، برای دیگران مهم است. این آگاهی از هویت اجتماعی که خود را عضوی از جامعه میدانند، آنان را در جبران اعمال گذشته، یاری میکند و مانع از هنجارشکنی مجددشان میشود. بدین ترتیب، شیوه زندگی صحیح را میآموزند و در پیوند مسحکم با جامعه، هنجارهای زندگی دینی را رعایت میکنند.
به تعبیر امام صادق(ع):
... من سرّه أن یکون من أصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الأخلاق و هو منتظر؛[78]
هر کس دوست دارد از اصحاب قائم باشد باید انتظار بکشد و با پرهیزکاری و اخلاق نیک رفتار کند در حالیکه منتظر باشد.
منتظران با تقوا و حسن خلق، در جهت حفظ نظم اجتماعی دینی، تلاش میکنند و در جهت همنوا کردن اجتماعی مؤمنان با آرمانهای مهدوی میکوشند. همین مسئله سبب کاهش ناهنجاری و آسیبهای ناشی از آن میشود.[79] که برگرفته از اعتقادات اصیل مذهبی است و انتظار فرج پاداشهای معنوی به فرآیند تقویت درونی افراد و متغیرهای موجود در فرآیند تقویت اجتماعی دین یاری میرساند.[80]
انتظار و تحکیم هدف
در علوم اجتماعی، گرایشهای نظری و تجربی با مطالعه علل زیربنایی پیشگیری از وقوع جرم و کجروی، به درک و توضیح گونههای پیشگیری از وقوع جرم و کنترل آن میپردازند.[81]
دو تکنیک برای پیشگیری خودآگاهانه عبارتند از:
1. "نظارت "، یعنی کنترلهای رسمی و غیررسمی که به وسیله مردم در زندگی روزانه اعمال میشوند.
2. "تحکیم هدف " که با استحکام و امنیت سازی وسایل فنآوری، ارتکاب جرم و کجروی را دشوارتر میکند.
انتظار، دو بعد فکری (اعتقادی) و عملی (اجتماعی) دارد؛ "انتظار اعتقادی "، معرفت امام و شرط صحت انتظار واقعی است. "انتظار اجتماعی " نیز همان انتظار در مقام عمل و محصول انتظار اعتقادی است.[82] منتظران از رحمت الهی برخوردار میشوند؛ چون همواره تلاش میکنند، وظایف اعتقادی خود را بشناسند و هر آنچه را برای رسیدن به اهداف حکومت مصلح جهانی، لازم باشد، فراهم کنند تا زمینههای گناه و ناهنجاری دینی را از بین ببرند.
امام عصر(ع) میفرماید:
فیعمل کلّ امرئ منکم بما یقرب به من محبّتنا و یتجنّب ما یدنیه من کراهیتنا و سخطنا...؛[83]
هر یک از شما ]منتظران[ باید کاری بکند که وی را به محبت و دوستی ما نزدیک کند و از آنچه خوشآیند ما نیست و مایه کراهت و خشم ماست، دوری گزیند... .
انتظار، تعهد آفرین و تحرک بخش است و منتظران را به تکاپو و تلاش وا میدارد تا در برابر جامعه، احساس مسئولیت داشته باشند و زمینههای ناهنجاری دینی را از بین ببرند. آنان با نظارت بر رفتار افراد و تهیه ابزارهای لازم جهت سالمسازی محیط اجتماعی، انجام دادن ناهنجاری را دشوار میکنند تا هزینه ناهنجاری زیاد شود و کسی به این کار رغبت نداشته باشد. در بازدارندگی، فرض اصلی این است که انسانها اساساً عقلانی عمل میکنند و از ارتکاب کجروی، چنانچه هزینه ارتکاب بیش از منفعت آن باشد، پرهیز خواهند کرد.[84]
انتظار فرج در روزگار غیبت، نه تنها نیازمند بینشی است که مؤمن در پرتو آن بتواند در برابر تحریفها، تزلزلها و سرکوفتها، حوزه دین را از درون و بیرون نگه دارد، بلکه با هیچ یک از این عوامل کجروی، خلوص دینی و دینداری را در فکر و عمل از دست ندهد.[85]
انتظار و همبستگی اجتماعی
انتظار فرج در جامعه، موجب وحدت خواهد شد و آنچه این وحدت را خدشهدار کند، اعم از کجروی و ناهنجاری منتظران، طرد میشود.
دستهای از جامعهشناسان، ریشه کجروی و ناهنجاریها را در جامعه جستوجو میکنند و نه افراد. بنابراین، به دنبال راهحلهایی هستند تا از ارتکاب روزافزون کجروی و جرایم جلوگیری کنند. آنان معترفند که مجازات و شکنجه جلوی ارتکاب جرایم را نگرفته است و آموزش، در کنترل و مهار جرایم نقش اصلی را دارد.[86]
برخی دیگر از جامعهشناسان، برای تبیین عوامل مؤثر بر رفتار انحرافی بر اساس اجتماعی شدن نارسا معتقدند که یکی از شیوههای برخورد با موضوع انحراف، تبیین نتیجه نارساییهای موجود بین فرهنگ و ساختار اجتماعی جامعه است. جامعه نه فقط به لحاظ فرهنگی، دارای هدفهای مجاز و معینی است، بلکه افزون بر آن، به لحاظ اجتماعی نیز دارای ابزارهای تأیید شدهای برای رسیدن به آن اهداف است. هر گاه فرد به این وسایل دست پیدا نکند، احتمال بروز رفتار انحرافی و کجروی را او وجود خواهد داشت[87] و در نتیجه، همبستگی جامعه از بین میرود.
اگر فرهنگ انتظار به طور صحیح در مدارس و مؤسسات علمی و آموزشی و به طور کلی، در جامعه، تبلیغ و نهادینه شود و ارزشهای آن از حوزه نظری به متن جامعه منتقل گردد، "جامعه منتظر " میتواند نهادها و ساختار خود را متناسب با فرهنگ غنی انتظار، سامان بخشد و نظام اجتماعی خود را با انتظار، همسو و و همراه سازد. چنین جامعهای، ابزارهای رسیدن به جامعه موعود و مطلوب را در اختیار افراد جامعه قرار دهد، آرمانهای انتظار در اجتماع نهادینه میشود و پیش رفتن به سوی همبستگی تفرقه از جامعه رخت برمیبندد. برای نمونه، یکی از آموزههای انتظار، رعایت عدالت و اجرای قوانین به صورت عادلانه برای همه است که از آرمانهای موعود مهدوی به شمار میآید. حضرت علی(ع) میفرماید:
الحادی عشر من وُلدی هو المهدی الّذی یملأ الأرض عدلاً و قسطاً کما ملئت جوراً و ظلماً؛[88]
یازدهمین فرزند من، مهدی است. او کسی است که زمین را از عدل و داد پر میکند پس از آنکه از ستم و ظلم پر شده است.
احساس "عدالت اجتماعی "، انگیزه مناسبی برای جلوگیری از ارتکاب جرم و ناهنجاری است.[89]
همچنین با گسترش "فرهنگ انتظار " در جامعه، میتوان به همنوایی رسید؛ زیرا اگر ارزشهای متعالی آن فراگیر شود و منتظران گروه اکثریت در جامعه باشند، ارزشهای انتظار نیز فراگیر و همنوایی حاصل میگردد. همنوایی، فرآیندی است روانی ـ اجتماعی که از طریق آن، شخص همان نگرشها، کردارها و عادات و آداب زندگی و اندیشهای را میپذیرد که افراد مسلط در محیط اجتماعی پیرامونش پذیرفتهاند.
هنجارها و مدلهای رفتاری غالب، زمینه همنوایی را فراهم میسازد. کنترل اجتماعی نیز که در جهت رعایت ارزشهایی یکسان و رفتاری مشابه اعمال میشود، عامل مهمی در ایجاد همنوایی است.[90]
انتظار، افراد امت اسلامی را به سوی وضعیت آمادهباش همیشگی برای پیوستن به سپاه ولیعصر(ع) و کسب آمادگی کامل جهت جانبازی و فداکاری در راه تثبیت تسلط حضرت بر اوضاع و گسترش قلمرو حکومت وی فرا میخواند. بنابراین، بر تعمیق روحیة تعاون و انسجام و همبستگی مؤمنان میافزاید.[91]
نتیجه
همت هر اجتماع انسانی، همواره مصروف پدید آوردن عوامل همنوایی و استمرار و استحکام بخشیدن نظم و سلامت اجتماعی است.[92] بنابراین، نیازمند چارچوبهای معین رفتاری و الگوهای روشن برای همسازی با یکدیگر است. در این میان، بحث نظارت و کنترل رفتار افراد، اهمیت خاصی دارد. ناهنجاری که گاه مترادف با کجروی و تخلف از ارزشها و هنجارهای حاکم بر روابط اجتماعی یا به معنای ابعاد و ویژگیهای غیرمتعارف و غیرمعمول است، همواره م مورد توجه متفکران اجتماعی بوده است و برای مهار، کنترل و کاهش آن ناهنجاریها، دیدگاهها و راهکارهای متعددی بیان کردهاند.[93]
در مکتب تشیع هم فرهنگ انتظار به منزله فرا تئوری و دکترینی بازدارنده به شمار میآید که به همه ابعاد فردی و اجتماعی این مسئله توجه کرده و خود، راهکاری برای کنترل و کاهش ناهنجاری است.
آموزههای مذهبی، شناساندن ارزشهای اخلاقی و توجه به انتظار فرج و کاهش توجه به امتیازات مادی، مهمترین وسیله برای جلوگیری از کجروی به حساب میآید. البته این کار مستلزم آن است که از کودکی، عشق و ایمان به خدا و امام زمان(ع) و اسوهها و الگوهای رفتاری مطلوب منتظران واقعی را در فرزندانمان ایجاد کنیم. وقتی همه افراد جامعه به سلاح "ایمان " و "انتظار " مسلح شوند، میتوانیم بسیاری از ناهنجاریها را ریشهکن کنیم.[94]
یکی از ویژگیهای منتظران، عنصر تقواست که آنان را نه تنها از ارتکاب گناه و ناهنجاری دینی باز میدارد، بلکه عاملی برای نظارت و کنترل دیگران نیز محسوب میشود؛ زیرا منتظران، همواره خود را در پرتو نظارت ولیعصر(ع) میدانند. امید خدمت در جوار حضرتش، از آنان افرادی متعهد ساخته است که ضمن اصلاحطلبی و دیگرخواهی، با حفظ آمادگی خویش، جامعه را از ناهنجاری به سوی ارزشهای مهدوی و اجرای هنجارهای دینی سوق میدهند و دیگران را با آن آرمانها، همنوا و همبستگی اجتماعی ایجاد میکنند. آنان برای تحکیم اهداف متعالی مهدوی، از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند و در سایه عمل بخردانه و انجام وظیفه، با روحی سرشار از عزت، زندگی جمعی دینی را تجربه میکنند. اینان با واکنشهای مناسب و سنجیده خویش، در روح و روان هنجارشکنان نیز که از زندگی ناامید شدهاند، بارقههای امید را زنده و آنان را به جامعهپذیری مجدد تشویق میکنند.
منتظران، خودسازی و اصلاحطلبی خود را برای کمک به دیگران به کار میگیرند و مصداق این روایت هستند. امام صادق(ع) فرمود، از پیامبر(ع) سؤال شد:
من أحبّ الناس إلیالله قال6: أنفع الناس للناس؛[95]
محبوبترین انسان نزد خدا کیست؟ فرمود: کسی که سودش به مردم بیشتر باشند.
منتظران نه تنها تحت تأثیر فساد محیط قرار نمیگیرند، بلکه چون خود را موظف به از بین بردن کجروی میدانند، از هنجارشکنی بیزاری میجویند و با اجرای امر به معروف و نهی از منکر، کنترل اجتماعی در جامعه مسلمانان را برپا میکنند.
گوهر اصلی بازدارندگی انتظار، در مهرورزی منتظران و نظارت امام زمان(ع) در زندگی اجتماعی این دسته نهفته است که با احیا و گسترش و فراگیر شدن آن، معیارهای روشنی برای راهنمایی رفتار صحیح در زندگی اجتماعی وجود خواهد داشت. بنابراین، سردرگمی و سرگردانی در الگوهای رفتاری که زمینة ناهنجاری و کجروی است،[96] از بین خواهد رفت و ناهنجاری در سایه انتظار سازنده و متعهدانه، کاهش خواهد یافت و جامعه به سوی سعادت پیش خواهد رفت.
در اینجا توجه و تأکید، بیشتر به جامعهپذیری مردم با فرهنگ غنی انتظار است که از آنان، منتظرانی راستین خواهد ساخت و زمینه ظهور را فراهم خواهد کرد. پس باید به وظایف خویش در قبال امام زمان(ع) وفادار باشیم تا به سعادت دیدار برسیم.
حضرت مهدی(ع) میفرماید:
لو أنّ أشیاعنا ـ وفّقهم الله لطاعته ـ علی اجتماع من القلوب فی الوفاء بالعهد علیهم، لما تأخّر عنهم الیمن بلقائنا و لتعجّلت لهم السعادة بمشاهدتنا علی حقّ المعرفة و صدقها منهم بنا؛[97]
اگر شیعیان ما ـ که خدا توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، همدل میشدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمیافتاد و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان میگشت؛ دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان به ما.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . گیدنز، جامعهشناسی، ص 159.
[2] . سوره بقره، آیه30.
[3] . سوره شمس، آیه8.
[4] . شمسالله میر بحی، تبیین جامعه شناختی واقعه کربلا، ص 3، 5 ـ 6، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم 1382.
[5] . علی سلیمی، محمد داودی، جامعه شناسی کجروی، ص 692، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم 1380.
[6] . همان، ص 7.
[7] . محمد باقر ساروخانی، دایرة المعارف علوم اجتماعی، ص 491، انتشارات دانشگاه تهران، تهران 1370.
[8] . سوره توبه، آیه105.
[9] . محمد حسین فرجاد، آسیبشناسی اجتماعی و جامعهشناسی انحرافات، ص 186، انتشارات بدر، تهران 1363.
[10] . Norm.[11] . دایرة المعارف علوم اجتماعی، ص 491.
[12] . جامعهشناسی کجروی، ص 226.
[13] . بروسن کوئن، درآمدی بر جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، ص237، چاپ اول: فرهنگ معاصر، تهران 1370.
[14] . جامعهشناسی کجروی، ص228.
[15] . کوئن، درآمدی بر جامعهشناسی، ص 215.
[16] . آنتونی گیدنز، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، ص149، چاپ دوازدهم: نشر نی، تهران 1383.
[17] . دایرة المعارف علوم اجتماعی، ص؟؟.
[18] . Sovial deviation.[19] . جامعهشناسی کجروی، ص 232.
[20] . هدایتالله ستوده، آسیب شناسی اجتماعی، ص 31، چاپ ششم: انتشارات آوای نور، تهران 1379.
[21] . جولیوس گول، ویلیام کولب، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه محمد جواد زاهدی، ص 830، انتشارات مازیار، تهران 1376.
[22] . محمد معین، فرهنگ فارسی معین، ج 1، ص 364، چاپ هشتم: انتشارات امیرکبیر، تهران 1371.
[23] . ابراهیم مصطفی و ... ، المعجم الوسیط، ج 1، ص 932، دار الدعوه، استانبول.
[24] . مألوف لوئیس، منجد الطلاب، ترجمه محمد بندرریگی، ص 591، چاپ نهم، انتشارات اسلامی، تهران 1372.
[25] . همان، ص 412.
[26] . ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی، ص 85.
[27] . جامعه شناسی
نویسنده:مرتضی داوودپور
منبع:www.mahdaviat-conference.com
کلمات کلیدی:
نظریههای جامعه شناسی انحرافات و ناهنجاریها
نظریههای جامعهشناسی مربوط به ناهنجاری و کجروی از دو جهت سودمندند:
1. این نظریهها به درستی بر پیوستگیهای میان رفتار نابهنجار و آبرومندانه تأکید میورزند؛ زمینههایی که در آن، انواع خاص فعالیت "ناهنجار " و تبهکارانه، بسیار متغیرند و قانون برای این نوع رفتار، مجازات در نظر گرفته است.
2. همه میپذیرند که زمینهای نیرومند، در وقوع فعالیتهای نابهنجار و کجرو وجود دارد. اینکه شخصی به کاری نابهنجار و انحرافی بپردازد، از یادگیری اجتماعی و موقعیتهای اجتماعی متأثر است که افراد، خود را در آنها مییابند.[31]
در این زمینه، صاحب نظران را میتوان به دو گروه بزرگ تقسیم کرد:
الف) آنانی که کج رفتاری و ناهنجاری را پدیدهای "واقعی " و دارای صفاتی میدانند که میتوان از رفتارهای "بهنجار "، مشخص و تفکیک کرد. اینان را اثباتگرا، واقعیتگرا، عینگرا، مطلقگرا، جبرگرا و ساختارگرا مینامند.
ب) آنانی که کج رفتاری و ناهنجاری را لزوماً واقعی نمیدانند، بلکه ذهنی میپندارند. کجروی در نظر آنان، نوعی فرآورده اجتماعی به حساب میآید که جامعه به برخی رفتارها نسبت داده است. اینان را "برساختگرایان "، انسانگرا، ذهنگرا، نسبتگرا، اختیارگرا، فردگرا، تعریفگرا، انتقادی و "پست مدرن " خواندهاند.[32]
پارادیم اثباتگرا
در پارادایم "اثباتگرا " نظریههای زیر مطرح است:[33]
1 . نظریههای فشار
الف) مرتن: علت ناهنجاری مردم، شکاف بین اهداف و ابزار مقبول اجتماعی است.
ب) کوئن: علت ناهنجاری مردم، شکاف بین اهداف و ابزار مقبول اجتماعی بر اساس ناکامی منزلتی افراد است.
پ) کلوار دوالین: متغیر "فرصتهای نامشروع افتراقی "، شکاف و کج رفتاری افراد را پدید میآورد.
2. نظریههای یادگیری اجتماعی
الف) سادرلند: از پیوند افتراقی بحث میکند و علت ناهنجاری را تعداد بیشتر تماسهای انحرافی میداند.
ب) گلیزد: هویتپذیری افتراقی را مطرح میکند و مدعی است که صرف پیوند افتراقی، کسی را ناهنجار نمیکند. وی علت اصلی کج رفتاری را دخالت و تأثیر هویت پذیری از کجروان و هنجارشکنان میداند.
پ) برگس و ایکرز: با طرح موضوع "تقویت افتراقی "، این نکته را عنوان کردهاند که اگر کج رفتاری و هنجارشکنی (در برابر به همنوایی) با میزان فراوانی و احتمال بیشتر "رضایتبخشتر " باشد، افراد آن را بر همنوایی ترجیح میدهند.
3. نظریههای کنترل اجتماعی
الف) هرشی: مهمترین نظریهپرداز در این زمینه به شمار میآید و مدعی است پیوند میان فرد و جامعه، مهمترین عامل همنوایی و عامل اصلی کنترل رفتارهای فرد است و ضعف این پیوند یا نبود آن، سبب هنجارشکنی میشود.
ب) بریتویت: معتقد است جامعه با شرمندهسازی متخلف و هنجارشکن افراد، میتواند ناهنجاری و کجروی را کنترل کند.
در پارادایم "برساختگرا " نظریههای زیر مطرح است:[34]
1. انگزنی: کج رفتاری و ناهنجاری، نتیجه اعمال قوانین و مجازاتهای مربوط به فردی است که آن رفتار را انجام داده است. کجرو و هنجارشکن، کسی است که این "انگ "، به طور موفقیتآمیزی در مورد او به کار رفته و کج رفتاری، عملی است که دیگران آن را چنین تعریف کرده باشند.
2. پدیدارشناسان: اینان بر بازگشت به ذهن کجرفتار و هنجارشکن و پیروی آن تاکید میورزند و مدعیاند کنش اجتماعی، تنها تأثیر فشار نیروهای بیرونی نیست، بلکه کنشگران در زندگی روزانه خود، واقعیات اجتماعی را لمس و مرتب آن را بازسازی میکنند. آنان در کنش متقابل با یکدیگر، جهانی میسازند که هرکس میتواند در آن، خود را به جای دیگری قرار دهد و از آن منظر، به دیگران نگاه کند و وقتی در وضعیت مشابهی قرار گرفت، راهحلهای مشابهی انتخاب کند.
3. تضادگرایان: مدعیاند که توزیع افتراق قدرت در جوامع متکثر، موجب ناهنجاری و کج رفتاری است. اینان بر تضادهای اجتماعی و فرهنگ تکیه میکنند.
عوامل ناهنجاری
عوامل اجتماعی و محیطی بسیاری وجود دارد که در زندگی افراد، به ویژه جوانان، نقش عمیقی بر جای میگذارد؛ زیرا جوانان از اجتماع خویش، ارزشهایی را فرا میگیرند که رفتار آنان را هدایت میکند. مطالعات اجتماعی نشان میدهد که بیشتر هنجارشکنان و کجروان، آسیب دیدگان بهنجار یک جامعه نابهنجارند؛ یعنی افرادیاند که از نظر روانی و طبیعی، بهنجارند، ولی به علت وضعیت نابهنجار جامعه، دست به کجروی میزنند و آستانة مقاومتشان در مقابل مسائل و عوامل اجتماعی، کم است.[35]
عوامل اجتماعی موثر در ایجاد ناهنجاری[36] و کجروی
اتوکلاین برگ میگوید: "امروزه این اعتقاد رواج دارد که هیچ عقلی به تنهایی برای رفتار پیچیده و متنوعی مانند بزه عموماً و بزه جوانان خصوصاً کافی نیست. "[37] اوضاع نامساعد اجتماعی، ضعف کنترل اجتماعی، آموزشهای نادرست، وسایل ارتباط جمعی، وضع بد اقتصادی و فقر فرهنگی، جمعیت زیاد، روابط نامناسب خانوادگی، وجود ارزشهای غیراخلاقی و معیارهای ضد اجتماعی تغییرات پیوسته وضع زندگی، دشواری چگونگی زندگی، مادهپرستی و مسئولیتناپذیری افراد در روابط اجتماعی، برخی از عوامل کجروی است.[38]
جامعه شناسان معتقدند که کجروی و ناهنجاری، از محیط اجتماعی ناشی میشود و تغییرات اجتماعی اندیشیده و حساب شده، میتواند جلوی رشد آن را بگیرد.
تغییرات پیوسته وضع زندگی، دشواری چگونگی زندگی، مادیپرستی، عدم مسئولیت افراد در روابط اجتماعی، عوامل شیوع فساد و کجروی به شمار میروند.[39]
پیآمدهای کجروی و ناهنجاری
جامعهشناسان در تبیین پیآمدهای کجرویهای اجتماعی و ناهنجاریها، معمولاً از برداشتی کارکردی استفاده میکنند. دیدگاه کارکردی، به جای اینکه به فرد توجه کند، بیشتر در جستوجوی خاستگاه کجروی و ناهنجاری در جامعه است و برای ماهیت زیستشناختی و روانشناختی آن اهمیّت چندانی قائل نیست.
1. از بین بردن تمایل به همنوایی
بد نام شدن هنجارشکن و مجازات او، انگیزه مهمی است برای دیگران تا با هنجارها، همنوایی کنند. در مقابل، مردم با مشاهده رهایی هنجارشکنان و قانونگریزان از زیر بار تنبیه و مجازات اجتماعی، نقش خود را در فعالیتهای روزانه با میل و اشتیاق انجام نخواهند داد.
2. ایجاد سردرگمی در ارزشها و هنجارها
وقوع ناهنجاری و کجروی در سطحی گسترده، تشخیص این امر را برای مردم دشوار میکند که رفتار مورد انتظار جامعه کدام است و آنان را در سرگردانی نگه میدارد.[40]
3. ایجاد تغییر در جهت منابع و امکانات
کنترل ناهنجاری و کجرویها، نیازمند نیروها و امکانات گستردهای است که امکان به کار گرفتن آنها در موارد دیگر و مفیدتر، وجود دارد.
4. سلب اعتماد عمومی
شکلگیری و پایداری روابط اجتماعی میان افراد مبتنی بر این فرض است که هر یک از آنان بر اساس هنجارهای مورد قبول، رفتار خواهند کرد به این شرط که دیگران نقض پیمان نکنند. وقوع کجروی و فراوانی آن، اعتماد را از همنوایان و کجروان سلب خواهد کرد.
5. از هم گسیختن نظم اجتماعی
شکسته شدن هنجارهای مهم جامعه در سطح گسترده، زندگی اجتماعی را دشوار و پیشبینیناپذیر میکند و نوعی تضاد و کشمکش را میان دو گروه همنوا و کجرو و هنجارشکن پدید میآورد.[41]
انتظار فرج و ناهنجاریها
احکام اسلامی، شیوههای خاصی را برای تنبیه هنجارشکنان و کجروان و اصلاح آنان و کنترل جرایم و ناهنجاریها تدوین کرده است.
به یقین، هرگاه این موازین در اجتماع مسلمانان رعایت شود، در نظم و انسجام اجتماعی و کنترل جامعه تأثیر کلی خواهد گذاشت. مکتب انسانساز اسلام، انسان را چنان تربیت میکند که از جرم و گناه و کجروی بیزار باشد، به همین دلیل، احکام تربیتی و تعلیماتی اسلام، گسترده، دقیق و فراوان است، ولی قوانین جزایی آن زیاد و پرحجم نیست.[42]
پس هر یک از شما باید کاری کنید تا به محبت و دوستی ما نزدیک شوید.
وظیفه منتظران، پیوند دادن و آشنا کردن مردم با امام زمان(ع) و گوشزد کردن دوستی و محبت حضرت به آنان است تا خود را در جهت پیوند معنوی با امام زمان(ع)، متعهد و پایبند به هنجارهای دینی گردانند و از هنجارشکنی و کجروی دست بردارند. منتظر واقعی کسی است که به خود سازی بپردازد، معارف، ارزشها و محبت آنان را نشر دهد و به دیگران بیاموزد تا مکتب اهلبیت: احیا شود:
امام صادق(ع) میفرماید:
رحم الله عبداً اجترّ مودّة الناس إلینا، فحدّثهم بما یعرفون و ترک ما ینکرون؛[51]
خداوند رحمت کند بندهای را که مودت مردم را به سوی ما کشاند و به آنچه میشناسند با آنان سخن بگوید و آنچه را منکرند واگذارد.
بنابراین، منتظران براساس شفقت بر همنوعان، احسان به خَلق و مهرورزی و رعایت قوانین اجتماعی، به وحدت انسانی در سطح جهانی با همنوعان میاندیشند آنان تکیهگاه مردمند و دیگران به ایشان امیدوارند. مردم برای حل معضلات فردی و اجتماعی خویش، به منتظران، چشم امید دارند و به آنان اعتماد میکنند. امام عسکری(ع) میفرماید:
أولی الناس بالمحبّة منهم من أمّلوه؛[52]
سزاوارترین شخص به دوستی کسی است که مردم به او امید دارند.
نظریه بریتویت در کنترل اجتماعی، شرمندهسازی کجروان بود. به اعتقاد او، با شرمندهسازی متخلف، میتوان ناهنجاری را کنترل کرد.[53] در راهکار انتظار که مبتنی بر عزت و کرامت انسانی است، حتی هنجارشکنان نیز شرمنده نمیشوند، بلکه در دریای کرم و مهر مهدوی، با رغبت و ارادة خویش، از هنجارشکنی و کجروی، دست بر میدارند و با مهرورزی و حمایت عاطفی و امید به زندگی سالم، در پرتو فرهنگ انتظار، به گروه منتظران میپیوندند. همچنین برای ارزشهای متعال جامعه مهدوی، ارزش قائل میشوند و نه تنها هنجارهای مؤمنان را نادیده نمیگیرند، بلکه با فراگیری هنجارها، برای نهادینه کردن آنها در جامعه میکوشند.
2. انتظار و کنترل اجتماعی
کنترل اجتماعی، سبب میشود فرد به واسطه تعلق به گروههای اجتماعی، و از ارزشهای آنها پیروی کند.[54] کنترل اجتماعی، ادامه فرآیند جامعهپذیری است. جامعهپذیری، همنوایی داوطلبانه و اختیاری به شمار میآید. وقتی همنوایی صورت نگیرد، مکانیسمهای کنترل اجتماعی برای انتقال و تحمیل و اجرای هنجارها و انتظارات اجتماعی به کار میروند. در واقع، در جامعهپذیری، ارزشها و هنجارهای اجتماعی به فرد آموخته میشود و سپس رفتار او به وسیله "کنترل اجتماعی " زیر نظارت قرار میگیرد.[55]
مکانیسمهای مختلفی برای تنظیم رفتارهای مقبول و جلوگیری از بینظمی در جوامع وجود دارد که عبارتند از:
ـ مکانیسمهای رسمی:[56] مبتنی بر عنصر حقوقی و قانونی کنترل اجتماعی است که سرپیچی از آنها کیفر به دنبال دارد.
ـ مکانیسمهای غیر رسمی:[57] در عرصه رویارویی اجتماعی اعضای جامعه و در خانواده، مدرسه، محل کار و ... تحقق مییابد؛ در این حالت حفظ آبرو و ترس از بیآبرویی یا بیاحترامی، فرد را از هنجارشکنی باز میدارد.[58] مکانیسمهای غیررسمی عبارتند از:
الف) بیرونی و درونی (وجدانی)؛
ب) ارزشی، عاطفی، اقتصادی؛
ج) انتظامی، ارشادی.[59]
در همه جوامع انسانی، نوعی کنترل اجتماعی مبتنی بر هنجارهای مقبول و سنتهای متداول بر چارچوب رفتارهای اجتماعی مردم نظارت میکند و گرچه همنوایان را تشویق میکند، بیشتر بر تنبیه هنجارشکنان و مخالفان تأکید میورزد.[60]
ادامه دارد...
کلمات کلیدی:
انتظار فرج، با نظارت اجتماعی، سبب همبستگی اجتماعی و تشکیل جامعه اخلاقی میگردد.«منتظران» برای تحکیم اهداف متعالی فرهنگ مهدوی، از هیچ کوششی دریغ نمیکنند و با احساس مسئولیت و تعهد در برابر سرنوشت جامعه، با روحی سرشار از عزت دینی، به وظیفة عمومی خود برای امر به معروف و نهی از منکر، عمل میکنند.
مقدمه
انحراف و ناهنجاری، سابقه دیرینهای در زندگی بشر دارد. در قرآن و آیات خلقت آدم آمده است که فرشتگان، آفرینش موجود زمینی را مایه خونریزی و فساد در زمین میدانستند،[2] به گونهای که پس از هبوط حضرت آدم ابوالبشر به زمین، تاکنون شاهد انواع جنایت، فساد، تباهی و انحراف هستیم. از سوی دیگر، پروردگار حکیم هنگام خلقت بشر، خوب و بد را به نفس او الهام کرد: gفَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَیهَا[3]خداوند در عین اینکه انسان را به وجدان و فطرت متنعم کرد (رسول باطنی)، رسولانی برای او فرستاد تا به واسطه آنان، سعادت دنیا و آخرتش را در دفتری به نام "دین " در دست وی قرار دهد تا بتواند رفتار فردی و اجتماعی خویش را سامان بخشد.[4] بنیآدم به جای لبیک گفتن به ندای باطنی و فطری خویش، از نفس اماره پیروی کرد و راه انحراف را در پیش گرفت. روشن است که ساختار جامعه با کژیها و انحرافها، متزلزل میشود و نمیتواند سعادت و کمال بشر را تضمین کند. از اینرو، کنترل و مراقبت در رفتار فردی و اجتماعی انسانها، امری ضروری است.
بنابراین، خداوند علیم و حکیم، دستورها و قوانین خاصی را بیان فرموده است تا، افراد جامعه بر یکدیگر نظارت کنند. راهکارهای دینی کنترل اجتماعی، همواره آثار چشمگیر خود را در زمینه مهار جرم و کجروی بر جا نهاده و توجه متفکران علوم اجتماعی را به خود جلب کرده است.[5] "انتظار فرج " یکی از آموزههای دینی به شمار میآید که نقش مهمی در کنترل ناهنجاریهای اجتماعی و اصلاح جامعه دارد و در واقع، نوعی آمادگی برای پاک شدن، پاک زیستن، پویش همیشگی همراه با خودسازی، ساختن دیگران و زمینهسازی برای ایجاد حکومت صالح مهدوی است.
به طور کلی، انتظار فرج، با نظارت اجتماعی، سبب همبستگی اجتماعی و تشکیل جامعه اخلاقی میگردد. "منتظران " برای تحکیم اهداف متعالی فرهنگ مهدوی، از هیچ کوششی دریغ نمیکنند و با احساس مسئولیت و تعهد در برابر سرنوشت جامعه، با روحی سرشار از عزت دینی، به وظیفة عمومی خود برای امر به معروف و نهی از منکر، عمل میکنند. آنان با معرفی الگوهای رفتاری مناسب با هنجارهای دینی و حس کردن خود در پرتو نظارت حضرت ولی عصر، ساختار بازدارندگی انتظار را به روشنی در جامعه نهادینه میکنند و "اصلاح طلبی " در حوزة روابط اجتماعی را سرلوحه فعالیتشان قرار میدهند.
ضرورت وجود هنجارها
صفت اصلی انسانها، اجتماعی بودن و زندگی گروهی آنها است. انسان از لحظه تولد تا دم مرگ به دیگران نیاز و وابستگی دارد و به ناچار برای رفتار و کنش در چارچوبهای معین و براساس الگوهایی نسبتاً همساز با یکدیگر، نیازمند قواعد رفتار خاص خود است تا یگانگی اجتماعی محفوظ بماند. همّت هر جامعهای نیز همواره صرف پدید آوردن عوامل حفظ، استمرار و استحکام بخشیدن به این مسئله میشود.[6] "هنجارها "، مرجع عمل هستند؛ زیرا هنجار، اصل، قاعده یا قانون محسوب میشود که باید رفتار را هدایت و راهبری کند و به یک معنا، فرمول رفتار است[7] و سبب همسازی با محیط و انتظارات جامعه میشود. از آنجا که هنجارهای اجتماعی، تعیینکننده رفتار و واکنشهای انسان در جامعهاند و مشخص میکنند فرد باید چه بگوید و از چه اجتناب ورزد تا جامعه او را به عضویت خود بپذیرد، بحث جامعهپذیری انسانها مطرح میشود. ایجاد مقررات، سنتها و قوانین، برای حفظ و یکپارچگی جامعه لازم است. ما از قواعد اجتماعی یا هنجارها پیروی میکنیم؛ زیرا در نتیجه اجتماعی شدن، این کار برای ما به صورت عادت در آمده است. ما با اعتقاد آگاهانه به اینکه رفتاری را که هنجارها دربرمیگیرند، موّجه است، از هنجارها پیروی میکنیم. ممکن است رفتار افراد از هنجارهای اجتماعی فاصله بگیرد و با آن متفاوت و حتی مخالف باشد. بنابراین، جامعه برای مقابله با این نوع مشکلات، با استفاده از ابزارهای متعدد، درصدد جلوگیری و کاهش این نوع ناهنجاریها است تا انسجام اجتماعی حفظ شود و نظم آن محفوظ بماند. پس متفکران به دنبال عواملی برای همنوا شدن افراد هنجارشکن با جامعه و کاهش پیآمدهای هنجارشکنی هستند.
اهمیت انتظار فرج
انتظار فرج، راهکاری برای کاهش ناهنجاریها، عاملی برای همنوایی و الگویی برای بازدارندگی کژیهاست. هر مسلمانی در پرتو فرهنگ غنی انتظار، وظیفه دارد ظلم و فساد و ناهنجاری دینی را در جامعه محکوم کند و برای تحقق هدفهای متعالی اسلام بکوشد تا به سهم خود، به اسلام و جوامع انسانی که به دلیل نداشتن رهبران شایسته و الگوهای مناسب زندگی، در سرگردانی به سر میبرند، خدمتی انجام دهد.شایسته نیست منتظران بنشیند و تسلیم ناهنجاریها و کژیها شوند یا نظارهگر صحنههای ناهنجار و انحطاط اخلاقی جامعه باشند. چنین کاری با انتظار مصلح موعود و فلسفه انتظار همآهنگی ندارد:
وَقُلْ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ[8]
و بگو: [هر کاری میخواهید] بکنید که به زودی خدا و پیامبر او و مؤمنان در کردار شما خواهند نگریست، و به زودی به سوی دانای و آشکار بازگردانیده میشوید؛ پس شما را به آنچه انجام میدادید آگاه خواهد کرد.
عدالت که یکی از آموزههای انتظار است، عاملی برای استحکام نظم اجتماعی، رعایت هنجارهای دینی و جلوگیری از ناهنجاری و کجروی به شمار میآید.[9] انتظار فرج، راهکاری است که نهادینه و فراگیر شدنش در جامعه، سبب همبستگی اجتماعی است و فرا تئوری و دکترینی است که معضلات کنونی جوامع انسانی را پاسخ میگوید. تئوریهای کنترل اجتماعی با وجود مکانیسمهای مختلف، جوابگوی نیازهای جامعه انسانی نیست و هر روز بر تعداد هنجارشکنان افزوده میشود و کاستی این تئوریها بر همگان روشن شده است. پس اگر انتظار فرج، به طور صحیح در جوامع بشری رواج یابد، میتواند در کنترل ناهنجاریها و کاهش کجرویها نقش مؤثری ایفا کند.
مفهوم شناسی
1. هنجار[10]
اصل، قاعده یا قانونی است که باید رفتار را هدایت و راهبری نماید؛
ـ نوع عینی یا فرمول مجرد، آنچه باید باشد؛
ـ هر آنچه قضاوتی ارزشی را میپذیرد، نظیر قاعده، هدف و حتی مدل.[11]
2. بیهنجاریااا
وضعیتی که در امور اجتماعی ـ بدون امکان در نظر گرفتن هر گونه هنجاری ـ صورت میپذیرد و در آن چیزی باقی نمیماند جز اشتهای فردی و کنترلناپذیر اشخاص که بیحد و حصر و اشباعناپذیر است؛[12]
ـ وضعیت و حالتی است که زمانی اتفاق میافتد که انتظارات فرهنگی با واقعیات اجتماعی ناسازگار باشد؛[13]
ـ گاه در مفهوم، مترادف با کجروی و به معنای تخلف از ارزشها و هنجارهای حاکم بر روابط اجتماعی است؛
ـ گاه در مفهوم کلی یعنی ابعاد و ویژگی و حتی رفتارهای غیرمتعارف و غیرمعمول به کار میرود.[14]
3. کجروی
رفتار ناسازگار و غیرمنطبق با انتظارات جامعه یا یکی از گروههای مشخص درون آن و دوری جستن و فرار از هنجارهاست؛[15]
ـ ناهمنوایی با هنجار یا هنجارهای معینی است که تعداد بسیار زیادی از مردم، در اجتماع یا جامعهای پذیرفتهاند.[16]
4. نابهنجاری اجتماعی
نابهنجاری یا اختلالی که در روابط فرد یا گروه با محیط اجتماعی خود یا ساخت کارکرد جامعه پدید میآید.[17]
5. انحراف اجتماعی[18]
سرپیچی مدلهای رفتاری و هنجارهای نهادی از حرکت در مسیر تعیین شده است. این مدلها و هنجارها، رفتار جمعی را رهبری میکنند؛[19]
ـ رفتاری که به طریقی با انتظارهای مشترک اعضای جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد، آن را ناپسند و نادرست میدانند.[20]
پس شخص تا آن حد "بهنجار " تلقی میشود که با ضوابط اخلاقی و فرهنگی جامعهاش سازگار و همآهنگ باشد. بنابراین، بهنجاری، با رعایت قواعد اجتماعی و "نابهنجاری " با "سلوک ضد اجتماعی " یکسان انگاشته میشود. پس کجروی و ناهنجاری اجتماعی به یک معنا، ناهمنوایی با هنجارهای جامعه است.[21]
6. انتظار
ـ مصدر متعدی: چشم داشتن، چشم به راه بودن؛
ـ اسم مصدر: چشمداشت، چشمداشتگی؛
ـ نگرانی. [22]
ـ انتظره: ترقّبه و توقّعه و تأنّی علیه؛[23]
ـ منتظرش ماند، انتظارش را کشید؛[24]
ـ الفرج (فرج): گشایش.[25]
انتظار فرج، انتظار گشایش و پیروزی حکومت عدل علوی، بر حکومتهای کفر و بیداد، به رهبری ولی عصر(ع) است. پس انتظار فرج، انتظار تحقق یافتن آرمانهای بزرگ عدالتخواهی، اصلاحطلبی و ظلمستیزی محسوب میشود. "انتظار یا آیندهنگری به حالت کسی گفته میشود که از وضع موجود ناراحت است و برای ایجاد وضع بهتری تلاش میکند. "[26]
نگرشهای جامعه شناسی به کجروی (ناهنجاری اجتماعی)
بررسی و تفسیر رفتارهای کجروانه در ارتباط و نسبت با نیروهایی اجتماعی یا فرهنگی است که خارج از افراد قرار دارد؛ نیروهایی که چون از طبقات و ساختارهای اجتماعی نشئت میگیرد، بر گروههای وسیعی از افراد اثر میگذارد. بدین گونه ویژگی اساسی این نگرش به ناهنجاری و کجروی، التزام به ماهیت اجتماعی و فرافردی آن است، ناهنجاری و کجروی به منزله مفهومی مورد توجه قرار میگیرد که متغیرهای موجود در تعریف آن، با مفهوم جامعه و ساختار و نهادهای فراگیر اجتماعی مرتبط است؛ مفهومی که نه تنها آن را در قالبی محدود به فرد یا افرادی خاص مطالعه میکند، بلکه فهم دقیق و صحیح آن، در کنار فهم این ساختارها و نهادها و در قالب تحلیل کلان آن ممکن خواهد بود:
الف) تعبیرهای ساختی[27]
این نگرش، جامعه را نظامی متشکل از اجزای سازگار با یکدیگر میداند و اعتقاد دارد ضامن سازگاری میان این اجزا، وجود نوعی وفاق میان اعضای جامعه در زمینه ارزشهای مشترک است. در این نگرش، هنجارها، نمودهای عملی و تفصیلی ارزشها و اهداف مبتنی بر آن به شمار میآید و کجروی و ناهنجاری نیز رفتار شکننده و نقض کننده آن هنجارهاست.
ب) تعبیرهای خرده فرهنگی[28]
محور اصلی در این تعبیرها، متعارض قلمداد کردن هنجارها و ارزشهایی است که گروههای متفاوت قومی یا طبقاتی یا خرده فرهنگهای موجود در جامعه بدان پایبند هستند. از ماهیت این رفتارها، با تعبیرهایی نظیر رفتار منطبق با الگوهای فرهنگی یا واکنشهای جانشین در برابر هنجارها یاد میشود.
شیوه این مقاله، از اینگونه تحلیلها، عمومیتر و جامعتر است؛ چون معتقدیم که خود افراد، نقش مهمی در کاهش و کنترل ناهنجاری دارند، گرچه نظام ساختاری جامعه هم نقش خاص خود را دارد. پس به نظر ما، فرد و ساخت و نهاد جامعه در کاهش ناهنجاری، مکمل و متمم یکدیگرند.
ملاکهای تشخیص ناهنجاری و کجروی[29]
کجروی و ناهنجاری اجتماعی، رفتاری است که به طریقی با انتظارهای مشترک اعضای جامعه سازگاری ندارد و بیشتر افراد آن را ناپسند و نادرست میدانند. اندیشمندان برای تشخیص ناهنجاریهای اجتماعی، ملاکهایی به شرح ذیل ذکر کردهاند:
1. ملاک آماری
یکی از روشهای متداول برای تشخیص رفتار نابهنجار، روش توزیع فراوانی ویژگیهای متوسط است که انحراف از آن، غیرعادی بودن را نشان میدهد. در این روش، یک حد متوسط وجود دارد که افراد بهنجار را شامل میشود. پس کسانی که بیرون از این حد قرار دارند، "نابهنجار " خواهند بود.
هنجارها یا معیارهای اجتماعی، مواردی هستند که اکثریت افراد جامعه آن را پذیرفتهاند. پس یک رفتار تنها هنگامی رفتار "نابهنجار " نامیده میشود که نشاندهنده "ناهمنوایی " فرد با هنجارهای اجتماعی باشد.
2. ملاک اجتماعی
انسان، موجودی اجتماعی است که در قالب الگوهای فرهنگی و اجتماعی زندگی میکند. همین قالبها و الگوها، معیار تشخیص این نکته هستند که رفتار فرد تا چه حد با هنجارها، سنتها و انتظارات جامعه مغایرت دارد و جامعه چگونه درباره او قضاوت میکند. بدین ترتیب، رفتاری که مورد قبول جامعه نباشد، "نابهنجار " تلقی میشود.
3. ملاک فردی
یکی از ملاکهای تشخیص رفتار "نابهنجار "، درجة ناراحتی و اختلال مانند افسردگی، ترس، اظطراب و است که موجب آسیب رساندن به رفاه فرد و اجتماع میگردد.
دستهبندی مختلف انحرافات و ناهنجاریها
الف) نوعی همنوایی فردی که سبب ناهنجاری میشود، ناشی از علل جسمانی ـ روانی است که امکان دارد بر اثر نارضایتی، ناهمآهنگی و سرکشی، سبب پیدایش نگرشها و رفتارهای متخالف یا منظم (ضد قواعد رفتار و ارزشهای یک محیط خاص) شود.
ب) نپذیرفتن یک نظم جا افتاده با رژیمی که نامطلوب تلقی میشود، میتواند رفتارهای انحرافی را پدیدار سازد. در این صورت، فرد منحرف، سلسله مراتب پذیرفته ارزشی را طرد میکند، افعال دیگر را مطرح میسازد و میکوشد تا نظمی دیگر را که "برتر " میشناسد، اعمال کند.
ج) انحرافات اجتماعی که ماهیت جمعی و علت اجتماعی دارند. این انحرافات بدان دلیل رخ میدهد که سازمان اجتماعی موجود به مسائل اجتماعی را نمیتواند حل کند. مثلاً جوانان، بیکاران یا کارگرانی وجود دارند که جامعه، حیات آنان را به رسمیت نمیشناسد. بنابراین، جایی جذب نمیشوند. این گروهها، منزلت اجتماعی ندارند. در این حالت، در رفتار اجتماعی این گروهها تجلی مینماید.[30]
کلمات کلیدی:
برخی ها همواره از چگونگی ارتباط و حتی از امکان ارتباط با صاحب الزمان(عج) سؤال می کنند پاسخ به طیف وسیع پرسش کنندگان و سطوح فکری و فرهنگی و اعتقادی آنان در یک مطلب کوتاه، شدنی نیست، با این همه آن چه به نظر می رسد و بخش عمده ای از پرسشگران را تا اندازه ای راضی و خشنود می سازد.
برخی ها همواره از چگونگی ارتباط و حتی از امکان ارتباط با صاحب الزمان(عج) سؤال می کنند پاسخ به طیف وسیع پرسش کنندگان و سطوح فکری و فرهنگی و اعتقادی آنان در یک مطلب کوتاه، شدنی نیست، با این همه آن چه به نظر می رسد و بخش عمده ای از پرسشگران را تا اندازه ای راضی و خشنود می سازد، در این مطلب کوتاه می آید.
مفهوم توحید
توحید به معنای بازگرداندن متکثرات به یک امر واحد است. به این معنا که انسان هنگامی با امور متعدد و متنوع مواجه می شود، نمی تواند به سادگی آنها را به یک امر بازگرداند. البته در برخی از علوم، با شناسایی وجوه مشترک میان متکثرات و کنار گذاشتن متمایزات، گام هایی برای رسیدن به وحدت برداشته می شود. به عنوان نمونه با تفکر در زید و عمر و وبکر وجوه مشترک میان آنان شناسایی شده و فصول جداگانه کننده به کناری نهاده می شود و از آن، عنوان "نوع انسان " ساخته می شود. این حرکت در حقیقت همان توحید است.
از آن جایی که در هستی، امور بسیاری تاثیر مستقیم و غیرمستقیم به جا می گذارند، برخی از انسان ها دچار این توهم و اشتباه می شوند که همه آن ها را الهه و خدایان قرار دهند و یا در مرتبه پایین تر اگر قایل به یکتایی خدا شوند برای هر یک از این امور تاثیرگذار دست کم عنوان ربوبیت را قایل شوند. از این جاست که برخی قائل به توحید در الوهیت می شوند ولی توحید در ربوبیت را نمی پذیرند.
دسته دیگر از انسانها با تفکر و تعقل و تدبر در می یابند که همه این امور تاثیرگذار نمی توانند علل مستقل باشند بلکه علل وابسته ای در عرض یا در طول هستند. این جاست که قایل به توحید در همه مراتب وجودی شده و هیچ ربوبیتی برای دیگران قایل نیستند. این شیوه ای است که در فلسفه تعقلی به کار می رود.
اما در عرفان نظری بر این نکته تاکید می شود که همه این امور تنها مظاهر حقیقت واحدی بیش نیستند و حتی در ذات خویش استقلال ندارند، چه رسد که در عمل و فعل دارای استقلال باشند. بر این اساس، تنها یک حقیقت واحد در تمامی هستی وجود دارد و همه هستی تنها مظاهر همان حقیقت واحدند. البته آنان تاکید می کنند که هر چیزی باتوجه به شدت و ضعف نسبت و قابلیت خود با آن حقیقت واحد، تجلیات و مظهریت می یابد. براین اساس تفاوت هایی در مظهریت چیزها نسبت به آن حقیقت یکتا می توان یافت؛ ولی این تفاوت در مظهریت هرگز به معنای تعدد و تکثر موجودات نیست. بنابراین در هستی تنها یک حقیقت و مظاهر آن با شدت و ضعف وجود دارد.
الله، مظهر نخست حقیقت یکتا
در ادبیات قرآنی، آن ذات هستی بخش یکتا و یگانه برای اینکه ظهور و تجلی یابد، در شکل کامل و تمام خود با عنوان "الله " ظهور یافته است، چرا که اسم "الله "، نامی برای همه اسماء و صفات الهی است.
بنابراین، الله نخستین تجلی و مظهر تمام و کمال ذاتی است که ما آن را به نام خدا می شناسیم. به سخن دیگر، پیش از ظهور آن ذات در شکل الله، ما هیچ شناختی از آن ذات نداشتیم، چرا که در کمون مطلق بوده است. بنابراین، نخستین ظهوری که برای آن حقیقت نهان، بوده است تجلی و ظهور در الله است.
پیامبر(ص)، وجه الله
الله، در حقیقت واسطه شناخت آدمی نسبت به حقیقتی است که همواره در کمون و دور از دسترس شناخت است. این ذات ناشناخته که در اصل، شناخته ترین چیز هستی است، همان چیزی است که در قرآن از آن به "هو " یاد می شود؛ چرا که "هو " ضمیر است که از یک جنبه، شناخته ترین امر و از جنبه دیگر نهانی ترین چیز است.
این "هو " ذات، در الله تجلی یافت. اما این الله چیست؟ به نظر می رسد که صادر نخست می بایست از هر جهت با ذات یکتا و یگانه باشد. این جاست که براساس قاعده امکان اشرف و قواعد دیگر فلسفی می بایست نخستین صادر، همان انسان کاملی باشد که اشرف همه هستی است. این انسان کامل، کسی جز پیامبر(ص) نیست که اشرف هستی می باشد. بنابراین به یک معنا، پیامبر(ص) همان وجه الله است.
مفهوم وجه الله
وجه همان بخش قدامی و ظاهر بدن است که مهمترین عضو و به معنای صورت و چهره است. از این رو، وجه الله همان بخش ظاهری از ذات "هو " است که به تمام و کمال به عنوان نخستین صادر، پدیدار شده است. از آن جایی که کامل ترین موجود و شریف ترین آن، پیامبر(ص) است، بنابراین آن حضرت (ص) همان وجه الله است.
وجه یک چیز، جدا از همان چیز نیست، به این معنا که وجه و صورت شخص همان جهت آشکار و ظاهر وی است، بنابراین، وجه الله هرگز از الله جدا نخواهد بود و یکتایی و یگانگی، میان آن دو برقرار است. بر این اساس وقتی از توحید سخن می گوییم به معنای آن است که درک کنیم که پیامبر(ص) با خدا به عنوان وجه خدا یکی است و دوگانگی در آن راه ندارد. این همان معنایی است که در آیه 9 سوره نجم با "او ادنی " تبیین شده است؛ چرا که قاب قوسین بیانگر منطقه مماس و تماس است و "او ادنی " همان اتحاد و یکتایی و یگانگی خدا و پیامبر(ص) به عنوان وجه الله می باشد. این که در روایات آمده است: "نحن وجه الله " به این دلیل است که از نظر مقام نوری، همه چهارده معصوم(ع) نور واحدی هستند و حکم یکی به دلیل آیه 61 سوره آل عمران و آیه مباهله، همان حکم دیگری می باشد که نفس و ذات ایشان یکی است.
بنابراین وجه الله، پیامبر(ص) و همه امامان(ع) به حکم نفسیت است. این همان معنای توحیدی است که بدان دعوت شده ایم.
وجه الله، خالق هستی
در روایات معتبر آمده است که نحن صنایع الله و الخلق صنایع لنا؛ ما، صنعت و سازه الهی و همه خلق، سازه های ما هستند. این بدان معناست که صادر نخست تنها از خداوند بی واسطه خلق شده و مظهریت یافته است و دیگر موجودات همه به واسطه انوار امامان(ع) آفریده شده و مظهر گشته اند.
براین اساس، همه هستی، مظاهر وجه الله هستند و همان گونه که خداوند بر همه هستی احاطه دارد، وجه الله نیز احاطه علمی و مالکیت دارد و هر تصرفی از سوی ایشان در هستی صورت می گیرد. از این رو در دایره خلقت، همه هستی باید متوجه وجه الله و چهارده معصوم(ع) شوند و شناخت به این توحید پیدا کرده و در اندیشه بازگشت به این سیر وجودی، خود را سامان دهند. از این رو خداوند فرمان می دهد که اگر می خواهند به الله برسند و محبوب الله شوند می بایست متوجه وجه الله باشند. اصولا ربوبیت از طریق وجه الله امکان پذیر و شدنی است و انوار معصومان(ع) است که هستی را ربوبیت می کند براین اساس، در دایره سیر، نهایت سیر، رب ایشان است. "الی ربک المنتهی " چنان که در دایره بازگشت از "انالله و انا الیه راجعون " می بایست "الی ربک الرجعی " به رب ایشان بازگشت. بنابراین، همه هستی با سببیت امامان آفریده و ظهور یافته است که وجه الله می باشند و انسان همان گونه که باید درک کند که باء سببیت امیرمؤمنان(ع) به عنوان یک مصداق از وجه الله، خلقت را تکوین کرده است نیز درک کند که با باء سببیت آن حضرت(ع) و دیگر انوار امامان(ع) است که به خداوند برسد.
امام زمان(عج)، مالک هستی
[در هر زمانی جلوه ای کامل از مظهر نخستین صادر، بر جهان، حاکمیت و مالکیت می کند که در زمان ما و پس از امامت امام عسکری(ع)، همه هستی، چون آب برای ماهی در اختیار امام زمان(عج) است. درحقیقت هستی، همان آب است و این آب همان صاحب زمان(عج) است. ما چون ماهی در این آب می باشیم که در جست وجوی آب و صاحب زمان(عج) هستیم.] اگر خوب بنگریم می بینیم که در آب در جست وجوی آب هستیم. البته بسیاری از مردم همانند ماهی متوجه آب نیستند مگر آن که از آب بیرون انداخته شوند. آن چه لازم است بدانیم اینکه دریابیم در آب وجود صاحب زمانی زندگی می کنیم و به سر می بریم.
نماز به معنای متوجه شدن به وجه الله و قرار گرفتن قلب در برابر این حقیقت است. وقتی متوجه وجه الله و صاحب الزمان(عج) در نماز و دیگر عبادات می شویم و نماز به این می بندیم که رضایت و خشنودی وجه الله را به دست آوریم، در حقیقت متوجه حقیقت توحید و مظهریت و وابستگی و فقر خود به وجه می شویم و این همان عنایت الهی است که تنها به برخی می رسد، چرا که همانند ماهی می شویم که دریابیم که در آب هستیم و قدر آن را بدانیم. درحقیقت عبادت به معنای توجه یابی و قرار دادن وجه خود در برابر وجه الله است. از این رو گفته اند حقیقت عبادت چیزی جز تذکر و رهایی از غفلت نیست.
نمادسازی
از آن جایی که بسیاری از مردم اهل عقل و تعقل نیستند و تنها اهل دیده بصر هستند و نهایت مرحله ای که می رسند همان شهودطلبی ابراهیمی برای اطمینان قلبی است، از خداوند نماد می خواهند. از این رو، مسجد و کعبه و دیگر امور، نمادهایی می شوند تا ره گم نشود و انسان بتواند وجهی را بیابد که کمی او را با حقیقت وجه الله مرتبط سازد.
کعبه و دیگر نشانه ها، نشانه ای برای کسانی است که احتمال گم شدن ایشان می رود. اما اهل عقل و دل خود را همواره در برابر وجه الله زمان خویش می یابند. پس همواره همانند ماهی عاقلی هستند که خود را محاط تمام و کمال از هر جهت و حیث با آب می دانند. بنابراین بی ارتباطی معنا ندارد و تنها مشکل این است که متوجه به وجه الله نیستیم.
نویسنده : سیدمحمد تقی موسویان
منبع : روزنامه کیهان 1390/04/27
کلمات کلیدی:
انقلاب اسلامی ایران؛ زمینهساز حکومت جهانی موعود
ظهور و قیام حضرت مهدی(عج) عظیمترین و بیسابقهترین انقلاب تاریخ است که تحولات اساسی و همه جانبهای را در عرصههای فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جهان همراه داشته و خواهد داشت. این انقلاب بزرگ جهانی مانند سایر انقلابهای اجتماعی ناشی از علل و شرایط مهمی بوده و به زمینهسازیهای زیادی نیاز دارد. قیامها و انقلابهای بیدارگرایانه از جمله اموری است که سبب تسریع در انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) شده و موجب بیداری و آگاهی جامعه جهانی و در نتیجه فراهم شدن زمینه ظهور میگردد. ادعای ما این است که انقلاب اسلامی ایران یکی از انقلابهایی است که زمینهساز انقلاب جهانی حضرت موعود است؛ ازهمینرو برای اثبات این سخن مباحث مرتبط با انقلاب شامل مفهوم انقلاب در لغت و اصطلاح، شرایط عمومی انقلابها و وجه تمایز انقلاب اسلامی ایران از سایر انقلابها بیان شده است تا ضمن بحث درباره آرمانها و دستاوردهای انقلاب اسلامی، چگونگی زمینهسازی آن برای انقلاب جهانی موعود روشن شود.
مفهوم انقلاب
واژه انقلاب معادل کلمه "Revolution "، برگرفته از کلمه "Revolutio - on " و ریشه "Revolver " است. این واژه ابتدا از اصطلاحات اخترشناسی بود که بهتدریج در علوم طبیعی اهمیت یافته و سپس برای نخستین بار در سده هفدهم، به صورت یکی از اصطلاحات سیاسی به کار گرفته شد.[16] در فرهنگ فارسی عمید، انقلاب به معناى "حالى به حالى شدن، دگرگون شدن، برگشتن، تحول و تقلّب و تبدل، تغییر کامل و مشخص در چیزى و یک چرخش دورانى " است.[17]
در فرهنگ مصطلح سیاسی، با همه اختلافنظرهایی که درباره تعریف کامل از پدیده انقلاب مشاهده میشود، ویژگیهای عمدهای وجود دارد که آن را از تحولات دیگر جامعه و تغییرات اجتماعی جدا میکند. از آنجایی که تاکنون برای انقلاب، معنا و مفهوم جامع و مانعی ارائه نشده، برای آشنایی با تعریف این پدیده، برخی از تعریفهای اندیشمندان با توجه به ابعاد مختلف آن بیان شده است: ساموئل هانتینگتون[18] یکى از نویسندگان معاصر، انقلاب را به مثابه "یک تحول داخلى سریع، اساسى و خشونتآمیز در ارزشها و اسطورههاى حاکم بر جامعه و در نهادهاى سیاسى، ساختارهاى اجتماعى، رهبرى و فعالیتها و سیاستهاى دولت " تعریف کرده و آن را از دیگر انواع بىثباتى سیاسى نظیر کودتا، شورشها و طغیانهاى اجتماعى و جنگهاى استقلالطلب متمایز مىسازد.[19] همچنین در تعریف دیگر، انقلاب از لحاظ سیاسی "به حرکت مردمی گفته میشود که نظام سیاسی یک کشور را از میان برمیدارد و نظام جدیدی را جایگزین آن میکند ".[20]
استاد شهید مرتضی مطهری در تعریف انقلاب گفته است: "انقلاب عبارت است از طغیان و عصیان مردم یک ناحیه و یا یک سرزمین علیه نظم حاکم موجود برای ایجاد نظمی مطلوب "؛ ازاینرو ایشان ریشه انقلاب را دو چیز دانستهاند: 1ــ نارضایی و خشم از وضع موجود 2ــ آرمان یک وضع مطلوب. در هر انقلابی نفی و اثبات وجود دارد ( نفی وضع موجود و اثبات وضعیت مطلوب).[21]
بر همین اساس انقلاب اسلامى نیز به دلیل نارضایتى از وضع موجود، با اعتقاد مردم شیعه ایران به پیروى از رهبرى امام خمینى (در مقام نایب امامزمان(عج) و وجوب اطاعت و پیروى از ایشان) و با هدف ایجاد وضع بهتر ــ از بین بردن عوامل ظلم و فساد، تشکیل حکومت اسلامى و زمینهسازى براى تشکیل حکومت واحد جهانى امامزمان(عج) ــ به پیروزى رسید.
انواع انقلاب
در وقوع انقلابها، مجموعه تحولات و شرایط فکری، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مداخله دارد و بنابراین باتوجه به موقعیت و تحولات کشورها، مسیرهای متفاوتی در رسیدن به این عوامل وجود دارد و بهطورکلی سرنگونی نظامهای سیاسی بر اثر انقلاب، به چند شکل ممکن است روی دهد:
الف) اعتصاب، اعتراض و جنبش اکثریت مردم، که ممکن است صورت خشونتآمیز به خود بگیرد و سبب انتقال قدرت به دیگران شود: مانند انقلاب اکتبر در روسیه.[22]
ب) رهبران و هواداران انقلاب مجبور شوند که مدتها به مبارزه مسلحانه اقدام کنند تا دولت حاکم را سرنگون نمایند؛ انقلاب کوبا نمونهای از این روش انقلابی بود.[23]
ج) گاهی انقلابها بهمنظور برچیده شدن نظام سیاسی پیشین و ایجاد نظام سیاسی جدید به وقوع میپیوندد که به آنها انقلاب سیاسی میگویند: مانند انقلاب فرانسه.[24]
د) گروهی دیگر از انقلابها به جزء تغییر در نظام سیاسی، تغییراتی نیز در نظام اجتماعی بهوجود میآورد؛ برای نمونه انقلاب سال 1917.م روسیه به جزء آنکه رژیم پادشاهی تزارها را برانداخت، دگرگونیهای مهمی در نظام اجتماعی آن کشور پدید آورد. همچنین انقلاب فرهنگی چین در سال 1966.م نیز نمونهای بود که در آن تلاش شد کشور چین از نظر فرهنگی دگرگون و متحول شود.[25]
باتوجه به شرایط عمومی انقلابها، انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) ــ بهرغم اینکه برنامهای الهی و آسمانی است ــ همچون سایر انقلابها و تحولات تاریخی و اجتماعی، به یک سلسله شرایط و موقعیتهای عینی و خارجی، محیط مساعد و فضای عمومی مناسب نیاز دارد که بدون فراهم شدن آن شرایط، تحقق نمییابد؛ از همین رو باید مؤمنان به وظایف خود عمل کنند و آماده ظهور آن حضرت بوده و با حرکتهای انقلابی و اصلاحی خویش علیه فساد و طاغوت و آگاهی و بیداری بشریت، زمینه را برای ظهور منجی فراهم سازند؛ تا اینکه اراده خداوند متعال باتوجه به اوضاع و شرایط جامعه و مناسب بودن زمینهها و بسترهای جامعه، به ظهور آن حضرت تعلق گرفته و اذن قیام را صادر نماید.
بر این اساس انقلاب اسلامی ایران با نارضایتی از وضع موجود با رژیم پهلوی مقابله کرد و بر اثر تلاشهای نیروهای انقلابی، سرانجام به رهبری امامخمینی(ره) این انقلاب نه تنها نظام سلطنتی را برچید، بلکه برپا ساختن یک نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جدید را براساس آموزههای دین اسلام، بهویژه آموزه انتظار، هدف خود قرار داد. برای این انقلاب تعریفهای متعددی بیان کردهاند، از جمله اینکه "انقلاب به مفهوم مکتبی، یعنی تغییر حاکمیت طاغوت به منظور استقرار حاکمیت الله است. این انقلاب یک انقلاب سیاسی یا دگرگونی اجتماعی محض نیست، بلکه تجدید حیات اسلام را در تمام وجوه و ابعاد در نظر دارد و متضمن بازگشت به اصول اساسی به عنوان تنها مکتب جامع، اصیل و حاوی طرح کاملی برای زندگی و تضمینکننده عدالت، صلح، امنیت، آزادی، ارتقای فرهنگی و معنوی انسان است ".[26]
انقلاب اسلامى ایران، با وجود شباهت به سایر انقلابها (به لحاظ شرایط و عوامل پیدایش و پیروزى)، ویژگیهاى خاص خود را نیز دارد و تفاوت اساسی آن با سایر انقلابها، در ریشه مذهبی و ماهیت دینی (خدامحوری) داشتن، رهبری دینی (سهم روحانیت) و حرکت مردمی[27] است.
علاوه بر روایتها، مقایسه اهداف و آرمانهای درخشان انقلاب اسلامی بهویژه در زمینههای فکری و فرهنگی، و مطابقت و تناسب آن با شرایط ظهور و هدفهای انقلاب جهانی امام مهدی(عج)، اثباتکننده تأثیر ممتاز انقلاب اسلامی در زمینهسازی و فراهم نمودن زمینهها و بسترهای ظهور و انقلاب بزرگ مهدوی است. هنگامىکه گفته میشود نهضت امامخمینى زمینهساز انقلاب بزرگ مهدوى است، مقصود این است که این نهضت در مقاطع تاریخی مختلف همواره با تلاش رهبران و حامیان انقلاب درصدد زمینهسازی برای ظهور امام مهدى(عج) بودهاند؛ ازهمینرو برای اثبات چنین امری لازم است ابتدا آرمانهای انقلاب اسلامی را شناخته و با بررسی دستاوردهای این انقلاب در صحنه عمل، ارتباط و تناسب آنها با اهداف انقلاب مهدوى نیز بررسی شود.
آرمانهای انقلاب اسلامی
بررسی اهداف انقلاب اسلامی مبین این واقعیت است که این اهداف برای زمینهسازی و تحقق اهداف انقلاب جهانی امام مهدی(عج)، مطرح شده است و همچنان تعقیب میشود؛ انقلاب اسلامی ایران در سال 1357.ش، نه تنها انقلابی سیاسی برای فروپاشی رژیم پهلوی بود، بلکه بهمنظور استقرار نظام سیاسی اسلام و تحقق آموزههای متعالی آن در عرصههای مختلف و بنا نهادن ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نوین در چهارچوب ارزشها و احکام اسلامی روی داد. از جمله عناوین مهم، شاخص و اساسی این اهداف و آرمانها عبارتاند از: 1ــ ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر مبنای ایمان و تقوا؛ 2ــ استقرار عدالت در سطح گسترده و عمیق شامل عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، قضایی و...؛ 3ــ پرورش افراد جامعه و رشد علمی در همه ابعاد؛ 4ــ تربیت و رشد معنوی و ریشهدار شدن ارزشهای اخلاقی و انسانی در افراد جامعه؛ 5ــ آبادانی و پیشرفت اقتصادی برای تأمین رفاه عمومی و ریشهکن شدن فقر و محرومیت؛ 6ــ احیا و اجرای حدود و مقررات الهی برای زمینهسازی حیات معنوی و فضای مناسب تعالی انسان؛ 7ــ گسترش اندیشه توحیدی و الهی در سطح جهان بهمنظور آشنایی جهانیان با اندیشهها و ارزشهای متعالی اسلام؛ 8ــ مبارزه با مظاهر فساد و تباهی و فراهم آوردن زمینههای مادی و معنوی سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه؛ 9ــ نفی هرگونه ستمگری، سلطهگری و سلطهپذیری؛ 10ــ دفاع از حقوق مسلمانان و مستضعفان جهان و تلاش برای برقراری صلح، عدالت و امنیت جهانی.
این اهداف و آرمانها که به نام اصول و وظایف اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران در قانون اساسی بیانشده، ترسیمکننده جهتگیری اساسی و خطومشیهای اجرایی نظام اسلامی در سطح داخلی و بینالمللی به منظور زمینهسازی برای حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است.
امامخمینی(ره) با وقوف بر رسالت خطیر و الهی خود، هدف نهایی انقلاب اسلامی را امری فراتر از تغییر حکومت و مسائل اقتصادی؛ یعنی زمینهسازی انقلاب جهانی اسلام و فراهم آوردن مقدمات ظهور منجی عالم بشریت حضرت ولیعصر(عج) دانسته و برایناساس، به هدایت و رهبری انقلاب اسلامی و تحولات ناشی از آن اقدام کردهاند. ایشان در ماههای آخر عمر پربرکت خویش، به صراحت در این زمینه اظهارکردهاند: "مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت میباشد که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار داد ... باید دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولى این به آن معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب، که ایجاد حکومت جهانى اسلام است، منصرف کند ".[28]
ازآنجاکه انتظار موعود یا بهعبارتی انتظار تحقق وعده الهی در حاکمیت جهانی دین اسلام، در احیای هویت اسلامی مسلمانان و مقابله با روحیه خودباختگی و احساس حقارت در مقابل فرهنگ و تمدن مغربزمین بسیار مؤثر است، امام(ره) با ژرفاندیشی، احیای فرهنگ انتظار را یکی از ارکان مهم احیای هویت اسلامی و وسیلهای برای تحقق دوباره شوکت مسلمانان در جهان مدّنظر قرار داده و در یکی از بیانات خود که در اولین سال استقرار نظام اسلامی ایراد کردهاند، ضمن بیان مفهوم انتظار فرج، وظیفه منتظران قدوم حضرت صاحبالامر(ع) را چنین برشمردهاند: "ما همه انتظار فرج داریم و باید در این انتظار، خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور انشاءالله تهیه بشود ".[29]
دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران رویدادی مهم در بحث مهدویت و انتظار محسوب میشود؛ زیرا با تأثیرات جهانی خویش، سهم بسزایی در زمینهسازی برای ظهور و انقلاب مهدوی(عج) داشته است. در این زمینه از جمله دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی احیای ارزشها، گسترش بیداری اسلامی، برانگیختن روح حقیقتطلبی و جهاد در راه خدا، ترویج تفکر اسلام سیاسی و تقابل آن با ایدئولوژی حاکم بر جهان است.
1ــ برانگیختن روح قیام و فداکارى و مشروعیت نداشتن حکومتهای ظالم به امید آیندهای بهتر: یکی از دستاوردهاى مهم نهضت امام خمینى(ره)، زندهکردن روح فداکارى و فرهنگ شهادت بود که از نهضت امام حسین(ع) الهام گرفته است. این روحیه قدرت اثرگذارى خود را ــ چه قبل از پیروزى انقلاب و چه بعد از آن ــ در مبارزههاى بسیار سختى که استبداد داخلی و استعمار جهانى با اتحاد وسیع خود بر ضد آن انجام دادهاند، نشان داده است. روشن است که زنده شدن این روحیه، عامل بسیار مهمى در زمینهسازى انقلاب مهدوى دارد که درواقع نابودى ستم، شرک و آزادى مستضعفان و پایان دادن به حاکمیت مستکبران و ستمگران است و این مأموریت دشوارى است که موفقیت در آن بدون چنین روحیه جهادى استوار ممکن نیست، بهویژه آنکه میدان مبارزهاى که در آن خواهد جنگید، بسیار گسترده است.
انقلاب اسلامی ایران ثمره جوشش خونهای عاشورا و رویش شکوفههای انتظار است و آموزه مهم و حیاتی "عاشورا و انتظار " تأثیر شگرفی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشت؛ عاشورا الگوی مبارزه با زشتیها، ستمها و انحرافات، و انتظار نیز زمینهسازی برای پذیرش رهبری نایب عام امام زمان بوده است. در این زمینه حامد الگار، متخصص و نظریهپرداز سیاسی، در تحلیل انقلاب اسلامی ایران و ریشههای وقوع این انقلاب، به سه رکن اصلی فکر شیعه اشاره کرده است: 1ــ اعتقاد به مهدویت و مفهوم غیبت؛ 2ــ اعتقاد به مفهوم شهادت، برگرفته از قیام امام حسین(ع)؛ 3ــ نامشروع دانستن همه حکومتهای موجود در عصر غیبت.
وی اعتقاد به مهدویت را رکن اساسی و عامل مهم تمامی جنبشها و حرکتهای آزادیبخش و تحولآفرین جوامع شیعه برمیشمرد و انقلاب اسلامی ایران را نیز متأثر از همین عامل میداند. الگار در کتاب "پیرامون انقلاب اسلامی "، بهطور عمیق این امر مهم را بررسی کرد و برخلاف بسیاری از تئوریپردازان انقلاب اسلامی که به عوامل دیگری از فکر شیعه اشاره کردهاند، ریشههای فکری انقلاب اسلامی را ناشی از مسئله مهدویت میدانست. وی، با این اعتقاد که برای شناخت انقلاب اسلامی باید به این سه مبنای مهم و کلیدی فکر شیعه توجه نمود، در اثبات اهمیت این عوامل اساسی به بررسی تاریخ شیعه از عصر صفویه تا انقلاب اسلامی دست زد و دکترین امامت را، که مهدویت از مصادیق آن به شمار میرود، بنیاد فکری شیعه و عامل تحقق انقلاب اسلامی ایران دانسته است.[30]
انقلاب اسلامی ایران با استمرار و گسترش حاکمیت دین، تفسیر صحیح انتظار ظهور موعود و معرفی معیارهای منتظران حقیقی در فرهنگ شیعه، غبار بدعت و تحریف را از انتظار و چگونگی آمادگی برای حکومت جهانی مصلح کل زدوده و نسل انقلاب را به تلاش و پویایی در تهیه مقدمات ظهور مهدی موعود(عج) و فراگیر شدن حکومت اسلامی در جهان فراخواند. بدینترتیب نهضت امام خمینى(ره) آغازگر انقلاب بزرگ اسلامى است که دلالت بر گسترش فرهنگ انتظار در جهان اسلام تا زمان ظهور امام مهدی(عج) داشته و این انقلاب برای زمینهسازی انقلاب بزرگ مهدوى، همان هدفهاى استراتژیک انقلاب جهانی موعود و برپایى حکومت جهانى اسلام را دنبال مىکند.
2ــ رویکرد به اسلام و معنویت: انقلاب اسلامی با زنده کردن سهم اسلام در دنیا، بهویژه در جهان اسلام و تشکیل یک دولت بر پایه اسلام، که با تعهد و پایبندى به ارزشهاى اسلامى به نیازهاى عصر کنونى پاسخ داد، به طور عملى ادعاهاى غرب و غربگرایان را باطل و نابود کرد؛ این در حالی بود که آنها تلاش براى تشکیل حکومت اسلامى در عصر کنونى را بىفایده مىدانستند؛ زیرا از نظر آنها اسلام در بهترین وضعیت خود، یعنى چهارده قرن پیش، فقط روش حکومتى خوبى بوده است، اما امروزه توان اداره کردن حکومت را نداشته و نمىتواند پاسخگوی نیازهاى این عصر و تحولات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و نظامى آن باشد.[31]
پیروزی انقلاب اسلامی با رویکرد به معنویت، احیای دین و دینگرایی، در دنیایی که با رشد سریع تفکرهای الحادی، خداگریزی، انسانمحوری و گرایش بعضی کشورهای جهان به نظام فکری ــ سیاسی سکولار حاکم بود، نه تنها توانست گفتمان دینی در ایران را تغییر دهد، بلکه اوضاع جدیدی را بهوجود آورده که حاکی از ورود جهان به دورهای متفاوت از ادوار گذشته و عصری با ویژگیهای ممتاز دینی و معنوی است. از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، تجدید حیات معنوی و دینی بشر با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغاز شد و پیروزی این انقلاب، موجب احیای سهم دین و دینداری در دنیای سکولار گردید و با گسترش عظمت و عزت دینداران در سراسر جهان و زمینهسازی حـیات دوباره معتقدان به سهم مهم دین در اجتماع، جوامع لـیبرال را که همواره برای منزوی نمودن و به حاشیه رانـدن دیـن و تـعالیم آن حرکت کرده بودند، با تـحولات شگرف و غیرمنتظرهای مواجه نمود. درواقع انقلاب اسلامی در دنیای مملو از مکتبهای مادی، ضمن گشودن دریچهای از قدرت معنویات، اعتقادات دینی و مذهبی به روی مردم سایر ادیان، مسلمانان را نیز به آغوش اسلام باز گرداند که این امر سایر مکتبها را با مشکلاتی مواجه کرد.
انقلاب اسلامی ایران "به همگان ثابت کرد که مسئله بازگشت به اسلام تنها یک خیال و نظر نبوده؛ بلکه میتواند واقعیت داشته باشد "؛[32] درحالیکه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مسلمانان دنیا تحتتاثیر ایدئولوژیهای قدرتهای بزرگ گمان میکردند که اسلام پاسخگوی نیاز مردم نیست و اصلاً نمیتواند پاسخگوی نیازمندیهای جامعه مدرن و پیشرفته امروز باشد. بدینترتیب پیروزی انقلاب اسلامی برخلاف اندیشه حاکم "نشان داد که ادیان، بهویژه دین اسلام، با گذشت زمان و توسعه مدرنیزاسیون نه تنها به پایان راه خود نرسیدهاند، بلکه هنوز به عنوان مهمترین راه نجات بشریت از ظلم و بیدادگری مطرح میباشند ".[33] با پیروزی انقلاب و استقرار نظام سیاسی مبتنی بر اسلام، همه مسلمانان در جهان هویتى تازه یافته و احساس عزت و شخصیت اسلامى در آنان ایجاد شد؛ درنتیجه کوششى که طی دهها سال از سوى قدرتهاى استعمارى و استکبارى براى تحقیر مسلمانان بهکار رفته بود، از بین رفت و در جهان گرایش به اسلام رشد و گسترش یافت؛ حتی اسلامگرایان در برخی از کشورها تا بدانجا پیش رفتند که درصدد تشکیل حکومت اسلامی در کشورهای خود برآمدند.[34]
3ــ رویارویی با ایدئولوژیهای حاکم و طرح گفتمان اسلام سیاسی در سطح جهانی: پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در دهههای پایانی قرن بیستم که از آن به عصر پایان ایدئولوژیها تعبیر میشد، بسان موجی خروشان در برابر اندیشهها و نظریات مارکسیستی و لیبرالیستی حاکم شرق و غرب، طلایهدار راه جدیدی شد و ارزشها و هنجارهایى را مطرح نمود. نیروهای انقلابی ایران به منظور رسالت جهانی و تعالی اهداف این انقلاب، علاوه بر نهادینهسازی آنها در جامعه ایران به صدور آن در سایر نقاط جهان مبادرت کردند.
اثرات عمیق انقلاب اسلامی فقط در بعد نظری و فکری، محدود نشد؛ بلکه در بعد عملی نیز معادلات موجود در نظام بینالملل را دگرگون ساخت. شکلگیری این وضعیت جدید در نظام دو قطبی، موجب شد تا قدرتهای جهانی که تا به حال در نزاع لیبرالیسم و مارکسیسم در دو جبهه مقابل هم قرار گرفتند، با تهدید جدیدی مواجه شوند. برای اینکه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بیشترین دغدغه غرب در جهان اسلام و کشورهای مسلمان، ترس از حرکتهای ناسیونالیستی و جنبشهای روشنفکری بود که غالباً تحتتاثیر ایدئولوژی رقیب قرار میگرفتند؛ ازهمینرو آنها از تهدیدی همچون حرکتهای اسلامی رنج نمیبردند[35] و به تبع آن در آن دوره زمانی باور همگان بر آن بود که برای سرنگونی یک رژیم بیش از اینکه احساسات یا ایدئولوژی لازم باشد، اسلحه نیاز است؛ اما برخلاف تفکر حاکم بر این دوره، اسلامگرایان شیعی در ایران بدون توسل به مبارزه مسلحانه، فقط با تکیه بر آرمانهای شیعی همچون انتظار، شهادت و... مقابل رژیمی کاملاً مسلح صفآرایی کردند و با غلبه ایدئولوژی انقلاب اسلامی علیه سلطه تحت حمایت همهجانبه قدرتهای بزرگ جهانی، معیارهای جدیدی مطرح شد که علاوه بر غلبه بر قدرتهای مادی، امکان سنجش و مواجهه با معیارهای حاکم بر جهان را با مشکل مواجه کرد.
انقلاب اسلامی ایران که یکی از انقلابهای بزرگ جهان محسوب میشود، با اتخاذ برنامه سیاسی خاص برای تأسیس نظام برخاسته از اسلام و اجرای اصول اسلامی آن به تأسیس حکومت دست زد و همچنین گفتمانهای غربی حاکم بر ساختار نظام بینالملل را طرد کرد؛ زیرا در عین حال که غرب را به لحاظ فنی و صنعتی بر جهان اسلام برتر میدانست، معتقد بود که آن از نظر اخلاقیات در انحطاط و پرتگاه نابودی است و به علاوه نظام سیاسی حاکم بر جهان را که بر پایه جدایی دین از سیاست قرار داشت نفی کرد؛ بدینترتیب با پیروزی انقلاب اسلامی عملاً "برای اولین مرتبه در تاریخ مدرن، گفتمان اسلام سیاسی در حالی در دنیای لائیسم و سکولاریسم مطرح میشد که دین نهتنها از سیاست جدا و بهگفته مارکس، افیون ملتها تلقی میشد؛ بلکه دوره آن نیز گذشته و آن را متعلق به تاریخ میدانستند و معتقد بودند که دین چیزی برای ارائه به دنیای مدرن ندارد ".[36] حاکم شدن این گفتمان در کشوری همچون ایران که حوزه نفوذ اندیشه غربی بود در عمل پیوند دین و سیاست بر مبناى اسلام اصیل را محقق نمود. این موقعیت جدید به دوران سیطره گفتمان غربمحور در جهان پایان داد؛ زیرا در گفتمان حاکم بر نظام بینالملل با مرکزیت غرب، تمدنهای غیرغربی در پیرامون قرار داشتند، اما گفتمان اسلامگرایی ناشی از اسلام سیاسی شیعی، گفتمان جهانی را که طی دویست سال سازماندهی شده بود، زائد به حساب آورده و دراینباره ضمن احیای ارزشهای اسلامی، درصدد گسترش آن به سراسر جهان برآمده است؛ به اعتراف برخی از اندیشمندان مسلمان همچون احمد هوبر: "امام خمینی(ره) با طرح ابعاد واقعی اسلام، مسلمانان را سیاسی کرده و اندیشه و تفکر سیاسی را در میان مسلمانان ایجاد کرده و بسط داده و در پناه این تلاشها مسلمانان اکنون دریافتهاند که اسلام تنها یک سلسله تشریفات و مناسک عبادی شخصی نیست؛ بلکه اسلام، قرآن و سنت پیامبر، یک منبع قوی و پرتحرک است که میتواند در زمینههای مختلف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی تحرک ایجاد کند ".[37]
نتیجه:
با توجه به تحولات بهوجودآمده پس از انقلاب اسلامی، جهان معاصر آبستن تحولات عظیمی است و عصر نوینی که انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی(ره) آغازگر آن بود در حقیقت مقدمه انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) تلقی میشود. انقلاب اسلامی، به رهبری امام خمینی(ره)، هویت مصلح بزرگ را به جهان معرفی نمود که آثار این امر را میتوان در زیادشدن پرسشها در میان مسلمانان و غیرمسلمانان از هویت مهدی منتظر(عج) و تلاش برای شناختن و انتظار ظهور او، بعد از دیدن دستاوردهای انقلاب نایبش، بهخوبی مشاهده کرد؛ بنابراین از وظایف و مسئولیتهای ماست که از نظام مقدس جمهوری اسلامی پاسداری کنیم و در ترویج و کارآمدی ارزشهای اسلامی و به ثمر رسیدن اهداف آن، به منظور زمینهسازی برای قیام حضرت مهدی(عج) تلاش همهجانبه نماییم تا انشاءالله با آشنایی هرچه بیشتر جهان با فرهنگ اصیل اسلام و اهلبیت(ع)، زمینه ظهور حضرت قائم(عج) را فراهم آوریم.
پینوشتها
--------------------------------------------------------------------------------
* عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) العالمیه و دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی.
[1]ــ محمدمهدی آصفی، انتظار پویا، ترجمه تقی متقی، فصلنامه علمی تخصصی انتظار، سال دوم، زمستان 1381، شماره 6، ص 97
[2]ــ قال رسولالله(ص): "افضل اعمال امتی انتظار الفرج " بهترین اعمال امت من، انتظار فرج (گشایش) است. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص122
[3]ــ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، قم: انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1371، ص 66
[4] ــ احمد صدر و دیگران، دائره المعارف تشیع، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1373، ج 2، ص 353
[5]ــ سید محمد صدر، تاریخ الغیبه الکبرى، بیروت؛ دارالتعارف للمطبوعات، الکتاب الثانى، ص 236
[6]ــ مجید حیدری نیک، نگاهی دوباره به انتظار، فصلنامه علمی تخصصی انتظار، سال اول، پاییز1380، شماره 1، صص 82 ــ 81
[7]ــ محمد محمدی ریشهری، میزان الحکمه، چ 3، قم: مکتب العلوم الاسلامی، چاپ سوم، 1372، ج 1، ص 285
[8]ــ محمود اباذری، مهدویت در اندیشه متفکر شهید مرتضی مطهری، فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شمار 12 ــ 11، بهار و تابستان 1383، صص 383 ــ 382
[9]ــ امامخمینی، صحیفه نور، (مجموع رهنمودهای امام خمینی)، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1369، ج 21، ص 16
[10]ــ امامخمینی، ولایت فقیه، قم: موسسه نشر آثار حضرت امام خمینى ، 1373، ص 5
[11]ــ براى نمونه رک: آیههای: ابراهیم/ 52، یونس/ 2، حج/ 49، احزاب/ 40، یس/ 70 و...
[12]ــ رحیم کارگر، انتظار و انقلاب، فصلنامه علمی تخصصی انتظار، سال اول، ش 2، زمستان 1380، ص 132
[13]ــ مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی(عج)، تهران: صدرا، 1371، ص 61
[14]ــ محیالدین حائری شیرازی، آثار تربیتی انتظار، ماهنامه موعود، بهمن و اسفند 1376، ش 6، ص 14
[15]ــ صحیفه نور، ج 7، ص 255
[16]ــ غلامرضا علیبابایی، فرهنگ سیاسی، تهران: آشیان ، 1382، صص 112 ــ 111
[17]ــ حسن عمید، فرهنگ فارسى عمید ،تهران: امیرکبیر، 1356، ج 1، ص 167
[18]- Samuel Hantington.
[19]ــ ساموئل هانتینگتون، سامان سیاسى در جوامع دستخوش دگرگونى، ترجمه محسن ثلاثى، تهران: علم، 1375، ص 385
[20]ــ محمود طلوعی ، فرهنگ جامع سیاسی ، تهران: نشر علم، 1372، ص 191
[21]ــ مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، قم: صدرا، 1362، صص 30 ــ 29
[22]ــ خدیجه ثقفی، دایرهالمعارف انقلاب اسلامی، تهران: سوره مهر ، 1383، ج 1، ص 110
[23]ــ همان.
[24]ــ غلامرضا علی بابایی، همان، ص 113
[25]ــ الکساندر ماتیل، دائرهالمعارف ناسیونالیسم، ترجمه کامران فانی و دیگران، تهران: انتشارات وزارت امورخارجه ، 1383، ص 210
[26]ــ علی آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، تهران: چاپار، 1383، ص 302
[27]ــ محمدرحیم عیوضی، "تحلیل و ارزیابی شاخصههای انقلاب اسلامی "، فصلنامه اندیشه انقلاب اسلامی، سال اول، ش 1، بهار 1381، ص 103
[28]ــ صحیفه نور، ج 21، صص 108 ــ 107
[29]ــ همان، ج 7، ص 255
[30]ــ حامد الگار، ایران و انقلاب اسلامی، مترجمان سپاه پاسداران، انتشارات سپاه پاسداران، بیجا، بیتا، صص 15 ــ 14
[31]ــ عرفان محمود، نهضت امامخمینی زمینهساز ظهور دولت حضرت مهدی(عج)، ترجمه رحمتالله خالقی، روزنامه جمهوری 30/3/87
[32]ــ منوچهر محمدی، بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1385 ، ص 518
[33]ــ همان، ص 27
[34]ــ جمیله کدیور، رویارویی انقلاب اسلامی ایران و آمریکا، تهران: اطلاعات، 1379، ص 101
[35]ــ فوازی جرجیس، آمریکا و اسلام سیاسی، ترجمه محمدکمال سروریان، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی، 1382، ص 89
[36] ــ منوچهر محمدی، همان، صص 510 ــ 509
[37]ــ احمد هوبر، دستاوردهای انقلاب اسلامی در جهان امروز، مجله حضور، شماره 1، خرداد 1370، ص 7
نویسنده:سید مهدی طاهری
منبع: ماهنامه زمانه - شماره 86 و 87
کلمات کلیدی: